بدون شک یکی از اصلی ترین و مهمترین راههای دستیابی به اطلاعات مورد نظر در خصوص هریک از رشتههای دانش بشری، مراجعه به تحقیقات، پژوهش ها و کارهای علمیاست تا از این طریق بتوان برای رسیدن به هدف مورد نظر و برنامه ریزیهای آتی، آگاهی و اطلاعات کافی را حصول کرد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
درخصوص لرگ مطالعاتی چند در داخل و خارج کشور انجام شده است. اما تاکنون هیچگونه پژوهشی در خصوص این گونه در استان ایلام انجام نشده است. امید است مطالعه حاضر گام مفید و موثری درجهت ادامه کارهای تحقیقاتی در خصوص گونه مذکور در آینده باشد.
در ادامه چندی از تحقیقات داخلی و خارجی در باب درخت لرگ را ذکر میکنیم.
۲-۲ مطالعات داخل کشور
رمضانی و همکاران (۱۳۷۹) در مطالعه ای تحت عنوان بررسی ویژگیهای خاک و گیاهان همراه در رویشگاههای شیردار acer cappadocicum gled در منطقه غرب مازندران، به منظور بررسی ویژگیهای خاک و گیاهان همراه در رویشگاههای شیردار، ۹ رویشگاه مناسب در جنگلهای منطقه فیتوژئوگرافیک هیرکانی انتخاب نمودند. Selective sampling از رده بندی خاک رویشگاههای مورد بررسی پنج رده mollisol ,entisol ,inceptisol ,alfisol ,ultisol به دست آورد. آنالیز فیزیکی شیمیایی این خاک ها نشان داد که درخت شیردار دامنه وسیعی از ph 4/3-8/17 و آهک ۰۱-۶۲ درصد را تحمل می کند خاک بیشتر رویشگاهها دارای بافت رسی یا لوم رسی بود از بین عناصر ضروری Mg در هیچ رویشگاهی دچار کمبود نبوده ولی مقادیر N ,K ,Ca ,P در برخی از پروفیلهای خاک از حد معمول کمتر بودند گیاهان درختچه ای و علفی در کل رویشگاهها شناسایی و استقرار این گیاهان درهریک از رده های خاک بررسی گردید. از بررسی گیاهان همراه مشخص شد که گیاهانی نظیر: علف جیوه Perennis mecurialis ، شیرپنیر galium odoratum بنفشه viola odorata و … در همه رده های خاک دیده می شوند ولی برخی دیگر از گیاهان تنها در یک رده خاک مشاهده شدند که از این گروه میتوان به Brachypdium sylvaticum , Stellaria holostea اشاره کرد.
آخانی و سلیمیان (۱۳۸۲) تحقیقی تحت عنوان تودههای منحصر بفرد لرگ موجود در کوههای زاگرس مرکزی- ایران انجام دادند. توده fraxinifolia Pterocarya که در بخش ایران -تورانی از ایران، در ارتفاع ۱۷۳۰ متر، در دریای خزر و در منطقه وان در جنوب شرقی ترکیه گزارش شده است، جدا از جمعیت، در کوههای زاگرس مرکزی نیز وجود دارند. این توده مدت طولانی است که توسط مردم محلی محافظت میشود، که بر این باورند کاهش این درختان شوم است. ساختار، اندازه و اهمیت فیتوژئوگرافیکی توده مورد بحث و حفاظت از آن، همراه با راش، چنار و درخت غول، به عنوان یک اثر طبیعی ملی پیشنهاد شده است.
ابراهیمیو همکاران (۱۳۸۳) تحقیقی تحت عنوان بررسی نیاز رویشگاهی لرگ در جنگل تحقیقاتی «واز» مازندران انجام دادند. در این مطالعه مشخصه های کمی و کیفی درختان لرگ بهطور جداگانه یادداشت و ثبت گردید و تجزیه و تحلیل نهایی با بهره گرفتن از آمار و اطلاعات موجود انجام گرفت. مطالعه و بررسی رویشگاه های لرگ در حوضه نشان میدهد که درختان لرگ بر روی خاکهای رسی مرطوب و عمیق، شیب بین ۵ تا ۲۰ درصد، جهت های شمالی، ارتفاع ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ متر از سطح دریا، در حاشیه و اراضی کم شیب، بستر رودخانهها و درهها از بیشترین تراکم برخوردار بودهاند. از نظر درجه آمیختگی نیز ۴/۵۶ درصد درختان را لرگ، ۵/۱۴ درصد را خرمندی، ۸ درصد را توسکای ییلاقی و بقیه را سایر گونهها تشکیل میدهند. متوسط رویش قطری و طولی سالیانه لرگ در طول دوره زندگی، متفاوت و بیشترین رشد طولی و قطری مربوط به ۲۰ سال اول دوره میباشد. در ضمن رویش ارتفاعی بعد از سنین حدود ۵۵ سالگی، بسیار کم و به حداقل ممکن میرسد. تعداد درختان لرگ در تودههای مورد مطالعه ۲/۱۴ اصله در قطعه نمونه (۱۰ آر) میباشد که تا طبقه قطری ۳۵ سانتیمتری افزایش و بعد از آن روند نزولی پیدا میکند. بیش از ۸۰ درصد درختان لرگ در طبقات قطری ۱۰ تا ۴۵ سانتیمتری قرار دارند. از نظر زادآوری، کلیه نهالها مبدأ غیر جنسی (ریشه جوش) دارند، ضمن آنکه بهرغم وجود نهال نسبتاً فراوان، زادآوری از روند مطلوبی برخوردار نیست. لرگ در عموم رویشگاهها همراه با توسکای ییلاقی، افرا (پلت)، توسکای قشلاقی، ممرز، سفید پلت، ون و گردو در اشکوب بالا قرار میگیرد. تودههای لرگ مورد بررسی در اکثر موارد حالت دو اشکوبه دارند. از نظر کیفیت تنه، هرس، تقارن تاج، درختان لرگ وضعیت چندان مطلوبی ندارند. ۸۴ درصد درختان سالم و تنها ۱۶ درصد آنها دچار آفت و امراض، پوسیدگی، کت زدگی و سرشکستگی تاج میباشند.
زاهدی پور و همکاران (۱۳۸۳) در مطالعه ای تحت عنوان بررسی پراکنش، اکولوژی و فنولوژی پسته وحشی دراستان مرکزی مطالعه موردی رویشگاه کوه نظر کرده - شهرستان ساوه، ضمن بررسی دقیق خصوصیات رویشگاه، خصوصیات کمی و کیفی درختان از قبیل تعداد درخت در هکتار، ارتفاع درختان، قطر تاج بزرگ و کوچک، ارتفاع تنه، قطر تنه، نوع فرم رویش، شادابی و سلامت تنه و تاج و سایر ویژگیها در منطقه کوه نظر کرده شهرستان ساوه را مورد بررسی قرار دادند. نتایج حاصله از این تحقیق نشان داد که محدوده ارتفاعی پراکنش درختان ۱۲۹۳ – ۱۰۸۰ متر از سطح دریا بوده، تعداد درختان ۳۰ – ۵۰ اصله در هکتار و میانگین ارتفاع آنها برابر ۲۷/۳ متر بوده که حداکثر ارتفاع ۵ متر میباشد. از طرفی ارتفاع تنه درختان ۱۸/۱ متر و میانگین ارتفاع تاج نیز برابر ۱۰/۲ متر بوده است. میانگین قطر برابر سینه ۳/۷ سانتیمتر و میانگین ارتفاع قطر تاج بزرگ و کوچک به ترتیب ۱۶/۳ و ۱۰/۲ متر است که ۹۸% آن بصورت شاخه زاد میباشد.
