. گردیزی، ص ۱۸۵٫ ↑
. زرینکوب، عبدالحسین، دو قرن سکوت، تهران، سخن، ۱۳۷۸، صص۱۳۰- ۱۳۹٫ ↑
. یوسفی، غلامحسین، ابومسلم سردار خراسان، تهران، انتشارات کتابخانه ابنسینا، ۱۳۴۴، ص ۱۵۷؛
Madelung, W. “Khurramiyya”, The Encyclopaedia of Islam, B. Lewis and Ch Pellat, V 5, leiden…, ۱۹۸۶, p 63. ↑
. صفا، ذبیحالله، دلیران جانباز، تهران، امیر کبیر، ۱۳۵۳، ص ۲۸٫ ↑
. ابنحزم، علیبنمحمد، الفصل فیالملل والأهواء والنحل، القاهره: احمد ناجی الجمالی و دیگران، ۱۳۱۷-۱۳۲۰ق، جلد ۲، ص ۱۱۵٫ ↑
. ابنندیم، ص ۴۸۳؛ خوافی، مجد، روضه خلد، تحقیق محمود فرخ، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، زوار، ۱۳۴۵، ص ۲۸۰٫ ↑
. بیرونی، آثارالباقیه، ترجمه اکبر داناسرشت، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳، ص ۳۱۴؛ گردیزی، ص ۱۸۱؛ عوفی، سدیدالدین محمد، جوامع الحکایات و لوامع الروایات (جلد اول از قسم سوم)، تصحیح و مقدمه مصفا کریمی، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۲، ص ۲۲۶٫ ↑
. ابنندیم، ص ۴۸۳؛ ابنجوزی، عبدالرحمن، تلبیس ابلیس، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۳۶۸، ص ۸۸٫ ↑
. گردیزی، ص ۱۸۱٫ . ↑
. ابنندیم، ص ۴۸۳٫ ↑
. بیرونی، ص ۳۱۴؛ عوفی، ص ۲۲۶؛ حبیبی، عبدالحیّ، افغانستان پس از اسلام، کابل، انجمن تاریخ افغانستان، بیتا، جلد ۱، ص ۲۷۷٫ ↑
. بیرونی، همانجا؛ گردیزی، ص ۱۸۱٫ زوزن به روایتی منطقهای بین نیشابور و هرات و به روایتی دیگر منطقهای در اطراف نیشابور بوده است. این سرزمین به دلیل فاضلان، ادیبان و عالمان زیادی که داشته به بصره کوچک معروف بوده است (ر.ک. حدودالعالم …، ص ۹۱؛ یاقوت حموی، جلد ۷، ص ۳۵۲). ↑
. خوافی، ص ۲۸۰٫ ↑
. ابنندیم، ص ۴۸۳؛ بیرونی، ص ۳۱۴؛ عوفی، ص ۲۲۶، حبیبی، جلد ۱، ص ۲۷۷٫ ↑
. کوه (عوفی، همانجا؛ خوافی، ص ۲۸۰)؛ پرستشگاه (حبیبی، همانجا)؛ پشت بام (بیرونی، همانجا). ↑
. عوفی، ص ۲۲۶؛ خوافی، ص ۲۸۰٫ ↑
. بیرونی ص ۳۱۴٫ ↑
. عوفی، ص ۲۲۶٫ ↑
. خواف در برخی منابع به شکل خواب و در برخی دیگر به شکل خان آمده است (ر.ک. عوفی، همانجا؛ حبیبی، جلد ۱، ص ۲۷۷). ↑
. بیرونی، ص ۳۱۴؛ گردیزی، ص ۱۸۱؛ ابنجوزی، ص ۸۸٫ ↑
. ابنندیم، ص ۴۸۳؛ عوفی، ص ۲۲۶٫ ↑
. گردیزی، ص ۱۸۱٫ ↑
. برای اطلاعات بیشتر در مورد رسم ازدواج با محارم در بین زردشتیان به صفحه ۷۰ مراجعه نمائید. ↑
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
. در دین زردشتی نیز مردارخواری به شدت نهی شده است. مردارپزی نیز از جمله گناهانی یاد شده است که موجب آلودگی میشود و فرد برای پاک شدن از گناه آن، باید توبه نماید (ر.ک. دینکرد پنجم، آوانویسی، ترجمه، تعلیقات، واژهنامه و متن پهلوی از ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران، معین، ۱۳۸۶، ۱۰:۹؛ ۳:۱۰). ↑
. صدیقی، غلامحسین، جنبشهای دینی ایرانی در قرنهای دوم و سوم هجری، تهران، پاژنگ، ۱۳۷۲، صص ۱۶۱-۱۶۲٫ ↑
. گردیزی، ص ۱۸۱؛ عوفی، ص ۲۲۶٫ ↑
. بیرونی، ص ۳۱۴؛ خوافی، ص ۲۸۰٫ ↑
. ابنندیم، ص ۴۸۳٫ ↑
. گردیزی، ص ۱۸۱؛ ابنندیم، ص ۴۸۳؛ عوفی، ص ۲۲۶٫ ↑
. حدودالعالم …، ص ۹۴٫ ↑
. بیرونی، ص ۳۱۴؛ گردیزی، ص ۱۸۱؛ برخی منابع تعداد نمازها را پنج نماز ذکر کردهاند (ر.ک. ابنندیم، ص ۴۸۳). ↑
. ابنندیم، ص ۴۵۶٫ ↑
. همو، همانجا. هفت نماز برای برگزیدگان و چهار نماز برای نیوشاگان. ↑
. مینوی خرد، ترجمه احمد تفضلی، تهران، توس، ۱۳۸۵٫ ↑
