عدالت و توسعه به عنوان یک حزب نوپای اسلامی توانست در انتخابات نوامبر سال ۲۰۰۲ ترکیه با ایجاد یک شگفتی بزرگ، با کسب ۴/۳۴ درصد آرای مردم، پیروز انتخابات گردد. نوامبر سال ۲۰۰۲، آغاز فصل جدیدی در تاریخ جمهوری ترکیه بود که حزب عدالت و توسعه با ریشههای اسلامگرایی، وارد سپهر سیاست ترکیه گردید.
حزب عدالت و توسعه در طی پنج سال اول که دولت ترکیه را در دست داشت، توانست با نشان دادن چهرهای فعال، خدمتگزار و اقتصادی از سوی خود، نزد مردم ترکیه که از اقتصاد فروپاشیده خود در رنج بودند، نوعی حمایت و پشتوانه قوی برای خود ایجاد نماید. این پشتوانه مردمی که بیشتر آن مدیون بهبود وضع اقتصادی ترکیه و مردم آن بود، موجب گرددید تا حزب عدالت و توسعه در انتخابات جولای ۲۰۰۷ نیز با کسب ۶/۴۶ درصد آراء رأی دهندگان به پیروزی مجدد دست یافته و جایگاه محکمی در سپهر سیاسی
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ترکیه بدست آورد.
حزب عدالت و توسعه با ادامه سیاستهای اقتصادی و اجتماعی خود، توانست در داخل ترکیه بر تعداد هواداران خود افزوده و در انتخابات سال ۲۰۱۱ نیز بار دیگر با کسب ۹۲/۴۹ درصد آراء به پیروزی دست یابد، آنهم در حالی که عبدالله گل از سران این حزب نیز از سال ۲۰۰۷ در مقام ریاست جمهوری ترکیه قرار گرفته است و ترکیه کنونی را باید حیاط خلوت حزب عدالت و توسعه دانست.
آنچه در مورد حزب عدالت و توسعه و به خصوص سران این حزب یعنی رجب طیب اردوغان، عبدالله گل و احمد داووداوغلو[۸۲]، جلب توجه میکند، سیاستهای متعارض و چرخش دورهای این سیاستها میباشد.
سران حزب و به خصوص عبدالله گل و رجب طیباردوغان طی سال های اولیه حکومت خود به شدت به روابط با ایران اهتمام داشتند و در زمان دولت خاتمی در ایران، روابطی گرم و پر انرژی در زمینههایی مانند جنگ عراق(حمله امریکا به عراق)، صدور و فروش گاز ایران به ترکیه ، مبارزه با حزب کارگران کردستان ترکیه و … با یکدیگر داشتند.
۳-۳-۱-۱۶- کابینه احمدی نژاد و رابطه با ترکیه
طی دوره هفت ساله ریاست جهوری محموداحمدینژاد (از ۱۲ مرداد ماه ۱۳۸۴ تاکنون) که به دولت عدالت محور معروف گردیده است، روابط ایران و ترکیه وارد دوران نواسانات پر دامنهای شده است، به نحوی که از دو دولت همگرا و برادر به دو دولت درگیر و متضاد تبدیل شدهاند!
در چند سال اولیه دولت احمدینژاد و به طور دقیق دولت نهم، روابط ایران و ترکیه مجدداً در اوج خود قرار گرفته بود و این گسترش روابط برای مسئولین و مردم هر دو کشور قابل درک، احساس و مایه خوشحالی شده بود.
تأکید هر دو دولت بر اسلامگرایی در منطقه و جهان، سیاستهای کاهش تنش در منطقه و نگاه به شرق را میتوان از جمله سیاستهای مشترک دو دولت در این برهه زمانی دانست.
دولت ترکیه و به خصوص نخست وزیر آن، به فعالیتهای بسیاری در صحنه سیاست منطقه پرداخته و به خصوص مسألهی انرژی هستهای ایران را کانون برنامه سیاست خارجی خود قرار داده و ایران نیز از نقش مثبت این کشور در مذاکرات انرژی هستهای، استقبال میکرد.
اما در دوره دوم یا در فصل برگشت رویدادها، علیرغم دیدارهای متقابل مسئولین از کشورهای همدیگر و گفتگوهای دو جانبه، شاهد تقابل، تضاد و درگیری منافع و سیاستهای دو کشور ایران و ترکیه در مسایل مختلف منطقهای و جهانی هستیم. مسایلی مانند بهار عربی - اسلامی[۸۳] در برخی کشورها، جنگ داخلی در سوریه، وضعیت عراق و… که در بخش بعدی به آنها پرداخته میشود.
