۳) اوزان نهایی تامین کنندگان مواد اولیه به چه صورت است؟
۴) چگونه می توان بکمک روش برنامه ریزی آرمانی میزان سفارش بهینه را به تامین کنندگان تخصیص داد؟
۵) چگونه می توان از رویکرد ترکیبی فرایند تحلیل سلسله مراتبی و برنامه ریزی آرمانی به عنوان ابزاری برای تحلیل و انتخاب تامین کنندگان مناسب و بالقوه بهره برد؟
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۱-۹- روش پژوهش
۱-۹-۱- نوع پژوهش
این پژوهش از لحاظ هدف توسعه ای - کاربردی می باشد و از نظر روش از نوع تحلیلی – توصیفی میباشد.
۱-۹-۲- ابزار گردآوری داده ها
در مرحله اول با مطالعه کتابخانه ای، جستجو در سایت های معتبر علمی و بررسی متون علمی موجود در خصوص معیارها و شاخص های ارزیابی و انتخاب تامین کنندگان و همچنین تکنیک های رتبه بندی و انتخاب تامین کنندگان مانند AHP و برنامه ریزی آرمانی GP ، ادبیات پژوهش گردآوری شده، سپس با توجه به ادبیات پژوهش و بررسی وضعیت شرکت و تامین کنندگان و مصاحبه با آنها ماتریس های مقایسات زوجی توسط مدیران و کارشناسان دپارتمان های تحقیق و توسعهR&D ،مهندسی ،کیفیت ، بهره برداری ،بازاریابی،خرید و تدارکات شرکت پر شده است.
۱-۹-۳- ابزار تجزیه و تحلیل
در این پژوهش از مدل های تصمیم گیری چند معیاره از جمله AHP و برنامه ریزی آرمانی (GP) جهت بدست آوردن اهمیت معیارها، ارزیابی و انتخاب و همچنین تخصیص مقدار سفارش بهینه به هر یک از تامین کنندگان استفاده می شود که به کمک نرم افزار EXPERT CHOICE اهمیت معیارها و وزن نهایی تامین کنندگان محاسبه می شود و به این ترتیب تامین کنندگان بالقوه و مناسب برای شرکت اسنوا اصفهان، رتبه بندی و انتخاب می شوند و در نهایت با حل برنامه ریزی آرمانی به کمک نرم افزار LINGO9، مقدار تخصیص یافته به هر کدام از تامین کنندگان مشخص می شود.
۱-۱۰- قلمرو پژوهش
۱-۱۰-۱- قلمرو موضوعی
از نظر موضوعی این پژوهش به طور اعم در محدوده مدیریت زنجیره تامین می باشد که در آن به موضوع تحلیل و انتخاب تامین کنندگان مواد اولیه و تخصیص مقدار سفارش بهینه به عنوان یک موضوع اساسی و بسیار مهم در زنجیره تامین برای تامین مواد اولیه و تاثیر آن در ادامه حیات سازمان پرداخته می شود.
۱-۱۰-۲- قلمرو مکانی پژوهش
محل انجام این پژوهش شرکت اسنوااصفهان می باشد.
۱-۱۰-۳- قلمرو زمانی پژوهش
زمان اجرای این پژوهش از مهر ۱۳۹۱ تا تیرماه۱۳۹۲ بوده و از دادها و اطلاعات ثبت شده اسناد در دپارتمان های مختلف شرکت اسنوا درسال کاری ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ مورد استفاده قرار گرفته است .
۱-۱۱- تعریف واژگان کلیدی
فرایند تحلیل سلسله مراتبی ( Analytical Hierarchy Process): یکی از فنون تصمیم گیری چند معیاره است که به منظور تصمیم گیری و انتخاب یک گزینه از میان گزینه های متعدد تصمیم، با توجه به معیارهایی که تصمیم گیرنده تعیین می کند، به کار می رود(مهرگان،۱۳۸۳: ۱۶۵).
