۴۰
۱۲/.
۸۶/۳۹
منبع،دفتر امور اجتماعی وزارت کشور،۱۳۸۳به نقل از بخارایی (۱۳۹۰:ص۳۱۸).
همچنین در فاصله سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷، ۲۱۰۰۰ فقره نزاع و درگیری (به طور میانگین روزی ده نزاع) در سطح استان به وقوع پیوسته که در حدود۱۰ درصد از این نزاعها، جمعی و ۹۰ درصد، فردی بوده است (میرفردی و همکاران،۱۳۸۹: ۱۴۹).همچنین بر اساس آمارهای ارائه شده از سوی نیروی انتظامی و دادگستری استان کهگیلویه و بویراحمد از آغاز سال ۱۳۸۰ تا پایان سال ۱۳۸۵ تعداد ۱۳۲۳(سال۱۳۸۰، ۲۲۷ نزاع)، (۱۳۸۱، ۲۵۹)، (۱۳۸۲، ۲۶۵)، (۱۳۸۳، ۲۶۴)، (۱۳۸۴، ۱۵۳)، و (سال ۱۳۸۵، ۱۵۵) درگیری و نزاع دستهجمعی در مناطق مختلف استان کهگیلویه و بویراحمد به وقوع پیوسته است (نقل از: حقی و افشار، ۱۳۸۷: ۱۷۰).
همچنین بر اساس آمار ناجا در سال ۱۳۸۹بیشترین آمار نزاع دستهجمعی در سه استان کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال بختیاری و خوزستان اختصاص داشته است (نقل از میرسارد و مرتضیی۱۳۹۱: ۹).
استان کهگیلویه وبویراحمد که از ساختار اجتماعی سنتی و قومی و قبیله ای برخوردار است از گذشته های دور تاکنون، با مساله نزاع دستهجمعی مواجه بوده است ویکی از دغدغه های مسئولان انتظامی، امنیتی، قضایی و دیگر مدیران ومسئولان استان از یک سو ومردم عادی، دانشگاهیان، کارمندان و دیگر گروه های جامعه ازسوی دیگر، این یک مساله اجتماعی است،ازاین رو براساس آمارهای ذکر شده ونیز ضرورت های اجتماعی، فرهنگی، مطالعه مساله نزاع در استان کهگیلویه وبویراحمد اجتناب ناپذیر وپراهمیت است. میزان ارتکاب جرائم وهمچنین کیفیت ونوع،طبع جرائم در یک کشور بر حسب استانها وشهرستانها متفاوت است چون دستگاه های قضایی در سرتاسر کشور به گونه ای یکسان، یک قانون ویک رویه قضایی را در رویدادهای کیفری به کار می برند. اختلاف میزان ارتکاب جرم در نواحی مختلف و همچنین وجود اختلافات در بروز جرائم گوناگون در شهرستانهای متفاوت را میتوان به وجود اختلاف در سنین افراد، اختلاف های فرهنگی وقومی، مذهبی، وضع اقلیمی، اقتصادی در بین استانها وشهرستانها ی مختلف و اختلافات محلی وقبیله ای که ریشه کهن تاریخی دارد توجیه کرد.
