C2
۲/۰
K
N.s2 ۶۰۰
k
۸/۰
۳-۱۱ استراتژی هماهنگی
۳-۱۱-۱ بررسی تداخلات ممکن بین اهداف زیرسیستمها
همان طور که در بخش ۳-۳ دیده شد، هر یک از سیستمهای کنترلی برای کنترل رفتار یک یا چند متغیر از متغیرهای دینامیکی خودرو طراحی شده اند، حال آن که به دلیل ماهیت کوپل شده دینامیک خودرو، تعقیب مجزای برخی از متغیرها، موجب فاصله گرفتن سایر متغیرها از مقادیر مطلوب خود می شود. به عنوان چند نمونه، تعقیب مقادیر بزرگ شتاب جانبی (یا نرخ چرخش) موجب افزایش لغزش جانبی، زاویه غلت و انتقال وزن جانبی میگردد، کاهش لغزش جانبی غالباً موجب خطا در تعقیب نرخ چرخش مطلوب میگردد و کاهش زاویه غلت با بهره گرفتن از میله ضدغلت فعال، مستلزم افزایش انتقال وزن جانبی و خطر واژگونی است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
همچنین، علاوه بر عدم تعقیب متغیرهای هدف، عملکرد بعضی از سیستمها اثرات ناخواسته دیگری نیز دارد که گاهی نامطلوب میباشند. مثلاً، عملکرد سیستم ترمز فعال باعث کاهش سرعت خودرو میگردد که جز در مواردی که راننده همین قصد را داشته باشد، رخداد نامطلوبی به حساب می آید.
بنا بر آنچه گفته شد، لزوم طراحی یک هماهنگکننده[۶۲] برای جبران این برهمکنشهای نامطلوب ضروری است. این هماهنگکننده بایستی با توجه به رژیم فعالیت خودرو، متغیرهای بحرانیتر را شناسایی کرده، وزن سیستم متناظر با آنها را افزایش و وزن سایر سیستمها را کاهش دهد. بخش ۳-۱۱-۲ به این مسئله می پردازد.
۳-۱۱-۲ انتخاب استراتژی هماهنگی مناسب
تصمیمگیری برای میزان فعالیت زیرسیستمها بر اساس سه متغیر ، و و به وسیله یک مدل فازی صورت میگیرد. از آنجا که نمودار فعالیت زیرسیستمها بر حسب این متغیرها تشکیل یک حجم را میدهد، برای سادگی، متغیر را در وضع ثابتی فرض نموده و هر بار نمودار به ازای یکی از مقادیر (فازی) آن رسم میکنیم. شکلهای ۳-۵ تا ۳-۷ استراتژی هماهنگی پیشنهادی را نشان می دهند. در این نمودارها، مرزهای عمودی (مرزهای بین مقادیر finst[63]) بر اساس منطق فازی تعریف میشوند.
شاخص ناپایداری جانبی finst مطابق معادله (۳-۲۱) تعریف میگردد [۱۹].
(۳-۲۱)
در این رابطه، از آنجا که β و ay دو متغیر هستند که به خوبی توصیفگر درجه بحرانی بودن دینامیک جانبی سیستم هستند، از آنها به عنوان شاخص های پایداری جانبی استفاده شده است. w1 و w2 به ترتیب ضراب وزنی β و ay هستند.
الف) ax,des = ED[64]
در این حالت، راننده قصد شتابگیری دارد. بنابراین، هماهنگکننده جز در شرایط کاملاً بحرانی دینامیک جانبی، اجازه استفاده از سیستم ترمز فعال را نمیدهد و تنها با بهره گرفتن از فرمان فعال و دیفرانسیل فعال، پایداری خودرو را حفظ می کند. در شرایط کاملاً بحرانی، سیستم فرمان فعال، نهتنها کارآمد نیست، بلکه به علت اعمال تغییرات زیاد در زاویه فرمان، اثر سوء بر دینامیک خودرو دارد. لذا، در این مواقع، این سیستم جای خود را به ترمز فعال میدهد.
سیستم کنترل فعال غلت –میله ضدغلت-، بدون توجه به finst با توجه به شاخص غلت (RI)، فعال یا غیرفعال می شود. در حالت خاصی که دینامیک غلت در شرایط بحرانی نباشد (مقادیر کم RI)، ولی دینامیک جانبی بحرانی باشد (مقادیر بالای finst)، این سیستم تغییر وظیفه داده و از طریق کنترل بار عمودی چرخها به سایر سیستمها در کنترل پایداری جانبی کمک مینماید.
