تحقیق خارج است.
اهمیت موضوع:
از آنجایی که طرح شبهات می تواند ارکان اعتقادی عموم وحتی برخی خواص را متزلزل کند ، ضروری می نماید کار سلبی (یعنی پاسخ به شبهات ) در کنار کار ایجابی قرار گیرد تابه عنوان مکمّلی در زدودن آثار تخریبی مغالطات وشبهات عمل نماید.
اما در میان شبهات اولویت پاسخگویی با مواردی است که اهداف مهمتری را نشانه رفته اند واز آنجاییکه ولایت وامامت در معتقدات شیعه از جایگاهی بی بدیل برخوردار است
دراین نوشته پاسخگویی به یکی ازآخرین عملیات های فرهنگی دشمن یعنی کتاب الامامه والنص و نیز برخی کتب مرجع وهابیت مثل کتاب منهاج السنه مدنظر است.
پیشینه تحقیق:
اولین نگاشتهها در باب امامت به قرون اول ودوم باز میگردد.برخی از محققین، کتاب «الامامۀ » علی بن اسماعیل بن میثم تمار را اولین ویا از اولین نوشتارها درباب امامت میدانند.
لکن همزمان با تالیفات مؤید امامت شیعه،مخالفان نیز دست به تألیف نگاشته های شبهه افکن در امر امامت پرداختند که از جمله این افراد میتوان به ابو بکر اصم و هشام فوطى اشاره نمود.
به مرور زمان وبا تحول در امور مختلف در نوع شبهه افکنیها نیز تحول پدید آمد.تا اینکه در عصر حاضر بعضی از مخالفان فقط با استناد به مصادر ومنابع شیعی به ویژه با بهره گیری از احادیث ضعیف وگزارشات تاریخی مبهم شیعی به نقد عقاید شیعه از جمله امامت پرداختهاند که این نوع شبهه افکنی در نوع خود جدید میباشد.
از این رو این پژوهش نیز که به طور ویژه به پاسخ به همین دست شبهات پرداخته است درنوع خود کاری جدید است.
سؤال اصلی :
سؤال اصلی در این تحقیق این است که آیا وجود نصوص بر امامت خاصهی امام حسن،امام حسین،امام سجاد (+)با توجه به شبهات نافی نص در این باب قابل اثبات است؟
سؤالات فرعی:
سؤالات فرعی نیز عبارت است از اینکه ۱٫ آیا عدم آگاهی اصحاب ائمه میتواند نشانه عدم منصوصیت امامان باشد؟ ۲٫وآیا ترس امامان از کشته شدن فرزندانشان در جنگها با منصوص بودن آنها سازگار است؟ ۳٫وآیا نامه های کوفیان و دعوت آنها از امام حسین(×) دال بر عدم آگاهی آنها از نصوص امامت می باشد؟ ۴٫با وجود سن کم امام سجاد(×) نسبت به محمد حنفیه چگونه می توان به امامت امام سجاد(×) قائل شد؟
فرضیهی اصلی :
نصوص وارده بر امامت ائمه ، صفات ونشانه ها و شرایط ایشان از حد تواتر افزون است وشبهات وارده در این باب هرگز یارای مقاومت درمقابل این ادله را ندارد.
فرضیه های فرعی:
عدم آگاهی اصحاب ائمه ناشی ازممنوعیت صد ساله نقل احادیث میباشد.ودیگر اینکه ترس امامان از کشته شدن فرزندانشان مطلبی مسلم است لکن حفظ جان امامان همچون سایر انسانها وظیفهای شرعی است که هم بر دوش خود و هم بر دوش پدرانشان بوده است.
نامه های کوفیان هرگز دلیل برعدم آگاهی آنها از نصوص امامت نمی باشد بلکه به نحوی موید آن نیز می باشد .
مسأله سن نیز هرگز نمی تواند دلیلی شرعی و یا فطری برای اثبات صلاحیت منصبی چون امامت وحتی بسیاری مناصب کمتر از آن قرار گیرد .