با توجه به به آمار بسیار زیاد دعواهای دستهجمعی در استان و به تبع آن در شهرستان کهگیلویه و با توجه به اینکه در مواردی بسیار زیادی، این نزاعها منجر به قتل، نقص عضو، زندان، خسارت مالی و بحرانهای روحی غیرقابل جبران برای هر دو طرف نزاع و خانواده های آن ها و ایجاد پیامدهایی چون قصاص قاتل، کوچهای اجباری طایفه ای و انفرادی و مهاجرت فرد قاتل یا کل قوم و قبیله آن به منطقه ای دیگرمیشود. (چنانکه بر اثر دعوای دستهجمعی که در سال ۱۳۸۹ در بخش دشمن زیاری در جنوب شرق شهرستان کهگیلویه به وقوع پیوست و ۵ نفر کشته شد، حدود ۸۵ خانواده متعلق به طایفه قاتل به شهر چرام و روستاهای حومه مهاجرت کردند و خانه های آنها در محل سکونتشان تخریب، کلیه اموال و دارایی و احشام و زمینهای کشاورزی و باغات آنها توسط طایفه رقیب به تاراج رفته است). همچنین بروز این نزاعها، تأثیر منفی بر امنیت اجتماعی و مخدوش نمودن چهره فرهنگی شهرستان و آثار زیانباری برروند رشد و توسعه منطقه برجای خواهدگذاشت،ازاین رو پرداختن به آن گامی موثر، ضروری واجتناب ناپذیر در ریشهیابی و کاهش پدیده نزاع دستهجمعی و در نتیجه تسریع فرایند توسعه در منطقه خواهد بود. لذا در این راستا، هدف کلی پژوهش حاضر این بوده که میزان گرایش به نزاع جمعی را در بین مردان ۱۵ تا ۶۵ سال شهرستان کهگیلویه مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد و در نهایت به این پرسش اساسی پاسخ دهد که:
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
میران گرایش به نزاع دستهجمعی در بین مردان ۱۵ الی ۶۵ سال شهرستان کهگیلویه چقدر است؟
عواملی چون: خویشاوندی گرایی، مشارکت اجتماعی، فرهنگ شهروندی، پرخاشگری و کنترل اجتماعی به چه میزان در بروز نزاعهای دستهجمعی در شهرستان کهگیلویه موثر می باشند؟ و پس از یافتن جوابی برای سوال پژوهش، با مشخص کردن سهم هر کدام از عوامل فوق، راهکارهایی جهت مقابله با این معضل اجتماعی ارائه گردد.
۱-۲- اهمیت و ضرورت تحقیق
توصیف نزاعهای جمعی و تبیین علل عوامل آن هم از لحاظ کمی و کیفی آن و هم از لحاظ علمی و اجتماعی اهمیت دارد، از لحاظ علمی نزاعهای جمعی مسأله ای اجتماعی، واقعی و قابل شناخت محسوب میشود و از لحاظ اجتماعی نزاعهای جمعی به مشابه یکی از مواضع توسعه اجتماعی- انسانی و برنامه ریزی درجهت رفع این مسأله و پیشگیری از وقوع آن بسیار ضروری تلقی میشود. به همین دلیل راه یابی خردمندانه، واقع بینانه وآگاهانه به این مسأله جای برخوردهای نابخردانه و سلیقه ای و ناآگاهانه را خواهد گرفت از سوی دیگر بررسی نزاعهای جمعی در بین افراد و ساکنان منطقه از چند بعد دارای اهمیت و ضرورت است. پدیده نزاع دستهجمعی یکی از بقایا و از ویژگی های جوامع سنتی و ابتدایی است که به جوامع مدرن امروزی انتقال یافته است و دارای پیامدهای منفی و گژکاردهایی است که هم در درون محدوده زندگی افراد وهم در بیرون محدوده زندگی افراد تأثیرگذاراست.
اولاً: این پدیده باعث گسیل شدن عده ای از جمعیت فعال به سوی شهرها و روی آوردن آنها به مشاغل کاذب شهری و چه بسا روی آوردن به جرم وجنایت و ایجاد حاشیهنشینی و نا امنیهایی درمناطق شهری میشود و میتوان اذعان نمود که بسیاری از مشکلات شهری آشکارکننده مشکلات نهفته در روستاهاست که نزاع دستهجمعی یکی از آنهاست.
ثانیاً: باعث افتراق اجتماعی و به دنبال آن عدم مشارکت و زمینه های مختلف اجتماعی فرهنگی که یکی از مهمترین آسیب های اجتماعی و به برخاسته از ساخت اجتماعی است خود ممکن است زمینه ساز آسیب های اجتماعی دیگری چون فروپاشی خانواده ها، خشونت علیه زنان به دلیل وابستگی قومی یا طایفه ای ازدواجهای اجباری و تقویت روحیه پرخاشگری و ستیزه جویی و ایجاد انواع مزاحمت های ملکی، خانوادگی و ناموسی و در نهایت تبدیل همبستگی های اجتماعی وگسست اجتماعی و تبدیل همکاری و همیاری به ستیز گردد و بر پیچیدگی های مسائل اجتماعی بیفزاید.