برنامه ریزی آرمانی (Goal Programming): یکی از روش های تصمیم گیری چند هدفه است که از ویژگیهای آن دستیابی همزمان به چندین هدف(آرمان) بر مبنای اولویت بندی بوده که اهداف و محدودیتهای آن را می توان به صورت قطعی بیان نمود(لی و همکاران،۲۰۰۹ :۶۳۲۰).
ارزیابی و انتخاب تامین کنندگان (Suppliers Evaluation and Selection): فرایندی است که طی آن از میان تامین کنندگان بالقوه موجود، بهترین ترکیب جهت رفع نیازهای شرکت، شناسایی شده و پس از بررسی صلاحیت و توانایی آنها انتخاب می شود که یکی از وظایف اساسی واحدهای خرید می باشد (زیا و وو،۲۰۰۷ :۴۹۵).
مدیریت زنجیره تامین (Supply Chain Management): مدیریت زنجیره تامین، شامل یکپارچه سازی فعالیت های زنجیره تامین و نیز جریان های اطلاعاتی مرتبط با آنها از طریق بهبود در روابط زنجیره برای دستیابی به مزیت رقابتی قابل اتکا می باشد(غضنفری و همکاران،۱۳۸۰ :۴۴).
۱-۱۲- خلاصه فصل
این فصل پس از ارائه مقدمه با شرح و بیان مسأله آغاز شد و سپس اهمیت و ارزش پژوهش بیان گردید. در ادامه کاربرد نتایج پژوهش، اهدافی که از انجام این پژوهش دنبال می شود و سوالات متناسب با اهداف و پس از آن، قلمرو موضوعی، مکانی و زمانی ارائه گردید. همچنین روش انجام پژوهش، ابزار گردآوری داده ها، ابزار مورد نیاز برای تجزیه و تحلیل داده ها به طور مختصر ذکر شد. سپس واژه های کلیدی که در متن پژوهش مورد استفاده قرار گرفته، تعریف گردیده است و در بخش پایانی فصل، ساختار فصل های پژوهش ارائه گردید.
فصل دوم
مروری بر ادبیات موضوع و پیشینه پژوهش
۲-۱- مقدمه
با افزایش اهمیت مسئله خرید، بر اهمیت تصمیمات مرتبط با خریدافزوده شده است. در اغلب صنایع هزینه مواد خام و قطعات مورد استفاده، بخش عمده هزینه های محصول را شکل می دهند به طوری که در برخی موارد می تواند این سهم ۷۰% باشد (قبادیان و استاینر، ۱۹۹۳) و حتی در شرکت های دارای تکنولوژی بالا، تا بیش از ۸۰% هزینه کل محصول شامل مواد و خدمات خریداری شده می باشد (وبر و همکاران،۱۹۹۱). لذا تصمیمات مرتبط با استراتژیها و عملیات خرید نقش تعیین کننده ای در سوداوری ایفا می کند.
همچنین با تسریع روند جهانی شدن و تسهیل روزافزون ارتباطات، ادراک مدیر از محیط روزبه روز پیچیده تر، نامطمئن تر و مبهم تر می شود. وجود انبوه اطلاعات و متغیرهای متعدد و ناپایدار تاثیرگذار بر پیامدهای تصمیم، مدیر را با چالش تصمیم گیری صحیح و سریع مواجه می کند. اگرچه بشر همواره با چالش تصمیم گیری مواجه بوده است اما بی اغراق هیچ گاه تا این حد موضوع تصمیم گیری بغرنج و پیچیده نبوده است. از این رو همپای رشد دانش بشر، اندیشمندان گوناگون به موضوع تصمیم گیری و روشهایی که بتواند این روند را ساده تر و مطمئن تر کند پرداخته اند. یکی از تصمیم گیری های چند معیاره مهم که توجه زیاد پژوهشگران سازمان را به خود جلب نموده است انتخاب تامین کننده در زنجیره تامین سازمان است. این امر ناشی از ان است که در محیط رقابتی حاضر فرایند انتخاب موثر تامین کنندگان امر بسیار مهمی در موفقیت هر سازمان تولیدی است (لیو و های،۲۰۰۵). در واقع موفقیت در تامین با انتخاب صحیح تامین کنندگان آغاز می شود و در بلند مدت به نحوه اداره روابط با تامین کنندگان بستگی مستقیم دارد، زیرا تامین کنندگان تاثیر مهمی در موفقیت یا شکست یک شرکت اعمال می کند(چئن و همکاران،۲۰۰۶).
