- چگونه طرز فکر و فرهنگی ایجاد کنیم که کنترلهای شرکت را کامل و حمایت کنند؟
فعالیت مؤثر حسابرسی داخلی در داخل سازمان، در پاسخ به این پرسشها و هدفهای مورد نظر آن ها کمک خواهد کرد. در واقع، شرکتهای دارای بهترین دستورالعمل حسابرسی داخلی، کنترلهای بهتری دارند؛ زیرا این شرکتها شیوه های پیشرو را به کار میگیرند و با انتظارات و هدفهای راهبردی معین توسط مدیریت و هیئتمدیره، همگاماند. این بدان معنی نیست که فقط داشتن فعالیت حسابرسی داخلی متضمن کنترلهای قوی است، بلکه انجام مؤثر و باکیفیت فعالیتهای حسابرسی داخلی، احتمالی بیشتر برای کنترلهای قوی ایجاد میکند و در مقابل، بعید است که دستورالعمل حسابرسی داخلی ناکافی و نادرست، انگیزه ای برای توسعه و دوام کنترلهای داخلی قوی ایجاد کند. سیستم کنترل داخلی دارای طراحی خوب، اطمینان میدهد که هدفهای سازمان با هزینه های معقولی انجام خواهند شد(هیرث[۲۳]، ۲۰۰۸)
سیستم های کنترل داخلی از دیدگاه راهبری شرکتها به عنوان بخشی از سازمان، باید نسبت به انواع ریسکهایی که سازمان با آن مواجه است، واکنش نشان دهد. استاندارد حسابرسی داخلی شماره ۱۲هند، مواردی را به عنوان نقش حسابرس داخلی در ارزیابی کنترل داخلی مطرح کردهاست که در ادامه، به گزیدهای از این موارد اشاره میشود:
• حسابرس داخلی باید به وسیله انجام ارزیابی و ارائه پیشنهادها، کارایی مستمر و روبه رشد سیستم کنترل داخلی را مورد بررسی قرار دهد و به آن کمک کند. حسابرسان داخلی باید تمرکز خود را روی بهبود ساختار کنترل داخلی و ارتقای اصول راهبری شرکتها بگذارند. نقش حسابرسی داخلی شامل موارد زیر میشود:
-
- ارزیابی اثربخشی و کارایی کنترلها،
-
- در جاهایی که لازم است پیشنهاد کنترلهای جدید یا حذف کنترلهای غیرضروری،
-
- به کار بردن چارچوبهای کنترل داخلی، و
- تدوین و توسعه خود ارزیابی کنترل داخلی.
ارزیابی حسابرس از سیستم کنترل داخلی، اشاره به این موارد دارد:
-
- تعیین اهمیت و میزان حساسیت ریسک در مورد کنترلهایی که در حال بررسیاند؛
-
- ارزیابی مستعد بودن منابع برای سوءاستفاده، شکست در دستیابی به هدفها، در خصوص اصول اخلاقی، صرفه اقتصادی، کارایی و اثربخشی یا شکست برای برآورده کردن تعهدات پاسخگویی و تطابق نیافتن با قوانین و مقررات؛
-
- شناسایی و درک طراحی و عملیات کنترلهای مربوط؛
-
- تعیین درجه کارایی کنترل به وسیله آزمودن کنترلها؛
-
- ارزیابی کفایت طراحی کنترل؛ و
- گزارش ارزیابی از کنترل داخلی و بحث در مورد اقدامات اصلاحی.
حسابرس داخلی باید برای اجرای کار حسابرسی و توسعه رویکرد مؤثر حسابرسی، درک درستی از فرایندهای مهم و سیستم های کنترل داخلی کافی داشته باشد. حسابرس باید برای ارزیابی و سنجش بلوغ کنترل داخلی واحد تجاری از قضاوت حرفهای استفاده کند. حسابرس برای ارزیابی گرایشهای مدیریت، اطلاعات و اقدامات مربوط به کنترلهای داخلی و اهمیت آن ها در واحد تجاری، باید از محیط کنترلی درک کافی و درستی داشته باشد.
• حسابرس داخلی به منظور تدوین طرح حسابرسی باید از روشهای کنترل داخلی درک درستی به دست آورد. همچنین، حسابرس برای ارزیابی کارایی محیط کنترلی باید طراحی و عملیات کنترلهای داخلی را درک کند و مستند سازد. به این منظور، حسابرس باید از روشهای شرح نوشته، رسم نمودار و پرسشنامه استفاده کند (رحیمیان و توکل نیا،۱۳۹۱).
