۲ ـ ۲ ـ ۱ ـ نظریه اقتصاددانان کلاسیک
عقیده اقتصاد دانان کلاسیک، بازار کار بازار رقابتی است که همواره در تعادل اشتغال کامل به سر می برد و افراد بیکار به طور کامل به وسیله دستگاه های تولید در بازار کار جذب می شوند، به طوری که هرگز بیکاری به وجود نمی آید. در این نگرش، پدیده اشتغال جنبه های فنی اقتصادی و اجتماعی دارد و با مشکلات روانی و اخلاقی همراه است. به عبارت دیگر، اگر کل جمعیت آماده به کار به شغل دست یابند، مشکلی بروز نمی کند. لیکن تجارت نشان می دهد که در سرمایه داری اشتغال همیشه با عرضه شغل متناسب نیست و پدیده بیکاری و بحران ادواری واقعیتی غیر قابل انکار است( تودارو، ۱۳۶۸، ۱۲۳).
۲ ـ ۲ ـ ۲ ـ نظریه کینز
کینز معتقد بود که عرضه نیروی کار بر خلاف نظریه کلاسیک ها تابع مستقیم دستمزد واقعی نیست، بلکه تابع دستمزد پولی است. به عبارت دیگر، تمایل کارگر به قبول مزد پولی کمتر، لزوماً داروی بیکاری نیست، زیرا هر چند تقلیل دستمزد پولی در یک بنگاه، هزینه تولید را پایین می آورد و در نهایت تولید و اشتغال آن مؤسسه را افزایش می دهد، ولی اگر در کل دستمزدها کاهش یابد، در نتیجه تقاضای کل کاهش خواهد یافت و این امر اثر منفی جدی بر سرمایه گذاری و اشتغال بر جای خواهد نهاد( جمشیدی، ۱۳۹۱، ۶ ).
۲ ـ ۲ ـ ۳ ـ نظریه نئوکلاسیک ها
نئوکلاسیک ها تقاضای نیروی کار را تابعی از ارزش تولید نهایی نیروی کار می دانند و استدلال می کنند تا زمانی که ارزش تولید نهایی کار از هزینه آن ( دستمزد پرداختی ) بیشتر باشد، تولیدکنندگان کارگران بیشتری استخدام خواهند کرد و عرضه نیروی کار نیز تابعی از فعالیت کار گر است. به نظر آنها، بیکاری غیر ارادی در جامعه وجود ندارد، ولی در رابطه با نیروی کار بیکاری اصطکاکی را می پذیرند زیرا در بازار کار همواره حرکت وجود دارد( همان منبع، ۶).
۲ ـ ۲ ـ ۴ ـ نظریه مزد کارایی:
این تئوری دلیل این امر را که کارگران با قبول دستمزد پایین همچنان نمی توانند کار مناسبی پیدا کنند، و می داند که افراد جویای کار نمی توانند با دستمزدهای کمتر از مزدهای رایج همان تلاشی را در کار از خود بروز می دهند. به عبارتی، انگیزه لازم برای اشتغال به کار ندارند و در نتیجه مسئله بیکاری غیر ارادی همچنان پا بر جا می ماند. این امر خاصه در مورد افراد جویای کار متخصص صادق است.(نورث ، ۱۳۷۴، ۱۴۱).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲ ـ ۲ ـ ۵ ـ نظریه داخلی ها ـ خارجی ها
فرضیه اصلی این تئوری آن است که استخدام و اخراج کارگران همواره با هزینه های انتقال کارگران همراه است. این هزینه ها به کارگران شاغل ـ داخلی ها ـ این قدرت را می دهد که دستمزد خود را در حد بالاتر از دستمزد تعادلی افزایش دهند.کاهش دستمزد در خواستی کارگران بیکار سبب نمی شود که داخلی ها کار خود را از دست بدهند. در نتیجه بیکاری به صورت مازاد عرضه نیروی کار بروز خواهد کرد( تودارو، ۱۳۶۸، ۱۲۳).