۳-۴- بخش سوم
۳-۴-۱- روی کارآمدن حزب عدالت و توسعه
در بررسی احزاب ترکیه طی دوران ظهور جمهوری ترکیه، تنها چند مورد از احزاب اسلامی را مشاهده میکنیم که توانستهاند بر جریان سیاسی ترکیه تأثیرگذار بوده یا موفق به تشکیل دولت شوند.
طی عمر کوتاه جمهوری ترکیه تا زمان جنگ جهانی دوم، تنها یک حزب در ترکیه حق فعالیت داشت و مسئولین کشور مانند رئیس جمهور و نخست وزیر نیز از همین حزب انتخاب میشدند. حزب"جمهوری خواه خلق[۸۴]“که به عنوان حزب دولتی و بدون رقیب در طی این سالها به قدرت نمایی در ترکیه می پرداخت.
بعد از جنگ جهانی دوم و از سال ۱۹۴۶ بود که حزب دیگری با نام حزب دمکرات[۸۵] در ترکیه تأسیس شده و ترکیه علناً وارد سیستم چند حزبی گردید. جالب اینکه حزب دمکرات توانست در انتخاباتی که چهار سال بعد از اعلام موجودیت این حزب برگزار شده بود در سال ۱۹۵۰ با کسب ۳۵/۵۳ درصد آرای مردم، پیروز انتخابات شده و به حکومت بیست و هفت سالهی حزب دولتی جمهوری خواه خلق پایان دهد.
به مرور زمان احزاب مختلفی در ترکیه ظهور یافته و به فعالیت پرداخته و یا دولت را به دست گرفتهاند. ویژگی همه این احزاب، سکولار بودن مؤسسان این احزاب و وفاداری اساسنامهای و عملی این احزاب به اصول لائیک کمالیستی بوده است.
اما در سال ۱۹۸۳، حزب اسلامی رفاه توسط نجمالدین اربکان تأسیس شده و به فعالیت در چرخه سیاست ترکیه میپردازد (جمهوری ترکیه ۱۳۸۶، ۱۵۸-۱۵۶).
نجمالدین اربکان که دارای اندیشه های اسلامی ثابت و بنیادی بود، از سالها قبل در ترکیه به فعالیتهای سیاسی بر اساس اسلام مشغول شده بودند، به نحوی که سابقه ایشان در فعالیت بر ضد اسرائیل در قبل از انقلاب اسلامی ایران، در مجلس ترکیه موجب نگرانی دوستداران اسرائیل شده بود.
سفیر اسرائیل در ایران در دیدار با اسدالله علم در سال ۱۳۵۶ شمسی متذکر میشود که {نجمالدین اربکان رئیس یک اقلیت کوچک مجلس ملی ترکیه، نوکر و حقوق بگیر قذافی است باید مواظب او باشید که خیلی ممکن است آشوب بکند} (علم ۱۳۸۷، ۶۰). نجمالدین اربکان در ژانویه سال ۱۹۷۰ حزب “نظام ملی[۸۶]” را تاسیس کرد ولی بعد از مدت کوتاهی، حزب وی با حکم دادگاه قانون اساسی منحل شد.
وی در اکتبر سال ۱۹۷۲ حزب سلامت ملی را تشکیل داده و در سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۸ در سه دولت ائتلافی معاون نخست وزیر بود. حزب سلامت ملی در ششم سپتامبر ۱۹۸۰ در قونیه همایش قدس را برگزار کرد (اعتضادالسلطنه ۱۳۹۱، ۱۱۳-۱۱۲).
اربکان از همان آغاز کار، بر نگرش و رهیافت اسلامی در فعالیتهای خود تأکید داشت ."حزب سلامت ملی” به رهبری اربکان و جریان اسلامگرای سیاسی منبعث از آن حزب که از دامان اسلامگرایی ترکیه سر بر آورده بود، طیف گستردهای از مردم ترکیه را با خود همراه ساخته و در ۶ سپتامبر ۱۹۸۰ در شهر قونیه در حمایت از فلسطین راهپیمایی بزرگی بر پا کردند که {در آن، مردان ریشدار و زنان محجبه شعار شریعت ما قانون ما است سر دادند، از جهاد برای رسیدن به حکومت اسلامی گفتند} (فصلنامه گفتگو ۱۳۹۰، ۱۳).
