کیفیت زندگی انسان یک مسیله اخلاقی پیچیده میباشد و تعریف واضح و روشن برای آن امری دشوار است. کیفیت زندگی معیار و اندازه گیری بهترین انرژی یا نیرو در فرد است که این نیرو برای سازگاری موفقیت آمیز با چالشهای موجود در دنیای واقعی میباشد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
کلمه کیفیت از لغت لاتین به معنی«چیزی و چه» استخراج شده است ومعنای تحت اللفظی کیفیت زندگی((چگونه زندگی کردن))است و در برگیرنده تفاوتهای منحصر به فرد برای هر فرد بوده و با دیگران متفاوت است.کیفیت زندگی تجسم تجارب زندگی از لحظه لحظه آن است.کیفیت زندگی یک فرایند منطقی و مفهوم استوار بر پایه فرهنگ و به عبارتی خلاصه از ارزشها، عقاید، سمبلها و تجارب شکل گرفته آن فرهنگ است و راهی برای شناخت و فهم.(پورکاخکی،۱۳۸۴،ص: ۳۴)
سازمان جهانی بهداشت(۱۹۹۳) کیفیت زندگی را پندارهای فرد از وضعیت زندگی خود با توجه به محتوای فرهنگی و ارزش سیستمی که در آن زندگی میکند، در رابطه با اهداف، استانداردها و اواویتهای مورد نظر و نگرانیهای آنها میداند.(نادری،۱۳۹۱،ص: ۱۵)
در فرهنگ و سنت چین نیز مفهوم کیفیت زندگی در هنر، ادبیات، فلسفه و طب سنتی ریشه دارد و به اعتقاد آنها برای زندگی دو دوره اساسی یین و یانگ وجود دارد که میتواند زندگی پرباری را بسازد و طیف وسیعی را از خوبی تا بدی در بر گیرد. بر مبنای این افکار سنتی اگر یین و یانگ در حال تعادل باشند، کیفیت زندگی برقرار میگردد.( نادری،۱۳۹۱،ص: ۱۵)
پیون کیفیت زندگی را محیطی که مردم در آن زندگی میکنند مثل آلودگی و کیفیت مسکن میداند و همچنین به برخی از صفات ویژگیهای خود مردم مثل سلامت و میزان تحصیلات اشاره میکند.(رضوانی و همکاران،۱۳۸۷،ص: ۳۷)
فرانس(۱۹۹۶) با بررسی مقالات و مطالعات انجام شده در ارتباط با کیفیت زندگی به لحاظ مفهومی کاربرد این اصطلاح را در شش حوزه دسته بندی کردند که در ذیل به عناصر موثر مربوط به هر کدام آورده شده است(غفاری و امیدی،۱۳۸۸،ص: ۸):
جدول ۲-۱ حوزههای کاربردی و عناصر موثر بر کیفیت زندگی
حوزه کاربرد مفهوم | عناصر موثر در مفهوم سازی |
زندگی عادی | توان تامیین نیازهای اساسی و حفظ سلامتی/تمرکز بر تواناییهای کارکردی |
مطلوبیت زندگی | توانایی فرد به منظور ایجاد یک زندگی مفید اجتماعی/ایفای نقش موثر در جامعه/برخورداری از موفقیت مناسب شغلی |
شادکامی | تعامل میان احساس هیجان و افسردگی/متاثر از عوامل درونی و بیرونی/موقتی و کوتاه مدت |
رضایت از زندگی | ارزیابی مثبت فرد از کیفیت زندگی خود/معطوف به تواناییهای شخصی/رضایتمندی در زمینههای مختلف مانند عشق،ازدواج |
دستیابی به اهداف شخصی | توان فرد در دستیابی به اهداف/رصایت شخصی،خودباوری،رضایتمندی در هنگام مقایسه با دیگران/حداقل شکاف میان موفقیت واقعی و انتظارات خود |
استعدادهای ذاتی | تواناییها و استعدادهای فیزیکی و ذهنی بالفعل و بالقوه فرد به طور فطری |
بر اساس واحد تحقیقات دانشگاه تورنتو کانادا در سال ۱۹۹۴ کیفیت زندگی وضعیتی است که یک فرد از امکانات مهم موجود در زندگیاش برخوردار شده و لذت میبرد. این امکانات از فرصتها و محدودیتهای فرد در زندگی ناشی شده و در تعامل عوامل فردی و محیطی منعکس میشود(غفاری،امیدی،۱۳۸۸،ص: ۷).
مطابق تعریف مدرسه خدمات اجتماعی دانشگاه اوکلا هامای امریکا، کیفیت زندگی از قلمروهای زندگی حاصل میشود.این قلمروها شامل خانواده، شغل، سرپناه، جامه، سلامتی، تعلیم و تربیت، باورها و معنویات است.(حریرچی و همکاران، ۱۳۸۸،ص: ۹۳)
جوانا هاج(۱۹۹۴)از نظریه پردازان، با تاکید بر خصلت و هویت فردی و اجتماعی انسان و ارزشهای فردی و اجتماعی، کیفیت زندگی را به لحاظ فلسفی نتیجه ستیز میان مطلوبیت گرایی و اگزیستانسیالیسم میداند و آمارتیا سن از منظر نقد قاعده(بیشترین فایده برای بیشترین افراد) که اساس نظریه مطلوبیت گرایی است، کیفیت زندگی را با قابلیتهای کارکردی افراد مرتبط میداند و بر این باور است که بدون برخورداری از قابلیتهایی چون سلامت، روابط اجتماعی،عزت نفس و مشارکت در امور مختلف انسان نمیتواند از مزایا و منافعی که قاعده مذکور آنها را بدیهی می شمارد، بهرهامند شوند.(غفاری،امیدی،۱۳۸۸،ص: ۲)
آبرامز(۱۹۷۳) اصطلاح کیفیت زندگی را درجهای از رضایت یا نارضایتیای تعریف میکند که افراد در ابعاد مختلف زندگیشان آنرا احساس میکنند.یا به شکل سادهتر، کیفیت زندگی، تدارک شرایط لازم برای شادی و رضایت میباشد.(به وند،کورنر،۱۹۴۷،ص: ۱۴)
لیو(۱۹۷۶) سه رویکرد را در بررسی مفهوم کیفیت زندگی ارائه میدهد:۱-تعریف کیفیت زندگی بر اساس عناصر تشکیل دهنده آن مانند شادکامی،رضایتمندی،ثروت و…۲-تعریف کیفیت زندگی از طریق بکارگیری شاخصهای عینی و ذهنی اجتماعی مانند تولید ناخالص داخلی،بهداشت، شاخص رفاه و…۳-تعریف کیفیت زندگی بر اساس تعیین متغیرها یا عوامل موثر بر کیفیت زندگی و توجه به زمینهها و شرایطی که در آن، سطح کیفیت زندگی تعیین میشود.(غفاری،امیدی،۱۳۸۸،ص: ۳)
کاتر(۱۹۸۵) نیز کیفیت زندگی را به مثابه رضایت فرد از زندگی و محیط پیرامونی تعریف میکند که نیازها، خواستها، ترجیحات سبک زندگی و سایر عوامل ملموس و غیر ملموس را که بر بهزیستی همه جانبه فرد تاثیر دارند، در بر میگیرد.( غفاری،امیدی،۱۳۸۸،ص: ۵).
فرانز و پاور: کیفیت زندگی، زندگی را رضایت یا عدم رضایت از ابعادی از زندگی فرد دانسته که برای او مهم میباشد.
سل و تالسکی: کیفیت زندگی را ارزیابی و رضایت فرد از سطح عملکرد موجودش در مقایسه با آنچه ایده آل یا ممکن میپندارد تلقی کردند.
سازمان جهانی بهداشت: کیفیت زندگی درک افراد از موقعیت خود در زندگی از نظر فرهنگ، سیستم ارزشی که در آن زتدگی میکند، اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویتهایشان میباشد، پس کاملا ” فردی بوده و توسط دیگران قابل مشاهده نیست و بر درک افراد از جنبههای مختلف زندگیشان استوار است.
تعاریف جدید تر کیفیت زندگی را به صورت اختلاف بین سطح انتظارات انسانها و سطح واقعیتها عنوان میکنند که هر چه این اختلاف کمتر، کیفیت زندگی بالاتر.