دانش پنهان جمعی (۷)
درونی کردن (۶)
شکل ۲-۱-۵: مدل مدیریت دانش نوناکا و تاکوچی: (رفعتی شالدهی و همکاران، ۱۳۸۷، ۲۴۰)
۲-۱-۱۵-۶ مدل چو
چو یک مدل مدیریت دانش توصیف کرده است که بر معناسازی، خلق دانش و تصمیمسازی تأکید دارد. مدل مدیریت دانش چو بر چگونگی انتخاب عناصر اطلاعاتی و متعاقباً وارد کردن آنها در فعالیتهای سازمانی متمرکز شده است. فعالیتهای سازمانی از تمرکز و جذب اطلاعات از محیط بیرونی در هر چرخهی متوالی ناشی شده است. هر مرحله در این مدل یک محرک بیرونی دارد. در مرحله معناسازی، تلاش میشود که از به جریان انداختن اطلاعات از محیط بیرونی معناسازی شود. معناسازی در سازمانها از چهار فرایند یکپارچه تشکیل شده است: (۱) تغییرات بومی شناختی (۲) قانون گذاری (۳) انتخاب و (۴) حفظ و نگهداری. خلق دانش ممکن است به عنوان فرایند انتقال دانش شخصی بین افراد از طریق مکالمه، سخنرانی، به اشتراک گذاشتن و قصه گویی دیده شود. خلق دانش حیطهی انتخابهای بالقوه در تصمیم سازی را از طریق فراهم آوری دانش و قابلیتهای جدید گسترش میدهد. نتایج این مرحله با راهبردهای ابتکاری وارد فرایند تصمیم سازی میشود که توانایی سازمان را توسعه میدهد تا تصمیمهای با آگاهی و عقلانی بسازد. در این مرحله معناسازی از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا نشانگر زیر ساخت فرایند خلق دانش و تصمیمسازی است (حسن زاده، فاطمی و عمرانی، ۱۳۸۸، ۸۳).
۲-۱-۱۵-۷ مدل استیو هالس
این مدل تأکید زیادی روی فرآیندهای دانش دارد نمودار(۲-۱-۶). این مدل استراتژیهایششگانه را به شرح ذیل ارائه کرده است:
جستجوی دانش جدید: در این مرحله مدیریت دانش باید در حوزههای مختلف دنبال دانشهای جدید بگردد. این حوزه میتواند در درون سازمان و یا بیرون از آن باشد.
ایجاد دانش از طریق یادگیری:یکی از تأکیدات این مدل دستیابی به سازمان یادگیرنده است زیرا سازمان یادگیرنده به عنوان یکی از ابعاد اصلی مدیریت دانش حائز اهمیت است.
ذخیرهسازی: اگر سازوکارهای مناسببرای نگهداری دانش وجود نداشته باشد بخش عظیمی از آن به مرور از بین خواهد رفت.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
توزیع: اجرای موفق این استراتژی تا حدود زیادی به فرهنگ یک سازمان بستگی دارد. اگر توزیع دانش در یک فرهنگ مورد تأکید قرار نگرفته باشد، تلاشهای مدیریت دانش با شکست مواجه خواهد شد.
حذف دانشهای زائد: امروزه اطلاعات زیادی الزاماً باعث بهبود راه حلها و تصمیمات نشود بلکه اطلاعات و دانشهای صحیح و به هنگام مورد تأکید است. این استراتژی بر حذف دانشهاو همچنین نگرشهای قدیمی و مخرب تأکید دارد.
به کار گیری: دانش به خودی خود ارزشمند نیست. زمانی ارزشمند خواهد بود که بهکار گرفته شود (ابطحی و صلواتی، ۱۳۸۵، ۵۹-۵۸).