اربکان پس از کودتای ۱۲ سپتامبر سال ۱۹۸۰ توسط ژنرال کنعان اورن[۸۷]، حدود یک سال در زندان بسر برد و در سال ۱۹۸۲ به ده سال ممنوعیت فعالیت سیاسی محکوم شد. اربکان در سال ۱۹۸۷ پس از اینکه توانست به صحنه سیاست بازگردد به ریاست حزب رفاه انتخاب شد، وی در سال ۱۹۹۱ نیز به عنوان نماینده مردم قونیه وارد مجلس شد.
نباید فراموش کرد تورگوت اوزال نخست وزیر و رئیس جمهور دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ ترکیه را نیز یک اسلامگرا میدانند که البته در سیاست به سکولاریسم معتقد بوده است. اوزال که در سال ۱۹۸۳ حزب مام میهن[۸۸] را ایجاد نمود، دو دوره طی سالهای ۱۹۸۳ الی ۱۹۸۹ به عنوان نخست وزیر و از سال ۱۹۸۹ الی ۱۹۹۳ را به عنوان رئیس جمهور ترکیه در رأس سیاست این کشور قرار داشت (جمهوری ترکیه ۱۳۸۶، ۱۴۵-۱۴۲).
در سال ۱۹۸۳ که ژنرالهای کودتاگر بعد از حدود سه سال مجبور شدند تا حکومت را به غیرنظامیان واگذار کنند، دست به تدوین یک قانون اساسی جدید زده و آنرا به همهپرسی گذاشتند، وقتی قانون اساسی جدید تأیید شد، ژنرالها انتخابات را برگزار کردند. همه احزاب سیاسی از زمان کودتا ممنوع شده بودند، به همین دلیل دو حزب جدید ایجاد شده و به مردم گفته شد که یکی از این دو راست گرا و دیگری چپ گرا میباشد. رهبری این احزاب نیز بر عهدهی ژنرالهای بازنشسته گذاشته شده بود!
در این زمان با اشاره و درخواست امریکا برای بازتر شدن فضای سیاسیت ترکیه، حزب سومی نیز اجازه فعالیت را از ژنرالها گرفت، این حزب سوم همان حزب مام میهن به رهبری تورگوت اوزال بود. اوزال که برنامهریز ارشد اقتصادی برای ژنرالها بود، در زمانی که دیگر سیاستمداران برجسته کشور از حضور در فعالیت های سیاسی ممنوع شده بودند و نمیتوانستند در انتخابات شرکت کنند، توانست رأی بالای مردم را برای حزب خود به دست آورده و سپس نخست وزیر ترکیه گردد(کینزر ۱۳۸۹، ۱۷۰-۱۶۹).
به هر حال بر اثر فعالیتهای اربکان و دوستان و شاگردان فراوان ایشان در ترکیهای که نود و هشت درصد آن مسلمان هستند، سرانجام حزب اسلامگرای رفاه در انتخابات ۱۹۹۵ به پیروزی دست یافته و موفق به تشکیل اولین دولت اسلامگرا بعد از فروپاشی عثمانی در ترکیه گردید. بر اساس توافق اربکان و خانم تانسو چیلر[۸۹](رئیس حزب راه راست[۹۰])، نخست وزیری دو سال اول دولت ائتلافی به اربکان تعلق داشت و دو سال آخر آن به خانم چیلر میرسید (مزروعی ۱۳۸۷، ۱۵۶).
روابط ایران و دولت اسلامگرای حزب رفاه ترکیه در این زمان چنان توسعه یافته و مهم شده بود که نجمالدین اربکان نخست وزیر ترکیه در اولین سفر خارجی خود در سال ۱۹۹۶ (۲۰ شهریور ۱۳۷۵ شمسی) به ایران سفر میکنند.
اربکان در دوره نخست وزیری خود، گروه دی۸[۹۱] را که متشکل از هشت کشور اسلامی بود را نیز تشکیل دادند.