علیپورنصیرمحله و همکاران (۱۳۸۵) تحقیقی با عنوان بررسی نقش درخت لرگ در کاهش فرسایش خاک انجام دادند. در این کار نواحی فرسایش خاک با ترکیبی از گرادیانتهای شیب، انواع کاربرد زمین، میزان پوشش گیاهی و میزان فرسایش خاک طبقه بندی شده. کاهش در سرعت فرسایش خاک ۱۱/۲% در طول یک دوره ۳ ساله بعد از حفاظت خاک وجود دارد. مقایسه شدت فرسایش خاک بین قبل از فرسایش و بعداز فرسایش مشخص میکند که فرسایش خاک به طور آشکار تقلیل یافته و اندازه گیری کاملا موثر بوده است.
مهدی فر و طالبی (۱۳۸۵) مطالعه ای با عنوان بررسی مشخصات کمیکیفی و خصوصیات رویشگاهی دارمازو ( (Quercus infectoria Oliv به منظور شناخت خصوصیات رویشگاهی گونه دارمازو انجام داده. نتایج حاصل نشان میدهد که مساحت رویشگاه این گونه در منطقه ۵۷۵۱ هکتار بوده. پراکنش آن از ارتفاع ۱۲۰۰ تا ۲۴۰۰ متر از سطح دریا می باشد که در محدوده ارتفاعی ۱۲۰۰ تا ۲۰۰۰ متر از سطح دریا منطقه مورد مطالعه تشکیل تیپ داده و از ۲۰۰۰ تا ۲۴۰۰ متر به صورت پراکنده در منطقه حضور دارد. بافت خاک رویشگاه مورد مطالعه متوسط (لومی)، نسبتاً سنگین (لومی رسی) تا سنگین (رسی) می باشد و اسیدیته آنها از ۴/۷ تا ۸ متغیر است که نشان دهنده آهکی بودن این خاکها می باشد. ماده آلی در خاک نسبتاً خوب است. درمجموع جهت های شمالی و فرمهای دره و دامنه در محدوده ارتفاعی ۱۲۰۰ تا ۱۶۰۰ متر بالاتر از سطح دریا رویشگاههای مناسبی از نظر خصوصیات کمی و کیفی درختان دارمازو هستند. از نظر خصوصیات کیفی نیز مشخص شد که بهترین وضعیت شاخه دهی (درختان بدون شاخه) در فرم دامنه (۶/۷۴ % ) و در طبقه ارتفاعی ۱۲۰۰تا ۱۶۰۰ متر (۷/۷۳ %) قرار دارند.
طالبی و همکاران (۱۳۸۵) در مطالعه ای تحت عنوان بررسی نیاز رویشگاهی و برخی خصوصیات کمی و کیفی بلوط ایرانی (Quercus brantii Lindl) در جنگلهای استان چهارمحال و بختیاری، در سه منطقه جنگلی فلارد لردگان، سرخون اردل و چری بازفت استان چهار محال و بختیاری که بلوط ایرانی (Quercus brantii Lindl) گونه غالب جنگلهای آن است انجام دادند. در ابتدا تیپ های جنگلی که بلوط عنصر اصلی آن بود مطالعه شد. سپس سه منطقه شمال غرب، غرب و جنوب غرب که گسترشگاه اصلی بلوط ایرانی در استان (مناطق ذکر شده) می باشند، انتخاب و در هر منطقه ۱۲ قطعه نمونه ۱۰ آری در فرمهای مختلف زمین (یال، دامنه و دره) و جهتهای جغرافیایی اصلی (شمالی، جنوبی، شرقی و غربی) انتخاب شدند. در مجموع ۳۶ قطعه نمونه پیاده شد و خصوصیات رویشگاهی منطقه، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و مشخصات کمی و کیفی درختان در هر قطعه نمونه مطالعه شدند. نتایج نشان دادند که بلوط ایرانی گونه ای نورپسند است که بیشترین حضور را در جهت جغرافیایی جنوب غربی با ارتفاع ۱۸۰۰ تا ۲۰۰۰ متر بالاتر از سطح دریا نشان می دهد. pH خاک مناطق مطالعه شده بین ۷۲/۷ در سطح تا ۸۵/۷ در عمق نوسان داشته و میزان ازت کل و ماده آلی نسبتاً خوب و شوری خاک ناچیز است. بیشتر درختان بلوط مورد بررسی شاخه زاد بوده (بین ۶/۷۸ تا ۲/۸۴ درصد) که به طور متوسط هر پایه ۴ تا ۵ جست تولید می کند. این موضوع دخالت شدید انسان را در منطقه نشان می دهد. قطر برابر سینه و ارتفاع درختان بلوط به ترتیب بین ۸/۱۳ و ۰/۱۹ سانتیمتر و بین ۳/۴ و ۲/۵ متر در فرمهای مختلف زمین نوسان می کند.
پناهی و همکاران (۱۳۸۵) در مطالعه ای تحت عنوان بررسی کمیو کیفی تودههای طبیعی اوجا در جنگل جلگه ای نور، جهت بررسیهای کمیو کیفی ابتدا با روش نمونه برداری انتخابی ۶ قطعه نمونه بزرگ دایره ای به مساحت ۴/۰ هکتار در منطقه برداشت کرده و مهم ترین فاکتورهای کمیو کیفی درختان اوجا را اندازه گیری و ثبت کردند. همچنین تجدیدحیات در هر قطعه نمونه بزرگ (۵ قطعه دایره ای به شعاع ۱ متر) مورد بررسی قرار گرفت. طبق نتایج حاصله درختان اوجا درختانی سالم، تنه ای خوش فرم، سیلندریک و بدون قوس و عاری از هرگونه صدمه و خسارت با شاخه دوانی عادی بودند. فرم تاج اکثر درختان متقارن و شاداب بوده است. متراکم ترین طبقه ارتفاعی برای نهالهای اوجا طبقه ۵ – ۰ سانتیمتر بوده است. خاک لومیرسی تا رسی با PH قلیایی – کمیآهکی و غنی از مواد آلی و ازت بوده است. در نتیجه بررسیهای انجام شده کیفیت روبشگاه مطلوب تعیین گردیده است.
شیخ الاسلامیو احمدی (۱۳۸۶) تحقیقی تحت عنوان مطالعه رویشگاه گونه لرگ fraxinifolia(Lam.)Spach) (Petrocarya در جنگل ماشلک نوشهر انجام دادند. نتایج این بررسی در رویشگاه های مورد مطالعه نشان میدهد که لرگ در شرایط محیطی ویژهای انتشار دارد. در مناطق مسطح در کناره جوی ها گستره خاصی ازپراکنش لرگ مشاهده گردید. نتایج کلی نشان میدهد لرگ گونه ایست که در خاکهای کم عمق و نیمه عمیق با عناصر غذایی متوسط رویش دارد. در اکثر رویشگاه ها خاک دارای بافت رسی لومی تا رسی شنی بوده و اسیدیته خاک از اسیدی ضعیف تا قلیایی نوسان دارد. در مجموع تنها یک درصد کل درختان لرگ در مناطق مورد مطالعه دارای پوسیدگی بوده، ۱۷ درصد درختان غیر شاغولی و باقی درختان دارای تنه شاغولی میباشند. ۲۰ درصد درختان دارای دوشاخگی بوده و سهم درختان بدون شاخه ۱۶ درصد میباشد. و تنها ۹ درصد درختان دارای تاج نامتقارن میباشند. لرگ همه ساله در بین زادآوری کف جنگل وجود داشته و هم بصورت دانه زاد و هم شاخه زاد تجدید حیات صورت میگیرد. گونه های همراه درختی شامل ممرز، توسکا، بلوط، انجیلی، پلت و خرمندی است، که پراکنش گونه های توسکا و پلت نسبت به سایر گونه ها به علت شرایط مشابه رویشی بیشتر میباشد.
