معمولا نخست وزیران این سؤالات را به نهادهای مربوطه ارجاع میدادند ولی از زمان مارگارت تاچر به بعد، آن ها خود به این سؤالات پاسخ میدهند.[۹۷]
اپوزیسیون باید به قدر کافی سازمان یافته و تغذیه اطلاعاتی و مطالعاتی شده باشد و طرح موضوعات و یا سؤالاتی از سوی اپوزیسیون که مورد بررسی دقیق قرار نگرفته و به اصطلاح کارشناسی نشده اند، نه تنها وقت اپوزیسیون بلکه وقت پارلمان را هم تلف کرده و برای دموکراسی نیز اثرات ناگواری را به دنبال دارد.
در فرانسه سؤال از دولت هم نوعی سؤال شفاهی محسوب می شود که تفاوت آن با دیگر سؤالات شفاهی در این است که به طور مستقیم از کانال سه تلویزیون فرانسه پخش می شود و حالت یک کنفرانس مطبوعاتی به خود میگیرد لکن به جای خبرنگاران این نمایندگان هستند که سؤال میکنند.
به طور معمول دو جلسه از جلسات مجلس ملی در هر هفته به سؤال از دولت اختصاص مییابد. در جلسات سؤال از دولت، تمام وزراء و نیز نخست وزیر حضور دارند و با توجه به عدم اعلام قبلی نمایندگان در موضوع مورد سؤال، پاسخ های دولتی ها فی البداهه است. به دلیل محدودیت طرح سؤال و نیز محدودیت زمانی برای پاسخ به سؤالات، نمایندگان در طرح این گونه سؤالات کاملاً آزاد نیستند و تابع محدودیت های حزبی و گروهی میباشند. هر حزب در قالب فراکسیون پارلمانی خاص خود قادر به تنظیم دستور جلسه در مورد طرح سؤال بوده و تعیین میکند که چه سؤالاتی طرح شده و چه کسانی سؤال کنند. در این گونه سؤالات تمامی احزاب و گروههای سیاسی شانس سؤال کردن دارند و دولت مؤظف به پاسخگویی به اپوزیسیون می شود، امری که در غالب شیوه های نظارتی وجود ندارد. برگزاری جلسات سؤال از دولت موجب آگاهی بخشی سیاسی مردم شده و اعضای دولت و مجلس را در ارتباط مستمر با هم قرار میدهد.
مکانیزم های خاصی در بررسی و نظارت بر عملکرد دولت و پاسخگو کردن دولت در اختیار نمایندگان اقلیت قرار دارد که مهمترین آن ها سؤال از نخست وزیر و وزراء کابینه و ارائه پاسخ از سوی آن ها است.
ب ـ ساز و کار طرح سؤال
در این راستا در انگلستان در هر جلسه مجلس، به استثنای جلسات روز جمعه، یک ساعت به سؤالات نمایندگان اختصاص داده شده است.
مکانیزم تعیین سؤال و تعیین اینکه چه کسی سؤال مورد نظر را از کدام وزیر بپرسد، معمولاً در نظام های پارلمانی برعهده فراکسیون های حزبی داخل پارلمان است که با تشکیلات حزبی خارج از پارلمان
(کمیته های اجرایی حزب) در ارتباط تنگاتنگی قرار دارند.
این ارتباط و انضباط حزبی شدیداًً بر موضوع سؤالات و نمایندگان پرسش کننده تأثیر گذار است.
روزهای سه شنبه هر هفته روز مهمی در سؤال کردن محسوب می شود؛ زیرا در این روز نیم ساعت از وقت مجلس به سؤال نمایندگان از نخست وزیر اختصاص مییابد.[۹۸]
در سؤالات شفاهی امکان اینکه افکار عمومی مردم تحریک گردد، خیلی بالا بوده و هیئت دولت با وجود اپوزیسیونی قوی در مقابل خود همواره خود را مجبور به پاسخ قانع کننده به نمایندگان مردم میداند. طبیعتاً، سؤال از نخست وزیر که هم سکاندار دولت و هم رهبر حزب اکثریت پارلمانی است، از اهمیت مضاعفی برخوردار بوده و اقلیت در این مورد از حداکثر ظرفیت های موجود و منابع خود برای به چالش کشاندن حزب رقیب و ایجاد شکاف در اکثریت پارلمانی حزب حاکم استفاده می کند.
