۳- دولت ها و سازمان های بینالمللی حامی تکفیریان ، مسئولیت بینالمللی دارند.
مبحث پنجم: روش تحقیق
روش تحقیق در این رساله با توجه به قرار گرفتن در حوزه علوم انسانی، روش آن به صورت نظری و با دیدی کاربردی خواهد بود در واقع این رساله از دو روش اصلی کمک گرفته است:
الف- روش کتابخانه ای
ب- روش کاربردی
در روش کتابخانه ای، کتب و منابعی که با موضوع مرتبط است مورد استفاده قرار خواهد گرفت و ضمن بهره بردن از کارهای مفید و خوبی که در زمینه موضوع تحقیق (حتی به صورت غیر مستقیم) به رشته نگارش درآمده، تلاش شده است تا از نظرات اساتید حقوق بین الملل و مدیران دستگاه دیپلماسی کشور و همچنین نشریات، مقالات، سخنرانی ها، همایش های مرتبط و تار نماهای مختلف در زمینه موضوع تحقیق نیز استفاده شود.
بدیهی است موضوع تحقیق با تأکید بر اسناد بینالمللی و نقش سازمان های و دولت های حامی این جریان در عرصه بین الملل با دیدی تحلیلی و موشکافانه بوده و بدون هیچ گونه سابقه یا موضع گیری قبلی است و صرفاً با هدف کاربردی جهت شناخت دقیق و علمی جامعه علمی و سیاسی کشور از این جریان و استفاده از ظرفیت های بینالمللی در جلوگیری از رشد این جریان میباشد.
مبحث ششم: اهداف تحقیق
سابقاً کارهای بسیارخوب و ارزنده ای توسط برخی از حقوق دانان در زمینه تکفیر به صورت پراکنده انجام پذیرفته است. پژوهش حاضر ضمن در برداشتن محاسن دستاوردهای تحقیات انجام شده با دیدی نو به بررسی و انطباق اقدامات تکفیریان در منظر اسناد بینالمللی پرداخته است. نگارنده بر این اعتقاد است که اگرچه جهاد به عنوان یکی از شعائر اسلامی می بایست مورد تأکید علمای اسلامی باشد ولیکن در صورت عدم بررسی و تحقیق دقیق در انتقال واژه هایی همچون تکفیر، جهاد، کافر و ایمان و … میتواند سبب استفاده سوء دشمنان اسلام گردد.
مهمترین اهداف به شرح ذیل ارائه میگردد:
۱- بهره بردن جامعه علمی کشور بلاخص، محققین، دانشجویان و اساتید حقوق
۲- استفاده از نتایج حاصل از تحقیق در قوه مقننه در تصویب قوانین در راستای رفع خلاء های قانونی یا لغو برخی مقررات
۳- بهره بردن قوه قضاییه به منظور تهیه لوایح قضایی در چهارچوب پیشگیری از شکل گیری این جریان در کشور
۴- استفاده از دستاوردهای تحقیق در قوه مجریه بلاخص وزارت امور خارجه و شورای امنیت ملی در جهت گیری های سیاسی
بخش دوم: مفاهیم و پیشینه شکل گیری گروههای تکفیری
نظر به این که لازمه و مقدمه طرح مطالب علمی در حوزه علوم انسانی، شناخت مفاهیم و واژه های مورد تحقیق است و بدون شناخت مفاهیم و همچنین پیشینه و خواستگاه تحقیق، اعتقاد به دست یافتن به یافته علمی محل تأمل و تردید است لذا در این بخش، دو مبحث اساسی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در مبحث اول به بررسی مفاهیم لغوی، اصطلاحی و پیشینه تاریخی تکفیر می پردازیم و پس از شناخت مفاهیم و پیشینه تاریخی تکفیر، در مبحث دوم به جایگاه تکفیر در اسلام در منظر آیات قرآنی، فقه عامه و شیعه پرداخته خواهد شد.
مبحث اول: تعریف و پیشینه تاریخی تکفیر
گفتار اول: تعریف لغوی و اصطلاحی تکفیر
الف- تکفیر در لغت:
کفر در لغت بهمعنى پنهان کردن و پوشاندن است. به شب تاریک، کافر گفته مىشود؛ زیرا با تاریکى خود همه چیز را مىپوشاند. کشاورز نیز کافر است؛ زیرا بذر و دانه را در دل خاک پنهان مىکند:[۱] کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعجَبَ الکفّار نَباتُهُ؛[۲]
همچنین کفر در لغت به معنای پوشیدن و پوشاندن است، ولی در عربی و فارسی به معانی گوناگونی به کار رفته است.[۳][۴] [۵] از جمله پاک کردن گناهان و از بین رفتن عذاب پرداختن کفّاره سوگند و مانند آن است. تکفیر در اصطلاح ، نقطه مقابل ایمان است و ناگزیر جهت شناخت معنای اصطلاحی تکفیر می بایست بدواً با معنای لغوی و اصطلاحی ایمان آشنا شویم.
