- قلمرو مکانی: در این تحقیق، دانشکده های دانشگاه مازندران از لحاظ اثربخشی مدیریت دانش و از دید خبرگان این دانشگاه مورد بررسی قرارگرفته شده اند.
- قلمرو زمانی: داده های این تحقیق در نیمه اول سال ۱۳۹۱ جمعآوری شده است.
۱-۸- تعریف واژه ها و اصطلاحات پژوهش
۱-۸-۱- تعاریف مفهومی
-مدیریت دانش: مدیریت دانش فرایند خلق دانش، کسب دانش، ذخیره دانش، به اشتراکگذاری دانش، به کارگیری دانش و ارزیابی دانش مناسب در زمان مناسب توسط فرد مناسب در سازمان است که از طریق ایجاد پیوند میان منابع انسانی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و ایجاد ساختاری مناسب برای دستیابی به اهداف سازمانی صورت پذیرد (افرازه،۱۳۸۶).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
- شاخص عملکرد مدیریت دانش: لی و همکاران[۸] در سال (۲۰۰۵) برای ارزیابی عملکرد یک سازمان در اجرای مدیریت دانش، معیاری با عنوان شاخص عملکرد مدیریت دانش ارائه کردند. با اندازه گیری اثربخشی چرخه دانش، این شاخص اندازه گیری می شود. چرخه دانش، از جمع جبری اثربخشی فرایندهای تشکیلدهنده سیستم مدیریت دانش تشکیل شده است که از پنج مؤلفه تشکیل یافته و تأثیر هر یک از مراحل پنجگانه فرایند چرخه دانش[۹] شامل خلق دانش، جمعآوری دانش، تسهیم دانش، به کارگیری دانش و درونیسازی دانش را در محاسبه شاخص مورد نظر قرار میدهد.
-فرایند چرخه دانش: چرخه دانش شامل فرایندهایی است که به بکارگرفته می شود تا دانش ایجاد، منتقل و به بکارگرفته شود و خود منتج به دانش جدید شود. در واقع در چرخه دانش، داده به اطلاعات تبدیل می شود، اطلاعات دستچین و تقویت شده و تبدیل به دانش می شود. این دانش سپس به کار گرفته می شود و نتایج آن مستند میگردد و داده، اطلاعات و دانش جدیدی را ایجاد مینماید. در فرایند درونیسازی چرخه دانش، حافظه سازمانی کاربرد دارد که منظور از آن توانایی سازمان برای حفظ و نگهداری دانش است رادینگ[۱۰]،۱۳۸۳؛ به نقل از لطیفی و موسوی،۱۳۸۷.
-فرایند خلق دانش: دانش هنگامی که افراد، روشهای نوین انجام کارها را دریافته یا مهارت جدیدی کسب مینمایند، خلق می شود. گاهی اوقات دانش خارجی وارد سازمان می شود. (حسن بیگی، ۱۳۸۹).
-فرایند ذخیره دانش: دانش مفید و مناسب باید به شکلی منطقی در یک مخزن دانش، به گونه ای ذخیره شود که دیگران نیز در سازمان بتوانند به آن دسترسی داشته باشند (حسن بیگی، ۱۳۸۹).
-فرایند تسهیم دانش: انتشار، تبادل و به اشتراکگذاری دانشهای خلق شده و کسب شده در سازمان از طریق جلسات بحث گروهی، سوال و جواب با نخبگان و یا حتی ارسال یک ایمیل به اعضای سازمان تعریف می شود (گولد و همکاران[۱۱]،۲۰۰۱).
-فرایند به کارگیری دانش: این فرایند یعنی استفاده واقعی از دانش که شامل مکانیسمهای دستیابی سازمان به دانش مورد نیاز میباشد و به منظور افزایش اثربخشی و بهرهوری در سازمان صورت میگیرد (داونپورت[۱۲]،۱۹۹۸).
-فرایند درونیسازی دانش: درونیسازی دانش در واقع تبدیل دانش تصریحی به دانش ضمنی سازمان است (نوناکا[۱۳]،۱۹۹۴).