با توجه به اینکه شهرستان کهگیلویه دارای طوایف مختلفی است و تعصبات قومی و قبیله نیز در بین ساکنان این شهرستان بسیار بالاست به طوری که بسیاری از محلات و خیابان های شهر به اسامی طوایفی که در آنجا ساکن است نامگذاری شده است. ضمناٌ به استناد سوالات شفاهی محقق از ساکنان محلات، علت جمع شدن افراد طوایف مختلف در محلات مختص به خودشان نزدیک بودن به طایفه خود و حمایت و همکاری با دیگر افراد طایفه در زمان های ضروری است. که این اندیشه و طرز تفکر در بین بسیاری از افراد طوایف مختلف وجود دارد و شاید یکی انگیزه های جمع شدن هر طایفه در محلی خاص نیز به همین منظور باشد که در صورت بروز نزاع و درگیری، افراد طایفه به سرعت و درکمترین زمان بتوانند در کنار هم جمع شوند و به تصور خود بهتر و قدرتمندتر بتوانند از دیگر افراد طایفه یا فامیل خود کمک کنند، که همین انگیزه و در کنار آن زیاد بودن تعداد خانواده های هر طایفه در کنار هم، در آنها احساس قدرت بیشتری نماید و همین امر زمینه بروز نزاعهای دستهجمعی بیشتری را مهیا کند. بالا بودن آمار دعواهای دستهجمعی در استان کهگیلویه و بویراحمد و شهرستان کهگیلویه، شکل گیری محلات مختلف با تجمع خانوارهای متعلق به یک طایفه و تعصبات قومی و قبیله ای در شهرستان کهگیلویه، این ضرورت را ایجاب میکند که این پدیده به طور دقیق مورد بحث و بررسی قرار گیرد و آثار زیانبار نزاعهای دستهجمعی از منظرهای مختلف تبیین گردد تا شهروندان و افراد متعلق به طوایف مختلف دریابند بروز این نزاعها، علاوه بر تأثیر منفی بر امنیت اجتماعی و مخدوش نمودن چهره فرهنگی شهرستان، آثار زیانباری بر روند رشد و توسعه منطقه برجای خواهدگذاشت ازاین رو پرداختن به آن گامی موثر، ضروری واجتناب ناپذیر در ریشهیابی و کاهش پدیده نزاع دستهجمعی و در نتیجه تسریع فرایند توسعه درمنطقه خواهد بود.
۱-۳- اهداف تحقیق
۱-۳-۱- هدف کلی
تبیین جامعه شناختی گرایش به نزاع دستهجمعی درشهرستان کهگیلویه.
۱-۳-۲- اهداف جزئی
- شناخت رابطه بین خویشاوندی گرایی وگرایش به نزاع دستهجمعی.
- شناخت رابطه بین مشارک اجتماعی وگرایش به نزاع دستهجمعی.
- شناخت رابطه بین فرهنگ شهروندی وگرایش به نزاع دستهجمعی.
- شناخت رابطه بین پرخاشگری وگرایش به نزاع دستهجمعی.
- شناخت رابطه بین کنترل اجتماعی وگرایش به نزاع دستهجمعی.
۱-۴- سوالات تحقیق
- آیا بین خویشاوندگرایی و گرایش به نزاع دستهجمعی رابطه وجود دارد؟
- آیابین مشارکت اجتماعی و گرایش به نزاع دستهجمعی رابطه وجود دارد؟
- آیا بین فرهنگ شهروندی و گرایش به نزاع دستهجمعی رابطه وجود دارد؟
- آیا بین پرخاشگری و گرایش به نزاع دستهجمعی رابطه وجود دارد؟
-آیا بین کنترل اجتماعی و گرایش به نزاع دستهجمعی رابطه وجود دارد؟
فصل دوم
ادبیات و مبانی نظری
۲-۱- پیشینه تحقیق
۲-۱-۱-تحقیقات انجام شده در داخل ایران
عبدالهی وچلبی (۱۳۷۲) تحقیقی با عنوان: «توصیف و تبیین جامعه شناختی نزاع دستهجمعی در استان لرستان» انجام دادند. محققان به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش های پیمایشی، تحلیل محتوا و اسناد بهره گرفته اند. جامعه آماری این پژوهش، جامعه عشایری روستایی و شهری استان لرستان بوده اند که نتایج آن به شرح زیر است: میزان انسجام عام که از ویژگی های مهم اجتماع عام به شمار میآید در سطح استان به نسبت ضعیف بوده است و یکی از علل مهم نزاع جمعی به حساب آمده است میزان انسجام عام و عام گرایی به ترتیب در مناطق شهری بیشتر از روستایی و در روستا بیشتر از عشایری است (عبدالهی وچلبی،۱۳۷۲).
اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام (۱۳۷۵) در پژوهشی با عنوان بررسی روش های حل نزاع قومی منجر به قتل در بین عشایر ایل و تبار ایلام صورت گرفته، محقق به این نتایج رسیده است که پیشینه زندگی اجتماعی جامعه مورد مطالعه نشان میدهد که، با وجود اعتقادات مذهبی و پیروی ازقوانین حقوقی در مراجع قضایی، همواره گروهی از مردم استان به مناسبت ملی باقی مانده از بافت عشیرهای استان، نزاعهای خود را تحت تأثیر عرف و نیت های قومی حل و فصل نموده اند. این پژوهش با هدف مقایسه شیوه های حل نزاعهای قبیله ای از طریق مراجع قضایی و آداب رسوم محلی و امکان پیوند رفتارهای عرفی با ساختار جدید اجتماعی طراحی شده است (طهماسب،۱۳۷۵: ۴۲).
(میبدی (۱۳۸۲) تحقیقی تحت عنوان:«اختلافات و نزاعهای دستهجمعی و عوامل مؤثر بر پیشگیری و کنترل آن در استان چهارمحال بختیاری» صورت داد. یافته های تحقیق نشان داد: عامل سن، میزان تحصیلات، میزان مسئولیتپذیری افراد و عوامل ملکی و خانوادگی همگی در بروز نزاعهای دستهجمعی مؤثر بوده اند، همچنین کلیه افراد عامل پیشگیری و کنترل توسط نیروی انتظامی را بهترین اقدام برای جلوگیری از نزاعهای دستهجمعی عنوان نموده اند.
پورافکاری (۱۳۸۳) در مقاله ای با عنوان"تحلیلی بر تنش های قومی در ایران"به موضوع نزاع با این سؤال اصلی که ریشه ها و علل بنیادی این گونه نزاعها به ویژه در لرستان را در کجا باید جست جو کرد؟ در ساختار اقتصادی؟ در فرهنگ لری؟ یا در محیط طبیعی یا حالت های روانی مردم بایدجست و جو کرد پرداخته است. این تحقیق به صورت مطالعه میدانی و با اتکا به اسناد و مدارک انجام گرفته است و با تحلیل جامعه شناختی تبیین و تفسیر شده اند جامعه آماری از سه منطقه کوهدشت لرستان، لردگان و چهارمحال بختیاری انتخاب شده اند چارچوب نظری مورد استفاده محقق نظریه مرتن در زمینه ساخت اجتماعی بوده است. از جمله نتایج بدست آمده این است که این مسأله بیشتر در میان خانواده هایی با درآمد کمتر رخ میدهد. ابعاد اجتماعی و فرهنگی ساکنان منطقه مانند بی سوادی، عدم آشنای با قانون، ضعف مالی، تعصب قومی و حفظ سنت های قبیله ای در این مسأله مؤثر بوده اند.
خراطها و جاوید (۱۳۸۴) پژوهشی در زمینه بررسی علل و عوامل جامعه شناختی بروز نزاع و درگیری و پیامدهای آن در شهر تهران انجام داده اند که به درخواست معاونت ناجا و با بکارگیری روش میدانی و استفاده از پرسشنامه در سطح کلانتری های تهران انجام شده است، حاکی از آن است که عواملی نظیر وجود آسیب ها و مسائل اجتماعی، ضعف در کنترل و نظارت اجتماعی، گژکارکردهای برخی از نهادها و سازمانها، عدم حاکمیت قانون و پراکندگی و فراوانی کانون های نزاع و درگیری در شهر تهران هستند (خراطها، ۱۳۸۴: ۳۷).
نظری و امینی فسفود (۱۳۸۵) در پژوهشی با عنوان: تببین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر گرایش به نزاع دستهجمعی، در مناطق روستایی استان ایلام با هدف شناخت و تبیین عوامل جامعه شناختی مؤثر بر میزان گرایش به نزاع جمعی به عنوان یکی از مهمترین مسائل اجتماعی استان ایلام، در مناطق روستایی سه شهرستان استان اجرا گردیده است. و برای بررسی موضوع از نظریه هایی که با این موضوع ارتباط دارند استفاده کرده است که نتایج بدست آمده از این تحقیق پیمایشی درمقطع زمانی سال ۱۳۸۵ که در استان ایلام به روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای، جمع آوری شده با بهره گرفتن از روش تحلیل (رگرسیون)، آزمون تحلیل واریانس و آزمون T انجام گرفت حاکی از تاٌثیر معنی دار و مثبت و همچنین تاٌثیر معنی دار منفی میزان تحصیلات بر روی میزان گرایش به نزاع است. همچنین هیچگونه تفاوت معنی داری بین دو گروه از زنان و مردان و افراد متاهل و مجرد در مورد هیچکدام یک از دو متغیر گرایش به نزاع (به عنوان متغیر وابسته) و پرخاشگر (به عنوان تاثیرگذارترین متغیرمستقل) درجوامع روستایی استان وجودندارد، به عبارت دیگرنشان دهنده عدم تاثیر معنی دارجنسیت و تاهل بر متغیر وابسته است.
