۱- بین پایبندی مذهبی و میزان رضامندی زناشویی رابطه وجود دارد.
۲ - میزان رضامندی زناشویی در زوجین با پایبندی مذهبی بیشتر است.
۳- میزان رضایت مندی زناشویی در زنان و مردان متفاوت
۱-۵- تعاریف متغیر ها
۱-۵-۱-تعاریف مفهومی
رضایت زناشویی[۷]: رضایت زناشویی عبارت است از نگرش مثبت و لذت بخشی است که زن و شوهر از جنبه های گوناگون رابطه برخوردارند. رضایت زناشویی احساس عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن یا مرد است که وقتی که همه جنبه های زندگی شان را فرا می گیرد. (الیس[۸]، ۱۹۸۶).
پایبندی مذهبی[۹]: پایبندی مذهبی عبارت است از مجموعه شناخت ها، احساس ها و تمایلات نسبتا پایدار و ثابت نسبت به دین که در وضعیت عادی، طبیعی، اجتماعی و روانی در فرد وجود داشته باشد و در کنش های وی نسبت به نیروی جذاب جهان (خداوند)، خود جامعه و تاریخ به ظهور برسد. در تعریفی ساده تر می توان گفت دینداری عبارت خواهد بود از پذیرش تمام یا بخشی از عقاید اخلاقیات و احکام دینی به نحوی که شخص دیندار خود را ملزم به تبعیت و رعایت از این مجموعه بداند (خدایاری و همکاران، ۱۳۸۵)
۱-۵-۲- تعاریف عملیاتی
رضایت زناشویی: در این پژوهش رضایت زناشویی بیانگر میزان نمره ای است که آزمودنی از آزمون رضایت زناشویی اسلامی (جدیری و جان بزرگی، ۱۳۸۸) کسب کرده است.
پایبندی مذهبی: در این پژوهش پایبندی مذهبی بیانگر نمره ای است که آزمودنی از آزمون پایبندی مذهبی (بر اساس قرآن و نهج البلاغه، جان بزرگی ۱۳۸۸) کسب کرده است.
فصل دوم : پیشینه پژوهش
۲-۱- چارچوب نظری و پیشینه مطالعاتی
۲-۱-۱-نظریه کارکرد گرایی
کارکرد گرایان بر خانواده به منزله نهاد بنیادین جامعه تاکید داشته اند؛ به ویژه بر نقش خانواده در اجتماعی شدن کودکان، دیدگاه کارکرد گرا، جامعه را هم چون مجموعه ای از نهادهای اجتماعی می بیند که کارکرد های معینی برای تضمین تداوم و وفاق جامعه دارند.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
طبق این دیدگاه خانواده وظایف مهمی را به انجام می رساند که جزو نیازهای اساسی جامعه هستند و به بقای نظم اجتماعی کمک می کنند. از نظر این دیدگاه دو کارکرد اصلی خانواده عبارتنداز: اجتماعی شدن اولیه و تثبیت شخصیت، اجتماعی شدن، اولین فرآیندی است که کودکان هنجارهای فرهنگی جامعه ای را می آموزند که در آن به دنیا آمده اند و تثبیت شخصیت به معنای نقشی است که خانواده با کمک و حمایت عاطفی از اعضای بزرگسال خود بر عهده دارد .
خانواده هسته ای مناسب ترین و کارآمدترین نوع خانواده برای پاسخگویی به نیازهای جامعهی صنعتی است، در واقع تخصصی شدن نقش ها در خانوادهی هسته ای، مستلزم این بود که شوهر به عنوان نان آور نقش ابزاری را بر عهده بگیرد و زن نقش احساسی و عاطفی داخل خانه را قبول کند.(والش[۱۰]۲۰۰۹).
به هر روی این دیدگاه گرچه در زمان خود قابل قبول به نظر می رسید اما با توجه به تغییرات صورت گرفته در جوامع می توان چنین گفت که این نظریه در حال حاضر نارسا است.