گزینش تامین کننده مناسب بررسی چندین معیار را می طلبد. بسیاری از تصمیم گیران یا کارشناسان بر اساس تجارب و شم خود تامین کنندگان را بر می گزینند که این نوع نگرش ها کاملا ذهنی و شخصی هستند. تصمیم گیریهای چند شاخصه [۱۵] رهیافت هایی هستند که با رتبه بندی و گزینش یک یا چند تامین کننده از میان مجموعه ای از تامین کنندگان سرو کار دارند. تصمیم گیریهای چند معیاره چارچوب موثری را برای مقایسه تامین کنندگان بر اساس ارزیابی معیارهای متفاوت بدست می دهند ( دی بوئر و همکاران،۲۰۰۱). هم اکنون به منظور حل مشکل ارزیابی عملکرد تامین کننده با توجه به یک معیار یا تعیین اهمیت تعدادی از معیارها با دقت بالا، فرایند تحلیل سلسله مراتبی، هم از سوی پژوهشگران و هم از سوی متخصصان مورد استفاده قرار می گیرد (ابراین، ۱۹۹۸). فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) یکی از جامعترین سیستم های طراحی شده برای تصمیم گیری با معیارهای چند گانه است، زیرا این تکنیک امکان فرموله کردن مسئله را به صورت سلسله مراتبی و همچنین امکان در نظر گرفتن معیارهای مختلف کمی و کیفی را در مسئله فراهم می کند. این فرایند گزینه های مختلف را در تصمیم گیری دخالت می دهدو امکان تحلیل حساسیت نسبت به معیارها و زیر معیارهارا دارد، علاوه بر این بر پایه مقایسات زوجی بنا نهاده شده است که قضاوت و محاسبات را تسهیل می کند و همچنین میزان سازگاری و ناسازگاری تصمیم را نشان می دهد. یکی از امتیازات فرایند تحلیل سلسله مراتبی این است که ساختار و چارچوبی را به منظور همکاری و مشارکت گروهی در تصمیم گیریها یا حل مشکلات مهیا می کند (قدسی پور،۱۳۸۱).
از طرفی تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی و در کنار آن برنامه ریزی آرمانی می تواند چندین هدف را به ترتیب اولویت تصمیم گیرنده در نظر گیرد. در برنامه ریزی آرمانی این توانایی برای تصمیم گیرنده ایجاد می شود که بتواند اهداف متضاد را به صورت معادله خطی تحت عنوان تابع هدف و از طرفی محدودیت های واقعی همچون بودجه خرید، میزان ظرفیت و … را تحت عنوان محدودیت های تامین کنندگان فرموله کند و با حل این مدل می تواند میزان مواد دریافتی از هر تامین کننده را طوری مشخص کند که بیشترین میزان بهینگی را فراهم آورد و میزان آرمان برای هر هدف را نیز بپوشاند (مومنی،۱۳۸۵). ترکیب این دو تکنیک می تواند مدلی ایجاد کند که همزمان با در نظر گرفتن معیارهای گوناگون، آرمانهای مختلف را نیز در نظر بگیرد.
در این فصل به بررسی پژوهش های گذشته در مورد تصمیم گیری چند معیاره به ویژه انتخاب تامین کننده در زنجیره تامین می پردازیم تا از رهگذر آشنایی با پژوهش های انجام شده، رویکرد ترکیبی AHP و برنامه ریزی آرمانی GP، ارائه گردد.
۲-۲- تصمیم گیری و فرایند های آن
تصمیم گیری مسئله ای است که بشر از زمان خلقتش تا کنون با آن مواجه بوده است. با گذشت زمان همراه با پیشرفت علوم و تکنولوژی نیازهای بشر هم تغییرات شگرفی نمود. به طوری که مشخص است، هر فرد در طول شبانه روز با مسائل گوناگونی روبه رو است که باید در مورد آنها بهترین تصمیم را اتخاذ نماید. این مسائل ممکن است در زندگی روزمره و موارد شخصی مطرح شود و یا در تصمیم گیریهای کلان مانند تنظیم بودجه سالانه کشور یا در احداث یک سد و یا در مدیریت تولید یک کارخانه باشد.
از طرف دیگر، جهان سیستم پیچییده ای از عناصر است که بر هم اثر متقابل دارند. برای نمونه، اقتصاد به انرژی و دیگر منابع وابسته است. دستیابی به انرژی بستگی به موقعیت سیاسی و جغرافیایی دارد، موقعیت سیاسی به قدرت نظامی وابستگی دارد و قدرت نظامی هم تا حد زیادی به تکنولوژی، دانش و منابع وابسته است. در چنین شبکه پیچیده ای از عوامل، تشخیص اولین علت و آخرین معلول کار ساده ای نیست. ذهن تصمیم گیرنده همیشه نمی تواند این روابط متقابل را به طور همزمان در نظر گرفته و در مورد موضوعات مختلف تصمیم گیری نماید (قدسی پور،۱۳۸۴). مسئله دیگری که مطرح است، نقش تصمیم گیری در مدیریت است. واضح است، تصمیماتی که مدیران اتخاذ می نمایند، اثرات اساسی در سازمان مربوطه و گاهی در سطح یک صنعت و حتی کشور دارد.شاید بتوان تصمیم گیری را مترادف با مدیریت دانست، به عبارت دیگر هر یک از وظایف مدیر به وسیله تصمیم گیری از قوه، به فعل در می آید (اصغرپور،۱۳۷۷). در بعضی از مواقع نتیجه تصمیم گیری ها به اندازه ای مهم است که بروز خطا ممکن است ضررهای جبران ناپذیری را بر سیستم تحمیل کند و در نتیجه روش های قدیمی و غیر علمی جوابگوی نیاز انسانها نمی باشد. علوم مدیریت، کامپیوتر، آمار، شبیه سازی، بهینه سازی سیستمهای صف، تحقیق در عملیات و روش های تصمیم گیری چند معیاره و تصمیم گیری چند شاخصه جملگی از روشهایی هستند که به تصمیم گیری انسان کمک می کنند.
در تعریفی بسیار ساده، تصمیم گیری عبارت است از انتخاب یک راه از میان راه های مختلف. همان طور که از این تعریف مشخص است کار اصلی تصمیم گیرنده دریافت راه حل های ممکن ونتایج ناشی از آنها و انتخاب اصلح از میان آنهاست، و اگر وی بتواند این انتخاب را به نحو درست ومطلوبی انجام دهد، تصمیم های او موثر و سازنده خواهد بود. تصمیم گیرنده ممکن است با توسل به قدرت های ماورالطبیعه، تجربه یا اتفاق و تصادف تصمیم گیری های خود را انجام دهد. اما هدف اصلی در اینجا اشاره اجمالی به شیوه ها و تکنیک های تصمیم گیری است که کار اخذ تصمیم های عملی را برای مدیر میسر ساخته و او را در اخذ تصمیم های سریع و صحیح یاری می دهد. به طور کلی فرایند تصمیم گیری را می توان شامل مراحل زیر دانست:
مرحله اول، شامل تشخیص و تعیین مشکل و مسئله ای است که در راه تحقق هدف مانع ایجاد کرده است. در این مرحله باید کوشش شود مشکل اصلی و واقعی شناخته شده و به درستی تعریف شود.
مرحله بعدی، یافتن راه حل های ممکن برای رفع مشکل مذکور است که با توجه به تجربه های علمی و عملی مدیر و اطلاعات و آماری که در دسترس اوست انجام می گیرد. هرچه راه حل های بیشتری برای حل مشکل پیدا شود، انتخاب بهتری در تصمیم گیری صورت خواهد گرفت.
مرحله سوم، انتخاب معیار برای سنجش و ارزیابی راه حل های ممکن است. برای آنکه راه حل ها نسبت به هم مورد سنجش واقع شوند، لازم است آنها را به وسیله معیاری مورد بررسی قرا دهیم. به عنوان مثال می توان هزینه و سود را معیار ارزیابی قرار داد و سپس سنجید کدام یک از راه حل ها هزینه کمتر یا سود بیشتری عاید سازمان می کند.
مرحله چهارم،تعیین نتایج حاصل از هریک از راه حل های ممکن است.در این مرحله، به عنوان مثال هزینه هایی که از بکارگیری هر یک از راه حل ها حاصل می شود محاسبه شده و اساس ارزیابی قرار می گیرند.بر اساس معیارهای انتخاب شده نتایج مثبت و منفی هریک از راه حل ها در این مرحله مشخص می شوند.
مرحله پنجم،ارزیابی راه حل ها از بررسی نتایج حاصل از آنهاست. هر راه حل باتوجه به نتایجی که نصیب سازمان خواهد کرد با سایر راه حل ها مقایسه شده و اولویت راه حل ها تعیین می شوند.
مرحله نهایی در فرایند تصمیم گیری انتخاب یک راه از میان راه های مختلف و ارائه ی بیانیه ی تصمیم است.این مرحله در انتهای مرحله ی ارزیابی و تعیین اولویت ها،خود به خود تحقق می یابد و راه حلی که بهترین نتیجه را حاصل ساخته و بالاترین درجه ی اولویت را دریافت داشته راه حل انتخابی است(الوانی،۱۳۸۰ :۱۹۹)
۲-۲-۱- تصمیم گیری با معیارهای چندگانه
علم تصمیم گیری در شاخه های مختلف شامل روانشناسی،مدیریت،مهندسی و تحقیق در عملیات یا مدیریت علمی رشد داشته است.با رشد پیچیدگی جامعه،اهدف متعددتر و متعارف تر می گردند. همواره لازم است دولت ها بین اهداف متعارض و متعدد خود نظیر رشد اقتصادی، کاریابی و تامین اجتماعی توازن برقرار سازند. شرکت های صنعتی یا بازرگانی نیز به این امر پی برده اند که برای تصمیم گیریهای بهتر لازم است اهداف متعددی را در نظر بگیرند. با اینکه سودآوری در کوتاه مدت برای این شرکت ها قابل اهمیت است اما عوامل متعدد دیگری وجود دارند که در تعارض با سودآوری کوتاه مدت هستند و باید در نظر گرفته شوند. در بسیاری از موارد، نتیجه تصمیم گیریها وقتی مطلوب و مورد رضایت تصمیم گیرنده است که تصمیم گیری بر اساس چندین معیار بررسی و تجزیه و تحلیل شده باشد.
از مجموعه تکنیک های تحقیق در عملیات، تکنیک های تصمیم گیری با معیارهای چندگانه [۱۶] عهده دار حل این گونه مسائل در تصمیم گیری است. در مدل هایی مانند برنامه ریزی خطی، برنامه ریزی عددصحیح، برنامه ریزی غیرخطی و عمده مدل های کلاسیک تحقیق در عملیات، فقط یک معیار مانند سود، هزینه، بهره وری، زمان و … مورد توجه قرار می گیرد، حال آنکه در مدل های تصمیم گیری با معیارهای چندگانه ، همزمان چند معیار با یکدیگر در تعیین بهترین گزینه مورد استفاده قرار می گیرد.
معیارها ممکن است کمی یا کیفی بوده و به دلیل وجود مقیاس های مختلف اندازه گیری، با هم قابل مقایسه نباشند.در بعضی از مسائل معیارها ممکن است با یکدیگر متضاد باشند، یعنی افزایش یک عامل یا معیار موجب کاهش عامل دیگر شود. تصمیم گیری با معیارهای چندگانه معمولا به دنبال گزینه ای است که بیشترین مزیت را برای تمامی معیارها ارائه می کند. در تعیین گزینه های مختلف تصمیم منظور از معیار عواملی است که تصمیم گیرنه به منظور افزایش مطلوبیت و رضایت خود، مد نظر قرار می دهد. به عبارت دیگر معیار، استانداردها و قوانینی است که برای قضاوت مورد استفاده قرار گرفته و میزان اثربخشی را در تصمیم گیری بیان می دارد. معیار در تصمیم گیری ممکن است به دو صورت شاخص[۱۷] و یا هدف[۱۸] ارائه گردد.
شاخص عبارت است از ویژگی ها، کیفیات یا پارامترهای عملکردی که برای انتخاب گزینه های تصمیم مطرح است. شاخص ها ممکن است کمی یا کیفی باشند. شاخص های کیفی معمولا با الفاظ بیان می شوند. کلماتی مانند کم، زیاد، متوسط، ارزان، گران، کوچک، بزرگ و … الفاظی است که میزان دستیابی به هر شاخص را بیان می کند. ولی شاخص های کمی با عدد بیان می شود. برای بررسی یا مقایسه شاخص های کیفی می توان آنها را به اعداد تبدیل نمود. برای این کار باید توصیفات هر شاخص را با الفاظی مانند کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد مرتبط کرده، به نقاط ابتدایی و انتهایی ( کم و خیلی زیاد) عدد نسبت داده و نقاط میانی را نیز بر این اساس مشخص کرد. هدف از مقایسه شاخص ها، تعیین اهمیت هر یک در انتخاب جواب است. نهایتا پس از تعیین وزن شاخص ها در تصمیم گیری، انتخاب با توجه به امتیازی که یک گزینه نسبت به سایر گزینه ها دارد، صورت می گیرد. در صورتی که تصمیم گیری بر اساس چندین شاخص انجام گیرد، با مسائلی معروف به تصمیم گیری با شاخص های چندگانه مواجه خواهیم شد.
هدف عبارت است از تمایلات و خواسته های تصمیم گیرنده که می تواند با عباراتی مانند حداکثر کردن سود، حداقل کردن هزینه و … بیان گردد. تصمیم گیرنده در مواجه با مسائل ممکن است هم زمان چندین هدف را دنبال کند. این مسائل را در قالب مسائل تصمیم گیری با اهداف چندگانه [۱۹] می توان بررسی کرد.
در مسائل MODM هدف تصمیم گیرنده، به صورت چندین تابع هدف بیان شده و راه حل، بهینه سازی این توابع است. اهداف ممکن است با مقیاس های اندازه گیری متفاوت (مانند پول، زمان، تعداد و …) بیان گردد. مثلا یکی از اهداف حداقل کردن هزینه و دیگری حداکثر کردن میزان تولید و یا … باشد. نکته دیگر اینکه اهداف ممکن است به یک میزان مهم نبوده و ارجحیت متفاوتی داشته باشند که در حل مسائل باید مورد توجه قرار گیرند. به منظور ایجاد درکی بهتر از مفاهیم شاخص و هدف به جدول ۲-۱ توجه کنید.