۲-۳-۴ عملیات حسابرسی داخلی و تأثیر آن بر کیفیت کنترل داخلی
استقلال و بیطرفی به عنوان ویژگی مهم و برجسته کیفیت دستورالعمل حسابرسی داخلی شناخته شده است و اگر حسابرسان داخلی مستقل و بیطرف نباشند، برای کسانی که درخواست خدمات آن ها هستند، ارزش پایینی خواهند داشت، بیشتر متخصصان حسابرسی داخلی، اینچنین استدلال میکنند که دستورالعمل مؤثر کنترل داخلی به روشنی با موفقیت سازمان در رسیدن به هدفهای مدیریت و کار کردن سیستم کنترل داخلی طوری ارتباط دارد که مدنظر بوده است.
در سازمانی نقش حسابرسی داخلی مهم خواهد شد که مدیریت به اهمیت و ضرورت کنترلهای داخلی پی برده باشد و در عمل، توجه و تأکید به آن نشان دهد. همین موضوع، زمینه رشد و شکوفایی حسابرسی داخلی را فراهم میکنند (رحیمیان و توکل نیا،۱۳۹۱).
فادزیل و همکاران[۲۴](۲۰۰۵) تحقیقاتی را در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار مالزی انجام دادند. آنان به جای ۵ مؤلفه ۹ مؤلفه توسط انجمن حسابرسان داخلی برای عملیات حسابرسی داخلی پیشنهاد کردند. موارد پیشنهادی عبارتاند از:
• مدیریت دایره حسابرسی داخلی،
• اجرای کار حسابرسی،
• استقلال،
• بررسیهای حسابرسی،
• گزارشگری حسابرسی،
• حوزه کاری حسابرسی،
• مهارت حرفهای،
• بیطرفی و
• برنامه های حسابرسی.
بنابرین چهار دستورالعمل جدید شامل بیطرفی (مجزا از استقلال)، بررسیهای حسابرسی، برنامه های حسابرسی و گزارشهای حسابرسی است. آنان به بررسی تأثیر حسابرسی داخلی بر تقویت کنترلهای داخلی پرداختند. آن ها اظهار کردند که مدیریت واحد حسابرسی داخلی، تواناییهای حرفهای حسابرسان داخلی و بیطرفی آن ها بر توانایی سیستم کنترل داخلی در امر پایش گری شرکت، تأثیر درخورای دارد و مراحلی از حسابرسی را که با ارزیابی سیستم کنترل داخلی انجام میشود، تحت تأثیر قرار میدهد. این موضوع خود سبب تغییر مخاطرات ناشی از کار حسابرسی میشود. همچنین از نظر آنان اگرچه تکامل حرفه حسابرسی داخلی و تغییرات ایجادشده در آن در یک صد سال گذشته به کندی رخ داده است، اما توسعه و بهکارگیری واحد حسابرسی داخلی به صورت شتابآمیزتری رواج یافته و میزان تأثیر واحد حسابرسی داخلی بر بهبود کنترلهای داخلی رو به فزونی گذاشته است (رحیمیان و توکل نیا،۱۳۹۱).
فادزیل و همکاران همچنین رابطه بین مؤلفههای حسابرسی داخلی و سیستم کنترل داخلی را بیان کردند: «مدیریت دایره حسابرسی، مهارت حرفهای، بیطرفی و بررسی حسابرسی، تأثیر درخور توجهی بر جنبه نظارتی سیستم کنترل داخلی میگذارند. حوزه کاری و اجرای کار حسابرسی، جنبه اطلاعات و ارتباطها، کیفیت سیستم کنترل داخلی را تحت تأثیر قرار میدهند. همچنین اجرای کار حسابرسی، مهارت حرفهای و بیطرفی، تأثیر درخور توجهی بر محیط کنترلی سیستم کنترل داخلی دارند. مدیریت دایره حسابرسی داخلی، اجرای کار حسابرسی، برنامه حسابرسی و گزارشگری حسابرسی نیز ارزیابی ریسک سیستم کنترل داخلی را تحت تأثیر قرار میدهند. در نهایت اینکه اجرای کار حسابرسی بر فعالیتهای کنترلی سیستم کنترل داخلی نیز تأثیر جدی میگذارد ».