۲-۲-۳- مشکلات، موانع و تنگناهای صنعت فرش دستباف در کشور
امروزه با توجه به تک محصولی بودن درآمد کشور از نفت و تمام شدن آن در آینده نزدیک، نقش صادرات غیرنفتی بسیار پررنگ تر شده است. یکی از محصولات غیر نفتی که ارزآوری بالایی دارد فرش است. اما در چند سال گذشته سهم صادرات این محصول کاهش یافته، که دلایل آنرا از چند منظر بیان می کنیم.
۲-۲-۳-۱- از لحاظ اقتصاد:
۱- فرش به لحاظ اقتصادی کالایی کشش پذیر است. لذا در بحران ها و نوسان های بازار، ضریب آسیب پذیری بالایی دارد و رکود اقتصادی، قبل از هر کالایی آنرا تحت تاثیر قرار می دهد(غلامی نتاج امیری و همکاران، ۱۳۸۲، ص۳۷۲).
۲- کمبود نقدینگی و سرمایه در گردش مورد نیاز برای تولید و اندک بودن شرکت های سرمایه گذاری خصوصی در امر تولید فرش دستباف(هراتی خلیل آبادی، ۱۳۸۲، ص۳۱۲).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۳- عدم ایجاد صندوق حمایت از بافندگان فرش دستباف(سازمان توسعه تجارت،۱۳۸۵، ص۳).
۲-۲-۳-۲- از لحاظ تولید:
۱- یکنواخت و تکراری بودن طرح های فرش ایرانی(غلامی نتاج امیری و همکاران، ۱۳۸۲، ص۳۷۲).
۲- عدم وجود نظارت بر کار تهیه و مصرف مواد خام توسط تولید کنندگان که گاه منجر به استفاده از مواد نامرغوب و در نتیجه کاهش کیفیت فرش تولیدی می گردد.
۳- استفاده از شیوه های غلط تولید و انواع تقلب در بافت فرش در برخی مناطق تولیدی که زیان ها و لطمات جبران ناپذیری به شهرت و اعتبار و در نتیجه صادرات فرش ایران در بازارهای بین المللی زده است.
۴- تعدد و پراکندگی کارگاههای تولیدی که اعمال هرگونه کنترل و نظارت و جلوگیری از تقلب را مشکل می سازد(هراتی خلیل آبادی، ۱۳۸۲، ص۳۱۱).
۵- کمبود زیرساخت های مناسب جهت تولید فرش صادراتی (مواد اولیه مرغوب، کارگاههای قالیبافی، شناسنامه محصول و سایر امکانات).
۶- عدم فرهنگ سازی به منظور ارتقای نگرش در فرایند تولید و صادرات فرش دستباف.
۷- عدم وجود نظام عرضه و فروش مواد اولیه مرغوب.
۸- عدم وجود طرح مدون جهت استحصال مواداولیه رنگرزی گیاهی.
۹- عدم تدوین استاندارد ابزار و دار قالیبافی.
۱۰- فقدان امکانات مناسب جهت پرداخت و شستشوی فرش های صادراتی.
۱۱- کمبود واحدهای تأمین مواد اولیه مرغوب قالیبافی و رنگرزی سنتی (گیاهی).
۱۲- مشکلات موجود در فرایند پرورش دام بعنوان یکی از تامین کننده مهم مواد اولیه (پشم و …)(سازمان توسعه تجارت،۱۳۸۵، ص۳).
۱۳- افزایش تولید با کیفیت پایین و بدون توجه به سلایق بازار(غلامی نتاج امیری و همکاران، ۱۳۸۲، ص۳۷۲).
۲-۲-۳-۳- از لحاظ صادرات:
۱- مهمترین و عمده ترین مشکل موجود بر سر راه صادرات کالاهای غیرنفتی و از جمله فرش دستباف، تغییر مکرر قوانین و مقررات است. این مساله از چند جنبه زیر بر روند صادرات فرش دستباف اثرات منفی بر جای می گذارد.
