۳
نسبتاً مهمتر
گزینه یا شاخص i نسبت به j کمی مهمتر است.
۵
مهمتر
گزینه یا شاخص i نسبت به j مهمتر است.
۷
خیلی مهمتر
گزینه یا شاخص i دارای ارجحیت خیلی بیشتری از j است.
۹
کاملاً مهم
گزینه یا شاخص مطلقاً i از j مهمتر و قابل مقایسه با j نیست.
۲و۴و۶و۸
ارزشهای میانی بین ارزشهای ترجیحی را نشان میدهد مثلا ۸، بیانگر اهمیتی زیادتر از ۷ و پایینتر از ۹ برای I است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
جدول ۲‑۸ : ارزش گذاری شاخصها نسبت به هم
ج) محاسبات وزنهای نسبی
تعیین وزن «عناصر تصمیم» نسبت به هم از طریق مجموعهای از محاسبات عددی .قدم بعدی در فرایند تحلیل سلسله مراتبی انجام محاسبات لازم برای تعیین اولویت هر یک از عناصر تصمیم با بهره گرفتن از اطلاعات ماتریسهای مقایسات زوجی است. خلاصه عملیات ریاضی در این مرحله به صورت زیر است:
مجموع اعداد هر ستون از ماتریس مقایسات زوجی را محاسبه کرده، سپس هر عنصر ستون را بر مجموع اعداد آن ستون تقسیم میکنیم. ماتریس جدیدی که بدین صورت بدست میآید، «ماتریس مقایسات نرمال شده» نامیده میشود.
میانگین اعداد هر سطر از ماتریس مقایسات نرمال شده را محاسبه میکنیم. این میانگین وزن نسبی عناصر تصمیم با سطرهای ماتریس را ارائه میکند.
د) ادغام وزنهای نسبی
به منظور رتبهبندی گزینههای تصمیم، در این مرحله بایستی وزن نسبی هرعنصر را در وزن عناصر بالاتر ضرب کرد تا وزن نهایی آن بدست آید. با انجام این مرحله برای هر گزینه، مقدار وزن نهایی بدست میآید(مهرگان، ۱۳۸۳).
سازگاری در قضاوتها
تقریباً تمامی محاسبات مربوط به فرایند تحلیل سلسله مراتبی بر اساس قضاوت اولیه تصمیم گیرنده که در قالب ماتریس مقایسات زوجی ظاهر میشود، صورت میپذیرد و هر گونه خطا و ناسازگاری در مقایسه و تعیین اهمیت بین گزینهها و شاخصها نتیجه نهایی به دست آمده از محاسبات را مخدوش میسازد. نرخ ناسازگاری[۳۸] که در ادامه با نحوه محاسبه آن آشنا خواهیم شد، وسیلهای است که سازگاری را مشخص ساخته و نشان میدهد که تا چه حد میتوان به اولویتهای حاصل از مقایسات اعتماد کرد. برای مثال اگر گزینه A نسبت به B مهمتر (ارزش ترجیحی ۵) و B نسبتا مهمتر (ارزش ترجیحی ۳) باشد، آنگاه باید انتظار داشت A نسبت به C خیلی مهمتر (ارزش ترجیحی ۷ یا بیشتر) ارزیابی گردد یا اگر ارزش ترجیحی A نسبت به B، ۲ و B نسبت به C، ۳ باشد آنگاه ارزش A نسبت به C باید ارزش ترجیحی ۴ را ارائه کند. شاید مقایسه دو گزینه امری ساده باشد، اما وقتیکه تعداد مقایسات افزایش یابد اطمینان از سازگاری مقایسات به راحتی میسر نبوده و باید با به کارگیری نرخ سازگاری به این اعتماد دست یافت. تجربه نشان داده است که اگر نرخ ناسازگاری کمتر از ۱۰/۰ باشد سازگاری مقایسات قابل قبول بوده و در غیر اینصورت مقایسهها باید تجدید نظر شود(مهرگان، ۱۳۸۳).
قدمهای زیر برای محاسبه نرخ ناسازگاری به کار گرفته میشود(احدنژاد، ۲۰۰۷):
گام ۱. محاسبه بردار مجموع وزنی: ماتریس مقایسات زوجی را در بردار ستونی «وزن نسبی» ضرب کنید بردار جدیدی را که به این طریق بدست میآورید، بردار مجموع وزنی[۳۹] بنامید.
گام ۲. محاسبه بردار سازگاری: عناصر بردار مجموع وزنی را بر بردار اولویت نسبی تقسیم کنید. بردار حاصل بردار سازگاری[۴۰] نامیده میشود.
گام ۳. بدست آوردن λmax، میانگین عناصر برداری سازگاری λmax را به دست میدهد.
گام ۴. محاسبه شاخص سازگاری: شاخص سازگاری بصورت زیر تعریف میشود:
n عبارتست از تعداد گزینههای موجود در مسأله
گام ۵. محاسبه نسبت سازگاری: نسبت سازگاری از تقسیم شاخص سازگاری برشاخص تصادفی[۴۱] بدست میآید.
نسبت سازگاری ۱/۰ یا کمتر سازگاری در مقایسات را بیان میکند(مهرگان، ۱۳۸۳).
شاخص تصادفی از جدول زیر استخراج میشود.
جدول ۲‑۹ : شاخص تصادفی(مهرگان،۱۳۸۳.شفیعی،۱۳۸۸)