زاهدی پور و همکاران (۱۳۸۶) در مطالعه ای تحت عنوان بررسی پراکنش و خصوصیات کمیو کیفی رویشگاههای پسته وحشی استان مرکزی (کوه سقز)، ضمن بررسی دقیق خصوصیات رویشگاه، خصوصیات کمی و کیفی درختان از قبیل تعداد درخت در هکتار، ارتفاع درختان، قطر تاج بزرگ و کوچک، ارتفاع تنه، قطر تنه، نوع فرم رویشی، شادابی و سلامت تنه و تاج و سایر ویژگیها در منطقه کوه نظر کرده شهرستان ساوه را مورد بررسی قرار دادند. نتایج حاصله از این تحقیق نشان می دهد که محدوده ارتفاعی پراکنش درختان ۱۸۴۵ – ۲۰۳۰ متر از سطح دریا بوده، تعداد درختان ۷۰ – ۱۰۰ اصله در هکتار و میانگین ارتفاع آنها برابر ۸۱/۳ متر بوده که حداکثر ارتفاع ۵ متر میباشد. از طرفی ارتفاع تنه درختان ۱۹/۱ متر و میانگین ارتفاع تاج نیز برابر ۶۹/۲ متر بوده است. میانگین قطر برابر سینه ۷/۱۶ سانتیمتر و میانگین ارتفاع قطر تاج بزرگ و کوچک به ترتیب ۵۶/۴ و ۹۳/۲ متر است که ۳۳% آن بصورت شاخه زاد میباشد. تعیین میزان شیب و جهتهای جغرافیایی محدوده پراکنش نیز از نتایج بسیار مهم این طرح میباشد.
کرد و همکاران (۱۳۸۶) در در مطالعه ای تحت عنوان بررسی کمیوکیفی گونههای جنگل کاری شده پارک طبیعت پردیسان (شهر تهران)، آماربرداری به صورت تصادفی سیستماتیک و با شدت ۳/۱ درصد در شبکه آماری ۱۰۰ × ۱۵۰متر و قطعات نمونه دایره ای شکل ۲ آری انجام دادند. در بررسی کمیپارامترهایی همچون قطر برابرسینه، قطرتاج، ارتفاع درخت و طول تاج اندازه گیری و سپس نمودار پراکنش قطر و ارتفاع ومنحنی ارتفاع ترسیم شد. بررسی کیفی نیز شامل ارزیابی فرم تاج و شادابی درختان و فرم تنه و درصد زنده مانی بود . در تجزیه و تحلیل داد ه ها جهت بررسی مشخصه های کمیاز تجزیه واریانس و آزمون دانکن استفاده شد . نتایج این بررسی نشان میدهد که گونههای سوزنی برگ خصوصاً کاج تهران دارای بیشترین رویش قطری و ارتفاعی بوده وگونه اقاقیا کمترین میزان رویش را داشته است. از نظر شادابی (سلامت تاج) کلیه گونه ها دارای وضعیت مناسبی هستند به طوری که در بین پهن برگان گونه عرعر با ۱/۶۹ درصد شادابی و در بین سوزنی برگان گونه کاج تهران با ۳/۸۳ % شادابی از بیشترین میزان سلامت تاج برخوردارند . به لحاظ زنده مانی گونه اقاقیا و سرونقره ای با ۹/۸۹ درصد بیشترین و گونه کاج با ۸۰ درصد کمترین میزان را دارا میباشند.
سهرابی و همکاران (۱۳۸۷) مطالعه ای تحت عنوان بررسی خصوصیات رویشگاهی و جنگلشناسی توده لرگ در شول آباد استان لرستان انجام دادند. این تحقیق بهمنظور شناخت ویژگیهای رویشگاهی و جنگل شناسی یک توده استثنایی لرگ “Pterocarya fraxinifolia (Poir) Spach “ موجود در استان لرستان انجام شده است. در اثر محدود بودن عرصه تحت پوشش گونه یاد شده پس از نقشهبرداری و تهیه نقشه رویشگاه، آماربرداری از مشخصه های کمی و کیفی بصورت صددرصد انجام شد. در بررسی بهعمل آمده مشخص شد که شرایط اقلیمی رویشگاه لرگ در شولآباد نیمهمرطوب سرد و محل استقرار این توده تراس کوچک رودخانهای با بافت خاک لوم رسی(Clay Loam) و ۵/۷ = pH است که به مرور زمان در اثر تهنشینی رسوبات آن بهوجود آمده است. درختان در حاشیه رودخانه دائمی مستقر شدهاند و سنگ بستر آن دارای سازند آهکی است. حداقل و حداکثر قطر درختان لرگ به ترتیب ۲ و ۱۲۸ سانتیمتر، میانگین رویش قطری سالانه درختان این توده برابر با ۸/۳ میلیمتر و موجودی سرپا در توده مورد مطالعه برابر ۵/۳۸۹ سیلو در هکتار تعیین شد. حداکثر و حداقل ارتفاع درختان لرگ در رویشگاه به ترتیب ۲۸ و ۳/۲ متر و میانگین ارتفاع براساس رابطه لوری (Lory) برابر ۱/۱۹ متر برآورد شد. پس از ترسیم منحنی پراکنش تعداد در طبقات قطری مختلف، شکل نمودار حالت کاهنده و مشابه جنگلهای ناهمسال نامنظم تشخیص داده شد. تجدید حیات درختان لرگ بهطور متوسط برابر با ۱۵۲۲۶ اصله در هکتار بوده است. در ارزیابی فرم رویشی توده از نظرمنشأ مشخص شد که ۵۸ درصد درختان شاخهزاد و ۴۲ درصد دانهزاد هستند و میزان تاج پوشش توده یاد شده نیز بین ۹۰ تا ۱۰۰ درصد تعیین گردید.
ابراهیم زاده و همکاران (۱۳۸۸) مطالعه ای را تحت عنوان ترکیب روغنی اسانس و فعالیت آنتی اکسیدانی لرگ انجام دادند که نتایج بررسی ها نشان داد بر اساس فنل بالاتر و کل فلاونوئید در برگ ها، فعالیت آنتی اکسیدانی بالاتری در عصاره برگ مشاهده شد. علاوه بر این، ترکیب شیمیایی اسانس برگ محاسبه شد. ترکیب عمده اکسید bisabolol (6/23 % ) بود. ترپن ها و مونوترپن ترکیبات عمده در اسانس برگ میباشد. حضور این ترکیبات ممکن است به دلیل فعالیت آنتی اکسیدانی خوبی از عصاره برگ باشد.
فلاح چای و همکاران (۱۳۸۸) مطالعه ای تحت عنوان بررسی برخی از خصوصیات رویشی گونه بنه Pistacia mutica F.&M. در جنگلهای منطقه ماه پرویز یاسوج انجام دادند. دراین کار اندازه گیری کمی شامل تعداد در هکتار، ارتفاع درخت، قطر تاج، قطر برابر سینه، حجم و … همچنین اندازه گیری کیفی شامل وضعیت تاج، فرم گونه، درصد اختلاط گونه ها و کیفیت تنه و تاج درختان انجام شد. نتایج حاصله نشان می دهد با توجه به تنکی جنگل های منطقه مورد مطالعه، درختان با ارتفاع بالا مشاهده نمی شود. در این منطقه دامنه ارتفاعی درختان دانه زاد ۵ الی ۱۰ متر و شاخه زادها بین ۲ تا ۸ متر می باشد. اندازه گیری قطر برابر سینه درختان نمونه نشان می دهد که بیشترین تعداد درختان در کلاسه قطری بین ۱۰ تا ۳۰ سانتی متری پراکنش دارند. از نظر تاج پوشش و تراکم درختان جنگلی، بیشترین تراکم تاج پوشش مربوط به تیپ بلوط- بنه با ۹/۸۳ اصله در هکتار و کمترین تراکم مربوط به تیپ بنه- بادام کوهی با ۸/۴۱ اصله در هکتار میباشد. در مجموع تنه درختان کوتاه و دارای انشعابات زیاد و در درختان بلوط به شکل جست گروه و فاقد ارتفاع بلند هستند. اکثر درختان مصرف هیزمی داشته و فاقد مصارف تجارتی و صنعتی می باشند.