ب- تکفیر در اصطلاح:
«ایمان»، مصدر باب افعال است: «آمن، یؤمن، ایماناً».[۶] «آمَن» در اصل «أأمن» بوده که همزهىدوم، بهدلیل تخفیف حذفشدهاست.[۷] همچنین بیان شده است ریشهى ایمان از «أمن»، و ضدخوف است.[۸] بهگفتهى راغب اصفهانى، ریشهى أمن از اطمینان نفس و از میانرفتن خوف است.[۹] همچنین معناى دیگر امن را «تصدیقکردن» دانستهاند.[۱۰] ابنمنظور این لغت را درچند معنى بهکار برده است: امانت (متضادخیانت)؛ ایمان (متضادکفر)؛ تصدیق (متضادتکذیب).[۱۱] همچنین یکى از نامهاى الهى «مؤمن» است که بهگفتهى ابناثیر، مؤمن اگر از ریشهى «ایمان» بهمعنى تصدیق باشد، یعنى کسى که بندگانش وعدههاى او را تصدیق مىکنند؛[۱۲]
در معنى اصطلاحى ایمان، سه جزء متصور است:
۱٫ تصدیق به زبان (اقرار)
۲٫ تصدیق به قلب
۳٫ تصدیق به اعمال
بهعبارتدیگر، معنى اصطلاحى ایمان، ممکن است یکى از این سه اصل و یا ترکیبى از آنها باشد. همین وجوه، زمینه را براى تولید دیدگاههاى مختلف پیرامون معنى اصطلاحى ایمان فراهم آورده است. اگر بهمنظور ترسیم اندیشهى اسلامى در مورد معنى اصطلاحى ایمان، نموداری رسم کنیم، در دو طرف منتهىالیه این بردار دو عقیدهى انحرافى خوارج و مرجئه قرار دارند و دیگر مذاهب اسلامى در میانهى آن قرار مىگیرند.[۱۳]
«کفر» در اصطلاح علم فقه و علم کلام، تفاوتهایى دارد. کفر در علم فقه معمولاً در برابر «اسلام» قرار مىگیرد. در علم فقه، حد نصاب مسلمان بودن و خروج از مرز کفر، جارى شدن شهادتین بر زبان است و کسى که شهادتین را نگوید، کافر مىشود.[۱۴] و [۱۵] کفر مىتواند در سطوح مختلف ظاهر شود:[۱۶]
- کفر اعتقادى:
کفر اعتقادى، هر عقیدهاى است که به انکار یکى از متعلقات ایمان بیانجامد یا با عقاید مسلم اسلامى در تضاد باشد؛ مانند انکار خالق، انکار رسالت پیامبر گرامى اسلام (ص)، و یا انکار یکى از احکام مسلم دین.
- کفر در گفتار:
کفر گفتارى، هر گونه گفتارى است که نشانگر تضاد با عقاید اسلامى است؛ مانند دشنام به خدا و پیامبر گرامى اسلام (ص) و انکار زبانى مسلمات دین. البته هنگامى چنین سخنانى به کفر گفتارى مىانجامند که سخن، از روى خوف یا تقیه نباشد؛ اما اگر چنین بود، نمىتوان فرد را کافر شمرد:
مَنْ کَفَرَ بِاللّهِ مِنْ بَعْدِ إِیمَانِهِ إِلّا مَنْ أُکْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنّ بِالْإِیمَانِ؛[۱۷]
هرکس پس از ایمان آوردن خود به خدا کفر ورزد [عذابى سخت خواهد داشت]؛ مگر آن کس که مجبور شده باشد، و [لى] قلبش به ایمان اطمینان دارد».
- کفر در رفتار:
کفر رفتارى، هر عملى است که نشانهى فساد عقیده باشد؛ مانند سجده بر بت بهنیت پرستش، و انداختن قرآن در جاى نجس. ناگفته پیدا است که چنین رفتارى هنگامى کفر شمرده مىشود که از روى اختیار باشد، نه از روى اجبار یا نقص در عقل. البته ممکن است کفر در سطوح مختلف، در یک فرد جمع شود؛ به این معنى که فرد در اعتقاد، گفتار و کردار، گرفتار کفر شود.[۱۸]
کافران نیز با توجه به رویکردى که به کفر دارند، به گروههاى زیر تقسیم مىشوند:
- کافر گمراه (ضال):
کافر گمراه کافرى است که متعلقات ایمان را انکار مىکند؛ اما ریشهى این انکار، عدم شناخت خداوند و معارف دینى است و همین امر سبب شده است که گرفتار کفر شود. قرآن این گروه را «گمراهان» معرفى مىکند: اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ. صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ؛[۱۹]