-اثربخشــــی مدیریت دانش: منظور از اثربخشی مدیریت دانش، برآورده کردن اهداف مدیریت دانش و رضایتمندی از آن است (صمیمی و آقایی،۱۳۸۴).
-کارت امتیازی متوازن: کارت امتیازی متوازن یک چهارچوب ارزیابی عملکرد است که با مجموعه ای از مقیاسهای مالی و غیر مالی، یک نگاه کامل به عملکرد شرکت می اندازد (کاپلان ونورتون[۱۴]،۱۹۹۶). کارت امتیازی متوازن به مدیران اجازه میدهد تا به تجارت از چهار بعد مهم نگاه کنند:
-بعد مالی: این بعد، نوعاً حاوی مقیاسهای سنتی عملکرد مالی است که معمولاً به سودآوری مربوط می شود. معیارهای ارزیابی معمولاً سود، جریان نقدینگی، بازگشت سرمایه صرف شده و ارزش اقتصادی میباشند.
-بعد مشتری: مشتریان منبع سودآوری کسب و کارند؛ بنابراین ارضای نیازهای مشتری هدفی است که شرکتها دنبال می کنند. در این بعد، مدیریت مشتریان هدف مورد انتظار و اجزای بازار هدف را برای واحدهای عملیاتی.
تعیین می کند و به عملکرد واحدهای عملیاتی در این اجزای بازار هدف نظارت می کند. نمونههایی از این مقیاسهای اصلی و ذاتی شامل: رضایت مشتری، حفظ مشتری، کسب مشتری جدید، موقعیت بازار و سهم هدف است.
-بعد فرایندهای داخلی: هدف از این بعد این است که با برتری یافتن در برخی فرایندهای کسب و کار که عظیمترین اثر را دارند، رضایت مشتریان و ذینفعان جلب گردد. در تعیین اهداف و مقیاسها، اولین مرحله میبایست تحلیل زنجیره ارزش باشد. یک فرایند عملیاتی قدیمی، میبایست برای درک اهداف بعد مالی و مشتری تعدیل شود. بنابراین باید یک زنجیره ارزش فرایند کسب و کار که قادر به برآوردن نیازهای فعلی و آتی است، ایجاد شود. یک زنجیره ارزش داخلی شرکت شامل سه فرایند، نوآوری، عملیات و خدمات پس از فروش میباشد.
-بعد نوآوری و یادگیری: هدف اولیه این بعد فراهم کردن زیر بنایی جهت دستیابی به اهداف سه بعد دیگر و ایجاد رشد بلند مدت و بهبود از طریق افراد، سیستمها و رویههای سازمانی است. از آنجایی که کارکنان برای شرکتها یک سرمایه غیر محسوس هستند، در رشد کسب و کار سهیم میباشند، این بعد به مقیاس عملکرد کارکنان مثل رضایت کارکنان، تداوم آموزش و مهارت ها تاکید می کند (کاپلان ونورتون،۱۹۹۶).
-فرایند تحلیل شبکهای[۱۵](ANP): فرایند تحلیل شبکه ای یکی از تکنیکهای تصمیم گیری چند معیاره است که توسط ساعتی به منظور ارائه راه حل برای آن دسته از مسایل تصمیم گیری چند معیاره که روابط و همبستگی متقابل در میان سطوح تصمیم گیری (هدف،معیارهای تصمیم گیری و زیر معیارهای آن، آلترناتیوها) وجود دارد، ارائه شده است. فرایند تجزیه و تحلیل شبکه ای بسط تکنیک تحلیل سلسله مراتبی[۱۶] (AHP) است (ساعتی[۱۷]،۲۰۰۴).
۱-۸-۲- تعاریف عملیاتی
با توجه به مدل بکارگرفته شده در این پژوهش و اجزای آن، تعاریف عملیاتی اجزای مدل به شرح زیر است:
-کارت امتیازی متوازن: در این پژوهش از این ابزار برای سنجش اثربخشی مدیریت دانش استفاده و چهار بعد آن به عنوان شاخص های اثربخشی مدیریت دانش در نظر گرفته شده است.