آقاخانی و همکاران (۱۳۸۸) در مطالعه ای تحت عنوان بررسی کمی و کیفی ذخیره گاه جنگلی شهرستان تفرش (مطالعه موردی ذخیره گاه جنگلی بنه فرک) برای بررسی پوشش گیاهی منطقه و با توجه به مساحت ۲۰ هکتاری عرصه از روش آماربرداری ۱۰۰ % استفاده نموده و مشخصه های کمی و کیفی مثل شکل درخت، فرم رویشی، ارتفاع درخت، تعداد جست، متوسط قطر تاج (در دوجهت)، قطر برابر سینه، وضعیت درخت، درجه سرخشکیدگی، نوع آفت و درجه آفت زدگی را بررسی و اندازه گیری نمودند. طبق نتایج به دست آمده تعداد کل پایه های درختی برابر با ۲۰۱۷ اصله ( ۱۲۴۸ دانه زاد و ۷۶۹ اصله شاخه زاد) و متوسط تعداد در هکتار برابر با ۱۰۱ اصله است. متوسط مساحت تاج پوشش ۶/۸۹۲ متر مربع و درصد تاج پوشش در هکتار ۶/۹۵۱ درصد می باشد. که این توده را در طبقه جنگل تنک و تیپ خالص بنه قرار می دهد. مطالعات اکولوژیکی عرصه و بررسی نمودارهای پراکنش تعداد در طبقات قطری نشان از حرکت توده (از لحاظ روند توالی) به سمت فاز مسن شدن دارد که لزوم انجام دخالتهای مدیریتی را با توجه به منحنی نرمال نشان می دهد. متوسط ارتفاع درختان منطقه برابر با ۳۰۸ سانتیمتر است که بررسی نمودار پراکنش تعداد در طبقات ارتفاعی مشخص نمود این منحنی دارای حالت نرمال و چولگی به راست می باشد که بیانگر حرکت عده ای از درختان به سمت اشکوب چیره دارد. بررسی مشخصه های کیفی عرصه نشان داد مهمترین آفات و بیماریهای بنه در منطقه فرک شامل: پروانه برگخوار سفید بنه، شته گالزای پسته، پروانه مغزخوار پسته، پسیل پسته و زنگ بنه می باشد که متأسفانه با توجه به ساختار اکولوژیکی خود به صورت دوره ای طغیانهایی را در سطح عرصه دارند. در نهایت برنامههای پرورشی مطابق با شرایط اقلیمی، مسائل اجتماعی و اقتصادی را پیشنهاد کردند.
روانبخش و همکاران (۱۳۸۸) در مطالعه ای تحت عنوان بررسی جنگلشناسی ذخیره گاه جنگلی نارون زایگان، بررسی ذخیره گاه مذکور با تعیین زون مرکزی و زون ضربه گیر و مطالعات جنگلشناسی در هر یک انجام دادند. آمار برداری درختان و درختچه ها در زون مرکزی و درختان موجود در زون ضربه گیر به روش صد در صد صورت گرفت. بنابر نتایج به دست آمده منطقه مورد مطالعه دارای ریختارهای گیاهی درختزار، درختچه زار، مراتع کوهستانی و اراضی صخره ای با رویش پراکنده درختچه ها می باشد. درختزارهای نارون، ارس، ولیک و تا و درختچه زار های زرشک، دغدغک، سیب وحشی و بادام کوهی در منطقه دیده می شوند. تیپ اصلی در درختزار های نارون، نارون به همراه راناس و زرشک بوده که در دو توده جنگلی رویش دارند. ساختار سنی توده نارون در این منطقه ناهمسال بوده، قطر متوسط درختان نارون در محل نیم متری تنه برابر با ۵/۸ سانتیمتر و ارتفاع متوسط درختان نارون ۲/۴ متر است. ارتفاع غالب درختان نارون ( ۱۰۰ اصله قطورترین درختان) نیز ۱/۶ متر محاسبه شد. غالب درختان نارون موجود دارای تنه منفرد بوده و تنها ۱۸ درصد پایه ها به فرم شاخه زاد مشاهده می شوند. زادآوری نارون موجود در هکتار ۵۴۶۰ بوده که غالبا از طریق تولید جست ریشه توسط درختان مادری ایجاد شده اند. نشانه های بیماری برای گونه نارون طبقه بندی شده و مورد مطالعه قرار گرفت. در حدود ده درصد از پایه های موجود دارای نشانه های بیماری (مرگ نارون هلندی) هستند. تعداد خشکه دار در یکی از توده های موجود ۱۸ اصله در هکتار بوده و توده دیگر ۴۴ پایه در ۴/۰ هکتار بوده است که نشان دهنده مرحله تخریب است. رقابت و بیماری از جمله دلایل مرگ پایه های نارون موجود ارزیابی شد.
حسنی و امانی (۱۳۸۸) در مطالعه ای با عنوان بررسی خصوصیات کمی و کیفی تودههای طبیعی راش در مرحله توالی اپتیمال، از شش قطعه نمونه ۳۶ آری با سطحی حدود ۳ هکتار و با فاصله بافر ۲۵ متر از یکدیگر و در امتداد هم و در ارتفاع ۱۹۰۰ تا ۱۹۵۰ متر از سطح دریا که به منظور یک طرح آزمایش تنک کردن استقرار یافته بود با بررسی صددرصد ۱۲۴۴ درخت انجام دادند. مشخصه های کمی این توده شامل قطر متوسط ۳۵ سانتی متر، متوسط سطح مقطع برابرسینه ۵۹/۵۳ مترمربع در هکتار، متوسط تعداد در هکتار ۵۶۲ پایه، ارتفاع متوسط ۸/۲۷ متر، ارتفاع غالب ۳/۳۰ متر و متوسط حجم سرپای توده ۹/۶۷۷ مترمکعب در هکتار محاسبه شد. سطح تاج پوشش توده نیز ۷۷ درصد بود. همچنین براساس محاسبات، متوسط قطر تاج درختان و متوسط فاصله درختان از یکدیگر به ترتیب ۵ و۵/۴ متر میباشد. نتایج نشان دادند که از لحاظ کیفیت توده جنگلی، ۴۸ درصد درختان توده ناسالم و تنها ۵۲ درصد این درختان سالم میباشند. ۷۰ درصد درختان توده دارای عیب ( ۴۰۲ پایه در هکتار) و ۳۰ درصد ( ۱۶۰ پایه در هکتار) درختان بدون عیب بودند که ۲۳ درصد آنها « نخبه خوب » و ۷ درصد این درختان « نخبه عالی » می باشند. از نظر دوشاخگی نیز ۲۸ درصد درختان دوشاخه و ۷۲ درصد آنها بدون دوشاخگی هستند.
رستمیکیا و همکاران (۱۳۸۸) در مطالعه ای تحت عنوان ارزیابی خصوصیات کمی و کیفی بذور درختان پسته وحشی در ذخیره گاه ژنتیکی خلخال، تعداد شش رویشگاه و در هر رویشگاه ۲۰ پایه از درختان بنه انتخاب و نمونه های میوه جمع آوری نمودند. ۷ صفت بذر مورد اندازه گیری قرار گرفت و داده های بدست آمده تجزیه و تحلیل شدند. برای مقایسه میانگین صفات رویشگاههای مورد بررسی از آزمون چند دامنه ای دانکن در سطح احتمال ۵% استفاده گردید. برای تعیین روابط بین صفات، ضرایب هبستگی میان آنها محاسبه گردید. همچنین برای پی بردن به میزان شباهت میان رویشگاهها بر اساس صفات مورد بررسی تجزیه کلاستر انجام گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که مناطق مورد مطالعه از نظرکلیه صفات بذر اختلاف معنی داری در سطح ۱% دارند. میانگین طول میوه، عرض میوه، ضخامت میوه وزن ۱۰۰۰ دانه، درصد رطوبت بذر درصد بذر سالم و به ترتیب ۶/۲۲ میلیمتر ، ۵/۳۶ میلی متر ۴/۶۷ میلی متر و ۳۰/۱۶ گرم ، ۰۵/۴۱ و ۲۵/۸ بود همچنین نتایج نشان داد که بین طول میوه با عرض میوه همبستگی مثبت و معنی دار ۶۹/۰=r و با وزن ۱۰۰ میوه ۳۴/۰ =r نیز همبستگی مثبت و معنی دار در سطح ۱% وجود دارد نتایج تجزیه خوشه ای نشان دادکه رویشگاه ها بر اساس صفات مورد بررسی در دو گروه جداگانه قرار می گیرند. گروه اول شامل رویشگاه های جعفرآباد و مزرعه و گروه دوم رویشگاههای بنه خلخال، کندیرق، نیمهیل و نوده می باشد.
رستمی(۱۳۸۸) در مطالعه ای تحت عنوان بررسی برخی مشخصه های کمی جنگلهای استان ایلام، منطقه ای به مساحت ۳۰۰۰ هکتار از جنگلهای تیپیک استان (تنگ دالاب) انتخاب و حدود منطقه بر روی نقشه توپوگرافی ۵۰۰۰۰/۱ مشخص گردید. سپس با بهره گرفتن از روش آماربرداری گرادیان ارتفاع ۶۰ قطعه نمونه ۱۰۰۰ مترمربعی را در منطقه پیاده نموده و تمام فاکتورهای موردنظر از جمله قطر برابر سینه تمام درختان داخل قطعه نمونه، ارتفاع کل، تنه و تاج درختان، تاج پوشش تمام پایه های درختی و درختچه ای در درون آنها اندازه گیری شد. براساس بررسی های کمی بعمل آمده در جنگل مورد مطالعه بیشترین درصد گونه ای مربوط به گونه بلوط ایرانی و کمترین آن مربوط به درختچه ارجنگ می باشد. تعداد درخت و درختچه در هکتار جنگل دالاب ۱۶۵/۶۷ اصله، قطر متوسط ۲۷/۷۳ سانتی متر رویه زمینی در هکتار ۶/۴۷ متر مربع حجم در هکتار ۲۹/۶۱ سیلو، درصد تاج پوشش ۸۲/۲۵ درصد و متوسط ارتفاع ۶۵/۸ متر می با شد.
قراچورلو و همکاران (۱۳۸۹) در مطالعه ای با عنوان بررسی کمی و کیفی گونه های جنگلکاری شده در جنگلهای ارسباران (مطالعه موردی در منطقه هره سر و کلاله)، بررسی ها در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی، انجام دادند. برای این منظور در ارتفاعات کلاله ۴ تکرار و در هره سر ۳ تکرار و در هر تکرار تعداد ۳۶ اصله نهال از هر گونه مد نظر قرار گرفت. کلیه گونه ها بر اساس ارتفاع، قطر یقه، درصد زنده مانی، شادابی، تعداد خشکیدگی، دوشاخگی و زوال نهالها مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج تجزیه واریانس برای کلیه صفات مورد اندازه گیری در ۱۲ گونه مشخص گردید که به جز شادابی کد ۲ (زوال سبک، صدمه بین ۲۵ – ۱۰ درصد)، سایر صفات اندازه گیری شده در بین گونه ها اختلاف معنی داری دارند. متوسط درصد زنده، میانگین قطر یقه و میانگین ارتفاع در مجموع دو منطقه به ترتیب ۸۸/۸۸% ، ۵۶/۱۳ سانتیمتر و ۴۴/۵ متر بود. شادابی کد ۱ (سالم، صدمه کمتر از ۱۰ درصد) با میانگین ۶/۲۰ دارای بیشترین میزان بوده و اختلاف معنی داری با سایر شادابی ها دارد. بطور کلی برتری شرایط اکولوژیکی کلاله (شیب شمالی) نسبت به هره سر(شیب جنوبی) در کلیه صفات تحت بررسی مشاهده شد که می تواند از رطوبت بیشتر، تابش کمتر آفتاب و در نتیجه از تنظیم بیلان آبی بهتر ناشی گردد و در موفقیت گونه های کشت شده در شیبهای شمالی نسبت به شیبهای جنوبی مؤثر واقع شود.
روانبخش و همکاران (۱۳۸۹) در مطالعه ای تحت عنوان بررسی کمی و کیفی ذخیره گاه جنگلی ارس - شیر خشت اوشان در البرز مرکزی، داده های مورد نیاز به روش مونه بندی و سپس اجرای آماربرداری نواری در هریک از مونه ها برداشت شد. ویژگیهای ساختاری، تجدیدحیات و سلامت توده به تفکیک تیپهای جنگلی موجود مورد بررسی قرارگرفت. شیرخشت (Cotoneaster kotschyi Klotz) با ۵۱ درصد گونه غالب از لحاظ فراوانی بوده و اُرس (Juniperus excelsa M.Bieb) با فراوانی ۱۰ درصد و ارتفاع غالب ۵/۶ متر به عنوان گونه غالب اشکوب درختی است. براساس درصد حضور و فراوانی گونه ها، در این توده دو تیپ جنگلی اصلی شیرخشت- اُرس و شیرخشت- راناس متمایز گردید. گونه های این توده در اشکوب درختی شامل اُرس، بنه، پلاخور و تا بوده و در اشکوب درختچه ای، شیرخشت، راناس، تنگرس، نسترن و زرشک دیده می شوند. توده دارای ساختار ناهمسال نامنظم است. تجدیدحیات توده در بخش انبوه ۷ برابر بیش از بخش تنک است.
سهرابی و همکاران (۱۳۹۰) مطالعه ای را تحت عنوان معرفی گونه جدید لرگ P. fraxinifoliaاز خانواده گردوئیانJuglandaceae در منطقه زاگرس مرکزی انجام دادند که جهت تعیین گونه لرگ مستقر در این رویشگاه در زمان رسیدن میوه، نمونه کامل گیاه شامل میوه و برگ آن تهیه و به بخش تحقیقات گیاه شناسی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع ارسال گردید، که با بهره گرفتن از فلور ایرانیکا و ترکیه تیره گردو شناسایی شده که گونه مستقر در این منطقه Pterocarya fraxinifolia (poir) ،spach.syn:P.pterocarpa (michx )kunth تشخیص داده شد.
قدس خواه دریایی و همکاران (۱۳۹۱) مطالعه ای را تحت عنوان بررسی اثر متغیرهای مورفولوژیکی درختان بنه (Pistacia atlantica) بر میزان صمغ و بذر تولیدی آنها انجام دادند که در این کار به منظور بررسی تأثیر ویژگیهای کمی و کیفی درختان بنه ( Pistacia atlantica) بر میزان محصولات ثانویه تولید شده از درخت (صمغ و بذر) در جنگلهای استان ایلام، رویشگاهی به مساحت ۱۵۰ هکتار از این جنگلها انتخاب نمودند. سپس به صورت تصادفی تعداد ۴۵ قطعه نمونه به ابعاد ۵۰ × ۵۰ متر مربع مشخص شد. در داخل هر قطعه نمونه کلیه درختان بنه کدگذاری شده و اقدام به ثبت فاکتور ریخت شناختی درخت ( قطر برابر سینه، ارتفاع کل، ارتفاع تاج، قطر تاج، تعداد شاخه، سلامت تاج وسلامت تنه) در فرمهای آماری شد. با بهره گرفتن از نرم افزارSPSS و روش های آماری مربوطه ارتباط هر کدام از ویژگیهای فوق بر میزان صمغ و بذر تولیدی درخت محاسبه شد. نتایج نشان داد که اختلاف معنی داری در سطح ۵ درصد بین فاکتورهای قطر برابر سینه، ارتفاع کل، ارتفاع تاج، قطر تاج، تعداد شاخه، ارتفاع تنه، سلامت تنه و تاج با میزان صمغ تولیدی آن مشاهده می شود. بدین معنی که فاکتورهای مذکور در اغلب موارد ارتباط معنی داری بر میزان صمغ تولیدی درخت داشته است. درحالیکه تنها فاکتورهای قطر تاج، ارتفاع تاج، سلامت تاج و سلامت تنه توانسته اند با میزان بذر درخت ارتباط نشان دهند بطوریکه با افزایش هر کدام از این فاکتورها میزان بذر درخت نیز افزایش یافته است (۵% > P ) . فاکتورهای قطر برابر سینه، ارتفاع کل، ارتفاع تنه، تعداد شاخه ارتباط معنی داری بر میزان بذر درخت ندارد(۵% > P ).
فیروزبخت و همکاران (۱۳۹۱) مطالعه ای را تحت عنوان ارزیابی و تعیین شرایط رویشگاهی بنه atlantica Pistacia درجنگلهای زاگرس مرکزی انجام دادند. دراین تحقیق خصوصیات گیاه شناسی، اقلیمی، رویشگاهی، خاک شناسی، زمین شناسی، مورفولوژیک، فیزیولوژیک، جنگلشناسی و پوششهای همراه بنه در زاگرس مرکزی و ایران مورد بررسی و مطالعه قرارگرفت. همچنین اهمیت جنگلهای بنه در اکوسیستم زاگرس مورد نقد قرارگرفته و یکسری پیشنهادها برای حفظ جنگلهای بنه ارائه گردیده است.
فیروزی نژاد و همکاران (۱۳۹۱) در مطالعه ای تحت عنوان بررسی ویژگیهای کمی و کیفی گونه های درختی و درختچه ای جنگلهای زاگرس (مطالعه موردی منطقه تنگ سولک بهمئی)، منطقه ای به وسعت ۱۵۸هکتار با شبکه آماربرداری ۱۴۰×۱۰۰ با شکل قطعات دایره ای و با مساحت ۱۲۰۰ متر مربع جهت نمونه برداری سیستماتیک تصادفی در این منطقه انتخاب نمودند. در این تحقیق وضعیت زادآوری شاخه زاد متوسط و دانه زاد ضعیف گزارش شد. بلوط گونه ی غالب این جنگل ها در بعضی نقاط به همراه تک پایه های بادام و یابه همراه کیکم و آلوچه و یا تک پایه های زربین مشاهده شد. میانگین قطر برابر سینه و میانگین قطر تاج و رویه زمینی تعیین گردید. تعداد در هکتار بلوط ۱۳۸/۱۶ و سایر گونه ها ۶/۸۳ برآورد گردید. درضمن مشخصه های کیفی منطقه متوسط تا خوب و در بعضی نقاط ضعیف تا متوسط بود. بطور کلی، نتایج نشان داد این منطقه مورد تخریب قرارگرفته و نیاز به احیاء با گونه های بومی و طرح های حفاظتی دارد.
فرهادی و همکاران (۱۳۹۱) در مطالعه ای تحت عنوان بررسی کمی و کیفی توده صنوبر کاری سه ساله در منطقه هولاندشت شهرستان خرم آباد، ویژگی های کمی و کیفی یک توده صنوبر کاری به وسعت ۲ هکتار واقع در شهرستان خرم آباد، روستای بایران مورد بررسی قراردادند. در این صنوبرکاری حدودا ۲۳۳۰ اصله درخت و ۲۳۳۳ نهال و ۳۳۳۰ درخت واکاری شده قرار داشت که درختان در زمان آماربرداری۰ سال سن داشتند و برای بررسی کمی این صنوبر کاری به روش تصادفی سیستماتیک ارتفاع و قطر برابر سینه ۳۰۰ درخت مورد آماربرداری قرار گرفت.نتایج نشان داد که میانگین قطر برابر سینه درختان ۲۳/۷ سانتی متر، میانه آن ۳ سانتی متر و مد در طبقه قطری ۸-۶ سانتی متر قرار دارد. همچنین میانگین ارتفاع ۸۶/۸ متر، میانه ارتفاع ۹ متر و مد در طبقه ارتفاعی ۸-۷ متر قرار دارد.در نتیجه با توجه به نمودارهای تعداد در طبقات ارتفاعی و نمودار تعداد در طبقات قطری می توان چنین نتیجه گیری کرد که توده صنوبر کاری مورد نظر از جنبه کمی وضعیت نرمالی برخوردار است و همچنین این توده از نظر کیفی دارای وضعیت مطلوبی می باشد.
شهریاری و همکاران (۱۳۹۱) در مطالعه ای با عنوان بررسی خصوصیات کمی و کیفی گونه محلب Cerasus mahaleb mill و رابطه آن با برخی عوامل اکولوژیکی در جنگل های استان خوزستان، از ۷۲ قطعه نمونه به ابعاد ۵۰ ×۵۰ متر به روش تصادفی سیستماتیک استفاده نمودند. در هر یک از قطعات نمونه نوع گونه های درختی، عوامل فیزیوگرافی و مشخصات کمی و کیفی گونه محلب (قطر برابر سینه، ارتفاع کل، ارتفاع تنه، ارتفاع تاج، قطر تاج، درجه کیفی و نوع زادآوری) برداشت شدند. سپس داده های جمع آوری شده تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد گونه محلب در خاک با بافـت رسی، رسی- لومی و شنی- رسی- لومی و در محــــدوده ارتـفاعی ۲۴۵۰-۱۹۵۰ متر از سطح دریا، دامنه های خشک (غالباً جنوب غربی) و شیب های ۷۰-۵۰ و ۵۰-۳۰ درصد بیشترین پراکنش را داشت. نتایج مشخصات کمی و کیفی گونه محلب نشان داد درختان غالباً دارای درجه کیفی ضعیف می باشند. متوسط قطر برابر سینه، متوسط تعداد در هکتار، متوسط ارتفاع کل، متوسط قطر تاج، متوسط ارتفاع تاج و متوسط حجم در هکتار به ترتیب ۲۷/۲۴ سانتی متر، ۳۸/۱۶ اصله، ۲۸/۶ متر، ۷۳/۳ متر، ۵۷/۴ متر و ۱/۲۷ متر مکعب می باشد. نتایج همبستگی پیرسون در مورد ویژگی های محلب نشان داد، قطر تاج و ارتفاع درختان محلب با عمق خاک رابطه مستقیم معنی داری دارند. قطر برابر سینه درختان محلب نیز با افزایش ارتفاع از سطح دریا افزایش یافته است.
معصومیو همکاران (۱۳۹۲) در مطالعه ای مقایسه خصوصیات رویشی درختان دست کاشت توسکا ییلاقی، واقع در سری یک طرح جنگلداری بابلکنار که در سال ۱۳۶۹ جنگلکاری شده است را انجام دادند که برای این منظور آماربرداری قطعات نمونه با ابعاد شبکه ۱۰۰ × ۱۰۰ متر و سطح نمونه ۴ آری در نظر گرفته شده و پارامترهای کیفی مهم شامل وضعیت تاج درختان و کیفیت تنه را مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد قطر درختان سرپا در توده دخالت شده ۴۱/۲۱ سانتیمتر و در توده شاهد ۸۵/۱۶ سانتیمتر، میانگین ارتفاع توده دخالت شده ۰۱/۱۹ متر و توده شاهد ۵۹/۱۸ متر بوده است. به لحاظ کیفی نیز توده دخالت شده وضعیت بهتری نسبت به توده شاهد داشته و اجرای دخالتهای پرورشی درست و در زمان مناسب را توصیه نمودند.
۲-۳ مطالعات خارج از کشور
بروویکز[۱] (۱۹۴۲) پراکنش گونه Pterocarya fraxinifolia (poire) spach را در خاورمیانه ترسیم کرده است.
کوتبای[۲] و همکاران (۱۹۹۹) مطالعه ای تحت عنوان بررسی جامعه شناسی گیاهی، مشخصات اکولوژیکی (بوم شناسی) و آناتومی(تشریح) لرگ (Pterocarya fraxinifolia (Poiret) Spach) انجام دادند. دراین مطالعه ساختار تشریحی چوب، ویژگیهای بوم شناسی و جامعه شناسی لرگ (Pterocarya fraxinifolia (Poiret) Spach) یکی از گونههای بومیو محلی باقیمانده ترکیه در جنگلهای آب گرفته هاکی عثمان (Tekkeekoy-samsun) بررسی شده است. همچنین ناحیه پراکنش این گونه در ترکیه تعیین شده است. نتیجه مطالعه آناتومیچوب لرگ مشخص شده و ویژگیهای آناتومیکی لرگ با گردو Juglans regial. که متعلق به همان خانواده گردو است مقایسه شد. نمونه برگ و خاک متعلق به لرگ گرفته شده و مشخص شده است که غلظت عناصر ماکرو بین محدوده نرمال است. اگرچه میتواند کمیبالاتر یا پایین تر از محدودههای نرمال باشند. همچنین ساختار جامعه شناسی اجتماع Pterocarya-Fraxinetum angustifoliae نیز مشخص شده است.
در سال ۲۰۰۰، اسکینر[۳] در فهرست درختان قابل توجه در دانکستر بارو به معرفی برخی از بزرگترین، قدیمیترین و کمیاب ترین نمونه ها پرداخته است. این درختان و گیاهان زینتی در پارک بالای کالج ملتون و باغات روبروی بالای سالن ملتون وجود دارند. درختان متمایزی مثل ’ regia ‘Laciniata Juglans و گونه نادر و کمیاب Pterocarya fraxinifolia یافت میشوند.
آوسار[۴] (۲۰۰۲) مطالعه ای تحت عنوان مقایسه برخی از ویژگیهای میوه دو نمونه قفقازی wingnut ازجوامع لرگ (Pterocarya fraxinifolia (Poiret) Spach) در منطقه قهرمان مرعش انجام دادند. در این مطالعه برخی از ویژگیهای میوه از دو جامعه wingnut قفقازی در منطقه قهرمان مرعش مقایسه شد. مشخص شد که این دو جامعه از نظر آماری در مورد ویژگیهای میوه تفاوت معنی دار دارند (۰.۰۵ = p) .
در سال ۲۰۰۳، بینکا[۵] و همکاران در بررسی Parrotia persica C.A.M (درخت جذاب فندق ایرانی، درخت آهن ایرانی) در(Mazovian (Holsteinian میان دو یخبندان از لهستان، وجود گونههای کمیاب و نادری را در بین دورانهای یخبندان Holsteinian تشخیص داده که از گونههای جنگلهای اروپا هستند و از آن جمله به spach. fraxinifolia (Lam.) Pterocarya اشاره میکنند. به حضور این جنس نیز در واحدهای چینه شناسی قدیمیتر اشاره شده است.
در سال ۲۰۰۶، نوواک و اورلوویسکی[۶] در بررسی اهمیت زیستگاههای حاشیه ای برای حفاظت از درختان قدیمیدر چشم اندازهای کشاورزی، ضمن این پژوهش به موجودی عمومیدرختان شاخص و نادر در چشم انداز کشاورزی در دشت وروسلاو از جمله گونه غیر بومیPterocarya fraxinifolia به تعداد ۴ نمونه در یک مکان اشاره میکند.
در سال ۲۰۰۶، کامیل و حاج محمدی[۷] در مطالعه ای به بررسی و تعیین Juglone ( 5 هیدروکسی ۱ و نافتوکووین ۴) در Pterocarya fraxinifolia توسط RP-HPLC پرداخته. غلظت Juglone با بهره گرفتن از روش علاوه بر استاندارد تعیین شد. غلظت Juglone بدست آمده برابر با ۱۵/۲ ، ۷۴/۲ ، ۷۷/۱ ، ۱۲/۱ و ۳۴/۰ گرم در صد گرم برگ خشک در ماههای مه، ژوئن، ژوئیه، اوت و سپتامبر سال ۲۰۰۱ بدست آمد. محتوای Juglone در پوسته ۴۴/۰ گرم در صد گرم پوسته خشک در ماه مه بود.
در سال ۲۰۰۸، ام سی جینیس[۸] و همکاران در مطالعه ای با عنوان شناسایی اکو پارک دریاچه زیستی و گزارش اثرات آزمایش و تجزیه تحلیل، به بیان ویژگیهای این اماکن پرداخته و فهرستی از درختان و درختچههای زینتی و نادر و کمیاب را ذکر نموده اند که ازآن جمله به حضور Caucasian wingnut یا همان Pterocarya fraxinifolia اشاره میکند و بیان میدارد که این درختان در منطقه لس آنجلس حضور داشته و یا کاشته شده اند.
تیلکی و سیسک[۹] (۲۰۰۸) مطالعه ای را تحت عنوان تاثیر چینه بندی روی جوانه زنی بذر گونه درختی لرگ Pterocarya fraxinifolia (poire) spach انجام دادند که در این مطالعه اثر چینه بندی روی جوانه زنی بذر لرگ بررسی شد. چینه سرمایی برای بذرها بدون میانگین رطوبتی در دمای پایین برای مدت صفر، ۳، ۵ و۷ هفته در یک دمای ثابت ۱۴ درجه سانتیگراد فراهم شد. یا چینه گرمایی برای مدت ۳ هفته در دمای ۲۰ درجه سانتیگراد به مدت ۸ ساعت و دمای ۴ درجه سانتیگراد برای مدت ۱۶ ساعت. بعد از هر دوره چینه بندی بذرها در یک اتاق جوانه زنی با رژیم دمایی ۳۰ درجه سانتیگراد برای مدت ۸ ساعت و دمای ۲۰ درجه سانتیگراد به مدت ۱۶ ساعت قرار داده شدند و درصد جوانه زنی تاری و جوانه زنی ریشه ها تعیین شد. هفتههای ۳ ، ۵ یا ۷ چینه بندی، بدون یک میانگین شکست خواب بذر و تولید بیش از ۹۰% جوانه زنی بودند. بعد از هفتههای ۵ یا ۷ در چینه سرمایی درصد جوانه زنی بیشتر بوده. درصد مطالعات روی خواب بذر نشان میدهد که هفته ۵ چینه سرمایی بدون یک میانگین، خیلی ضروری است تا درصد جوانه زنی بذر و ریشه را بیشتر کند.
در سال ۲۰۰۹، سادیقارا [۱۰] و همکارانش در مطالعه ای روی هیستوپاتولوژی و ارزیابی کولینرژیک fraxinifolia Pterocarya در جنین جوجه مطرح میکنند که هیچ گزارشی از مطالعات سم شناسی Pterocarya fraxinifolia وجود ندارد. برگ ها برای ماهیگیری استفاده میشده اند همچنین یک عامل بیهوش کننده هم هستند. بسیاری از داروهای بیهوشی که مورد استفاده قرار میگیرند بوسیله مهارکنندههای کولینرژیک متعادل میشوند. بنابراین، ارزیابی کولینرژیک Pterocarya fraxinifolia در جنین مرغ مورد بررسی قرار گرفت. نکروز گسترده در ستون فقرات مشاهده شد. بافتهای دیگر از جمله قلب، کلیه ها، استخوانهای اسکلتی و عضلات، نای و ریه، دستگاه گوارش و غدد درون ریز به طور کامل توسعه یافته بودند. این داده ها نشان میدهد که ستون فقرات یک ارگان هدف از ترکیب فعال این گیاه است.
در سال ۲۰۰۹، کیلینگ بک[۱۱] در خبرنامه دوستان باغ Thwaite طی مقاله ای به معرفی آنچه که به طور بالقوه یکی از خوشفرم ترین درختان در باغ Thwaite است میپردازد. این درخت همان Pterocarya fraxinifolia بوده که فاکتورهای بسیار خاص و متمایزی دارد. نام wingnut اشاره به زنجیره طولانی از دانههای فراوان مانند گردنبند سبز، از شاخه در تابستان و پاییز آویزان است دارد. ایشان در ادامه درختان دیگری ازهمین جنس را با نامهای P.stenoptera ، P. x rehderiana و P.rhoifolia معرفی میکند.
در سال ۲۰۱۰ در گزارشی که توسط شهرستان بلینگهام[۱۲] در خصوص لیست پارکها و اماکن تفریحی (درختان خیابان) در بلینگهام ارائه کرده اطلاعاتی درخصوص درختان این مناطق اعلام داشته و اشاره میکند که سهم درختان خیابان شهر بلینگهام در زیست پذیری این جامعه را به رسمیت میشناسد. درختان خیابان خدماتی چون زیبایی شناسی، تاریخی، بیولوژیک و مزایای عملکردی که به کیفیت زندگی در این شهر کمک میکند را ارائه میدهند. مزایای درختان خیابان عبارتند از تثبیت کننده خاک و کنترل فرسایش، کاهش رواناب آب طوفان، حذف دی اکسید کربن از هوا، نمایش تصویری (چشم انداز و زیبایی شناختی)، حفاظت عالی از آب و هوا، زیستگاه برای پرندگان، افزایش ارزش املاک و حفاظت از ارزشهای زیبایی در شهر. در لیست درختان خیابان به Pterocarya fraxinifolia با نام عمومیCaucasian wingnut اشاره کرده که در طبقه بندی درختان با ارتفاع کوچک تا متوسط( کمتر از ۲۵ تا ۴۰)، شکل: گسترده و پهن، با نیاز نوری آفتابی تا نور در سایه، نرخ رشد یک اینچ در سال، تراکم تاج پوشش متوسط، رنگ شاخ و برگ سبز تیره و با رنگ گل و رنگ پاییزی غیر قابل طبقه بندی جای گرفته است.
در سال ۲۰۱۰، ماتووایجوک[۱۳] در مطالعه ای روی تغییرات آنتروپوژنیک گلسنگهای زیستی در شهر Bialowieza (منطقه Podlasie، شرق لهستان)، ضمن بررسی روی ۷۳ نوع گلسنگ از ۱۰۹ نوع و تهیه لیست وضعیت آنها از نظر خطرات زیستی، به توده ها و پایههای شاخصی که قبلا بررسی شده اند ازجمله Pterocarya fraxinifolia اشاره میکند و آنرا جزء درختان برگریز مطرح کرده است.
در سال ۲۰۱۱، ورلووه[۱۴] در مطالعه ای به بررسی Fraxinus pennsylvanica, Pterocarya fraxinifolia و دیگرگونههای غیر بومیقابل توجه در رودخانه خارجی بلژیک و شمال غربی فرانسه پرداخته است. درختان ذکر شده در بالا و دیگر درختان غیر بومی، آوندی و ساحلی در بلژیک و شمال غرب فرانسه هستند. در سال ۲۰۰۸ لیستی از موجودی گیاهان عروقی غیر بومیدر زیستگاههای ساحلی بلژیک و شمال غرب فرانسه تهیه شده است. شمار از این گونه ها در منطقه جدید هستند. درختانی مثل Acer saccharinum، Cornus australis، Fraxinus pennsylvanica، Juglans nigra و درخت Pterocarya fraxinifolia که اخیرا بومیو سازگار در طول رودخانههای منطقه شده است.
در سال ۲۰۱۱ گربیک[۱۵] و همکاران در مطالعه ای تحت عنوان پیش واحد درمان شکستن خواب بذر Pterocarya stenoptera C.DC بعنوان شاخص تهاجم بالقوه، ضمن معرفی این درخت، درخت wingnut دارای برگهای ریز، ارتفاع ۱۲ تا ۲۰ متر است. درختی برگریز، سریع الرشد با شاخههای گسترده و پهن که جزء درختان بلند است. ۱۵ تا ۳۰ سانتی متر طول میوه بالدار در زیز شاخه ها به حالت آویزان در میآید که در پاییز به رنگ قهوه ای غیر قابل وصفی است. این گونه توسط نویسندگان داخلی در صربستان توصیف نشده است. ظرفیت جوانه زنی در میان درختان متفاوت بوده. بذور از صوفیه تهیه و به مدت ۱ تا ۲ ماه مورد برسی قرار داده شدند تا مورد طبقه بندی قرار گیرند. نتایج در طول این دوره هیچ فاکتور تهاجمیبالقوه در مولد را نشان نداد.
در سال ۲۰۱۲، آخالکاتسی و کیمریدزه[۱۶] در مطالعه ای روی پیاده سازی سیستم طبقه بندی زیستگاههای جنگلی مطابق با استاندارد ‘Natura2000 در قانون گرجستان (جنبههای حقوقی توسعه پایدار جنگل اروپا)، ضمن تلاش برای طبقه بندی سطح جنگلهای گرجستان به انواع زیستگاه، به نوعی از جنگلهای منطقه که بسیار غنی و شامل گونههای باقی مانده از دوره سوم زمین شناسی از جمله Pterocarya fraxinifolia و غیره اشاره میکند.
در سال ۲۰۱۳، باکستر و نولس[۱۷] در گزارش باغ گیاه شناسی دانشگاه لیور پول (ness )، وجود یک مجموعه فوق العاده از درختان و درختچه ها از چهار گوشه جهان، که بسیاری از آنها در اصل از طبیعت جمع آوری شده اند را شرح میدهند. باغ شامل تعداد زیادی از درختان غیر بومیاست و به تلاش جهانی برای حفظ گونههای درختی نادر کمک کرده است. Wingnut چینی را میتوان از fraxinifolia Caucasian Wingnut P. کاملا متمایز دانست بدلیل برگهای بالدار و بالهای دراز و باریک و نوک تیز در جلوی بذور آن. بذر این دو درخت از باغ گیاهی در کوههای شمال شرق چین پکن جمع آوری و رشد داده شدند. این دو گونه بسیار نادر و کمیاب اند که در باغ کاشت شده اند و واریتههای پیشین آنها برای کاشت ناشناخته اند.
در سال ۲۰۱۳، لیروی[۱۸] و همکارانش در بررسی تاریخچه پوشش گیاهی و سطح تغییرات دریا در جنوب شرقی گوشه دریای خزر: مربوط به آب و هوا جنوب غربی آسیا، عنوان میکنند که احتمالا درختان اصلی منطقه refugia توسط درختانی غیر بومی(خارج از منطقه) مثل Quercus, Carpinus betulus, Parrotia persica, Fagus orientalis و Pterocarya fraxinifolia جانشین شده اند. بنابراین این مسئله یک پیوستگی و نزدیکی با جنوب اروپا واقع در بین دو دوره یخبندان در دوره چهارم زمین شناسی (پلیستوسن) را نشان میدهد. که نشان دهنده شباهت آب و هوایی این مناطق است. Pterocarya بعد از ۴۹۵ سال بعد از میلاد روند کاهشی را نشان داده. این مطالعه روی پراکنش شرقی ترین درختان منطقه میتواند مشخص کند که چرا شمال البرز و قفقاز زودتر تحت تاثیر این روند کاهشی قرار گرفته اند. علاوه بر این فعالیتهای انسانی در دوران امپراطوری ساسانی و پس از آن خشک شدن آب و هوا به تضعیف گسترش این درخت کمک کرده است.
در سال ۲۰۱۳، هوسی نووا[۱۹] و همکاران در مطالعه ای با عنوان مقایسه استراتژیهای دوده گونههای گیاهی در جنگل حاجی عثمان و دریاچه ماهی بافرا در منطقه مرکزی دریای سیاه ترکیه، ضمن مقایسه استراتژیهای دوده در ۹۱ گونه گیاه، بسیاری از گونههای درختی و درختچه ای در جنگل حاجی عثمان و جنگل حفاظت شده را معرفی میکنند. در قسمت شرقی منطقه مورد مطالعه یک باتلاق جنگلی دست نخورده به نام جنگل حاجی عثمان وجود دارد که این جنگل را که در حدود ۸۶ هکتار است پوشش میدهد و به عنوان یک اکوسیستم آبرفتی در سطح جهانی منحصر به فرد و در معرض خطر طبقه بندی شده. ازجمله درختان این جنگل درخت fraxinifolia (Poiret) Spach Pterocarya میباشد.
فصل سوم
مواد و روش ها
۳- مواد و روش
۳-۱ مواد
۳-۱-۱ موقعیت جغرافیایی منطقه مورد مطالعه