اعمال نظارت و سرپرستی کمتر، که طی آن تیم های کاری اعضاء جدید مورد نیاز را خودشان انتخاب می کنند و آموزش می دهند و نیازمندی های خود را به نیروی انسانی و مواد و قطعات پیش بینی و تامین می کنند و عملکردشان را خودشان مورد ارزیابی قرار می دهند.
به طراحی و نگهداری محل کار و محوطه کارخانه (سازمان) از لحاظ راحتی، سلامت و ایمنی
برنامه های آموزش درون سازمانی و برون سازمانی و پرداخت مخارج و هزینه تحصیلات دانشگاهی و سایر آموزشهایی که کارکنان، بخصوص در ارتباط با مشاغل خویش خارج از سازمان طی می کنند و تدوین و اجرای خط مشی هایی در جهت اعطای امتیازات مالی و اداری و استخدامی مناسب به کسانی که چنین دوره هایی را با موفقیت طی می کنند.
امنیت شغلی را تامین می کنند.
مدیریت واتحادیه کارگری و از طریق درگیر ساختن نمایندگان اتحادیه و کارگران وکارکنان در تدوین واجرای برنامه های مربوط به بهبود کیفیت زندگی کاری و قراردادهای کاری همکاری می کنند.
با توجه به نظرات ارائه شده در خصوص مولفه ها و برنامه های کیفیت زندگی کاری و جمع بندی به عمل آمده، مولفه های اصلی کیفیت زندگی کاری را می توان به شرح زیر دسته بندی و خلاصه کرد:
تنوع فعالیت ها و وظایف
کیفیت مدیریت و سرپرستی و حمایتهای مدیریتی
پرورش استعداد و مهار تها و استفاده از آنها (توسعه قابلیت های انسانی)
استقلال و آزادی عمل در کار
روابط اجتماعی سالم و انسجام اجتماعی در محیط کار
سازگاری و تعادل مناسب بین کار و سایر جنبه های فردی
دریافت بازخورد در مورد عملکرد
غنی و پربار بودن کار
هویت شغل
خط مشی های سازمان حمایتگرانه
امکان پیشرفت و ترقی شغلی
امنیت شغلی
حقوق و دستمزد، مزایای جنبی و پاداش منصفانه (پرداخت مناسب و عادلانه)
مشارکت در تصمیم گیری
شرایط کاری ایمن و سالم
زمان کار انعطاف پذیر (جزایری،پرداختچی،۱۳۸۶)
۲-۱-۴ دیدگاه های مدیریتی کیفیت زندگی کاری
به عقیده دسلر[۲۱] اجرای برنامه های کیفیت زندگی کاری به این امر خلاصه می شود که آیا جنبه های زیر تحقق یافته اند یا خیر؟
رفتار منصفانه یکسان یا حمایتی نسبت به کارکنان؛
ایجاد فرصتهایی برای کارمندان تا این که از مهارتهای آنان تا حد امکان استفاده شود؛
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ارتباطات مطمئن و بازبینی کارکنان؛
فراهم آوردن فرصت هایی برای کارکنان تا بتوانند نقش فعالی را در اخذ تصمیمات مهم مربوط به شغل شان ایفا کنند؛
حقوق منصفانه و کافی؛
محیطی مطمئن و سالم .
کاست[۲۲] با فرض این که تأثیر کار بر افراد به همان اندازه در اثربخشی و کارآیی سازمان موثر است. ایده مشارکت دادن افراد در تصمیم گیرها و حل مشکلات را مطرح می کند. برای افزایش کیفیت زندگی کاری مدیران باید در جستجوی پاسخ برای سؤالات زیر باشند:
چگونه می توان به افراد کمک کرد تا مسیر شغلی خود را توسعه داده و به آن ها توان تشخیص استعدادهای بالقوه افراد داده شود و همزمان با این کار بتوان نیازهای کوتاه مدت و بلند مدت افراد را در سازمان ارضاء نمود؟
شغل ها چگونه باید طراحی گردند به طوری که با معنا بوده و علاقه افراد را نسبت به آن برانگیزاند تا بتوانند عملکرد بهتر و کار اتر از خود نشان دهند ؟
تحت چه شرایطی می توان انواع مختلف سیستم های تشویقی مانند پرداخت حقوق و دستمزد بر اساس میزان عملکرد، ارتقاء، پرداخ تهای ساعتی و برنام ههای تشویق کننده فردی را به کار گرفت تا سازمان کاراتر باشد؟
پویایی های گروهی و روابط بین گروهی چیست؟ و چگونه می توان از آن در جهت بهبود کیفیت زندگی کاری استفاده کرد ؟
راهبرد مورد استفاده سرپرستان در جهت افزایش کیفیت زندگی کاری چیست؟ و در عین حال چه محدودیتهایی وجود دارد؟
چگونه میتوان تغییرات سازمانی را بوجود آورد؟
مهم ترین مشخصات پروژه های کیفیت زندگی کاری از نظر لاولر[۲۳] به شرح زیر می باشد:
ساختار کمیته مشترک؛
قرارداد؛
اهداف شامل: اتحادیه ها، مدیریت مشترک؛
جدایی مذاکرات دسته جمعی از کیفیت زندگی کاری؛
برنامه ها با پروژه های اشتراکی آزمایشی، به این معنی که پروژه های کیفیت زندگی کاری معمولاً کار خود را با پروژه های آزمایشی آغاز می نمایند؛
برنامه های آموزش کیفیت زندگی کاری؛
سطوح تغییر؛
تسهیل کنندگان شخص ثالث .
به عقیده میلز[۲۴] این حوزه جدید به متغیرها و عناصر زیر توجه خاص دارد و تلاش بر آن است که با تغییراتی در آ نها بهبود کیفیت زندگی کاری برای نیروی انسانی محقق گردد.