. هاونگاه (Havani)، رپیتوینگاه (Rapithwina)، ازیرینگاه (Uzayērina)، اَویسْروتریمگاه (Aiwisrūthima)، اُشَهینْگاه (Ušahina). ↑
. yaðāhuvairya: این دعا در پهلوی به صورت اهنور، اهنود یا اهونور (Ahūnawar) و در اوستا به صورت اهون ویریه (Ahunavairya) آمده و هنگامی خوانده میشود که فردی قصد رفتن به جایی دارد یا کارهای دیگری چون دیدار از بزرگان (شایست ناشایست، ترجمه کتایون مزداپور، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۰، ۱۹: ۲)، گذشتن از آب، رفتن به سفر، جنگیدن، کاشتن درخت، افشاندن تخم، خواستگاری، خرید چهارپا، عطسه زدن (صد در نثر، در ۷)، خلال کردن ناخن (همان، در ۱۴)، خوابیدن (همان، در۸۴)، پاک نمودن خانه از لاشه، مردار و کارهایی از این قبیل را انجام میدهد. در وندیداد آمده است که برای پاک کردن خانه، آتش، آب، خاک، چهارپایان، گیاهان، ستارگان، ماه، خورشید و همه آفریدگان نیک اهورهمزدا باید اهون ویریه خوانده شود (فرگرد ۱۱). ↑
. Ašemvohū: دعای اشم وهو (یسنا ۷: ۱) دعایی است که خواندن آن موجب دور شدن دیوان و اهریمنان و تعجیل در ظهور منجیها میشود. هنگام خوردن غذا و پس از آن، هنگام خوابیدن و پس از بیدار شدن و هنگام جان کندن این دعا خوانده میشود (صد در نثر، در۸۰). ↑
. Fšūšōmaðra: این دعا برای توفیق، ترقی، فراوانی و گشایش و همچنین برای غلبه بر دیوان، جادوگران، راهزنان و غیره خوانده میشود (ر.ک. عفیفی، رحیم، اساطیر و فرهنگ ایران در نوشته های پهلوی، تهران، توس، ۱۳۷۴، ص ۴۳۸، ۴۳۹، ۴۴۹، ۵۸۱، ۶۱۹، ۶۵۱). ↑
. پورداود، ابراهیم، خرده اوستا: جزوی از نامۀ مینوی اوستا، انتشارات انجمن زردشتیان ایرانی- بمبئی و انجمن ایران لیگ بمبئی، بیتا، صص ۱۰۳-۱۰۵، ۱۵۰- ۱۵۱٫ ↑
. در خرده اوستا پنج نمازی که به خورشید، مهر، ماه، آب و آتش مربوطند، به ترتیب خورشیدنیایش، مهرنیایش، ماهنیایش، اردویسورنیایش و آتش بهرامنیایش خوانده شده است. ↑
. اوستا: کهنترین سرودها و متنهای ایرانی، ترجمه جلیل دوستخواه، تهران، مروارید، ۱۳۸۷، صص ۸۹۴-۸۹۶٫ ↑
. بیرونی، ص ۳۱۴؛ گردیزی، ص ۱۸۱٫ ↑
.Parâhôm. ↑
. ویدن گرن، گئو، دینهای ایران، ترجمه منوچهر فرهنگ، بیجا، انتشارات آگاهان، ۱۳۷۷، صص ۱۵۸-۱۵۹٫ ↑
. این کلمه به اشکال مختلف باج، واج، واچ، باز و ژاژ به کار میرود و صورت اوستایی آن (vač) و صورت پهلوی آن (vâj) یا (vâjak) است. ↑
. دینکرد پنجم، آوانویسی، ترجمه، تعلیقات، واژهنامه و متن پهلوی از ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران، معین، ۱۳۸۶٫ ↑
. درایانجوشی و درایانخورشی به معنی سخن گفتن در هنگام خوردن غذاست. این واژه از واژه درائیدن؛ به معنی سخن گفتن و از واژه های اهریمنی است (ر.ک. عفیفی، ص ۵۰۹). ↑
. معین، محمد، مزدیسنا و ادب پارسی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۳۸، صص ۳۹۰-۳۹۲؛ مهرگان، هوشنگ، جهان بینی ایرانی، تبریز، بینا، ۱۳۵۱، ص ۲۵؛ پورداود، صص ۸۳-۸۴؛ شاهرخ، کیخسرو، آیینه آیین مزدهیسنی، با یادداشتهای سرگرد اورنگ، تهران، بینا، ۱۳۳۷، صص ۱۰۶-۱۰۸؛ عفیفی، ص ۴۵۵، ۵۰۹؛ متنهای پهلوی، گردآورنده جاماسب جی آسانا، پژوهش سعید عریان، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۲، ص ۱۳۱٫ ↑
. شاهرخ، همانجا. ↑
. بیرونی، ص ۳۱۴؛ گردیزی، ص ۱۸۱؛ شهرستانی، جلد ۱، ص ۲۱۹٫ ↑
. روایت امید اشوهیشتان، تدوین، آوانویسی و ترجمه از متن پهلوی: نزهتصفای اصفهانی، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۶٫ ↑