-بعد مالی: در این مطالعه این بعد مربوط به بودجه و امکانات می شود.
-بعد مشتری: این بعد برای سنجش تأمین انتظارات مشتریان از شاخص هایی در مورد دانشجو و شهرت و اعتبار استفاده می کند.
-بعد نوآوری و یادگیری: در این مطالعه منظور از این بعد، توانمندسازی کارکنان، اساتید، وضعیت تکنولوژی اطلاعات، وضعیت برنامه ریزی استراتژیک و نوآوری است.
-بعد فرآیندهای داخلی: ظرفیت و خدمات، کارکنان، استانداردسازی، ارزیابی عملکرد و تکنولوژی از شاخص های این بعد هستند.
- فرآیندهای چرخه دانش: در این پژوهش، از این فرآیندها به عنوان ابعادی برای شاخص های اثربخشی مدیریت دانش استفاده شده است که شامل فرایندهای زیر است:
-فرایند خلق دانش: این فرایند توسط دو معیار شناخت یا درک وظیفه و اطلاعات شناخته می شود.
-فرایند ذخیره دانش: در این مطالعه منظور از فرایند ذخیره، به کارگیری بانکهای اطلاعاتی، مدیریت سیستماتیک دانش مرتبط با وظایف سازمانی و ظرفیت فردی برای ذخیرهسازی دانش است.
-فرایند تسهیم دانش: تسهیم دانش کلیدی و زیر ساخت های تسهیم دانش، محتوای این فرایند هستند.
-فرایند به کارگیری دانش: منظور از این فرایند، میزان استفاده از دانش سازمان و فرهنگ سازمانی مطلوب برای استفاده از دانش است.
-فرایند درونیسازی دانش: این فرایند با ظرفیت موجود برای بومیسازی دانش مربوط به وظایف سازمانی، فرصت آموزشی و درجه یادگیری سازمانی شناسایی می شود.
۱-۹- ساختار کلی پایان نامه:
فصل دوم:
مروری بر ادبیات مدیریت دانش و سنجش آن، اجزای مدل تحقیق و مطالعات پیشین
فصل سوم:
روششناسی پژوهش و تشریح مدل تحقیق در قالب
فرایند تحلیل شبکهای
فصل اول:
کلیات پژوهش
فصل چهارم:
تجزیه و تحلیل دادهها به کمک نرم افزار های مربوطه
فصل پنجم:
نتیجه گیری و پیشنهادات
شکل۱-۱-ساختار کلی پایان نامه
فصل دوم:
ادبیات پژوهش
۲-۱-مقدمه:
امروزه اغلب سازمانها در پی اجرای برنامه های مدیریت دانش میباشند. برای مثال ۸۰ درصد شرکتهای فورچون دارای ۵۰۰ کادر مدیریت دانش هستند؛ شرکت فورد بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۰ به خاطر اجرای اثربخش، برنامه مدیریت دانش توانست حدود یک میلیارد دلار صرفه جویی کند (بونتیس[۱۸]،۲۰۰۲). با این توضیح، تبیین اهمیت مدیریت دانش و تأثیر آن در عملکرد سازمان تا حد زیادی منوط به قدرت توجیه و تبیین نقش آن در افزایش قدرت رقابتی سازمان و کسب سهم بیشتری از بازار میباشد. یکی از منطقیترین رویکردها در این زمینه، اندازه گیری تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد سازمانها از طریق اندازه گیری مدیریت دانش در سیستم اندازه گیری عملکرد کلی سازمان است که می تواند در سطح سازمان ویا در سطح فرایندهای فردی و پروژهای انجام گیرد (احمد و همکاران[۱۹]،۱۹۹۹). این گفته لرد کلوین[۲۰] در اینجا می تواند صادق باشد و اهمیت تدوین شاخص ها و سنجههای اندازه گیری مدیریت دانش و سرمایه فکری را نشان دهد: