۳-۳-وضعیت جمعیت شناختی نمونه پژوهش ۵۳
۳-۴-ابزار پژوهش ۵۴
۳-۵-شیوه اجرای پژوهش ۵۸
۳-۶-روش تجزیه و تحلیل آماری ۵۸
۳-۷-ملاحظات اخلاقی ۵۹
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱-یافته های توصیفی ۶۱
۴-۲-یافته های استنباطی ۶۱
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
۵-۱-خلاصه پژوهش ۶۸
۵-۲-تحلیل یافته های پژوهش ۶۹
۵-۳-محدودیتهای پژوهش ۷۴
۵-۴-پیشنهادهای کاربردی ۷۴
۵-۵-پیشنهادهای پژوهشی ۵۹
منابع و مآخذ
منابع فارسی ۷۷
منابع انگلیسی ۸۰
پیوستها
پیوست الف) پرسشنامه احساس پیوستگی ۹۱
پیوست ب) پرسشنامه نارسایی هیجانی ۹۷
پیوست ج) پرسشنامه شادکامی آکسفورد ۹۹
چکیده انگلیسی ۱۰۱
فهرست جدولها
عنوان صفحه
جدول (۳-۱) توزیع حجم نمونه بر حسب جنسیت …………۵۳
جدول (۴-۱) شاخصهای آماری احساس پیوستگی، نارسایی هیجانی و شادکامی…………………….. …………۶۱
جدول (۴-۲) آزمون کولموگرف اسمیرنف …………۶۲
جدول (۴-۳) ماتریس همبستگی بین ابعاد احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی با شادکامی …………۶۳
جدول (۴-۴) نتایج رگرسیون ابعاد احساس پیوستگی با شادکامی …………۶۴
جدول (۴-۵) نتایج رگرسیون ابعاد نارسایی هیجانی با شادکامی …………۶۵
جدول (۴-۶) نتایج رگرسیون پیش بینی شادکامی از روی احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی…………۶۶
رابطه بین احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی با شادکامی
به وسیله: علی حسین بداغی بهلولی
چکیده:
هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین رابطه بین احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی با شادکامی بود. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع علمی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دبیرستانی روزانه عادی دختر و پسر منطقه درودزن به تعداد ۱۰۸۰ نفر در سال تحصیلی ۱۳۹۳- ۱۳۹۲بود که تعداد ۲۸۳ نفر با بهره گرفتن از جدول مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های شادکامی آکسفورد؛ احساس پیوستگی آنتونوسکی و پرسشنامه نارسایی هیجانی تورنتو استفاده شده است که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفت. در سطح آمار استنباطی از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین ابعاد احساس پیوستگی با شادکامی رابطه مثبت و معنادار و از بین ابعاد نارسایی هیجانی بین بعدهای ناتوانی در شناسایی هیجانات و ناتوانی در بیان احساسات با شادکامی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که احساس پیوستگی، شادکامی را به صورت مثبت و نارسایی هیجانی شادکامی را به صورت منفی پیش بینی میکند و از بین ابعاد احساس پیوستگی، بعدهای قابل درک بودن و کنترلپذیری به صورت مثبت قویترین پیشبینی کننده شادکامی و از بین ابعاد نارسایی هیجانی ناتوانی در شناسایی هیجانات به صورت منفی قوی ترین پیشبینی کننده شادکامی میباشد. همچنین نتایج پؤوهش نشان داد که احساس پیوستگی پیش بینی کننده قویتری نسبت به نارسایی هیجانی برای شادکامی است و بطور کلی احساس پیوستگی بالا باعث شادی افراد میشود.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
کلیدواژه: احساس پیوستگی، نارسایی هیجانی، شادکامی
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱ مقدمه
شادکامی[۱]، خوشحالی، خرسندی و خشنودی کلماتی هستند که از نقطه نظر ادبی، تقریباً دارای بار معنایی مشترکی می باشند، اما از دیدگاه روان شناختی هر کدام پیام متفاوتی را ارائه می دهند.
شادکامی از مهمترین نیازهای روانی بشر است که تاثیر عمده ای بر شکل گیری شخصیت و سلامت روان دارد. بالندگی، سرزندگی و نشاط روانی انسان به دلیل تأثیرقابل ملاحظه ای که بر تمامی جنبه های شخصیتی انسان وچگونگی بروز و ظهور رفتارهای مختلف او دارد، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. از هنگامی که مارتین سلیگمن[۲] (۲۰۰۲) رویکرد “روان شناسی مثبت نگر[۳] ” را به جامعه روان شناسی معرفی نمود، حدود دوازده سال می گذرد و در این مدت کوتاه شاهد به وجود آمدن یک مکتب جدید با نظریه ها، پدیده ها و مفاهیم مختلف بوده ایم. اگرچه این مفاهیم و اصطلاحات امروزی از ابتدای پیدایش دانش بشری، توسط فیلسوفان و دانشمندان یونانی، هندی و ایرانی مورد بحث و چالش بسیار قرار گرفته اند، اما سلیگمن و همکارانش با بهره گرفتن از روش علمی و طبقه بندی مفاهیم توانستند مجموعه کاملی از این کلمات را در یک مکتب جدید فکری با عنوان رویکرد مثبت نگر معرفی نمایند.
در سال ۲۰۰۲ میلادی، مارتین سلیگمن (۲۰۰۲) با بیان نظریه شادکامی که به مفهوم «اودایمونیا[۴]» ارسطو شباهت بسیاری دارد، گام بزرگی را در جهت تعریف شادکامی برداشت. . ارسطو شادکامی را در خوب بودن، نیکی کردن و زندگی در سایه آن می دانست و سلیگمن به پیروی از این جمله، شادکامی حقیقی را رسیدن به فراخنای شناسایی و رشد توانایی (کنجکاوی، نیروی حیاتی و قدردانی) در بازی، کار و عشق بیان کرده است (سلیگمن، ۲۰۰۲).
در طی سال های اخیر، بررسی تجربه شادکامی نیزتوسط روان شناسان و جامعه شناسان افزایش یافته است و روان شناسان علاقمند به حیطه روان شناسی مثبت نگر،توجه خود را بر منافع بالقوه احساس های مثبت، نظیراحساس شادکامی معطوف کرده اند؛ چرا که می توان به آن، به عنوان یکی از مؤلفه های سلامت روان نگاه کرد.
درهر جامعه ای ،قسمتی از برنامه ریزی برای داشتن آینده ای مطلوب و کارآ در آموزش و پرورش آن جامعه صورت می پذیرد .جایی که جوانه های امید و نشاط هر جامعه ای در آن رشد می نماید و بدون تردید اگر دانش آموزان که سرشار از نیرو و ظرفیت های بکر هستند از سلامت روان و نشاط و طراوت فکری و جسمی برخوردار باشند ،نقش تعیین کننده ای درتعیین سرنوشت آینده ی جامعه خود دارند.
برنامهریزان و دست اندرکاران و مسئولین جامعه با حمایت هایی که از نسل در حال رشد خواهند داشت می توانند موجب افزایش سلامت روان افراد شده و استعداد های درونی آنان را شکوفا کنند.لذا پژوهش حاضر به دنبال آن است تا رابطه احساس پیوستگی ونارسایی هیجانی با شادکامی را مورد بررسی قرار دهد.
۱-۲ بیان مسئله
یکی از نعمات الهی که خداوند به انسان عنایت فرموده ، نعمت سلامتی است که یکی از ابعاد آن بعد روانی است. از نیازهای روانی انسان ،که اهمیت زیادی دارد ،شادی و نشاط در زندگی است .شادی به زندگی معنا می بخشد و موجب نشاط روحی و سلامتی و افزایش توانایی می شود. انسان شاد می تواند قله های موفقیت را طی نماید و در اجتماع نقش سازنده ای داشته باشد.
شادی و نشاط ،از جمله حالتهای فراگیر شخصیت انسان است که برنگرش ها، باورها، احساسات و رفتار او تاثیر شگرفی می گذارد و می تواند همه جنبه های شخصیت او را در حال و آینده، دستخوش تغییر و تحول کند (گلدبرک [۵]،۲۰۰۰،به نقل از اکسیان،۱۳۸۳).
شادکامی[۶] به عنوان یکی از مهمترین نیازهای بشر همیشه ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. شادکامی، حالت خوشحالی و سرور (هیجانات مثبت)، راضی بودن از زندگی و فقدان افسردگی واضطراب (هیجانات منفی) است (آرگایل[۷] ،۲۰۰۱). رجاس[۸] (۲۰۰۷) شادکامی را به عنوان مجموعه ای از عواطف و نوعی ارزیابی شناختی از زندگی تعریف می کند. وی آن را درجه ای از کیفیت زندگی افراد میداند که به طورکلی مثبت ارزیابی می شود. افراد شاد، خود را به عنوان دارندگان ویژگی های مثبت می بینند که به وقایع زندگیشان کنترل دارند.