تعریف عام پیشگیری شامل دخالت بخش عمومی و حاکمیتی جامعه می شود.توسعه راهبردهای کارآمد و انسانی در خصوص پیشگیری از جرم،قبل از هر چیز مرهون مشارکت فعال و مدیریت تمامی ارکان دولت در برنامه های پیشگیری است.برنامه های پیشگیری از جرم باید در تمامی سطوح در برنامه های اساسی دولت دیده شود و با تمام برنامه های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی دولت ادغام گردد.از جمله به برنامه های اشتغال،آموزش،بهداشت،مسکن،برنامه ریزی شهری و روستایی و توجه به مستضعفان می توان اشاره کرد.[۳۷]دولت همچنین باید زمینه مناسب برای مشارکت مردم و همچنین تقویت سازمان های مردم نهاد و انجمن های خیریه را برای حضور هر چه بیشتر مردم برای جلوگیری از جرائم و بهبود وضع اجتماعی و پر کردن خلاء هایی که دولت به تنهایی نمی تواند پر کند را فراهم آورد.
اگر مردم اطلاع درستی از راه های جایگزین مجازات ها نداشته باشند متقاضی برخورد سخت گیرانه با جرائم خواهند بود.به طور کلی در بسیاری از تحقیقات به عمل آمده از سوی سازمان ملل اکثر مردم موافق با اعمال روش های پیشگیرانه در قبال جرائم هستند.به عنوان نمونه«۷۳ درصد کانادایی ها بر این باورند که اعطای فرصت به جوانان در معرض خطر برای انجام فعالیت های مثبت،بهترین راه پیشگیری از جرائم آنان است.۶۷ درصد کانادایی ها نیز بر این باورند که تاثیر برنامه های پیشگیری از جرم،در کاهش هزینه های اقتصادی و اجتماعی جرم،بیش از تاثیر اعمال قانون است.۹۷ درصد مردم السالوادور بر مبنای تحقیقات به عمل آمده معتقدند که بالا بردن آگاهی شهروندان در خصوص مسئولیت ایشان در قبال پیشگیری از جرم،مهمترین راهکارهاست.»[۳۸]
بند دوم: تعریف خاص
در تعریف خاص تکیه بر نوع خاص و نهاد های خاص پیشگیرنده از وقوع جرم است.مؤسسات و متخصصان مختلف تعریف متفاوتی از پیشگیری خاص از وقوع جرم ارائه دادهاند.به عنوان نمونه در یک تعریف خاص:«پیشگیری از جرم الگویی از نگرش ها و رفتارها است که هدف از آن کاهش خطر جرم و بالا بردن احساس امنیت و اطمینان است،برای آنکه به طور جدی بر کیفیت زندگی در جامعه تاثیر بگذارد و به ایجاد محیطی که در آن رشد و گسترش جرائم وجود نداشته باشد کمک کند.»یا در تعریف دیگری میگویند که مجموعه رفتارهایی است برای کاهش موارد جرم و انحراف و رفتارهای مرتبط با آن،با دستکاری و تغییر در علل به وجود آورنده آن ها.[۳۹]
در این رویکرد پیشگیرانه میتوانیم جامعه و افراد را در برابر این عوامل مقاوم سازی کنیم،از جمله:داشتن عدالت اجتماعی مناسب،ایجاد اشتغال،رشد فرهنگی،استفاده از ابزار و ادوات پیشگیرانه مانند دوربین مداربسته و دیگر ابزارهای پیشگیری پلیسی،در دسترس بودن آموزش،داشتن دستگاه عدالت کیفری مؤثر و… همه این ها مقاومت جامعه را در برابر بزهکاری بالا میبرد که به این عوامل،عوامل مقاومت ساز می گوییم.[۴۰] امروزه جرم شناسی پیشگیرانه در چهارچوب همین مفاهیم خاص شکل میگیرد.در پیشگیری خاص مجموعه اقدامات و تدابیر غیر کیفری جهت کم کردن احتمال وقوع جرائم و از بین بردن عامل به وجود آورنده جرم به کار می رود.این عوامل و اقدامات سوای از روش های قهری پیشگیرانه فقط شامل تدابیر غیر کیفری می گردندکه یا از طریق حذف یا محدود کردن عامل جرم زا یا از طریق اعمال مدیریت مناسب بر عوامل اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی،محیطی و یا اعمال تغییراتی در آن و به کنترل در آوردن آن فرصتهای انجام بزه را کور میکند یا حداقل آن را محدود می کند.