الف)- با توجه به ماهیت تولید فرش دستباف در ایران که اغلب به شیوه های سنتی و گاه با ابزار نامناسب تولید انجام می گیرد، امکان ایجاد تغییرات مناسب و ارائه عکس العمل مناسب نسبت به تغییرات قوانین و مقررات و نیز تحولات بازارهای جهانی از سوی تولیدکنندگان وجود ندارد. این امر صدمات جبران ناپذیری بر تولید فرش و اشتغال در این صنعت وارد می آورد.
ب)- با وجود تغییرات مکرر قوانین و مقررات، چنانچه تولیدکنندگان بخواهند بر مبنای اصل مشتری محوری و با توجه به سلایق مصرف کنندگان اقدام به تولید کنند با توجه به زمان بر بودن فرایند تولید، تغییر مکرر قوانین و مقررات سبب بروز مشکلاتی برای فعالان این صنعت، چه تولید کننده و چه صادرکننده، می گردد.
ج)- علاوه بر این تغییر مکرر قوانین و مقررات صادرات و واردات و برقراری محدودیت ها یا ممنوعیت ورود مواد خام، سبب کاهش رغبت و دشواری بیشتر برای تهیه مواد خام به صورت عمده می گردد. در حالی که تهیه مواد خام به صورت عمده رعایت استانداردها و اعمال نظارت و بازرسی را با سهولت بیشتری امکان پذیر می کند.
۲- بیشتر افرادی که به تازگی به امر صادرات فرش مشغول شده اند، عموما” فاقد اطلاعات تخصصی و شناخت لازم از نیازهای واقعی بازار و شیوه های صحیح تهیه و تامین کالا بوده اند. در نتیجه برای فروش سریع تر کالای نامناسب خود در بازارهای خارجی، چاره ای جز قیمت شکنی ندارند.
۳- علاوه بر این حتی بسیاری از صادر کنندگان قدیمی تنها با اتکا به شیوه های قدیمی اقدام به صادرات فرش می نمایند. این در حالی است که بسیاری از رقبای آنها در سایر کشورها با بهره گیری و استفاده از ابزار نوین اطلاع رسانی و بازاریابی نظیر اینترنت و شبکه های بین المللی ماهواره توانسته اند جایگاه قابل قبولی در صادرات جهانی فرش بدست آورند(هراتی خلیل آبادی، ۱۳۸۲، ص۳۱۲).
۳- نبود مکانیسم و ضوابط لازم برای جلوگیری از صادرات فرشهای نامرغوب و فاقد کیفیت.
۴- عدم هماهنگی بین تشکل های تولیدی و صادراتی(سازمان توسعه تجارت،۱۳۸۵، ص۳).
۵- افت کیفیت بافت به دلیل استفاده از مواد اولیه مصنوعی و رنگ های نامرغوب و غیر استاندارد، در برخی فرش های صادراتی که توسط بعضی از تجار تازه کار و سودجو به خارج از کشور حمل می شود.
۶- عدم برخورداری از منافع سهمیه های تعرفه ای به دلیل فقدان وجود توافقنامه های تجاری با سایر کشورها.
۷- کارآمد نبودن ساختار سنتی صادرات فرش دستباف کشور در عرصه نوین تجارت جهانی و عدم اقبال صادر کنندگان به روش های تایید شده و رایج تجارت بین المللی(غلامی نتاج امیری و همکاران، ۱۳۸۲، ص۳۷۲).
۲-۲-۳-۴- از ل
حاظ بازاریابی و فروش:
۱- عدم شناسایی سلایق و نیازهای بازار (طرح، رنگ، اندازه و…).
۲- کمبود تبلیغات در بازارهای جهانی.
۳- عدم وجود ساز و کاره ای هدفمند و برنامه های مدون جهت بازاریابی، بازارسازی و حفظ بازارهای کنونی.
۴- عدم ایجاد شرایط مناسب جهت ورود اتباع خارجی به منظور خرید و بازدید از مراکز تولید و نمایشگاههای داخلی.
۵- نبود طرح جامع و استراتژی مدون در زمینه فرش دستباف(سازمان توسعه تجارت،۱۳۸۵، صص۳-۲).
۶- پیشرفته نبودن ابزار اطلاع رسانی و تبلیغات جهانی برای فرش، ضمن اینکه هر بنگاه صادراتی به طور مستقل برای عرضه فرش خود اقدام به تبلیغات می کند. ولی این اطلاع رسانی و تبلیغات هنوز به صورت جمعی و هماهنگ با هدف شناساندن و معرفی فرش ایران سازمان یافته نشده است(غلامی نتاج امیری و همکاران، ۱۳۸۲، ص۳۷۲).
۲-۲-۳-۵- از لحاظ حقوق مالکیت:
۱- یکی از ویژه گی های بارز تولیدات صنعت فرش دستباف در ایران تنوع و تعدد طرح ها، نقش ها و رنگ آمیزی آنها در مقایسه با تولیدات سایر کشورهای رقیب می باشد. به دلیل پراکندگی مناطق تولید فرش در ایران، تولید این محصول از فرهنگ ها و آداب و رسوم اقوام مختلف رنگ گرفته که سبب تنوع در تولید فرش ایران گردیده است. با وجود این خصوصیت فرش دستباف ایران و عدم توانایی رقابت سایر تولید کنندگان فرش در این زمینه، بسیاری از این کشورها به ناچار مجبور به کپی برداری از طرح ها و نقوش ایران گردیده اند. این مقوله تا حدود زیادی به صادرات فرش ایران در عرصه جهانی آسیب وارد کرده است. از جمله این کشورها، هند، پاکستان و چین می باشند که در سال های گذشته توانسته اند موفقیت چشم گیری در جذب بازار جهانی فرش کسب کنند. این امر زنگ خطری برای صنعت فرش ایران می باشد و لزوم توجه مسئولین امر در حفظ حقوق طراحان ایرانی و جلوگیری از سوء استفاده کشورهای رقیب را می طلبد.
۲- عدم وجود قوانین و مقررات در زمینه حمایت و حق ثبت در زمینه طرح های ایرانی(هراتی خلیل آبادی، ۱۳۸۲، ص۳۱۱).
۳- فقدان شناسنامه فرش برای نظارت و کنترل کیفیت تولید و معرفی هنرمندان فرش دستباف ایران(سازمان توسعه تجارت،۱۳۸۵، ص۳).
۴- عدم ثبت طرح ها و نقوش ایرانی و مشکلات مالکیت معنوی فرش(غلامی نتاج امیری و همکاران، ۱۳۸۲، ص۳۷۲).
۲-۲-۳-۶- سایر موارد:
۱- نبود حمایت اصولی در قالب سیاست تدوین شده از تعاونی های فرش روستایی و شهری و قالیبافان خانگی
۲- عدم وجود داده های آماری دقیق در بخش ها و شاخه های مختلف فرش :
(تعداد بافندگان روستایی و شهری، تعداد کارگاههای فعال، ظرفیت تولید، میزان مواد اولیه مورد نیاز (پشم، ابریشم، نخ و …)، آمار تولید فرش بصورت تفکیکی و کلی).
۳- مشکلات مربوط به قانون کار و بیمه قالی بافان در مجتمع قالی بافی(سازمان توسعه تجارت،۱۳۸۵، ص۳).
۴- وجود کالاهای جایگزین متعدد و لوکس بودن کالا.
۵- کم اطلاعی از وضعیت رقبا در بعد تولید(غلامی نتاج امیری و همکاران، ۱۳۸۲، ص۳۷۲).
۲-۲-۴- مرور بر تحولات صنعت فرش دستباف در بازار های جهان
براساس ارزیابی تاریخی از صادرات فرش، ایران در سالهای اول قرن بیستم به عنوان قدیمی ترین صادرکننده فرش دستباف از اعتبار خاصی برخوردار بوده است. به طوری که تا سال ۱۳۵۰ بیش از ۵۰ درصد بازار جهانی فرش را در اختیار داشته است. به مرور زمان به دلایل گوناگونی که در این قسمت به آنها اشاره خواهد شد سهم ایران در بازارهای جهانی فرش کاهش یافت و بازار صادرات فرش از قالب یک بازار تقریبا” انحصاری خارج گردید. در سالیان اخیر تعداد عرضه کنندگان فرش ایرانی در بازارهای جهانی فرش افزایش یافته و بعضا” افراد غیر حرفه ای نیز وارد بازرگانی و تجارت فرش شده اند. این موضوع براساس یک رقابت ناسالم برای جلب مشتری شکل گرفته و باعث شده برخی از افراد سودجو بدون توجه به پیشینه گران بهای فرش ایران و با بهره گرفتن از انواع مواد اولیه نامرغوب، مزیت های منحصربفرد فرش دستباف ایران را خدشه دار نمایند. از سوی دیگر یکنواختی و ثبات نقشه ها و طرح های فرش های دستباف ایرانی باعث شده که اغلب کشورهای رقیب تولیدکننده فرش مانند هند و پاکستان، این نقشه ها و طرح ها را مورد استفاده و کپی برداری قرار دهند. در کنار این عوامل، دولت به عنوان متولی امور اقتصادی کشور نتوانسته است نقش حمایتی خود را در قبال صنعت فرش به خوبی ایفا نماید. چرا که هنوز یک نهاد یا ارگان مشخصی که متولی امور فرش باشد در ایران وجود ندارد. در این راستا، عوامل فوق سبب گردیده تا اکنون ایران سهم بزرگی از بازار جهانی فرش دستباف را از دست بدهد. در حالی که دیگر تولیدکنندگان مانند هند و پاکستان در سالهای اخیر با توجه به سلیقه مصرف کنندگان نهایی فرش، مشتاقان اروپایی بسیاری پیدا کرده اند. و امروزه، از رقیبان جدی ایران در زمینه صادرات فرش دستباف به حساب می آیند. در دهه اخیر، بعد از ایران کشور هندوستان بزرگترین تولید کننده فرش دستباف بوده است. تولیدات فرش دستباف این کشور جهت صادرات و کسب درآمدهای ارزی شکل گرفته است. به طوری که حدود ۹۵ درصد از کل تولیدات هرساله آنها صادر می شود و سهم این کشور از صادرات فرش جهان ۲۷٫۵ درصد در سال ۲۰۱۲ می باشد درحال که سهم ایران در این سال ۱۵٫۲ درصد است. اروپا بزرگ ترین منطقه جذب فرش های هندی می باشد. کشور پاکستان بعد از ایران و هندوستان سومین تولید کننده بزرگ فرش دستباف در جهان به حساب می آید و تقریبا” تمام تولیدات آن صادر می گردد. آلمان بزرگ تری
ن وارد کننده فرش های دستباف پاکستانی است که حدود یک سوم مقدار و ارزش کل صادرات فرش این کشور را از آن خود کرده است. سوئیس، فرانسه و انگلیس دیگر کشورهایی هستند که فرش دستباف پاکستان به آنها صادر می گردد. صرف نظر از دو کشور هد و پاکستان، در طی چند سال گذشته کشورهای جدیدی مانند چین، ترکیه، افغانستان ونپال که متوجه نرخ بالای سودآوری در صنعت قالیبافی شده و از نیروی کار ارزان و فراوان برخوردار هستند نیز وارد رقابت در زمینه صادرات فرش دستباف به بازارهای جهانی شده اند(علوی راد و همکاران، ۱۳۸۲، ص۱۷۵).