“
۲-۱-۵ اصل جانشینی ( حق رجوع بیمهگر به مسئول خس
ماده ۳۰ قانون بیمه مصوب (۷/۲/۱۳۱۶): « بیمهگر در حدودی که خسارت وارده را قبول یا پرداخت می کند، در مقابل اشخاصی که مسئول وقوع حادثه یا خسارات هستند قائم مقام بیمهگذار خواهد بود و اگر بیمهگذار اقدامی کند که منافی با حق مذبور باشد در مقابل بیمهگر مسئول شناخته می شود».( بیمه مرکزی ، قانون بیمه ، ماده ۳۰ ، ۱۶ )
در بسیاری از موارد، خسارت وارده بر اثر غفلت، کوتاه و قصور اشخاص به وجود می آید. معمولاً بیمهگذاران تمایل ندارند که از دریافت خسارت خود از بیمهگر صرفنظر و به مسئول حادثه رجوع کنند. بدین لحاظ، در قراردادهای بیمه بین طرفین توافق می شود که در چنین مواردی بیمهگر خسارت وارده را بپردازد و از حق بیمهگذار نسبت به رجوع به مسئول خسارت استفاده کند. بنابرین، با پرداخت خسارت حق رجوع به بیمهگر منتقل می شود ( از طریق وکالتنامه ) و بیمهگر می تواند اقدامهای قضایی لازم را به عمل آورد. باید به این نکته توجه شود که اگر بیمهگذار قبل از دریافت خسارت از بیمهگر خسارت را از مقصر حادثه دریافت کند بیمهگر از پرداخت خسارت مبراست. (کریمی ،۱۳۸۶، ۸۹)
۲-۱-۶ اصل تعدد بیمه
تعدد بیمه عبارت است از اینکه برای بیمۀ یک شیء چند قرارداد بیمه وجود داشته باشد. تعدد بیمه لزوماًً موجب بطلان قراردادهای بیمه نیست. ممکن است همۀ قراردادها معتبر باشد. در صورتی که سه شرط زیر وجود داشته باشد، تعدد بیمه می تواند برخلاف اصل غرامت باشد:
-
- اینکه جمع مبالغ بیمهشده از ارزش واقعی شیء بیمه شده تجاوز کند.
-
- اینکه منتفع از همۀ بیمهنامه ها یک شخص باشد.
- خطرهای بیمه شده در همۀ بیمهنامه ها یکسان باشد.
در توضیح شرط اول، میتوان گفت مانعی وجود ندارد که بیمهگذار برای بیمۀ یک شیء به چند
بیمهگر مراجعه کند و نزد هر یک از آن ها قسمتی از ارزش شیء مورد بیمه را بیمه کند به طوری که جمع مبالغ بیمهشده از ارزش واقعی شیء بیمهشده تجاوز نکند. اگر ارزش شیء مورد بیمه زیاد باشد، تقسیم خطر بین چند بیمهگر تأمین بیشتری برای بیمهگذار در بردارد. در صورت وقوع خسارت، هر یک از بیمهگران پرداخت خسارت را به نسبت سهمی از مورد بیمه که بیمه کردهاست به عهده دارد . به علاوه ممکن است در بیمهنامۀ نخست فرانشیز پیش بینی شده باشد.
شرط دوم از شرایط سهگانۀ یاد شده نیز لازم است. زیرا هرگاه برای یک شیء در قبال خطرهای معین تا میزان تمام قیمت آن بیمههای متعدد انجام شود و اشخاصی که هر یک نفعی ، در حفظ شیءِ بیمهشده دارند ، تعدد بیمهها در این مورد با اصل غرامت مخالف نیست. کالایی را که ارسال می شود ممکن است فرستند، گیرنده و طلبکار با حق وثیقه بیمه کنند. در صورت وقوع خسارت هر یک از این اشخاص که ادعای غرامت کند، باید ثابت نماید که در لحظۀ وقوع خسارت نفع بیمهپذیر داشته است. مثلاً در صورتی که طلبکار با حق وثیقه، برای دریافت خسارت به بیمهگری که کالا را نزد او بیمه کردهاست مراجعه کند، باید با ابراز اسناد کالا نشان دهد که کالا در وثیقۀ اوست و گیرنده بدهی مربوط به کالا را پرداخت نکرده است.
وجود شرط سوم از این لحاظ لازم است که مانعی وجود ندارد که مثلاً بیمۀ کالا یا کشتی طی چند بیمهنامه به عمل آید و در هر بیمهنامه تمام ارزش کالا بیمه شود. لکن در هر یک خطرهایی بیمه شود که در دیگری بیمه نشده است. مثلاً در یک بیمهنامه حوادث دریا بیمه می شود و در بیمهنامۀ دیگر، بیمۀ خطر جنگ به عمل می آید. (کریمی ، ۱۳۸۶، ۹۲-۹۱)
۲-۱-۷ اصل داوری
هر گونه اختلاف بین بیمهگر و بیمهگذار، به ویژه از نظر فنی، ترجیحاً در مرحلۀ نخست از طریق توافق و سازش انجام میگیرد. طرفین قرارداد به ویژه بیمهگر، علاقهای به طرح دعوا در دادگاه ندارند. زیرا اولاً مراحل رسیدگی طولانی است و ثانیاًً ممکن است به اعتبار حرفهای و حسن شهرت شرکت بیمه لطمه وارد شود. اگر اختلاف و عدم توافق طرفین در شمول یا عدم شمول قرارداد یا میزان خسارت از طریق سازش امکان پذیر نباشد موضوع به داوری ارجاع میگردد. مزیت داوری در این است که اولاً به دور از تشریفات دست و پا گیر اداری و کم هزینه است و ثانیاًً داوران اغلب از میان افراد صاحبنظر فنی و مدیران بازنشسته یا شاغل متخصص در امر بیمه و موضوع مورد اختلاف طرفین انتخاب میشوند. شرایط داوری در شرایط بیمهنامه درج می شود. اگر طرفین توافق کنند موضوع به یک داور واحد ارجاع می شود در غیر اینصورت هر یک از طرفین اختلاف، یک داور انتخاب می کند که مشترکاً به موضوع اختلاف رسیدگی نماید. در این مرحله نیز اگر موضوع اختلاف حل نشود یا داوران در مورد نکتۀ خاصی همرأیی نداشته باشند سرداور انتخاب می شود که به موضوع رسیدگی می کند و رأی هیئت داوران به طرفین برای اجراء ابلاغ می شود.
هر کدام از طرفین قرارداد حقالزحمۀ داور خود را می پردازد و حقالزحمۀ سرداور، بالمناصفه بین طرفین تقسیم می شود. هرگاه یکی از طرفین یا هر دو طرف، در مدت تعیین شده، داور خود را انتخاب و معرفی نکند یا اینکه در انتخاب سرداور به توافق نرسند پیش بینی می شود که مرجع صلاحیتداری مثل اتاق بازرگانی یا دادگاه محل در مورد انتخاب داور یا سر داور تصمیم بگیرد. (کریمی ، ۱۳۸۶، ۹۵)
۲-۱-۸ اصل علت نزدیک
بیمهگذار که در اندیشۀ دریافت خسارت از بیمهگر است باید نشان دهد که بین وقوع حادثه و خسارت وارد شده رابطۀ علت و معلولی نزدیک و مستقیم وجود دارد. علت نزدیک خسارت وارده باید حادثۀ بیمه شده باشد تا بیمهگر آن را بپردازد. یعنی خسارت در نتیجۀ وقوع حادثه بیمهشده وارد آمده باشد. خسارت وارده ممکن است ناشی از مجموعه علتهای به هم پیوسته باشد که هر یک در پی دیگری و از نتیجۀ آن ناشی شود. (کریمی ، ۱۳۸۶، ۹۶)
۲-۱-۹ اصل اتکایی
“