۲ ـ ۲ ـ ۶ ـ نظریه تودارو
وی معتقد است که شمار افرادی که در یک کشور توسعه یافته در جست و جوی کار هستند، اساسا به اندازه و ترکیب سنی جمعیت آن کشور بستگی دارد. در اقتصادی که نرخ زاد و ولد و مرگ و میر بالاست، درصد بیشترین از کل جمعیت در گرو سنی وابسته( ۱۴ـ ۰) قرار می گیرند تا اقتصادی که در آن نرخ زاد و ولد و مرگ و میر پایین است. بنابراین، کاهش سریع نرخ مرگ و میر حجم نیروی کار را گسترش می دهد و این در حالی است که نرخ همیشه بالای زاد و ولد موجب خواهد شد که نسبت وابستگی بیشتر شود و نیروی کار در آینده با سرعت افزایش یابد(همان منبع، ۱۲۴).
۲ـ۳ ـ معانی و مفاهیم اعتبارات خرد[۲]
تعاریف اعتبارات خرد از کشوری به کشور دیگر، متفاوت است و برای تعریف آن، از معیارهای تعریف شده استفاده می کنند. معیارهایی همچون مقدار وام، خانواده های کم درآمد، طریقه مصرف وام برای ایجاد درآمد، توسعه کسب و کار، و همچنین مصرف آن توسط جوامع کم درآمد و کوچک(Adnan Ali ,2010,8). بومن [۳](۱۹۹۷) در کتاب خود تعریفی از اعتبارات خرد ارائه نموده است که شاید در عین کوتاهی، گویاترین تعریف برای اعتبارات خرد باشد. این تعریف عبارت است از: « کوچک، کوتاه و بدون وثیقه » به عبارت دیگر اعتبارات خرد به معنای ارائه وام هایی با مبلغ کم و بدون وثیقه به افراد کم درآمد است، که این افراد در مدت زمان کوتاهی مبلغ یاد شده را باز پرداخت می کنند(مافی، ۱۳۸۵، ۱۶۱)
کلمه اعتبار معانی زیادی دارد، اما در لغت به معنی « اعتماد کردن و تکیه کردن، قول، اطمینان، و منزلت و آبروست. » (یعقوبی، ۱۳۸۴، ۱۲۸). معنی اصطلاحی آن عبارت است از « اطمینانی که بانک یا موسسه ای به شخصی ابراز نموده تا مبلغی از سرمایه خود را در اختیار او قرار دهد »(شاهین فر، ۱۳۷۲، ۵). در تعریف دیگری اعتبار به معنای « انتقال موقتی قدرت خرید از افراد حقیقی یا حقوقی به فرد دیگری است که کارایی و مدیریت لازم جهت فعالیت را دارد ولی فاقد سرمایه کافی است» (کوپایی، ۱۳۶۸، ۱۲۵). ولی به طور کاربردی اعتبار عبارت است از هر نوع قرار دادی که به موجب آن بانکی بنابه درخواست و بر طبق دستورات یک مشتری، مامور است که در مقابل اسناد معینی به شخص ثالث یا به حواله کرد او وجهی پرداخت نماید. افزایش درآمد، پس انداز و میزان اعتبارات به عنوان عامل سومی برای سرمایه گذاری صنعتی در مناطق روستایی بسیار موثر است(نادری، ۱۳۸۱، ۳۸ـ۳۵ ). از لحاظ مفهوم شناسی « اعتبار» را می توان یک « مفهوم قدرت » یا به وسیله تأمین « توانایی مالی، قدرت اقتصادی» برای فقرای آسیب پذیر، توسط یک منبع سازمانی و طبق شرایط وام دهی و وام گیری که از قبل توافق شده در نظر گرفت که برای هر دو طرف سودمند است و هدف آن حذف فقر و بهبود زندگی وام گیرنده ای است که از وضعیت اقتصادی خوبی برخوردار نیست(Mahbubur, 2005, p:15).