رهبر معظم انقلاب، حضرتآیت الله خامنهای در دیدار نجمالدین اربکان طی سفرشان به ایران، با اشاره به اهمیت رابطه ایران و ترکیه به عنوان دو کشور بزرگ اسلامی منطقه به ایشان فرمودند {به رغم خواست دشمنان اسلام، ایران و ترکیه همکاریهاى برادرانه خود را در تمام زمینهها گسترش خواهند داد}، اربکان نیز ضمن اشاره به برادری ایران و ترکیه، بر رویکرد افزایش مناسبات دو کشور در فضای دوستی واقعی و روابط حقیقی تأکید کرده و میگویند {در این برهه حساس، جمهورى اسلامى ایران و ترکیه مسؤولیت سنگینى را متوجه خود مىدانند و ما مصمم هستیم که اثبات کنیم برادرى اسلامى یک خیال واهى نیست و عامل بسیار مهمى در کلیه زمینهها محسوب مىشود. ایران و ترکیه با همکارى همه جانبه خود، الگویى از اتحاد و برادرى اسلامى را به روشنى نشان خواهند داد} (پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله سید علی خامنهای).
به هر حال نظرات و رویکردهای سیاسی، اجتماعی و … نجمالدین اربکان و دوستانش در مورد موضوعاتی مانند لزوم لغو معاهدات ترکیه با اسرائیل، انتقاد از هواخواهان پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا، حمایت و طرفداری از دختران و زنان محجبه، برقراری رابطه دوستانه و تنگاتنگ با حکوتهای اسلامی مانند ایران، لیبی و …، موجب گردید تا ارتش ترکیه که خود را حامی و پاسدار ارزشهای لائیک کمالیستی ترکیه میداند، طی فرایند ۲۸ فوریه ۱۹۹۷ که همان کودتای سفید نیز خوانده میشود، از طریق شورای امنیت ملی ترکیه، اربکان را مجبور به استعفاء از نخست وزیری نماید تا اولین دولت اسلامگرای راستین ترکیه نیز با کودتای نرم ارتش از گردونه رقابت سیاسی ترکیه خارج گردد ( اعتضادالسلطنه ۱۳۸۹، ۱۱۸ - ۱۱۷).
بعد از آنکه در سال ۱۹۹۸ حزب رفاه تعطیل و اربکان و یاران نزدیکش مانند اردوغان و گل ، از فعالیتهای سیاسی منع شدند ، ارتش ترکیه و لائیکهای این کشور به خیال خود، پیروز ماجرای کودتای سفید شده بودند!
اربکان سعی داشت اساس سیاست خارجی ترکیه را تغییر داده و سیاست خارجی ترکیه را به سمت شرق و کشورهای اسلامی متمایل سازد ، اما کوتای نرم ۱۹۹۷ این فرصت را از او گرفت . هر چند حزب رفاه توانسته بود در انتخابات شهرداریها ، ریاست شهرداریهای شهرهای مهمی مانند استانبول و آنکارا را به دست آورده و تفکرات اسلامگرایانه در شهرداریها را نمایان سازد . رجب طیب اردوغان نخست وزیر فعلی ترکیه هم به نمایندگی این حزب در سال ۱۹۹۴ به ریاست شهرداری استانبول انتخاب شده بود.
اما بعد از گذشت درست پنج سال از ماجرای کوتای فوریه ۱۹۹۷ بر علیه دولت اربکان و با رفع محدودیت فعالیت سیاسی اردوغان و گل، در سال ۲۰۰۱ بعد از منع فعالیت حزب اسلامگرای فضیلت به دستور دادگاه قانون اساسی، حزب اسلامگرای عدالت و توسعه به رهبری اردوغان به عنوان انشعابی از این حزب، پا به عرصه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی ترکیه نهاد.
حزب نظام ملی ◄ حرکت ملی گوروش[۹۲] ◄ حزب سلامت ملی ◄ حزب رفاه ◄ حزب فضیلت ◄ |حزب سعادت ̶ حزب عدالت و توسعه
حزب عدالت و توسعه که از نسل جوانتر اسلامگرایان ترکیه و به خصوص حزب فضیلت تشکیل شده بود، دارای اندیشه های جدیدی در رابطه با تعامل با نهادهای لائیک ترکیه بودند. کما اینکه حزب عدالت و توسعه در اساسنامه حزبی، خود را متعهد به اصول بنیادی قانون اساسی جمهوری ترکیه دانسته و علیرغم داشتن ظاهر اسلامی خود و رهبرانش به عنوان یک حزب اسلامی معرفی نمیگردد، بلکه این حزب تحت عنوان حزبی محافظه کار و دمکراتیک معرفی میشود .
به هر حال در انتخابات نوامبر سال ۲۰۰۲ ترکیه، حزب ظاهراً اسلامگرای عدالت و توسعه موفق به کسب ۴/۳۴ درصد آرای مردم شده و توانست دومین دولت اسلامگرای ترکیه را تشکیل دهد. رویکرد این حزب در دولت اول خود بعد از سال ۲۰۰۲ ، دارای گرایشهایی با ظاهر و نمای اسلامی بوده در حالی که در باطن به همان اصول غربگرای سیاستهای ترکیه عمل مینمود.
رجب طیب اردوغان بعد از پیروزی در انتخابات ۲۰۰۲ به عنوان رهبر حزب عدالت و توسعه، وظیفه داشت تا کابینه را تشکیل دهد. ولی به دلیل ممنوعیت فعالیتهای سیاسی که در کودتای نرم ۲۸ فوریه گریبانگیر وی شده بود، نمیتوانست نسبت به تشکیل کابینه اقدام نماید. بنابراین با همکاری حزب جمهوریخواه خلق، ماده هفتاد و ششم قانون اساسی ترکیه تغییر داده شد تا رجب طیب اردوغان بتواند به عنوان رهبر حزب عدالت و توسعه و نخست وزیر این کشور فعالیتهای سیاسی خود را ادامه دهد، عبدالله گل نیز در سال ۲۰۰۳ و بعد از حدود پنج ماه نخست وزیری به طور داوطلبانه از نخست وزیری کناره گرفت تا اردوغان بعد از پایان دوره ممنوعیت فعالیت سیاسیاش بتواند این پست را به دست بگیرد.
ماهیت واقعی اردوغان بعد از پیروزی در انتخابات ۲۰۰۲ مشخص میگردد، جایی که میگوید، تلاش برای عضویت در اتحادیه اروپا و ثبات اقتصادی در اولویت کارهای دولتش قرار گرفته و مسایل اجتماعی و مذهبی کم اهمیتتر هستند ( اعتضادالسلطنه ۱۳۸۹، ۱۴۷).
حجاب اسلامی و تلاشهای اردوغان برای لغو ممنوعیت حجاب در مدارس و دانشگاهها، حمایت از دولت فلسطین، جنبش حماس[۹۳] و ماجرای کاروان آزادی غزه، سیاست نگاه به شرق و گرمی روابط با کشورهای اسلامی مانند سوریه و ایران و …، نشانههایی از ظاهر اسلامگرای دولت اردوغان طی بیش از یک دهه حکومت بر ترکیه میباشند.
ایران و ترکیه به عنوان دو بازیگر قدرتمند در منطقهای که اکنون هارتلند[۹۴] یا قلب زمین نام گرفته است، بر کشورها و مناطق پیرامونی خود تأثیر گذار هستند. هر یک از این دو کشور دارای سیاستها و اهداف مشخصی هستند که در فکر برآورده ساختن این اهداف میباشند. در ایجاد روابط گرم و تنگاتنگ دوستانه میان دو کشور، مؤلفه های مختلفی موثر هستند.
با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در سال ۲۰۰۲ در ترکیه، رابطه این کشور با ایران نیز دستخوش دگرگونیهایی گردید.
الف - مخالفت پارلمان تحت تسلط حزب عدالت و توسعه با درخواست امریکا و نیروهای هم پیمان امریکا برای استفاده از خاک ترکیه برای حمله به عراق در مارس سال ۲۰۰۳.
ب - در پیش گرفتن رویکرد حمایت از گروه های اسلامی مانند حماس در مقابل اسرائیل و تلبیغات فراوان در این زمینه.
ت - رویکرد تنشزدایی (تنش صفر) با همسایگان[۹۵] خود.
پ - رویکرد نگاه به شرق با پیش زمینههایی چون اسلام و مذهب اهل سنت.
ج - تلاش برای کسب اقتدار داخلی از طریق مانور بر روی مسایل اسلامی و دموکراتیک مانند آزادی زبان، آزادی پوشش و …، به خصوص پر رنگ کردن مسئله حجاب و تلاش برای نشان دادن حمایت مردمی از دولت در زمینه لغو ممنوعیت حجاب در مدارس، دانشگاهها و دادگاهها.
ح - تلاش برای الگو نشان دادن ترکیه در منطقه به عنوان تنها دولت اسلامگرای دموکراتیک خاورمیانه.