(اخوان ثالث، ۱۳۷۵: ۳۷۹)
فصل سوم
مضامین اجتماعی
اشعار محمد مهدی جواهری
۳ ـ ۱ ـ محمّد مهدی جواهری
محمّد مهدی جواهری سال ۱۹۰۰م در شهر نجف اشرف در خانواده ای دینی و علمی دیده به جهان گشود (بیضون، ۱۹۹۳: ۷) جدّ او شیخ محمّد حسن جواهری در زمان خود از مراجع بزرگ شیعه به شمار می رفت. این دانشمند بزرگ با نگارش کتاب جواهر الکلام یکی از اصلی ترین منابع فقه شیعه را ارائه کرده است. از این رو، صاحب جواهر، بنیانگذار مجد علمی این خانواده و موجب شهرت آن شده است. پدر جواهری نیز از علمای دین بود که به تربیت فرزندش همّت گماشت (أبو حاقه، ۱۹۷۹: ۲۳۴٫ )
۳ ـ ۱ ـ ۱ ـ اصل و نسب جواهری
جواهری ، محمدمهدی، بزرگترین شاعر کلاسیک عراقی ایرانی تبار در نیمه قرن چهاردهم. برای تولد وی تاریخ های متفاوتی ذکر شده است، اما به نظر میرسد صحیحترینتاریخ ۱۷ ربیعالاول ۱۳۱۷ق باشد (میربصری، ۱۹۹۹م.ج ۱: ۱۸۰).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳ ـ ۱ ـ ۲ ـ خانواده جواهری
وی در خاندانی اهل علم در نجف به دنیا آمد. پدرش، عبدالحسین، از نوادگان شیخ محمدحسن نجفی (مؤلفکتاب معروف جواهرالکلام) بود. اولاد و نوادگان شیخمحمدحسن، نام خانوادگی خود را در انتساب به این کتاب، «جواهری»، «صاحب جواهر» و «جواهر کلام» برگزیدهاند (مهدوی دامغانی، ۱۳۸۷: ۱۴۴).
۳ ـ ۱ ـ ۳ـ دوران تحصیل و تعلیم جواهری
محمدمهدی از پنج سالگی خواندن و نوشتن را نزد برادر بزرگش، عبدالعزیز، و قرآن را در مکتبخانه فراگرفت (جواهری، ۱۹۹۹، ج ۱: ۴۹)
تحصیلات ابتدایی را نزد معلمی تندخو گذراند، بهطوریکه بعدها از تأثیر منفی این دوره با تلخی بسیار یاد میکرد. سپس به مدرسه رشدیه رفت و به فراگیری زبان و ادبیات عرب و جغرافیا پرداخت. وی حافظهای اعجابانگیز داشت به شکلی که در هشت سالگی هر روز یک خطبه از نهجالبلاغه ، قطعهای از أمالی شریف مرتضی، قصیدهای از دیوان متنبی و قطعهای از البیان و التبیین جاحظ را از بر میکرد و چنانکه خود گفته، به جهت قدرت حافظهاش مورد غبطه و حسادت قرار میگرفت . وی با وجود استعداد و حافظه قوی، در آغاز علاقهای به تحصیلات سنّتی نداشت (جواهری، ۱۹۹۹، ج ۱: ۴۹ـ۵۱) اما همین تحصیلات اولیه سنّتی و مطالعه اشعار قدما بعدها تأثیر عمیقی بر شعر وی گذاشت (جیوسی، ۲۰۰۱م : ۱۹۷)
۳ ـ ۱ ـ ۴ ـ علاقه جواهری به شعر
جواهری از کودکی دلبستگی شدیدی به شعر داشت. پدرش با اینکه در آغاز مخالف سرودن وی بود، هنگامی که علاقه عمیق او را به شعر درک کرد، خود نیز به تشویق وی پرداخت و او را با خود به مجالس بزرگان برد. جواهری هم در این مجالس تحت تأثیر اندیشه آزادیخواهی بزرگانی چون محمدسعید حبوبی، شاعر مبارز ضداستعمار، قرار گرفت (جواهری، ۱۹۹۹، ج ۱: ۶۵)
۳ ـ ۱ ـ ۵ ـ تحصیلات حوزوی جواهری و دوری وی از حوزه علمیه
وی در نوجوانی همراه برادر بزرگترش در یکی از حوزههای علوم دینی نجف به تحصیل پرداخت و لباس روحانیت بر تن کرد، اما پس از مرگ پدرش، تحصیلات حوزوی و لباس روحانیت را کنار گذاشت (همان ۳۵).
۳ ـ ۱ ـ ۶ ـ تألیفات جواهری:
جواهری دارای دیوان پرحجم چهار جلدی می باشد که در بردارنده اشعار سیاسی و اجتماعی، وصف طبیعت و زن، و نیز اشعار مناسبات است.
