۱-۲-بیان مسئله
خودکارآمدی مهمترین عامل تعیین کننده فعالیت هایی است که ما بر می گزینیم و نیز عامل تعیین کننده شدتی است که ما اعمالمان را انجام میدهیم (هرگنهان و السون[۱],۱۳۸۶). خودکارآمدی از نظریه شناختی آلبرت بندورا مشتق شده است که به باورها یا قضاوتهای فرد به تواناییهای خود در انجام وظایف و مسئولیتها دارد (بندورا,۱۹۹۷). باورهای خودکارآمدی پیشبینی ساده رفتار نیست و با «می خواهم انجام دهم» کاری نداشته بلکه با این عبارت که «می توانم انجام دهم»سروکار دارد(ذبیحی حصاری,۱۳۸۴).
در دیدگاه شناختی اجتماعی بندورا افراد نه به وسیله نیروهای درونی برانگیخته میشوند و نه به وسیله نیروهای بیرونی به طور خود کار کنترل میشوند.نظریه شناختی اجتماعی ,دیدگاهی بافتی است زیرا بر این فرض استوار است که رفتار نشان دهنده تعامل فرد با محیط است(پنتریچ و شانک[۲],۲۰۰۲). خودکارآمدی نقش تعیین کننده ای بر خود انگیزشی افراد دارد.زیرا باور خودکارآمدی بر گزینش اهداف چالش آور به میزان تلاش و کوشش در انجام وظایف,میزان استقامت و پشتکاری در رویارویی با مشکلات ومیزان تحول فشارها اثر میگذارد (بندورا,۲۰۰۰). تجربیات ناشی از موفقیت و یا شکست کارکنان در طول سالهای خدمت,تصورات آنان را در رابطه با تواناییهایشان نسبت به انجام وظایف شغلی تحت تاثیر قرار میدهد (عبداللهی,۱۳۸۵). معمولا افراد فعالیت ها و موقعیت هایی را می جویند و با شور و شوق به آن ها گرایش دارند که احساس کنند میتوانند خود را با آن ها سازگار نموده یا از پس آن ها برآیند,در حالی که از فعالیتها و موقعیتهایی که فکر میکنند توانایی مقابله کردن آن ها را از پای در می آورند,دوری می جویند. (مارشال ریو[۳],۱۳۸۶).
(بندورا ۱۹۷۷). خودکارآمدی را یکی از فرایندهای شناختی میداند که ما از طریق آن بسیاری از رفتارهای اجتماعی وخصوصیات شخصی را بسط میدهیم . اینکه افراد به آزمایش یا کنار آمدن با موفقیتهای مشکل خواهند پرداخت یا نه ، تابعی از میزان اطمینان آن ها به کار آمدی خود است . افراد از موقعیت های تهدید کننده ای که معتقدند توان کنار آمدن موفق با موقعیت ها توانا می بینند قاطعانه عمل میکنند.
خودکارآمدی ادراک شده ، نه تنها ترسها و بازداریهای انتظاری را کاهش میدهد،بلکه از طریق انتظار موفقیت احتمالی بر میزان تلاش برای کنار آمدن اثر میگذارد.
انتظار خودکار آمدی ، معین میکند که تلاش افراد تا کجا ادامه مییابد وتا کجا در مواجهه با موانع و تجارب مشکل آفرین مقاومت می ورزند ، هر چه انتظار کار آمدی بیشتر باشد تلاشها فعالتر هستند.(بندورا،۱۹۹۶).
(جایاراتن و سرینیکا[۴] ۱۹۹۱). در پژوهشی به عنوان (( فرسودگی و رضایت شغلی ، آیا بین این دو ارتباطی وجود دارد ؟ )) پی بردند که ویژگی های شخصیتی ( مهارت ، توانایی ، تعارض ارزشی و تعهد ) عامل اصلی در مواجهه با استرس شغلی میباشند ، علاوه بر این متغیرهای سازمانی همبستگی قوی ای را با فرسودگی و رضایت شغلی نشان دادند .
( آرچز جوان[۵] ، ۱۹۹۱) . در پژوهشی نتیجه گیری کرد که وجود منابع مالی بر کاهش فرسودگی شغلی ،تاثیر مثبت داشته است ( دل پاپن و جاکوب ،[۶] ۱۹۹۶ ) . به این نتیجه دست یافتند که فرسودگی روانشناختی یک رابطه علی با رضایت شغلی دارد.
آلکساندر ، کرر و شونن فوگل [۷](۱۹۹۵) . به این نتیجه رسیدند که دانش آموزان تیزهوش نسبت به دانش آموزان عادی باورهای خودکارآمدی بیشتری داشته و از راهبردهای خودگرانی بیشتر استفاده میکنند.