شکل۳-۵ استراتژی هماهنگی در حالت شتابگیری
ب) ax,des = ZE[65]
در این حالت، راننده قصد حفظ سرعت خودرو را دارد. بنابراین، باز هم هماهنگکننده جز در شرایط کاملاً بحرانی دینامیک جانبی، اجازه استفاده از سیستم ترمز فعال را نمیدهد. اما با در نظر گرفتن این که راننده قصد افزایش سرعت ندارد، در شرایط کاملاً بحرانی، دیفرانسیل فعال را غیرفعال مینماید و از حداکثر توان سیستم ترمز فعال استفاده مینماید.
شکل۳-۶ استراتژی هماهنگی در حالت حفظ سرعت
ج) ax,des = EB[66]
در این حالت، راننده قصد کاهش سرعت خودرو را دارد. بنابراین، در تمام ناحیه کاری، سیستم ترمز فعال عمل می کند و سیستم دیفرانسیل فعال خاموش میباشد. سیستم فرمان فعال، مشابه دو حالت قبل، در ناحیه کاملاً بحرانی پایداری، خاموش میباشد.
شکل۳-۷ استراتژی هماهنگی در حالت ترمزگیری
به طور خلاصه، ملاحظه می شود که همواره، کنترلر در شرایط پایدار (مقادیر کم و متوسط finst) از فرمان فعال استفاده می کند، اما متناسب با شتاب طولی مطلوب راننده، از دیفرانسیل فعال، در حالت شتابگیری، و از ترمز فعال، در حالت ترمزگیری نیز استفاده می کند. ولی در هر سه حالت، در وضعیت ناپایداری بحرانی، فارغ از شتاب طولی مطلوب راننده، سیستم ترمز فعال وارد عمل می شود.
۳-۱۱-۳ طراحی یکپارچهساز فازی
بحرانی بودن شرایط دینامیک جانبی خودرو یک امر نسبی است و مرز ورود به ناحیه بحرانی به صورت دقیق[۶۷] قابل تعیین نیست. با در نظر داشتن این نکته و نیز برای پرهیز از سوئیچ شدن ناگهانی کنترلر از یک رژیم کاری به رژیم کاری دیگر، منطق فازی، ابزاری بسیار مناسب برای تعریف نواحی پایداری به شمار می آید. در این تحقیق، برای طراحی هماهنگکننده از روشی مشابه [۱۹] استفاده شده است.
در طراحی یک سیستم کنترل فازی، تعریف توابع عضویت[۶۸] و قوانین فازی[۶۹] دو مرحله اساسی کار هستند. در بخشهای ۳-۱۱-۳-۱ و ۳-۱۱-۳-۲ به این مراحل پرداخته می شود.
۳-۱۱-۳-۱ تعریف توابع عضویت فازی
شکل ۳-۸ نمودار توابع عضویت را برای دو متغیر ورودی و شکل ۳-۹ این توابع را برای سه متغیر خروجی سیستم فازی نشان می دهند.
عضویت متغیر ax,des در سه ناحیه EB (ترمزگیری)، ZE (حفظ سرعت) و ED (شتابگیری) که معنای آنها در بخش ۳-۱۱-۲ شرح داده شد، تعیین میگردد و تابع عضویت در این نواحی، مطابق نمودار اول شکل ۸-۳ تعریف میگردد. همچنین finst به هفت ناحیه از SL (کاملاً پایدار) تا VB (کاملاً ناپایدار) تقسیم میگردد.
شکل ۳-۸ توابع عضویت فازی برای متغیرهای ورودی
شکل ۳-۹ نمودار تابع عضویت را برای ضریب وزنی فعالیت سیستم فرمان فعال، WASC نشان میدهد. ضریب وزنی فعالیت به پنج ناحیه از ZE (عدم فعالیت) تا BI (فعالیت کامل) تقسیم می شود. این توابع برای دو خروجی دیگر، یعنی WADC و WABC، دقیقاً به صورت مشابه میباشد.
شکل ۳-۹ توابع عضویت فازی برای متغیرهای خروجی
۳-۱۱-۳-۲ تعریف قوانین فازی
استراتژی شرح داده شده در بخش ۳-۱۱-۲ را میتوان به شکل قوانین فازی جدول ۳-۷ مدل کرد. این جدول، بیان می کند که به ازای هر یک از مقادیر برای متغیرهای ورودی، مقدار هر یک از خروجیها برابر با چه چیزی خواهد بود.
جدول ۳-۷ قوانین هماهنگی در حضور دیفرانسیل فعال