۲-۱-۲- نظریه فمینیستی
دیدگاه های فمنیستی تقریباً از دهه ۱۹۶۰ شکل گرفته و به ارائه نظریاتی نو پرداخته اند، خانواده را از منظر دیگری مورد بررسی قرار داده اند. فمنیست ها، بیشتر به مطالعهی نابرابری های موجود در بسیاری از حوزه های زندگی خانوادگی پرداخته اند از جمله نابرابری های موجود در تقسیم کار خانگی، روابط نابرابر قدرت و فعالیت های مراقبتی و تیمارداری.
هورنای[۱۱] به عنوان اولین فمنیست، نگرانی خود را در مورد تعارض های روان شناختی در تعریف نقش های زنان ابراز نمود و آرمان سنتی مادری را با دیدگاه جدید تر مقایسه کرد (هورنای ۱۹۶۷) در طرح سنتی که خیلی از مردان آن را تایید می کردند نقش زن عشق ورزیدن تحسین کردن و خدمت کردن به شوهرش بود هویت او بازتابی از هویت شوهرش بود. هورنای اظهار داشت که زنان مانند خود او با پرورش دادن توانایی ها و دنبال کردن مساغل جویای هویت خودشان هستند . این نقش های سنتی و نوین تعارض هایی را ایجاد می کند که برخی زنان تا به امروز در حل کردن آن مشکل داشته اند. یک فمنیست با بهره گیری از کار هورنای در اوج جنبش زنان نوشت : “
زنان امروزی بین دلپذیر کردن خود برای مردان و دنبال کردند اهدافشان گیر کرده اند این هدف های متضاد ، رفتار های متناقضی را ایجاد می کنند: اغواگری در برابر پرخاشگری تمکین در برابر جاه طلبی، زنان امروز ی بین عشق و کار گیر گرده اند و در نتیجه در هر دو نا خشنودند.” (وستکات[۱۲]، ۱۹۸۶)
در واقع یکی از مهمترین برنامه های فمنیست ها دگرگونی در ساختار خانواده و سوق دادن زنان به مشاغل عمومی و تضعیف نقش مادران در نعاد خانواده می باشد. به عقیده دو بوار آنچه زن را در قید بندگی نکه می دارد دو نهاد عمده ی ازدواج و مادر ی است . وی نظام خانواده را به عنوان رکنی برای حیات اجتماعی و پرورش انسان های سالم به شدت مورد حمله قرار داده و ازدواج را نوعی فحشای عمومی و عامل بدبختی زنان دانست و مخالفت با تولید مثل و مشکل رایج و روابط جنسی رل به عنوان مسائل اساسی جنبشی فمنیسم تلقی کرد. (فتح معماری ۱۳۸۹.)
در واقع دیدگاه فمنیسمی با به چالش کشیدن تصویر خانواده به منزلهی قلمرویی هماهنگ وبرابر تاثیری بزرگ بر جامعه شناسی گذاشته است تا جایی که طی دهه های هفتاد و هشتاد دیدگاههای فمنیستی بر اکثر مباحث و پژوهش های مربوط به خانواده، غلبه داشت، فمنیست موفق شد توجه همگان را به سمت درون خانواده ها و بررسی تجربهی زنان در قلمرو خانه معطوف گرداند، خصوصاً دیدگاههای فمنیست رادیکال که بیشتر به نظام پدر سالاری و سلطه نظام مند مردان بر زنان پرداخته بود.
اما از آنجایی که مطالعات فمنیستی در بارهی خانواده غالباً روی مسائل خاصی در محدودهی خانگی متمرکز می شوند؛ روندها و تاثیرهای عظیم تری را که در خارج از خانه رخ می دهند کمتر منعکس می کنند. در سالهای اخیر مفسران محافظه کار ادعا کرده اند که خشونت در خانواده آن طور که فمنیست ها می گویند به قدرت مرد پدر سالار، مربوط نمی شود، بلکه ناشی از اختلال کارکردی خانواده هاست. خشونت علیه زنان انعکاسی از بحران رو به رشد خانواده و کمرنگ شدن ضوابط اخلاقی است آنها شواهد مربوط به نادر بودن خشونت زنان علیه مردان را زیر سئوال می بردند، زیرا که مردان کمتر از زنان تمایل دارند که خشونت همسران شان را علیه خود به پلیس گزارش دهند. (فتح معماری ۱۳۸۹.)