چامرز ، هو و گارسیا [۸](۲۰۰۱) ،گرین ، میلر ، کراوسون ، دوکو آگی (۲۰۰۴) و شارما و سیلبر یسن (۲۰۰۷) بین پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی رابطه ی معنی داری به دست آورند.
یکی دیگراز عوامل تعیین کننده ومهم بهداشت روانی رضایت شغلی است ،رضایت مندی شغلی از نظر سلامت روانی یکی از عوامل بنیادی رضایت از زندگی به شمار می رود. رضایت شغلی به دو مجموعه ای دوست داشتنی ومورد علاقه که ارتباط مستقیم با کار دارد اطلاق می شود (پور نقاش تهرانی،۱۳۸۱) .
فیشرو هانا [۹]رضایت شغلی را عامل روانی قلمداد میکنند وآن را نوعی سازگاری عاطفی باشغل و شرایط اشتغال می انگارند،با این حال رضایت شغلی به مرور زمان میتواند تبدیل به یک نارضایتی گردد.
رضایت شغلی یکی از عوامل مهم در افزایش میزان کارایی و موفقیت شغلی تلقی می شود.توسعه یافتگی, توسط منابع انسانی کارآمد علاقمند و دارای پیوند روانی عمیق با شغل ,به وجود میآید.معلمین و مربیان تربیت دهنده نیروی عظیم دانش آموزی باید به شغل خود علاقمند باشند تا بتوانند استعدادهای بالقوه دانش آموزان را شکوفا سازند (قهرمانی,۱۳۸۱).رضایت شغلی هم اهمیت روانی و هم اهمیت اقتصادی دارد(لوراای[۱۰],۱۳۸۳). کنش متقابل سازگار پذیر در رابطه «انسان- شغل» رشد و بهسازی تواناییهای انسان را تقویت میکند.داشتن شغل مطلوب توسط هر کس,استعدادهای او را پرورش میدهد,شغل را کامل تر میکند و تواناییهای بالقوه ای را که طبیعت در آدمی به ودیعه گذاشته است تکامل پکلیس[۱۱],۱۳۷۳).سوال اصلی این تحقیق آن است که آیا بین احساس خودکارآمدی و رضایت شغلی معلمان پژوهنده با غیر پژوهنده دبیرستانهای دخترانه شهرستان سندرک تفاوتی وجود دارد. ؟
۱-۳ – اهمیت و ضرورت پژوهش
در خصوص خودکارآمدی نیز باندورا مطرح میکند که خودکارآمدی توان سازنده ای است که بدان وسیله مهارتهای شناختی,اجتماعی,عاطفی و رفتاری انسان برای تحقق اهداف مختلف به گونه ای اثر بخش ساماندهی می شود داشتن دانش,مهارتها و دستاوردهای قبلی افراد پیشبینی کننده های مناسبی برای عملکرد آینده افراد نیستند,بلکه باور انسان درباره تواناییهای خود در انجام آن ها بر چگونگی عملکرد خویش مؤثر است (باندورا[۱۲],۱۹۹۷)
عقاید مرتبط با خود کارآمدی بر اهداف و آرزوها اثر میگذارند و تشکیل دهنده پیامدهای رفتار انسان میباشند.خودکارآمدی مشخص میکند افراد چگونه موانع را بررسی میکنند .افرادی که خود کارآمدی پایینی دارند به آسانی در روبرو شدن با مشکلات متقاعد میشوند که رفتار آن ها بی فایده است و سریع دست از تلاش بر می دارند,اما افرادی که خود کارآمدی بالایی دارند,موانع را به وسیله بهبود مهارتهای خود مدیریتی و پشتکار برداشته و در برابر مشکلات ایستادگی دارند.(باندورا,۲۰۰۴)
با توجه به اینکه نتایج حاصل از انجام پژوهش میتواند اطلاعات مفیدی به معلمان پژوهنده بدهد بررسی این مسئله برای معلمان از اهمیت خاصی برخوردار است همچنین یافته های به درس آمده از این تحقیق میتواند اطلاعات مفید و ارزنده ای در اختیار مسئولان و برنامه ریزان آموزش و پرورش خصوصاً شورای پژوهشی اداره کل آموزش و پرورش استان هرمزگان قرار دهد و با توجه به اینکه تاکنون تحقیقی تحت عنوان تحقیق حاضر در استان هرمزگان انجام نشده است اهمیت آن را دوچندان میکند.
۱-۴-اهداف پژوهش
الف –هدف کلی: