دولت
سیایت های حمایتی دولتی از صنایع در صورت های مختلف اعمال می گردد و این سیاست ها گاه در قالب کمک های مالی و سرمایه ای و گاه در قالب تسهیلات در زمینه ورودی های فرایند تولید می باشد. بطور کلی اقدامات مختلف دولت زمانی مفید خواهد بود که اولاً مشتری نگری واحد های تولیدی را تقویت کند. یعنی کمک کند که تولیدکنندگان نیازهای مشتریان را بهتر و سریعتر تشخیص دهند. ثانیاً حمایت از گردهمایی صنعتی گیرد که سازمان یافته هستند. ثالثاً ظرفیت سازی برای ارتقا و بهبود صنعتگران صورت گیرد( ندوی و اشمیتز،۱۳۸۱). هرگاه بنگاه های اقتصادی در اجرای فعالیت های خود معمولاً با مشکلات مالی مواجه می شود که در صورت رفع به موقع آنها قادر خواهد بود تا برنامه های خود را عملی کند. در این راستا شناسایی نیازهای مالی اساسی بنگاه های خوشه ضروری است ( رابلوتی، ۱۳۸۱). بانک ها و موسسات مالی دولتی به عنوان یکی از عمده ترین منابع مالی صنعتی به حساب می آیند. تامین کنندگان منابع مالی با توجه به سیاست های کلان صنعت به عنوان یکی از عمده ترین تامین کنندگان منابع مالی صنایع به حساب می آیند. تامین کنندگان منابع مالی با توجه به سیاست های کلان صنعت به توسعه صنعت خاص ، منابع مالی شرکت ها را از طریق وام های گوناگون و با نرخ متفاوت فراهم می آورند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
همکاری و رقابت
تامین منافع هریک از بنگاه های عضو خوشه نیاز به اقدام هماهنگ و حرکت های منسجم دارد. از آنجا که اندازه بنگاه های عضو خوشه و قدرت آنها در ابعاد مختلف نیروی انسانی، تکنولوژی، توان مالی و .. یکسان نیست، لذا در عین همکاری و اقدام جمعی و استقلال عملیاتی هر صنعت باید عضو هماهنگ کننده ای وجود داشته باشد تا اولاً منافع تمام بنگاه ها را مد نظر قرار گیرد، تقسیم کار مطلوب و مناسب باشد، توانایی های هر بنگاه به شکل بهینه مورد استفاده قرار گیرد و مشکلات بنگاه ها در زمینه های مختلف مرتفع گردد( ندوی و اشمیتز، ۱۳۸۱).بنگاهها درحالی که برخی رقیب یکدیگر محسوب میشوند اما منافع مشترکی دارند و دارای چالشها و فرصتهای مشترکی هستند، علاوه بر صرفههای ناشی از تجمیع، همکاری این بنگاهها در راستای منافع مشترک خود نیز میتواند به افزایش رقابت پذیری آنها کمک کرده و خوشههای صنعتی را از زاویه تاثیر آنها بر رقابت پذیری صنایع دارای اهمیت سازد.
زیرساخت
دسترسی به زیرساخت های تکنولوژی نظیر اتصال، دسترسی به شبکه مخابرات و اینترنت از مواردی است که برای صنایع هائز اهمیت است. دسترسی به این شبکه ها موجب راهیابی صنعت به بزرگراه های ارتباطی است.
تجمع صنایع
تجمع جغرافیایی مناسب واحد ها از مقدمات و ضرورت های شکل گیری یک خوشه صنعتی به شمار می آید. نخستین مرحله برای شناسایی خوشه های صنعتی شناسایی تراکم فعالان صنعت در یک منطقه خاص است (Micheal et al,2008). تراکم صنایع به طور مستقیم بر روی بهره وری آن ها تاثیر می گذارد، به طوری که این تراکم می تواند عامل تغییر ۵۰ درصدی کارایی (بهره وری) کارگران شود. همچنین تجمع یکی از دلایل تخصصی شدن منطقه ای است که خود عاملی موثر بر رشد اشتغال زایی و افزایش رقابت پذیری منطقه ای است (Ciccone et al, 1996).
زیست محیطی
فرایندهای توسعه بدون ارزیابی و برنامه های زیست محیطی پیکره طبیعی کشور را که در قلمرو مناطق خشک و نیمه خشک جهان واقع شده در چالش و رویاروئی تخریب های گسترده وآلودگی های متعدد زیست محیطی که منجر به کاهش کیفیت های زیستی انسان های ساکن این مرزو بوم می شوند، مواجه نموده است ( سازمان صنایع کوچک ۱۳۹۱). با توجه به اینکه ایجاد صنعت در هر منطقه با ضایعات و آلودگی هایی همراه است، میزان و شدت این عوامل در ایجاد این صنایع تاثیرگذار است. با توجه به مهمتر جلوه شدن روزافزون عوامل زیست محیطی ، در این تحقیق رعایت حداقلی این عوامل و استفاده از فاضلاب های پسماند مدنظر قرار گرفته است.
۱۰-۲ صنایع کوچک و متوسط
چندین دهه است که نقش بنگاه های متوسط و کوچک در فرایند توسعه، توجه خاص محققان و متخصصین را به خود جلب نموده است. گزارش ILO در ۱۹۷۲ که نقطه عطفی در این زمینه به شمار می آید در مورد نقش بنگاه های کوچک و متوسط در کاهش میزان فقر، به بحث پرداخت و از آن پس مطالعات بسیاری در رابطه با نقش ، کارکردها، رفتار و ویژگی های صنایع کوچک و متوسط صورت گرفته است( رابلوتی ۱۳۸۲ ). تجربه بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه نشان می دهد که بخش صنایع کوچک و متوسط به دلایل مختلفی می تواند نقش محوری در توسعه اقتصادی و صنعتی داشته باشد (یونیدو، ۱۳۸۴).
کارمحور بودن ، انعطاف پذیری نسبت به تغییرات بازار و تکنولوژی، داشتن قابلیت در بهره بردرای از منابع و مهارت های محلی در پاسخ به بازار محلی و برآوردن نیازهای پایه قشر فقیر، از جمله ویژگی های اصلی صنایع کوچک و متوسط می باشند. گمان می رود که صنایع کوچک و متوسط در توزیع عادلانه درآمد و ارتقا دموکراسی اقتصادی و اجتماعی نیز نقش به سزایی داشته باشند( رابلوتی، ۱۳۸۲).
صنایع کوچک و متوسط از بسیج منابع ملی حمایت می کنند و در نتیجه باعث ایجاد فرصت های شغلی ، ایجاد رفاه و بالاخره فقرزدایی می شوند. این صنایع به اقشار آسیب پذبر جامعه از قبیل جوانان و زنان که ظرفیت محدودی برای مشارکت در توسعه اقتصادی کشورشان دارند کمک می کنند. بخش صنایع کوچک و متوسط می تواند نقش مهمی در تحقق روند خصوصی سازی در کشور ایفا نمایند، زیرا آنها اغلب قابلیت جذب نیروی کار مازاد را دارند. همچنین ، توسعه صنایع کوچک و متوسط باعث ارتقا مردم سالاری در جامعه می شود و جامعه مدنی باعث مشارکت کارآفرینان در نظام اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی کشور می گردد. سرانجام، بخش صنایع کوچک و متوسط ، منعطف و نوآور است و در بسیاری از بخش ها ، صنایع کوچک و متوسط امتیاز های رقابتی قابل توجهی نسبت به صنایع بزرگ دارند و این امر آنها را قادر می سازد سریعتر و موثرتر به تحولات فزاینده جهانی پاسخ دهند ( یونیدو ،۱۳۸۴).
نظریات مدرن کسب و کار که در نیمه اول قرن بیست مطرح می شدند تا تاثیر اندکی بر توسعه بنگاه های کوچک و متوسط داشتند. زیرا به نظر می رسید که رشد اقتصادی کشورهای صنعتی جهان توسط شرکت های بزرگ هدایت می شود و شرکت های کوچک به دلیل ناتوانی در کسب صرفه های مقیاس ، رو به اضمحلال گذاشته بودند. این دیدگاه ناامید کننده توسط برخی از اقتصاددانان دامن زده شد. با این حال به تدریج شواهد نشان داد که در همان سال ها ، بنگاه های کوچک میزان قابل توجهی از شغل های جدید را ایجاد نموده اند. این امر موجب صورت دادن تحقیقات وسیعی در مورد توسعه بنگاه های کوچک و متوسط گردید. نتایج این تحقیقات در قالب خط مشی ها و قوانین و مقررات ، تدوین و به اجرا گذاشته شد. در اوایل سال های ۱۹۸۰ که بیکاری در اکثر کشورهای اروپای غربی افزایش یافت،گرایش به توسعه بنگاه های کوچک و متوسط و صنایع خود اشتغالی تشدید شد. این موضوع منجر به آغاز روندی مستمر برای بهبود محیط توانمند برای رشد و توسعه بنگاه های کوچک و متوسط بود که به امر سیاست گذاری ، تدوین قوانین و مقررات، اجرای این قوانین، نظارت و ارزیابی و .. در این زمینه پرداخته شد (یونیدو، ۱۳۸۴).
۱-۱۰-۲ تعاریف صنایع کوچک و متوسط
ادبیات مربوط به اشتغال واحدهای کوچک بسیار گسترده است و این گستردگی نیز باعث شده است که در کشورهای مختلف تعاریف گوناگونی برای این واحد ارائه شود؛ این تعاریف با توجه به ساختار سنی، جمعیتی، فرهنگی و درجه توسعه یافتگی متفاوت هستند(مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، ۱۳۸۴)..
تعریف صنایع کوچک و متوسط در ایران بر اساس تعریف وزارت صنایع و معادن و وزارت جهاد کشاورزی، بنگاههای کوچک و متوسط، واحدهای صنعتی و خدماتی (شهری و روستایی) هستند که کمتر از ۵۰ نفر کارگر دارند (یونیدو، ۱۳۸۴). وزارت تعاون نیز بر حسب مورد، تعاریف وزارت صنایع و معادن و مرکز آمار ایران را در مورد این صنایع بکار میبرد. مرکز آمار ایران کسب و کارها را به چهار گروه طبقهبندی کرده است؛ کسب و کارهای دارای ۹-۱ کارگر، ۴۹-۱۰ کارگر، ۹۹-۵۰ کارگر و بیش از ۱۰۰ کارگر (آمار سال ۱۳۷۸). هر چند این طبقهبندی ظاهراً شباهتی با تعاریف اتحادیه اروپا[۱۲۴] دارد ولی مرکز آمار ایران فقط کسب و کارهای کمتر از ۱۰ نفر نیروی کار را بنگاههای کوچک و متوسط محسوب میکند و سایر کسب و کارها را “کارخانجات صنعتی بزرگ” قلمداد میکند. بانک مرکزی ایران نیز کسب و کارهای زیر ۱۰۰ نفر نیروی کار را به عنوان بنگاههای کوچک و متوسط تلقی میکند (یونیدو، ۱۳۸۴).
بنگاههای کوچک و متوسط در اتحادیه اروپا اینگونه دستهبندی میشوند:
۱٫بنگاههای خرد: ۹-۱ نفر نیروی کار
۲٫بنگاههای کوچک: ۴۹-۱۰ نفر نیروی کار
۳٫بنگاههای متوسط: ۲۴۹-۵۰ نفر نیروی کار
براساس معیارهای اتحادیه اروپا نیز، صنایع کوچک و متوسط برحسب تعداد کارکنان و مبلغ گردش سرمایه سالانه تعریف می شوند. براین اساس، بنگاهی کوچک یا متوسط نامیده می شود که تعداد کارکنان آن کمتر از ۲۵۰ نفر باشد و مبلغ گردش مالی سالانه آن هم از ۴۰ میلیـون یورو تجاوز نکند و تعادل ترازنامه کمتر از ۲۷ میلیون یورو باشد. از نظر اقتصادی باید مستقل بوده و بیش از ۵۰ درصد آن متعلق به بخش خصوصی باشد.(یونیدو ،۱۳۸۴).
۲-۱۰-۲ تعاریف صنایع کوچک و متوسط در جهان
بنگاه های کوچک و متوسط در جهان دراری شباهت های بسیاری هستند، اما با وجود این نمی توان تعریف واحد و یکسانی از آنها بدست آورد. هر کشور با توجه به شرایط خاص خود تعریفی از این کسب و کار ارئه کرده است. بیشترین تعریف ها بر اساس معیارهای کمی مانند تعداد کارکنان و میزان گردش مالی مطرح شده اند. برای روشن تر شدن موضوع تهاریف متفاوت چند کشور را در جدول ۵-۲ ارائه نموده ایم.
جدول ۵-۲ تعاریف گوناگون از صنایع کوچک و متوسط( سازمان بهره وری آسیایی،۱۳۸۰)
ردیف | اسامی کشورها | دسته بندی شرکتها بر اساس صنعتی و غیر صنعتی | تعاریف شرکت های کوچک و متوسط صنعتی و غیر صنعتی |
۱ | ژاپن | واحدهای تولیدی | واحد های کوچک و متوسط تولیدی: آن دسته از شرکت های کوچک و متوسط صنعتی هستند که کمتر از ۳۰۰ نفر شاغل داشته باشند و با اینکه مجموع دارایی ثبت شده آنها کمتر از ۱۰۰ میلیون ین باشد |
واحد های تجاری | شرکت هایی هستند که حداکثر نیروی انسانی شاغل در آنها ۵۰ نفر و یا حداکثر دارایی ثبت شده آنها ۱۰ میلیون ین باشد. |