کلمات موجود در اعتبارات خرد به دو مفهوم اساسی اشاره می کند که ناشی از دیدگاه حاکم بر این رهیافت است، اولین کلمه یعنی اعتبارات اشاره می کند به محیط روستایی و عدم دسترسی بخش وسیعی از روستاییان به منابع مالی رسمی که از مشکلات عمده آنها می باشد و در طراحی نظام اعتبارات خرد تلاش می شود، موانع دسترسی خانوارهای فقیر به منابع اعتباری کاهش و کارایی این بازارها افزایش یابد. دومین کلمه یعنی خرد تاکید بر ناکارایی توسعه به شیوه اقتصاددانان کلاسیک دارد، تاکید بر مفهوم خرد، به معنای تجدید نظر در توصیه های اقتصاد بازار در توسعه جوامع روستایی است. فعالیت در مقیاس کوچک و خرد، فعالیت در چارچوب بازارهای محلی با هدف تامین معیشت خانوارها با حداقل پیوند به اقتصاد ملی و یا اقتصاد بین المللی است. شیوه تولید در فعالیت های اقتصاد نظام اعتبارات خرد، اغلب بومی و صنعتی است و به همین دلیل مازاد اقتصادی در این برنامه ها نسبتا پایین است. نظام اعتبارات خرد، اغلب در کشورهایی که برنامه توسعه اقتصاد ملی، توانایی ایجاد فرصت های شغلی و درآمدزا برای اکثریت جامعه را دارا نباشد، گسترش بیشتری دارد(نجفی، ۱۳۸۳، ۷۳).
تعاریف و مفاهیم اعتبارات بر اساس مولفه های زیادی صورت می گیرد. بر مبنای اندازه و میزان دریافت « اعتبارات خرد به اعتباری گفته می شود که از نظر مبلغ اندک باشد، در برخی موارد به وام های کوچک چند دلاری و در مواردی به وام های چند هزار دلاری هم اعتبارات خرد گفته می شود» (European commission , 2003, 7). اعتبارات خرد روند وام دهی و سرمایه در مقادیر کم به مردم فقیر است که آنها را قادر به سرمایه گذاری و خود اشتغالی می کند(Xiali , 2010, 1). از نظر نحوه استفاده از اعتبار نیز « اعتبارات خرد به اعتباری اطلاق می شود که برای کاهش فقر و یا راه اندازی کسب و کار کوچک و عموما خود اشتغالی مورد استفاده قرار میگیرد» از نظر ضوابط و شرایط پرداخت نیز اعتباری است که قابلیت دستیابی به آن به سادگی امکان پذیر است، شرایط آن قابلیت انعطاف داشته و قرار داد آن با سادگی تمام و متناسب با شرایط محلی قابل تنظیم باشد( بختیاری، ۱۳۸۹، ۵). اعتبارات خرد می تواند یک راه حل موثر برای از بین بردن فقر و کمک به بهبود درآمد و هم چنین کاهش آسیب پذیری در خانوارها و به عنوان ابزاری برای خوداشتغالی برای مردان و زنان برای ایجاد کار باشد (Adnan Ali, 2010, 6). هدف اعتبارات خرد دسترسی به برنامه های مالی و توسعه انسانی برای زنان و مردان که منجر به بهبود قوی در درآمد خانواده ها می شود. اعتبارات خرد به عنوان فراهم کننده سرمایه روستایی و ایجاد اثرات مثبت و ثبات مالی در خانواده و متنوع ساختن اقتصاد روستایی می باشد(Kim, 2013,38). همان طور که بیان شد، تأمین اعتبارات خرد به معنای تلاش برای بهبود دسترسی فقرا به خدمات وام و پس انداز و در نتیجه، ابزار شناخته شده ای برای مقابله با فقر است( افتخاری و همکاران، ۱۳۸۵ ،۵۰). هم از این روست که بانک جهانی، هدف از اعطای اعتبارات به روستاییان کاهش فقر، ایجاداشتغال، ایجاد درآمد، پایداری زیست محیطی و فراهم کردن زمینه رفاه و بهزیستی روستاییان می باشد(ESCAP,1996,3).
بانک جهانی اعتبارات خرد را فرایندی می داند که طی آن خانوارهای فقیر اعتبارات خرد را در یک دوره زمانی مشخص و با بازپرداخت آن در طولانی مدت و با بهره گرفتن از وثیقه های اجتماعی دریافت می کنند(Word bank,2008,12). از نظر سازمان یونیسف « اعتبارات خرد قرض های کوچکی هستند که در راستای توانمندسازی فقرا به آنها اعطا می شود» (UNCDF,2006,4).
صندوق بین المللی توسعه کشاورزی اهداف اعتبارات خرد را شامل :
۱ـ تحرک اجتماعی، بالا بردن آگاهی ها، آموزش و قدرت دهی به فقیران؛
۲- افزایش اعتماد به نفس فقیران و ظرفیت سازی های محلی؛
۳- فراهم سازی زمینه کارگروهی برای ایجاد دارایی و زیرساخت تولید ملی می داند(IFAD,2003,14).
بانک توسعه آسیا، تاٌمین مالی خرد را فراهم سازی دامنه گسترده ای از خدمات مالی مانند ایجاد سپرده ها، ارائه وام ها، خدمات پرداختی، انتقال پول و بیمه برای فقیران و خانوارهای کم درآمد می داند(Asia bank,2000,8). کانادا و ایالات متحده برای کاهش فقر که یکی از مسائل مهم سیاست است، اعتبارات خرد را راهی برای بهبود اقتصادی معرفی کرده است که باعث بهبود شرایط اقتصادی خانواده های فقیر می شود (Akhimien mhonan,2012,1). بومن اعتبارات خرد را کوچک، کوتاه، بدون وثیقه می داند(عرب مازار و معتمد،۱۳۸۲، ۱). انکون اعتبارات خرد را ابزار مهمی برای ارتقای تولید و مصرف به ویژه برای خانوارهای فقیر می داند(Ncuyen, 2008, 54). منظور از اعتبارات خرد که در دنیا سابقه ۳۰ ساله دارد این است که به منظور رفع محرومیت و فقر، وام های کوچک در اختیار گروه های کم درآمد جهت انجام فعالیت های کوچک به همراه ارائه مهارت و تکنولوژی مورد نیاز قرار می گیرد(رحمانی اندبیلی، ۱۳۸۰، ۳۲). سیمی اعتقاد دارد که اعتبارات خرد به عنوان ابزاری جهت تأمین زندگی فقرا و از طریق فراهم کردن معیشت پایدار است(Seemi,2009,34). هوگو اعتقاد دارد که از نظر تئوری، اعتبارات خرد باعث افزایش درآمد خانوار می شود و منابع بیشتری را در اختیار خانوارها برای مصرف، صرفه جویی و سرمایه گذاری قرار می دهد(Hogue, 2008,16). در هر حال اعتبارات خرد را وام های کوچک، کوتاه مدت و بدون وثیقه ای تلقی می کنند که در اختیار افراد قرار می گیرد و سابقه رسمی و مستند این این نوع اعتبارات در دنیا به فعالیت های بانک گرامین بنگلادش بر می گردد(Hanly, 2006,2). از دیدگاه گرامین بانک، هدف از اعطای اعتبارات خرد، بهبود زندگی روستاییان از طریق فراهم ساختن دسترسی آنها به اعتبارات، پس انداز، تسهیلات رفاهی و برنامه های اجتماعی است(Robinson,2001.303). در کنار طرح های روستایی، ایفاد(IFAD) انگیزه خود را از اعطای اعتبارات موارد زیر می داند:
الف: ایجاد تحرک اجتماعی، بالا بردن آگاهیها، آموزش و قدرت دهی به فقرا
ب: افزایش اعتماد به نفس به فقرا
ج: فراهم ساختن زمینه کارگروهی برای ایجاد دارایی و زیر ساخت های توسعه کشاورزی در راستای تولید محلی
سرانجام باید گفت که برنامه توسعه سازمان ملل هدف از اعتای اعتبارات خرد را ایجاد فرصت های درآمدزا برای زنان، سرمایه گذاری در ترویج فعالیت های کشاورزی و کمک به باز پرداخت و تعهدات کشاورزی می داند(افتخاری و همکاران، ۱۳۸۵، ۵۱ـ۵۰). اسکاپ نیز هدف از اعطای اعتبارات به کشاورزان و روستاییان را فقر زدایی، ترویج و آموزش کشاورزی، اشتغالزایی و درآمدزایی، توسعه اجتماعی، افزایش خوداتکایی و حفظ عزت نفس آنان می داند(ESCAP, 1994,13).
۲-۳ ـ ۱ ـ اعتبارات خرد و توسعه روستایی
مفهوم توسعه که به تدریج جایگزین مفاهیم دیگری مانندترقی، تکامل و رشد شده است، در ابتدا از علوم طبیعی استخراج شده، درباره فرایند تغییر در جوامع بشری به کار گرفته می شود(موثقی،۱۳۸۹، ۴). واژه توسعه در نخستین کاربردش به زبان فرانسه و انگلیسی، در سال ۱۷۵۲ به معنای رسیدن اهداف یا ایده هایی بر اساس یک طرح یا برنامه بود، سپس این واژه به عنوان مراحل مشخصی در برنامه ها و بعد به مانند توالی بیولوژیکی تغییر از یک دانه و تخم گیاه به یک گل به کار رفت(چراغی، مهدی، ۱۳۹۰، ۲۰). در معنای لغوی، واژه توسعه به معنای خارج شدن از پوشش است، یا به معنای بروز و ظهور همه آنچه که به طور بالقوه در چیزی وجود دارد.(Riggsfred,1984,126). آر، پی، میسرا، از محققان برجسته توسعه معتقد است:« توسعه یک مفهوم متعالی، دستاوردهای بشری و پدیده های چندبعدی است وفی نفسه یک ایدئولوژی به حساب می آید»(آر،پی، میسرا،۱۳۷۷، ۲۶) . لمن در تعریف توسعه اشاره دارد: توسعه جریانی است چند بعدی و پیچیده که در خود تجدید سازمان و سمت گیری متفاوت کل نظام اقتصادی ـ اجتماعی را به همراه دارد و علاوه بر افزایش و بهبود در میزان تولید و درآمد، شامل دگرگونی اساسی در ساخت نهادی، اجتماعی، اداری و همچنین ایستارها و وجهه نظرهای عمومی مردم است. توسعه در بعضی از موارد حتی عادات و رسوم و عقاید مردم را نیز در بر می گیرد(Lehman,1997,9) .
ادبیات مربوط به توسعه روستایی دارای تعاریف متعددی می باشد که این تعاریف دارای تفاوت ها و تشابهاتی هستند، جهت تبیین فضای مفهومی توسعه روستایی به برخی از تعاریف ارائه شده در این حوضه اشاره می گردد:
اوفارل توسعه روستایی را فرایند همه جانبه و پایداری می داند که در چارچوب آن توانایی های اجتماعات روستایی در جهت رفع نیازهای مادی و معنوی وکنترل مؤثر بر نیروهای شکل دهنده نظام سکونت محلی (اکولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی، نهادی) رشد و تعالی می یابد(ازکیا،۱۳۸۷، ۱۸). دیاس معتقد است که« توسعه روستایی راهبردی است که به منظور بهبود زندگی اقتصادی و اجتماعی گروه خاصی از مردم (روستاییان فقیر) » ، این فرایند شامل بسط منافع توسعه در میان فقیرترین اقشاری است که در مناطق روستایی در پی کسب معاش هستند(دیاس، ۱۳۸۶، ۷۳). توسعه روستایی به نوین سازی جامعه روستایی می پردازد و آن را از یک انزوای سنتی به جامعه ای تغییر خواهد دادکه با اقتصاد ملی عجین شده است. بنابراین اهداف توسعه روستایی مواردی چون بهبود و بهره وری، افزایش اشتغال، تأمین حداقل قابل قبول غذا، مسکن و آموزش و بهداشت را در بر می گیرد(مهندسین مشاور، ۱۳۷۱، ۲۱). افراخته « توسعه روستایی را افزایش کمی ثروت و تحول کیفی نظام اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی می داند» (افراخته، ۱۳۸۷، ۱۸) . با توجه به تعاریف گفته شده، هدف از توسعه روستایی ایجاد شرایط مطلوب پایدار در تمام ابعاد اقتصادی و اجتماعی و جز آن در محیط های روستایی است(نوری نایینی، ۱۳۸۴، ۱۲). از سویی دیگر با توجه به شرایط نامطلوب اقتصادی ـ معیشتی و فقر مالی در روستاها که منجر به ناتوانی در تأمین نیازهای اساسی، عدم سرمایه گذاری در زمینه های تولیدی و اشتغالزایی، پس انداز نکردن و تشدید مهاجرت ها شده است، هر گونه پایدارسازی فرایند توسعه در روستاها، بدون پیش فرض گرفتن توانمند سازی و کاهش فقر، نامحتمل است. بر این اساس برنامه های جدید توسعه روستایی بیش از هر چیز مبتنی بر دو اصل توانمندسازی روستاییان و فقرزدایی از روستاهاست(سازمان شهرداریها و دهیاریها، ۱۳۸۸، ۲۷۳؛ در مطیعی لنگرودی،۱۳۸۹، ۳۴). در مباحث توسعه روستایی و کشاورزی یکی از راه حل های رفع مشکل مالی کشاورزان، اعطای اعتبارات کوچک مقیاس است که نقش مهمی در تمرکز سرمایه های اندک روستاییان و ایجاد روحیه مشارکت و کار گروهی است(ESCAP,1994,12).
در پنجاه سال گذشته در مفهوم توسعه و رهیافت های دستیابی به آن تحولات زیادی رخ داده است. در انگاره قبلی توسعه که از دهه ۱۹۷۰ـ ۱۹۴۰ حاکم بود، اهداف توسعه عموما شامل گذر از اقتصادهای سنتی به اقتصادهای صنعتی بود.در این انگاره فرضیات اصلی شامل امکان رشد نامحدود در یک نظام بازار آزاد، گسترده و سیطره بهره برداری از طبیعت استوار بود و معیارهای توسعه شامل رشد اقتصادی، تولید ناخالص ملی و صنعتی شدن می شد. بعد از بروز آثار و تبعات این دیدگاه از دهه ۱۹۷۰ به تدریج اتگاره جدید توسعه از سوی اندیشمندان ارائه شد. عناصر اصلی این انگاره جایگزین شامل تأمین نیازهای مادی و غیر مادی، اعتماد به خود، تنوع، تناسب علوم و فناوری، مشارکت همگان، مالکیت محلی، اجرای طرح های کوچک و ایجاد جامعه ای سالم در تمامی ابعاد فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی آن بود. این رهیافت انتقادی طی دهه های ۱۹۷۰ـ۱۹۵۰ در عمل و نظر در حاشیه قرار گرفت، با این وجود در واکنش به تجربه عملی توسعه نئولیبرال، زمینه های انتقادی لازم را برای دهه های ۱۹۸۰ به بعد را فراهم آورد(کارولین،۱۳۸۲، ۶۶).
انگاره جدید مجموعه ای از ایده ها و نظریات مکمل و به هم وابسته ای است که پیوندی قوی بین سه سوال چه چیز، چگونه و چه کسی بر قرار می کند و به نقطه ای رسیده است که امکان ارائه راه حل های بسیاری در زمینه پایداری، برابری و استفاده کارا از منابع را ارائه می نماید. ویژگیهای شاخص انگاره جدید، توانمندسازی و رفع فقر از طریق به جریان انداختن سرمایه و ایجاد فرصت اشتغال، تقویت ثروت اجتماعی و تاکید بر چرخه تولید می باشد(همان، ۱۰). با توجه به چارچوب مقایسه ای میان انگاره قدیم و جدید توسعه می توان نقش اعتبارات خرد را در فرایند توسعه روستایی را تحلیل نمود.( جدول شماره۱ـ۲) در انگاره جدید توسعه روستایی، نقش اعتبارات خرد به عنوان عاملی که می تواند باعث توانمندسازی فقرای روستایی شده و زمینه های لازم را برای دستیابی به توسعه پایدار را فراهم کند، دیده می شود. به همین علت این رویکرد در طی دهه های اخیر مورد توجه بسیاری از کشورهای در حال توسعه قرار گرفته است.
جدول شماره (۱ـ۲): نقش و جایگاه اعتبارات خرد در توسعه روستایی( انگاره قدیم و انگاره جدید )
ویژگیهای شاخص | انگاره قدیم | انگاره جدید |
هدف | سرمایه گذاری ، سوداگری سرمایه و سودآوری | توانمدسازی و رفع فقر از طریق به جریان انداختن سرمایه ها و ایجاد فرصت اشتغال |
مخاطبان | تولید کنندگان و کشاورزان بزرگ | روستاییان و فقرا |
منابع مالی مورد نظر |