بسیاری از پشتیبانان دولت ممکن است قصد طرح سؤالاتی از رهبران احزاب مخالف را داشته باشند، ولی انجام چنین امری از طریق پارلمان میسر نیست. در حقیقت، سؤال، ابزاری است که می توان با بهره گرفتن از آن بر اعمال دولت نظارت کرد. پس بنابرین، طرح سؤال از اپوزیسیون در پارلمان و به چالش کشاندن نمایندگان مخالف دولت از طریق پارلمان امکان پذیر نیست. در حقیقت، سؤال ابزاری است که می توان با بهره گرفتن از آن بر اعمال دولت نظارت کرد.[۹۹]
سؤالهای عمده در امور مملکتی را، رهبر مخالفان دولت (اقلیت)، در مجلس از نخست وزیر می پرسد.[۱۰۰]
در همین رابطه بند ۲ اصل ۱۱۱ قانون اساسی اسپانیا مقرر میدارد: «هر پرسشی میتواند با توجه به موضعی که مجلس در قبال آن اتخاذ میکند، منجر به استیضاح شود. مثلاً اگر دولت از پاسخ به سؤالات طفره برود و یا جواب ندهد و در صورت جواب دادن، جواب قانع کننده نباشد می توان مقدمات استیضاح دولت و وزراء را فراهم ساخت.»
در یونان، اصل بر پاسخ کتبی به سؤالات است و وزراء ذیربط در هر سؤالی باید به سؤالات نمایندگان کتباً پاسخ دهند و چنانچه وزیر مربوط نتواند پاسخ لازم را ارائه دهد و مهلت پیشبینی شده برای پاسخ به سؤال نیز منقضی گردد، درآن صورت سؤال مذبور با قید اولویت در دستور کار مجلس گنجانیده خواهد شد.[۱۰۱]
به نظر میرسد در یونان ساز و کار طرح سؤال به گونه ای است که اگر وزیران به سؤال یا سؤالات کتبی نمایندگان پاسخ ندهند، در مرحله بعدی کار به طرح سؤال شفاهی در مجلس کشیده شده و در آن صورت احزاب سیاسی با بهره گرفتن از جوی که در پارلمان در خصوص سؤال مربوطه شکل میگیرد به ارزیابی اوضاع پرداخته و در صورت لزوم با مداخله خود میتوانند نقش نظارتی خود را در امر پرسش از وزیران با بهره گرفتن از سازماندهی حزبی و تشکیلاتی به نحو احسن ایفاء نمایند.
رویه دیگری که در طرح سؤال برای اقلیت وجود دارد، طرح سؤال در مجلس دوم است. این رویه در کشورهایی نظیر آلمان و به ویژه استرالیا رایج بوده و مجلس دوم به طور سنتی تنها مرجع مهم و نهادی احزاب مخالف پارلمانی بوده است. البته قدرت حزب یا احزاب مخالف (اقلیت) در تأثیرگذاری در وتو و تعلیق قوانین و مصوبات در حکومت دوگانه،[۱۰۲] امکان پذیر است. به نظر میرسد طرح سؤال در مجلس دوم از سوی اقلیت با توجه به اختلاف دوره تقنینیه در خصوص دو مجلس و وجود انضباط حزبی به ویژه در میان احزاب استرالیا موجب گردد تا احزاب اقلیت از امتیازات گسترده ای در نظارت بر عملکرد قوه مجریه برخوردار گردند؛ زیرا مجلس سنا همچنان که قبلاً اشاره کردیم طول دوره قانونگذاری اش با مجلس نمایندگان متفاوت است.
به علاوه احتمال دارد که حزب یا احزاب اقلیت در مجلس نمایندگان، دارای حد نصاب بالاتری در مجلس دوم باشند و این امر در روند کنترل و نظارت و ایجاد تعادل به نفع اقلیت مؤثر است و از تصویب و تنفیذ بسیاری از پیشنهادات حزب اکثریت در مجلس سنا ممانعت به عمل می آورد و قدرت مانور اقلیت را در بررسی بسیاری از پیشنهادات حزب اکثریت در مجلس سنا بالا میبرد.[۱۰۳]
گفتار سوم– نظارت از طریق کمیسیون های نظارتی
در نظام های پارلمانی، اپوزیسیون در تصویب طرح های قانونی خود در مجلس امید چندانی ندارد و بدین سان تمام قدرت و توان خود را در کمیته های نظارتی از قبیل کمیته تحقیق و تفحص، کمیته بودجه و…. متمرکز کرده و از این طریق سعی میکنند بر روند قانونگذاری هم تأثیرگذار باشند.
الف ـ کمیسیون تحقیق و تفحص