کرن[۲۵] (Kren) بیان داشت که مشارکت در بودجه بندی منجر به افزایش اطلاعات در دسترس کارمندان شده، این عامل منجر به افزایش کارایی مدیران می شود. او همچنین بیان کرد که با افزایش ناپایداری و نوسان در محیط سازمان ، آثار مثبت عملکردی مشارکت در بودجه بندی افزایش مییابد میا (Mia) دریافت. عملکرد و مشارکت در بودجه بندی به وسیله سختی شغل تعدیل می شود ( توکلی محمدی و همکاران، ۱۳۸۶).
بودجه بندی مشارکتی میتواند موجب افزایش توانمندی ها، مشارکت گروههای حاشیه، تخصیص بهتر و کاراتر بودجه ها، استفاده مناسب تر از منابع، اثر بخشی سیاست های مالی و…. شود. به عبارتی دیگر این روش برای ذینفعان این فرصت را فراهم می آورد که در فرایند تصمیم گیری و در زمینه ی هزینه ها و بودجه ها مشارکت داشته باشند. این روش هم چنین دارای پتانسیل بسیار بالایی برای بخش تحقیق و ترویج در سازمان است .( Sintomer,2008)
۲-۲-۱۲- مزیت مشارکت در بودجهبندی
مشارکت بودجهبندی (بامبانگ سارجیتو و اسماد ماتاهر ۲۰۰۷:۳)[۲۶] با همچون یک فرایندی در سازمانهاست که مدیران را در تعیین اهداف بودجه که مسئولیت آن با مدیران است، درگیر میکند. مشارکت مزایای زیادی برای سازمان دارد و تقریباً از تحقیق مشارکت ناشی شدهاست. مشارکت تأثیر مثبتی بر نگرشهای کارمندان، افزایش کیفیت و کمیت محصول و افزایش هماهنگی و همکاری میان مدیران را نشان دادهاست. مشارکت در بودجه بخش عمومی همگانی میان قوه مجریه و قانونگذاری و عموم با یکدیگر در بودجه ریزی کار میکنند رخ میدهد. بودجهای که توسط رئیس ناحیه از میان طرحهای کاری واحدها ایجاد شدهبود، به بخش اصلی تحویل میشود و به رئیس ناحیه پیشنهاد شد. و سپس مشترکاً با DRRD یک بودجه ای جمعبندی شده که مطابق با مقررات محلی مناسب ایجاد شدهاست. فرایندهای بودجهبندی با نگرش عملکرد در کپمنداگری شامل رهنمود طرح (draft gvidrline) بودجه میباشد که ماردسیامو[۲۷] (۲۰۰۱) بیان داشت که بودجه با نگرش عملکرد یک سیستم بودجهای است که دستیابی به نتایج عملکرد یا خروجی هزینه اختصاص یافته نقشه را ترویج کرده و یا یک ورودی تعریف شده است و توسط تیم بودجه اجرایی با واحدهای سازمانی منطقه اجرا شدهاستMurdayanti et al,2013) ).
مشارکت بودجهبندی یکی از عوامل کنترل بودجهبندی است. همان گونه که اسچیف و لوین[۲۸] (۱۹۷۰) گزارش دادن، با توجه به نقش بودجههای مالی در فرایندهای کنترل و برنامهریزی مشترک، زمانی که بودجههای مالی اسناد برنامهریزی هستند، به طور گستردهای در سنجش عملکرد سیستم کنترل فهم هستند. این نویسندگان مشارکت بودجهبندی را به عنوان فرایندهایی که مدیران در بودجهبندی دخیل هستند و تأثیری بر مجموعه اهداف بودجهبندی دارند.، تعریف کردند. آنان بیشتر کنترل بودجهبندی مشارکتی را به عنوان پاسخ به نیاز سازمانهای عمومی برای به دستآوردن درک محیطشان توصیف کردند. کنترل بودجهبندی مشارکتی در حل مشکل کمک میکند و اهمیت بیشتر آن ترویج اطلاعات مشترک میان سطوح اجرایی و افزایش عملکرد در بخش عمومی سازمانهاست (Olabode et al,2012).