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
روش تحقیق:
دراین پژوهش سعی شده است که بعد از تبار شناسی شبهه ؛حتی المقدور با استناد به مسلمات شبهه به نقض همان شبهه بپردازیم سپس با عرضهی متشابه بر محکم، در مورد هر شبهه( از هر تباری که باشد کلامی ، تاریخی،…)، سره را از ناسره باز شناسیم ،پس از آن به حل شبهه و سپس به افشای مغالطات پنهان ودر پایان به تثبیت مطلوب خود بپردازیم.
فصل اول:کلّیات و مفاهیم اساسی
گفتار اول : واژگان امامت، خاصه و امامت خاصه و شبهه
امامت یکی از پرکاربردترین واژگان در متون شیعی است و به لحاظ کارکرد نقش بی بدیلی در تاریخ حیات شیعه داشته است. به همین جهت مورد شدیدترین حملات فکری و عملی قرار گرفته است. یکی از شگرد های حمله فکری دشمن تفاسیر نادرست از واژه امامت است؛ لذا ضروری است قبل از هر چیز به تبیین این کلمه و واژه پرکاربرد همراه آن یعنی خاصه بپردازیم.
واژه امامت
امامت بنا بر آنچه در لسان العرب آمده به معنای هر کسی است که پیشرو باشد، ابن منظور در معنای فعل «ام» چنین میگوید :
«امّ القوم وامّ بهم [یعنی] :از آنها پیش افتاد و آن همان امامت است؛ و امام، کسی است که قومی به او اقتدا کنند خواه آن قوم بر راه راست باشند یا گمراه باشند»[۱]
و گاهی به معنای هر چیزی است که به او اقتدا میشود رئیس باشد یا غیر رئیس، و قرآن امام مسلمین است، پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) امام ائمه و خلیفه امام رعیت است.[۲]
همین مطلب را راغب در مفرداتش تایید میکند و میگوید : «امام کسی یا چیزی است که به او اقتدا میشود خواه انسان باشد که به سخن و عملش اقتدا شود و یا کتاب باشد یا غیر کتاب و خواه بر حق باشد یا بر باطل؛ و جمع آن ائمه است.»[۳]
در نتیجه باید گفت لغت امام به معنای اقتدا شونده است انسان باشد یا غیر انسان بر حق باشد یا بر باطل.
واژه خاصّه
گویا معنای روشن واژه خاصّه باعث شده است تا اکثر معاجم این واژه را یا با خودش معرفی کنند و یا در قالب آیه و مثالی معنایش کنند.
به عنوان نمونه صاحب مفردات میگوید: «خاصّه ضد عامّه است. خداوند متعال میفرماید: واتقوا فتنه لاتصیبنّ الـّذین ظلموا منکم خاصّه[۴]، از آن فتنه ای بترسید که [چون فرا رسد] اختصاص به ظالمان از شما ندارد یعنی همهی شما را [عموماً] فرا میگیرد»[۵]
مشابه همین تعریف در لسان العرب هم ذکر شده وبیان شده که خاصه یعنی کسی که او را برای خودت اختصاص داده ای.[۶]
ونیز معجم «الوسیط» معنای خاص را ویژه و خصوصی دانسته و خاصّه را مؤنث خاصّ[۷].
لذا میتوان گفت واژهی عربی خاصّه معادل همان کلمه خاص و ویژه در زبان فارسی است.
واژه امامت خاصّه
واژه امامت خاصه در مقابل واژه امامت عامّه بکار میرود.
در بحث امامت همانند نبوت دو بحث جداگانه وجود دارد یکی امامت عامّه یعنی همیشه باید امام و پیشوایی در میان مردم از سوی خدا باشد و دیگری امامت خاصه که بعد از پیامبر اسلام چه کسی عهده دار این مقام الهی است؟[۸]
به عبارت دیگر در امامت عامه سخن از مفهوم امامت، ضرورت و شرایط آن است و در امامت خاصه سخن از مصداق آن و اینکه شرایط امام در چه کسی موجود است؟
ذکر این نکته لازم است که اصطلاح امامت عامّه و خاصّه در کلام متأخرین ابداع شده و در بیان متقدمین دیده نشده است.
گفتار دوم :برگزیده ای از زندگی امام حسن مجتبی ×
زندگانی امام (×) در یک نگاه
سال ۳ هجری ولادت
سال ۱۰ هجری شرکت در مباهله
سال ۱۱ هجری از دست دادن پدربزرگی بی همتا