حذف دانش زائد
جستجوی دانش جدید
بکارگیری
ذخیره
ایجاد دانش و یادگیری
توزیع
نمودار ۲-۱-۶: مدل مبتنی بر فرآیندهای دانش استیو هالس: (ابطحی و صلواتی، ۱۳۸۵، ۵۸)
۲-۱-۱۵-۸ مدل پیتر گوتشاک
پیتر گوتشاک (۲۰۰۶) مدلی را برای مدیریت دانش ارائه کرده داده که در این مدل، مراحل مدیریت دانش را به چهار سطح به شرح زیر تقسیم کرده است:
شخص به فناوری
شخص به شخص
شخص به اطلاعات
شخص به سیستم
مرحله اول (شخص به فناوری) تحت عنوان «ابزاری برای کاربران نهایی»، فناوری اطلاعات افراد را با ابزارهایی مانند نرم افزارهای رایانهای برای ارتقای کارایی مجهز میکند. طبق این مدل ابزارهای فناوری اطلاعاتی بر مبنای کار هر فرد در سازمان در اختیار وی قرار میگیرد تا دانش خویش را در اختیار فناوری و از طریق آن حفظ کند یا در اختیار دیگران قرار دهد.
مرحله دوم (شخص به شخص) تحت عنوان «چه کسی میداند» به شناسایی افرادبا دانش و آگاهیمیپردازد. با بهره گرفتن از فناوری اطلاعات کارمندان دارای دانش و اطلاعات را شناسایی کرده و به سرعت افرادی که اطلاعات مورد نیاز سازمان را دارند در مکان مناسب استقرار مییابند. یکی از فناوریهای مورد استفاده در این مرحله اینترنت است که این امکان را فراهم میآورد تا اطلاعات به سرعت مورد اشتراک قرار گیرد.
مرحله سوم (شخص به اطلاعات) با عنوان «آنها چه میدانند» امکان دسترسی به اطلاعات ذخیره شده در قالب اسناد را برای کاربران فراهم میکند. اطلاعات کارکنان ذخیره شده و برای همگان قابل دسترسی است. این مرحله با بهره گرفتن از کدگذاری دانش به طراحی، طبقه بندی و ذخیره اطلاعات از متخصصین داخلیمیپردازد. مثال آنهاگزارشها، قراردادها، فرمهای تجاری، نامهها، عکس، ایمیل و غیره است.
مرحله چهارم (شخص به سیستم) با دیدگاه «افراد چگونه فکر میکنند» کیفیت حل مشکلات دانشی با کمک سیستم بررسی میشود. در این مرحله سیستمهای اطلاعاتی با بهره گرفتن از هوش مصنوعی و سیستمهای خبره برای رفع مشکل دانش کارمندان قابل دسترس است. سیستمهای خبره مورد استفاده در این مرحله میتواند از اطلاعات یک یا چند متخصص برای گروههایگستردهی دیگری که نیازمند به دانش هستند استفاده کند.
مراحل رشدKM
IV
III
II
I
نمودار ۲-۱-۷: مراحل مدیریت دانش از دیدگاه پیتر گوتشاک: (زعفریان و همکاران، ۱۳۸۷، ۸۳).
۲-۱-۱۵-۹ مطالعات بهات (Bhatt)
بر اساس مطالعات انجام شده توسط دکتر بهات (استاد دانشگاه مریلند امریکا)، گرچه تخصص در سطوح فردی متفاوت از دانش سازمانی است لکن سازمانها نمیتوانند اهمیت کنترل دانش شخصی را نادیده بگیرند. چنان چه افراد مهارتها و دانش لازم را نداشته باشند در آن صورت تعاملات آنها در جهت ایجاد دانش سازمانی با ارزش غیر محتمل است. از این رو، هدف مدیریت سازمان تشویق کارکنان به افزایش تعامل با افرادی است که دارای تخصصها و مهارتهای مخصوص هستند تا از این رهگذر دانش پایه خویش را همواره به روز کنند. در شکل شماره (۲-۱-۶) راهبردهای مدیریت انواع دانش توسط سازمان نشان داده شده است که به صورت فرآیندی شامل خلق، نگهداری، انتقال و کاربرد دانش برای انجام یک وظیفه مشخص شده است:
دیدارهای غیررسمی، گروههای خبری اینترنتی و دیگر روشهای اشتراک مساعی میان کارکنان (۳) |
ایجاد تعادل میان خبرگی و خلاقیت (۲) |
بررسی دورهای و بازنگری قوانین، رویههای و سیاستهای موجود (۴) |