بند دوم: وضعیت روانی
علاوه بر وضعیت جسمانی، مددکاران اجتماعی سازمان بهزیستی باید ویژگیهای روانی کودک بزه دیده و خانواده وی را نیز مورد مداقه قراردهند. شناخت دقیق شخصیت روانی کودک و خانواده، مرجع قضایی را در تشخیص عوامل کودک آزاری و دامنه تأثیرگذاری آن برکودک بزه دیده یاری میدهد. سازمان بهزیستی برای ارائه اطلاعات صحیح به مرجع قضایی، باید با انواع بیماریهای روانی و ویژگیهای آن آشنا باشند. برخی از بیماریها و اختلالاتی که ممکن است کودک بزه دیده یا اعضای خانواده وی به آن دچار باشند، عبارتنداز:
۱ـ شخصیت پارانوئیدی: افرادی هستند که از اعمال و فعالیتهایی که در اطرافشان به وقوع میپیوندد سوءتعبیر دارند. این افراد به همه مظنون هستند، لذاکمترموفق به تطبیق خود با محیط میشوند. آن ها همیشه احساس میکنند که افراد نزدیک توطئه و نقشهای علیه او تدارک دیدهاند. در این حالت ممکن است وحشت آن ها شدت پیدا کرده و برای اینکه مورد حمله قرار نگیرند، قبلاً خود به دیگران حمله میکنند.
۲ـ شخصیت هیجانی و بی ثبات: افرادی هستند که در خانواده به عصبانی و زود رنج بودن شهرت دارند. در وضع عادی از شخصیتی معمولی با خصوصیاتی چون مهربان و خوش برخورد، پر شور و خونگرم برخوردارند؛ اما در مقابل کوچکترین استرس، واکنش هیجانی بسیار تند نشان می دهند و به اصطلاح از کوره در میروند. عکس العمل آن ها در برابر فشار یا مانع به دو گونه تجلی پیدا می کند؛ یا متوجه دنیای خارج است که به صورت تندخویی و حمله به دیگران است یا متوجه دنیای درون که به صورت خودزنی یا خودکشی میباشد.
۳ـ شخصیت کژخو و ضداجتماعی (پسیکوپات) : افراد مبتلا به این اختلال دارای پریشانی دائم هستند که موجب می شود دچار حالات تهاجمی و ضداجتماعی شوند. این افراد از نظر عاطفی بی قید و لا ابالی هستند، هیچگونه احساس مسئولیتی ندارند، به اصول اخلاقی پایبند نیستند، از نظر هوشی بالاتر از سطح متعارف هستند، ظاهری آراسته و فریبنده دارند، از قدرت عوام فریبی بالایی برخوردارند و در ایام قبل و بعد از ارتکاب عمل ضداجتماعی از تمام جوانب طبیعی جلوه میکنند.
۴ـ شخصیت اسکیزوئیدی: کسانی هستند که متمایل به کنارهگیری از جامعه و طفره رفتن از ایجاد رابطه با سایر مردم میباشند. این افراد از نظر عاطفی سرد هستند و واکنش قابل توجهی ندارند، رغبتشان به تماسهای اجتماعی اندک یا در حد هیچ است و معمولاً ترجیح می دهند تک و تنها باشند. این افراد معمولاً عاری از شوخ طبعی بوده و دل مرده اند.
۵ـ منحرفان جنسی: منظور از انحراف جنسی، اعمال و رفتار غیرعادی و نابهنجاری است که بعضی افراد برای ارضای خاطر جنسی خود مرتکب میشوند و به صورت همجنسبازی، بچهبازی، سادیسم، خود ارضایی، خود نمایی، چشم چرانی و… بروز پیدا می کند(ابراهیمی:۱۳۸۷، ۲۰-۲۳).
بند سوم: وضعیت خانوادگی
وضعیت خانوادگی شامل عواملی چون وضعیت سرپرستی خانواده، وضعیت اقتصادی و معیشتی آن ها، سطح بهداشت و رفاه خانواده، تعداد اعضای خانواده، سن و میزان تحصیلات آن ها، چگونگی رفتار اعضای خانواده با یکدیگر و با کودک مورد بزه دیدگی کودک آزاری است. آشنایی سازمان بهزیستی با انواع خانوادههای نابسامان و ویژگیهای آنان، می تواند بر توانایی مددکاران در بررسی وضعیت خانوادگی کودک بزه دیده تأثیرگذار باشد. بر اساس یک طبقه بندی جرم شناسانه، انواع خانواده های نابسامان عبارتند از:
۱-خانواده از هم گسیخته : منظور از خانواده از هم گسیخته، خانوادهای است که به دلیل از دستدادن پدر یا مادر، بر اثر مرگ، طلاق یا جدایی، انسجام خود را از دست داده است و میان اعضای آن یکدلی و هماهنگی وجود ندارد.
۲- خانواده آشفته: این خانواده با کنشها و اختلالات رفتاری نظیر غیرمنطقی بودن، دعوا، تعارض و … مشخص میشود و اعضای آن دارای شخصیتهای مخرب و غیرعادی هستند که فضای خانه را به اضطراب و تنش می کشانند. در این نوع خانواده ها، هر چند والدین حضور فیزیکی دارند اما فضای حاکم بر خانواده توأم با طرد فرزندان، عدم محبت و بیتوجهی به مسائل آنان و سوءرفتار میباشد.
۳-خانواده بیکفایت: این خانواده فاقد منابع جسمانی یا روان شناختی مؤثر برای یک زندگی بهنجار است و نمیتواند با مشکلات زندگی خانوادگی مقابله کند.
۴-خانواده ضداجتماعی: این خانواده واجد ارزشهایی به شدت مغایر با ارزشهای اجتماعی میباشد و رفتارهای نامطلوب را تشویق می کند.
یکی از موضوعات مهمی که در تشکیل پرونده شخصیت باید مد نظر سازمان بهزیستی قرار بگیرد، نگرش والدین نسبت به تربیت کودک است. برخی از خانواده ها، تنبیه بدنی شدید و رفتار خشونت آمیز با کودک را یک روش تربیتی مؤثر میدانند. برخی نیز معتقدند عدم توجه به نیازهای کودکان باعث افزایش تواناییهای آن ها در مقابله با سختیهای زندگی آینده می شود. توجه سازمان بهزیستی به اعتقاداتی از ایندست، می تواند مرجع قضایی را در درک صحیح عوامل بزهدیدگی کودک یاری نماید(صلاحی:۱۳۹۳، ۹۵).
بند چهارم: وضعیت اجتماعی
وضعیت اجتماعی شامل مواردی چون وجهه اجتماعی کودک و خانواده وی، شغل افراد خانواده و موقعیت اجتماعی آنان، داشتن یا نداشتن سوء پیشینه کیفری، تعلق آن ها به گروه ها یا فرقههای خاص، نحوه رفتار آنان در محیط سکونت، کار، تحصیل و متقابلاً نوع روابط دیگران با آن ها میباشد. مشخصات دوستان صمیمی، رفتار و وجهه اجتماعی آنان و بررسی فضای اجتماعی حاکم بر محل سکونت، کار، تحصیل و … نیز در تشریح وضعیت اجتماعی حائز اهمیت میباشد(قندی:۱۳۹۰، ۱۲).
در صورتی که سازمان بهزیستی به این نتیجه برسد که یکی از عوامل کودک آزاری، رفت و آمد او یا خانواده اش به محیطی خاص است، دادگاه می تواند ضمن صدور حکم، آن ها را از رفت و آمد به آن محل باز دارد. یکی از مشکلات اجتماعی شایع در میان خانوادههای کودکان بزه دیده، مسأله انزوای اجتماعی است(مدنی قهفرخی:۱۳۸۵، ۱۴۹).
این خانواده ها روابط اجتماعی خوبی با دیگران ندارند و به همین دلیل هنگام مواجهشدن با سختیها و بحرانهای زندگی از حمایت اجتماعی کافی برخوردار نمیشوند. منظور از حمایت اجتماعی این است که فرد دوستان و آشنایانی داشته باشد که به او علاقهمند باشند و هنگام بروز مشکل یا ناراحتی او را یاری نمایند. امروزه ثابت شده است که زندگی در محیطهای حمایتی مستقیماً بر سلامت فرد و خانواده مؤثر است. بنابرین سازمان بهزیستی با ترمیم روابط اجتماعی خانواده می توانند در پشگیری از کودک آزاری مؤثر باشند.