۳ ـ ۱ ـ ۷ ـ فعالیت های سیاسی اجتماعی جواهری
از آنجایی که او فعالیت های سیاسی اجتماعی مختلفی در زمان حیات خود داشت و شاعری بود که خود را در برابر حوادث سیاسی اجتماعی عراق و جهان عرب و ستمدیدگان جهان مسئول می دانست، صبغه حماسه بر بسیاری از شعرهای او سایه افکند و اندیشه های او را تحت تأثیر قرار داد.
۳ ـ ۱ ـ ۸ ـ موضعگیری های جواهری
محمد مهدی که از خانواده ای دینی (خاندان شیخ محمد حسن صاحب جواهر الکلام) برآمده و در محیطی شیعی پرورش یافته بود، زمانی که ستم انگلیس نسبت به مردم عراق و اشغال سرزمین عزیز خود را به دست استعمارگر پیر دید، در شعرش سخت بر آن شورید. از این رو با بهره گرفتن از سلاح شعر، پرچمدار آزادی و مبارزه در کنار ملت عراق گردید که جسورانه و شجاعانه بر ضد زورگویی حاکمان، وارد آوردگاه مبارزات ملی میهنی شد. لذا نگارنده در این نوشتار بر آن است تا آرا و اندیشه های سیاسی اجتماعی او را از خلال اشعار دیوانش استخراج، دسته بندی و در نهایت بررسی، و جهت گیری های فکری در آن را تا حد امکان مشخص نماید.
۳ ـ ۱ ـ ۹ ـ نخستین شعر جواهری
در هجده سالگی نخستین شعرش را با نام مستعار در روزنامه العراق به چاپ رساند و فقط در ۱۳۰۰ش حدود ۲۱ شعر از وی در نشریات عراق بهچاپ رسید و به دلیل استحکام اشعارش خیلی زود جای خود را در میان خوانندگان باز کرد (همان، ج ۱: ۸۶) اولین مجموعه شعری وی، با عنوانِ «حلبه الادب» در ۱۳۰۲ش/ ۱۹۲۳ در بغداد منتشر شد (الیسوعی، ۱۴۳۱ق، ج ۱: ۴۳۵).
جواهری دو بار به ایران سفر کرد. در تابستان ۱۹۲۴ و تابستان ۱۹۲۶ . تأثیر عمیقی که مشاهده طبیعت زیبا و سفر به شهرهای ایران بر وی گذاشته، در اشعارش (از جمله) عَلی’ حدود فارس»، «عَلی’ کَرند»، «الریف الضاحک»، «عَلی’ دربند» و «فی طَهران») آشکار است (جواهری، ۱۹۷۳ـ۱۹۸۰، ج ۱: ۲۵۵)
۳ ـ ۱ ـ ۱۰ ـ شغل معلمی جواهری
وی در ۱۳۰۶ ش/۱۹۲۷ به بغداد سفر کرد و معلم مدارس کاظمیه شد (میربصری، همانجا)، اما پس از انتشار قصیده «بَریدالغُربه» در روزنامه الفَیحاءــ که در آن به ستایش طبیعت و آب و هوا و زیباییهای ایران پرداخته بود و دلیل وابستگی به عراق را فقط علاقه به یارانش دانسته بود ــ ساطع حُصَری*، مدیرکل وزارت معارف، او را به شعوبیگری متهم و از معلمی برکنار کرد (جواهری، ۱۹۹۹، ج ۱:۱۴۷٫)
سپس جواهری، با وساطت عالم دینی، سیدحسن صدر، با ملک فیصل ملاقات کرد و به عنوان کارمند اداره تشریفات دربار، مشغول به کار شد.( همان، ج ۱: ۱۷۹)
وی سه سال در دربار سلطنتی مشغول به کار بود و سپس استعفا کرد. او با وجود انتقاد بسیار از وضع عراقِ تحت سلطنت، توانسته بود به خوبی مناسباتش را با خانواده سلطنتی حفظ کند (عطیه، ۱۹۹۸: ۶۲)
۳ ـ ۱ ـ ۱۱ ـ فعالیت های فرهنگی و مطبوعاتی جواهری
وی در ۱۳۰۷ ش/۱۹۲۸ دفتر شعر بَینَ الشعورِ و العاطفه را در بغداد منتشر کرد (الیسوعی، ۱۴۳۱ق، ج ۱: ۴۳۵). در ۱۳۰۹ ش/۱۹۳۰ روزنامه الفرات را منتشر کرد و به همین مناسبت کنیه ابوالفرات را برای خود برگزید، اما پس از انتشار بیست شماره، به دلیل مخالفتهای سیاسی، امتیاز آن لغو شد (مهدوی دامغانی۱۳۷۶: ۱۴۴)
او سپس رئیس دبیرخانه وزارت معارف شد و تا ۱۳۱۵ ش/۱۹۳۶، که از وزارت معارف استعفا کرد، به تدریس در دبیرستانهای بصره، نجف و دانشسرای معلمان مشغول بود ( میربصری،۱۹۹۹:. ج ۱: ۱۸۱٫)
در همین سال، با انتشار روزنامه الانقلاب بهکار مطبوعاتی بازگشت و پس از تعطیل این روزنامه، در ۱۳۱۶ ش/۱۹۳۷ الرأی العام و المعرض را منتشر کرد. جواهری در این حرفه شهامت چشمگیری از خود نشان داد. وی تا ۱۳۴۰ ش/۱۹۶۱، که از روزنامهنگاری کناره گرفت، حدود دوازده روزنامه را سرپرستی و سردبیری کرد که اغلب آنها به دلایل سیاسی عمر کوتاهی داشتند (همان، ۴۳۲)
۳ ـ ۱ ـ ۱۲ ـ به زندان رفتن جواهری و ورود وی به مجلس
در ۱۳۱۵ ش/ ۱۹۳۶، جواهری به دلیل مخالفت با بَکر صدقی، چندماهی به زندان رفت (جواهری، ۱۹۹۹، ج ۱: ۳۲۷)
وی در ۱۳۲۶ ش/ ۱۹۴۷، با حمایت امیرعبدالاله، به عنوان نماینده شهر کربلا وارد مجلس شد، اما پس از مدت کوتاهی به جبهه مخالف پیوست و سرانجام در ۱۳۲۷ ش/ ۱۹۴۸ از نمایندگی استعفا کرد (عطیه ۱۹۹۸: ۶۶ ـ۶۷)
۳ ـ ۱ ـ ۱۳ ـ کشته شدن جعفر برادر جواهری
در همین سال برادرش، جعفر، در تظاهرات دانشجویی کشته شد. مرگ برادر چنان تأثیر عمیقی بر وی گذاشت که دو قصیده به نام «أخی جعفر» و «یوم الشهید» در رثای وی سرود که هر دو از شاهکارهای شعر معاصر عرب در قالبهای قدمایی محسوب میشوند (جواهری، ۱۹۸۰، ج ۳: ۲۵۵)
۳ ـ ۱ ـ ۱۴ ـ سفر جواهری به فرانسه و مصر
او در اواخر همین سال به پاریس رفت که حاصل آن شعر عاشقانه «أنیتا» و دوستی و مجالست با طه حسین بود (میربصری،۱۹۹۹م، ج ۱: ۱۸۱)
پس از آن، دو سال در مصر اقامت گزید و در ۱۳۳۱ ش/۱۹۵۲ به بغداد بازگشت و روزنامهنگاری را از سر گرفت و یک سال بعد برترین نشان افتخار عراق (نشان الرافدین) را از امیر عبدالاله دریافت کرد (عطیه،۱۹۹۸: ۶۷ـ ۶۸٫)
۳ ـ ۱ ـ ۱۵ ـ پناهندگی در سوریه و حمایت عبد الکریم قاسم از جواهری
جواهری در ۱۳۳۵ ش/ ۱۹۵۶ به عنوان پناهنده در سوریه اقامت داشت و یک سال بعد به عراق بازگشت و با به قدرت رسیدن عبدالکریم قاسم در ۱۳۳۷ ش/ ۱۹۵۸، جواهری که تمایلات سوسیالیستی و دوستی دیرینه با وی داشت، به حمایت از قاسم پرداخت که حاصل آن انتشار مجدد روزنامه الرأی العام و نمایندگی در اولین اتحادیه روزنامهنگاران و ریاست اتحادالادباء العراقیین (انجمن ادبای عراق) بود (عطیه ۱۹۹: ۷۴ـ۷۵٫)
۳ ـ ۱ ـ ۱۶ ـ مخالفت با قاسم و رفتن به چکسلواکی
وی پس از مدتی به صف مخالفان عبدالکریم قاسم پیوست و چون عرصه را بر خود تنگ دید، به چکسلواکی رفت و هفت سال در پراگ اقامت کرد و در ۱۹۶۵ دیوان بریدُالغُربه را در آنجا منتشر ساخت با به قدرت رسیدن احمد حسن البکر، جواهری در ۱۹۶۸ به عراق بازگشت و مورد استقبال دولتمردان قرار گرفت و مجدداً رئیس انجمن ادبای عراقی شد (همان: ۱۳۲ـ۱۳۳).
۳ ـ ۱ ـ ۱۷ ـ مخالفت جواهری با حکومت بعثی عراق و رفتن به پراگ
در اواخر دهه ۱۹۷۰، به دلیل مخالفت با حزب بعث ، بار دیگر به پراگ رفت و مدتی در آنجا ماند تا بالاخره دمشق را برای اقامت برگزید و مورد استقبال گرم مردم و رئیسجمهوری سوریه قرار گرفت.
۳ ـ ۱ ـ ۱۸ ـ مسافرت جواهری به کشور ایران
در ۱۹۹۲، وی در سفری شش ماهه به ایران، در تهران، مشهد و قم، مورد عنایت ادبا و شعرا و مقامات سیاسی قرار گرفت و مجالس فراوانی در تکریم وی برگزار شد (مهدوی دامغانی، ۱۳۸۷: ۱۴۵ـ۱۴۶٫)
۳ ـ ۱ ـ ۱۹ ـ وفات جواهری