نظری (۱۳۸۶) در تحقیقی که در استان ایلام انجام داده نتایج بدست آمده حاکی از آن است که متغیرهای پرخاشگری، قومگرایی و تجربه عینی نزاع تأثیر مثبت بر نزاعهای دستهجمعی داشته و در عوض میزان کنترل اجتماعی و تحصیلات تأثیر منفی بر روی میزان گرایش به نزاع داشته اند (نظری،۱۳۸۶: ۶۵).
ربانی و همکاران (۱۳۸۸) پژوهشی با عنوان: «بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر گرایش به نزاع جمعی (مطالعه موردی شهرستانهای منتخب استان ایلام).» انجام دادند. روش تحقیق این پژوهش پیمایشی بوده و از جامعه آماری سه شهرستان ایلام، شیروان چرداول و ایوان (۱۵سال و بالاتر)، ۳۸۴ نفر براساس فرمول کوکران به روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. همچنین ابزار اندازه گیری این پژوهش، پرسشنامه بوده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، الف) گرایش به نزاع در بین جامعه مورد بررسی متوسط به بالا بوده، ب) از بین متغیرهای مستقل مطرح شده، تأثیر کل متغیرهای پرخاشگری و قوم گرایی (به میزان برابر) بر متغیر گرایش به نزاع جمعی، بیش از سایر متغیرها بوده و ج) تأثیر متغیر کنترل اجتماعی بر گرایش به نزاع جمعی، کاهنده بوده است.
خیال پرستان (۱۳۸۸)در پژوهشی به عنوان عوامل موثر بر نزاع و درگیری های محلی درمیان روستائیان دنا در فاصله سالهای۱۳۸۷تا۱۳۸۲با استفاده از روش های پیمایشی به این نتیجه رسیده است که کنترل اجتماعی یا نهادی، تعصبات سیاسی و انتخاباتی چند همسری (تعدد زوجات) ناکامی به ثمر نرسیدن ازدواج های تحمیلی، بیکاری و فقر فرهنگی در وقوع نزاعهای جمعی تأثیرگذار بوده اند..
درستی (۱۳۸۸) تحقیقی موردی و در منطقه ای خاص با عنوان: « عوامل منازعه در شهرستان بویراحمد» انجام داده است، ۱۷۲ نفر از افرادی که حداقل یک بار در منازعات دسته جمعی شرکت داشته اند مورد بررسی قرار گرفته اند؛ نتایج این پژوهش نشان می دهند که ریشه منازعات جمعی را باید در تعصبات قومی و قبیله ای، انتقام جویی و اختلافات ملکی جست و جو کرد.
رضائی کلواری و بحرینی (۱۳۸۸) در پژوهشی به مطالعه رابطه فرهنگی- اجتماعی با نزاعهای دستهجمعی قومی قبیله ای در شهرستان لردگان پرداختند. هدف این پژوهش مطالعه رابطه فرهنگی- اجتماعی با نزاعهای دستهجمعی، قومی، قبیله ای در شهر لردگان بوده است نتایج بدست آمده از روش آماری استنباط (t تک متغییره، رگرسیون…) نشان داده است که متغییر های پرخاشگری، قومگرایی، بی هنجاری و محرومیت نسبی دارای رابطه معنادار و مبثنی و متغییرهای کنترل اجتماعی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، انسجام اجتماعی، سن، جنسیت، تحصیلات دارای رابطه معنی دار معکوس و متغیرهای تأهل و میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی فاقد رابطه معنادار با گرایش به نزاعهای دستهجمعی داشته اند و همچنین میزان گرایش به نزاعهای دستهجمعی، قومی، قبیله ای دربین اقوام مختلف استان ایلام متفاوت بوده است.
نائبی و جسور خواجه (۱۳۸۸) در پژوهشی با عنوان: ریشه یابی نزاع دستهجمعی (مورد مطالعه روستای کوچ وافشرد از توابع خواجه در استان آذربایجان شرقی) به ریشه یابی نزاع دستهجمعی از دیدگاه جامعه شناختی و نقش نیرهای اجتماعی می پردازند و برای بررسی نزاع از نظریه (ناکامی ستیزه جویی دولارد) و نظریات تاکلوت پارسونز و نظریه تضاد گروهی استفاده کرده است. با بهره گرفتن از روش کیفی به این نتیجه می رسد که در جایی که گروه های متمایز اجتماعی وجود دارند مبارزه آنها برای کسب قدرت و منابع کمیاب (آب و زمین) در بروز نزاعهای دستهجمعی نقش تعیین کننده ای دارد. از سوی دیگر در جایی که نظام متبنی بر خویشاوندی نسبتاً یکپارچه است و گروه بندیهای اجتماعی شکل نگرفته است نزاع دستهجمعی به وقوع نمی پیوندد.
کلواری و بحرینی (۱۳۸۹) در تحقیقی با عنوان: «مطالعه رابطه عوامل فرهنگى - اجتماعى با نزاعهاى دسته جمعى دریافتند که متغیرهای پرخاشگری، قوم گرایی بی هنجاری و محرومیت نسبی دارای رابطه معناداری مثبت و متغیرهای کنترل اجتماعی، انسجام اجتماعی، پایگاه اجتماعی اقتصادی، سن، جنسیت و تحصیلات دارای رابطه معنادار معکوس و متغیرهای تاهل و میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی فاقد رابطه معنادار با گرایش به نزاعهای جمعی، قومی و قبیله ای بوده اند، و گرایش به نزاع در بین مردان و زنان متفاوت بوده، و مردان گرایش بیشتری به نزاع جمعی داشته اند.
میرفردی و همکاران (۱۳۸۹) پژوهشی با عنوان میزان گرایش به نزاع جمعی در بین مردان ۱۵ تا ۶۵ سال شهرستان بویراحمد و عوامل موثر بر آن انجام دادند. این پژوهش با هدف بررسی میزان گرایش به نزاع جمعی در میان مردان ساکن در شهرستان بویراحمد و ارتباط آن با اعتماد اجتماعی، خویشاوندگرایی، پایگاه اجتماعی و سن به روش پیمایشی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که متغییر اعتماد اجتماعی تأثیری بر گرایش به نزاع جمعی نداشته است اما خویشاوندگرایی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و سن تأثیری معنادار بر گرایش به نزاع جمعی داشته اند.
حسین زاده و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهشی با عنوان: «بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر میزان گرایش به نزاع دسته جمعی (مورد مطالعه شهر اهواز)»، تأثیر متغیرهایی از جمله احساس آنومی، احساس محرومیت نسبی، تعلق به جامعه قبیلهای، خاستگاه خانوادگی و… را بر میزان گرایش به نزاع دسته جمعی مورد بررسی قرار دادند. یافته های حاصل از تحقیق نشان داد: بین متغیرهای کنترل اجتماعی، محرومیت نسبی، خاستگاه خانوادگی (شهری یا روستایی)، پایگاه اجتماعی-اقتصادی خانواده ها، و تعلق به جامعه قبیلهای و گرایش به نزاع دسته جمعی رابطه آماری معناداری به دست آمده است.
شریعتی و همکاران (۱۳۹۱) پژوهشی با عنوان: «بررسی وشناسایی عوامل موثر بر تمایلات بالقوه در بروز نزاعهای دسته جمعی در شهرستان خدابنده استان زنجان» انجام دادند. این مطالعه از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این مطالعه را مردان بالای ۱۸ سال ساکن در شهرستان خدابنده تشکیل می دهندکه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج این مطالعه نشان می دهند که بین متغیرهای اختلافات ملکی، خانوادگی، عدم اعتماد به مراجع قضایی و انتظامی و عوامل فرهنگی – تاریخی و گرایش به نزاع دسته جمعی در شهرستان خدابنده رابطه معناداری وجود داردکه بر مبنای تبیین صورت گرفته از طریق رگرسیون و همچنین تحلیل مسیر، بیشترین تأثیر را به ترتیب متغیرهای اختلاف ملکی وخانوادگی و عدم اعتماد به مراجع قضایی و انتظامی بر تمایل بالقوه به نزاعهای دسنه جمعی داشته است.