مشارکت در تصمیم بودجه بودجه بندی سبب ارتباط و موافقت هدف مالی سازمانی می شود. با اهداف مشخص، اقدام و عمل کارمندان در جهت دستیابی به هدف سازمانی، سازنده خواهد بود .از طریق مشارکت، ممکن است که مرئوسین فرصت ارائه اطلاعات اساسی در خصوص نیازمندیهای وظیفه را داشته باشند. مرئوسین به طور معمول به خوبی آشنا با محیط کاری و مافوق هستند. همچنین با ارتباط مرئوسین درفرآیند تصمیم گیری، مافوقین قادر به تصمیم گیری بهتر هدف بودجه هستند که به نوبه خود کارمندان را تحریک به دستیابی بودجه می نمایند. تعدادی از مطالعات موجود به ارتباط مثبت بین مشارکت و انگیزه پی برند (به عنوان مثال، هوفستد ۱۹۶۸؛ کنیس ۱۹۷۹؛ موچانت ۱۹۸۱؛ سیر فوس و مونکا ۱۹۷۳). هرچند برونل و ام سی انیس (۱۹۸۶) به چیزهای دیگری پی بردند و پیشنهاد میکنند که ارتباط بین مشارکت بودجه و انگیزه میتواند آن را هدایت و رهبری نماید و ممکن است که از طریق عدالت روندی غیر مستقیم عمل نمایند Zainuddin & Isa,2011)).
۲-۲-۱۳- نقش کارکنان در مشارکت بودجه بندی
هارتر[۲۹] (۲۰۰۹) مشارکت را احساس تعلق و اشتیاق به کار تعریف میکند. در مشارکت، کارکنان قابلیت های کاری خود را به صورت فیزیکی، شناختی و احساسی در میزان کیفیت عملکرد شان نشان میدهند. درک رابطه میان میزان مشارکت وتأثیر آن بر عملکرد باعث گردیده که پژوهشگران به طور طبیعی به استراتژی هایی که افزایش سطح مشارکت را به همراه دارند، توجه بیشتری داشته باشند. تحقیقات نشان میدهد، بسیاری از سازمان ها، کارکنان، با توجه به میزان قدرت آنان در محیط کاری و بر اساس یک برنامه سالیانه ارزیابی میگردند و مشارکت آنان گویا تحت تدثیر تعاملات روز مره گروهی با مدیران و همکاران آن ها در سطح عملیاتی است. مطالعات سالهای اخیر نشان میدهد که انحراف معیار کارهای گروهی از دیدگاه گالوپ فاصله داشته است. به نظر میرسد که بیشترین که بیشترین نتایج عملکرد در محیط هایی ست که افراد به هم نزدیک ترند. از این رو، مدیران سرپرست می بایست به ایجاد محیطی مبادرت کنند که کارکنان درآن به صورت گروهی فعالیت نموده و عملکرد آنان به صورت هم افزا از توان یک دیگر بهره مند شده باشند (سلطانی و همکاران، ۱۳۹۳).
مشارکت کارمندان، موضوع مهمی در پژوهش حسابداری مدیریتی محسوب می شود. اکثر مطالعات، مشارکت بودجه ای رامورد بررسی قرار میدهند: میزان تاثیر مدیر تابعه برای تنظیم بودجه واحدش. درفوس[۳۰] (۲۰۰۹) روش متا آنالیز را مورد اجرا قرار داده و ۱۱ پیامد مثبت بودجه بندی مشارکتی را تشخیص داد که در تمامی این نمونه ها تعمیم داده می شود (به طور مثال اثر مثبت مشارکت بودجه ای در ارتباط با سودمندی بودجه).
با این حال مشارکت کارمندان میتواند فراتر از تنظیم اهداف بودجه ای فی نفسه عمل کند که به نوبه خود فرایند لازم برای توسعه و اجرای حسابداری مدیریت گستردش داده و هدف ازمطالعه، ارائه توضیحات کلی چرایی ارتباط مشارکت PM در راستای ابتکارات کارمندان با بررسی ۳ متغیر میانی مهم همزمان میباشد (Groen et al,2012).