۲-۱-۳- رویکرد سیستمی سالوادور مینوچین[۱۳] .
از این منظر خانواده یک واحد اجتماعی است که با یک رشته وظایف تکاملی روبروست. یکی از تکالیفی که این واحد جدید با آن روبه روست تبادل و توافق در مورد رابطه با خانواده اصلی همسر است. به علاوه, هر یک از خانواده های اصلی باید با جدایی یا جدایی نسبی یکی از اعضای خود, پذیرفتن یک عضو جدید و درون سازی زیر منظومه همسر در سیستم عملکرد خانواده سازگاری پیدا کند. اگر ساختارهای خانواده های اصلی تغییر نکند, ممکن است فرآینندهای کل گیری واحد جدید را تهدید کند. بنابراین دیدگاه, سیستم های خانواده بیمار گون را در مقایسه با سیستم های خانواده سالم می توان شناخت. خانواده ای که به نحوی شایسته سازمان یافته باشند, مرزهای مشخصی دارد. زیر سیستم زناشویی برای محافظت از امور خصوصی زن و شوهر مرزهایی بسته دارد.(مینوچین۱۳۹۰).
۲-۱-۴-رویکرد آبراهام مزلو[۱۴]
از نظر مزلو در صورتی که نیاز های فیزیولوژیکی و ایمنی ما به قدر کافی ارضا شده باشند به نیازهای تعلق پذیری و محبت توجه می کنیم این نیازها می توانند از طریق رابطه صمیمی با یک دوست ، معشوق یا همسر یا از طریق برقراری روابط اجتماعی در گروه ابراز می شوند. ارضا کردن نیاز به تعلق در جوامعی که به طور فزاینده ای تغییر می کنند دشوار تر است. بعد از اینکه احساس کردیم دوستمان دارند و احساس تعلق پذیری کردیم در حالتی قرار می گیریم که دو نو ع نیاز به احترام ما را بر انگیخته می کند.ما نیاز داریم که به شکل احساس حرمت نفس برای خودمان ارزش قائل باشیم و در ضمن نیاز داریم که دیگران به شکل مقام تایید یا موفقیت اجتماعی برای ما احترام قائل باشند .و این احساس تعلق پذیری واحترام ابتدا در خانواده و توسط زن و شوهر شکل می گیرد و سپس از طریق پدر ومادر به فرزندان منتقل خواهد شد.(شولتز[۱۵] ۲۰۱۳)
۲-۲-خانواده
(و مِن آیاتهِ أن خَلَقَ مِّن أنفُسَکُم أَزواجاٌ لِتَسکُنُوا إلَیهَا وَ جَعَلَ بَینَکُم مَّوَدَّۀ وَ رَحمَهّ…) (روم:۲۱)؛و از آیات خداوند این است که برای شما از جنس خودتان همسری خلق کرد تا نزد او آرامش پیدا کنید و میان شما مودت و رحمت قرار داد.
نهاد خانواده، اصلی ترین رکن جامعه و بستر فرهنگی های گوناگون و زمینه ساز خوش بختی و یا بدبختی انسان ها و امت هاست و از این رو، اسلام که برنامه سعادت و تکامل بشر است، عنایت ویژه ای به سلامت، رشد و پویایی این نهاد سرنوشت ساز دارد. نهاد خانواده، از منظر اسلام، دارای جایگاه و قداست ویژه ای است که قابل مقایسه با هیچ نهاد دیگری نیست (ری شهری، ۱۳۹۰، ۷-۱۲).
در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده است: (مَا بُنِی بنِاَءً فِی الإسلاَمِ أَحَّبُ إِلَی اللهِ تَعَالَی مِنَ التَّزوِیجِ) (صدوق، ۱۴۱۳ق، ( ۳: ۳۸۴ ؛ در اسلام بنیادی نهاده نشده است که در نزد خدا، از ازدواج (خانواده) محبوب تر باشد.
گرایش و تمایل اولیه ای که زن و مرد نسبت به یکدیگر دارند، یک هدیه الهی است که در ایجاد کانون گرم خانواده ضروری و حیاتی می باشد. و بدون آن، چنین محفلی انسی میان آنان شکل نخواهد گرفت. اما پس از تشکیل خانواده، قطعا پایداری و تداوم آن و همچنین عملکرد صحیح آن در گرو داشتن سبک زندگی متناسبی است که تکالیف، نقش ها و رفتارهای صحیح زوجین در قبال یکدیگر را تعریف نمایند؛ در این صورت است که خانواده می تواند پناهگاه و مفر استرس های جهان خارج و چارچوب تماس با سایر نظام های اجتماعی باشد و یادگیری، خلاقیت و رشد را در دامان خود تقویت کند (مینوچین[۱۶]، ۱۳۹۰، ۸۷).
بنابراین، ارائه الگویی مطلوب از خانواده دینی، جهت تبیین منطقی و کارآمد از نظر اسلام در زمینه خانواده، ضروری به نظر می رسد. از همین رو، ما در این نوشتار به ارائه الگویی مطلوب از خانواده دینی در قالب ویژگی ها و راهکارهامی پردازیم.
۲-۳- ارائه الگویی مطلوب از خانواده
۲-۴- ویژگی های سنت ازدواج
ازدواج در جامعه آرمانی نسبت به سایر جوامع ویژگی های متمایزی دارد که ما در این نوشتار به برخی از آنها اشاره می کنیم:
۲-۴-۱-.تقدس سنت ازدواج :
از جمله عواملی که در سوق یابی به ازدواج، دوری گزیدن از جایگزین احتمالی، ایجاد آمادگی های فردی و اجتماعی برای مقابله با عوارض و آسیب های احتمالی پیوند زناشویی و در نتیجه، حفظ وتثبیت خانواده، نقشی تعیین کننده دارد، تلقی ارزشی از پیوند زناشویی،و به تعبیری، قداست داشتن آن است. به اعتقاد صاحب نظران، یکی از عوامل مهم سقوط جایگاه خانواده در غرب، فرایند عمومی دنیوی شدن یا تقدس زدایی بوده است که افزون بر دیگر حوزه های حیات اجتماعی، بر نهاد خانواده نیز به شدت تحت تاثیر گذاشته است. در نتیجه این فرایند، ازدواج که پیش تر اقدامی مقدس و دینی تلقی می شد، رفته رفته قداست خود را از دست داد و به یک قرار مدنی صرف مبدل شد.
نهاد خانواده از منظراسلام، دارای جایگاه و قداست ویژه ای است که قابل مقایسه با هیچ نهاد دیگری نیست. حکمت قداستی که اسلام به خانواده بخشیده است، ارزش گذاری معنوی بر پیوند خانوادگی، زمینه سازی برای تقویت این رابطه،و پیشگیری از فروپاشی آن است.
قداست ازدواج و خانواده، سد محکمی در برابر سوء استفاده جنسی از زن به عنوان یک کالا یا ابزار فروش کالا،و در واقع مانع بردگی مدرن زن است. خطری که امروز نسل بشر را تهدید می کند. تقدس زدایی از کانون خانواده است. (محمدی ری شهری، ۱۳۸۹، ۱۲ : ۱۰ ).
طبرسی بیان می کند: اسلام کوشیده است نگاه قدسی به ازدواج را در میان مردم گسترش دهد. این مدعا، از تعبیرهای روایات اسلامی با دلالت های صریح یا تلویحی استفاده می شود. نمونه های زیر، رویکرد ارزشی وقدسی اسلام به خانواده را منعکس می سازند: امام سجاد(ع) فرمودند: «هر کس برای رضا و خشنودی خداوند ازدواج کند و با خویشان خود صله رحم نماید، خداوند او را در قیامت مفتخر و سربلند می کند.» (مقدم، ۱۳۹۱).
ازدواج، از نظر حقوقی کاری جایز است؛ اما از دیدگاه اسلام افزون بر اینکه مستحب است، می تواند وجوب هم داشته و دارای ارزش اخلاقی باشد و در نهایت، موجب کمال نفسانی انسان نیز بشود. امام سجاد(ع) با تاکید بر نقش نیت در کار اخلاقی، تشکیل خانواده با نیت الهی را سربلندی و رسیدن به سعادت در آخرت معرفی می کند. این امر بر ارزش اخلاقی ازدواج دلالت می کند. ازدواج صرفا پدیده ای معنوی نیست. بلکه می تواندموجب تکامل و نزدیکی انسان به خداوند باشد.
این دیدگاه در مقابل نگرشی است که رشد معنوی را در دوری از ازدواج می جوید. اگر در آموزه های اسلام به افراد سفارش می شود که پیش از اقدام به ازدواج، برای انتخاب همسر و انجام مراسم در مراحل بعدی، رفتارهای خود را با نماز، دعا و توکل بر خدا همراه کنند، به این دلیل است که به ازدواج رنگ و بوی معنویت دهند و به آن تقدس بخشند تا بتوانند زمینه تکامل انسانی را فراهم آورند. (سالاری فر، ۱۳۸۵، ۲۴).
۲-۴-۲- انتخاب آگاهانه
اچ ترنر[۱۷] بیان می کند: یکی دیگر از مهم ترین ویژگی های ازدواج در نهاد خانواده که نقشی بسیار تعیین کننده در سرنوشت خانواده دارد، انتخاب آگاهانه همسر است. کارشناسان امور خانواده بر این باورند که بسیاری از مشکلات و اختلافات خانوادگی، در ضعف مجاری اطلاع رسانی، شتاب زدگی و عدم انجام مطالعات دقیق در مرحله گزینش، اعتماد بی مورد به اظهار نظرهای واسطه ها و اطرافیان، جدی نگرفتن برخی نقاط ضعف مهم یا توجیه آنها، کم توجهی به اوصاف بایسته، و در مواردی فریب کاری و اغفال آگاهانه ریشه دارد.
در هر جامعه ای، شیوه ها، کم و بیش مرسومی متناسب با شرایط فرهنگی، ضرورت های عصری و حساسیت های محیطی برای عبور از این مرحله وجود دارد که افراد جامعه به فراخور حال،در فرایند انتخاب همسر از آنها سود می جویند؛ برای مثال بسیاری از جوانان امروزی در غرب، به شیوه هم خانگی روی آورده اند و آن را دوره ای آزمایشی و مقدماتی برای ورود به ازدواج تلقی می کنند (مقدم، ۱۳۹۱)
.به هر حال، معرفی شیوه های مناسب و کارآمد،و بی اعتبار ساختن شیوه هایی که از درصد اطمینان کمی برخوردارند، احتمال دست یابی به انتخاب درست و مصونیت از گرفتار شدن به برخی پیامدهای ناگوار را تا حد قابل توجهی افزایش خواهد داد.
نظام حقوقی اسلام، تحقیق از مجاری مختلف، گفت و گوی مستقیم دو طرف و دیگر راه های احتمالی را که موجب شناخت هر چه بیشتر افراد خواهان زناشویی نسبت به یکدیگر می شود، به صورت مشروط و با رعایت حدود و ضوابط خاص، مجاز شمرده است. اسلام حتی اقدام هایی مانند ملاقات حضوری به منظور آگاهی یافتن از خصوصیات فیزیکی طرف مقابل را تجویز یا بدان ترغیب نموده است. (بستان۱۳۸۵، ۱۷۳-۱۷۴)
امام سجاد(ع) فرمودند: «هر که خواهد زن بگیرد، از موی او نیز بپرسد، همان گونه که از زیبایی اش می پرسد؛ که موی یکی از دو قسمت زیبایی است.» (طبرسی،۱۳۷۰، ۲۰۰)
در آموزه های دینی، با تاکید فراوان بر به کار گیری عقلانیت و پرهیز از غلبه بر احساسات در زمان انتخاب همسر، زمینه پشیمانی بعد از ازدواج را از بین برده است
۲-۴-۳-همسان همسری :