این نوع پیشگیری مربوط به مرحله قبل از وقوع جرم است و هدف آن مبارزه با بزه است و نه بزهکار.تکیه اصلی این نوع اقدامات مبتنی بر روشی غیر کیفری است.[۴۱] البته به این نوع پیشگیری پیشگیری کنشی نیز میگویند که شامل:«مجموعه تدابیر و اقدامات غیر کیفری است که پیش از ارتکاب بزه و با مداخله در فرایند فعلیت جرم و وضعیت پیش جنایی درصدد جلوگیری از بزهکاری است.» “گسن” در مورد تعریف خاص پیشگیری از جرم میگوید:«مجموعه اقداماتی خارج از نظام کیفری که هدف غایی آن منحصراًٌ یا به صورت جزئی محدود کردن دامنه ارتکاب جرم،غیر ممکن کردن یا کم کردن احتمال وقوع جرم باشد» “کوسن” نیز معتقد است«مجموعه تدابیر غیر قهرآمیز که با هدف خاص مهار بزهکاری،کاهش احتمال جرم،کاهش وخامت جرم و…پیرامون علل جرم اتخاذ شود.پیشگیری مستلزم علت شناسی اولیه از جرم است.»[۴۲]
گفتار دوم: انواع پیشگیری از جرم
درجوامع قدیم به علت نبودن آموزش یا فرهنگ و با داشتن باورهای غلط و انتقامی،یگانه راه مقابله با جرائم مجازات بود و گمان داشتند که با اعمال مجازات از میزان جرم کم شده و افراد از مجازات اشخاص دیگر عبرت می گیرند.به طور کلی جرم شناسان پیشگیری را به دو دسته پیشگیری کیفری و پیشگیری غیر کیفری تقسیم میکنند.در پیشگیری کیفری که کهن ترین وسیله برای پیشگیری و مانعی برای ارتکاب جرم بوده است،به وسیله ترساندن با اعمال مجازات به عنوان یک عامل بازدارنده و پیشگیر از ارتکاب جرم توسط افراد یاد می شود.ولی در پیشگیری غیر کیفری بر مجموعه تدابیر و اقداماتی برای جلوگیری از وقوع یا تکرار جرم با توسل بر روش های غیر کیفری تأکید می شود.
بعضی ها از جرم شناسان عقیده دارند که قدیمی ترین نوع پیشگیری،پیشگیری از بزهکاری اطفال و پیشگیری از بزهکاری عمومی است.به این معنا که در گذشته اعتقاد داشتند در مورد اطفال و کودکان بزهکار و دارای انحراف باید از تدابیر آموزش و باز پروری استفاده کرد.زیرا هنوز شخصیت آن ها شکل نگرفته و هنوز می توان با آموزش و تعلیم آنان را به جامعه باز گرداند و برخورد قهری نیاز نیست.اما در مورد بزرگسالان به دلیل اینکه شخصیت آنان شکل گرفته است باید از مجازاتها و عوامل ارعاب برانگیز استفاده نمود.[۴۳]از نظر سازمان ملل پیشگیری از جرم به چهار دسته تقسیم می شود:۱-پیشگیری از جرم توسعه مدار،۲-پیشگیری از جرم محله مدار،۳-پیشگیری وضعی ۴-پیشگیری از جرم از طریق بازپروری.
۱-پیشگیری از جرم توسعه مدار:این مدل پیشگیری بر مبنای رشد توسعه فرهنگی،آموزشی و اجتماعی،تربیتی و بهداشتی از طریق اجرای برنامه های فرهنگی،آموزشی،اجتماعی به منظور بالا بردن آگاهی و آموزش مردم در جهت رشد کودکان و نوجوانان و آشنایی مردم با مواردی که زندگی فردی و اجتماعی آنان را تهدید میکند می شود.
۲-پیشگیری محله مدار:این نوع از پیشگیری به جای تمرکز بر افراد و آموزش آن ها توسعه فکری،اماکن و محله هایی که امکان وقوع جرم در آن ها بالا است را هدف قرار میدهد.از جمله مناطق محروم که جرم خیزی در این نواحی و استعداد وقوع جرم بیشتر از مکانهای دیگر است.از راهکارهایی که این مدل پیشگیری دارد توسعه امکانات و سخت افزار و بالا بردن سطح خدمات است.مثلا ایجاد پارک یا تفریحگاه ها برای جوانان آن منطقه و بالا بردن سطح بهداشت و درمان برای خانواده ها از این دست امور میباشد.
۳-پیشگیری وضعی:منظور کم کردن فرصت ها و امکان وقوع بزه است که افراد با بهره گرفتن از آن ها مرتکب جرم میگردند.مانند ایجاد دوربین مداربسته در فروشگاه ها و یا گشتهای پلیسی که از نمونه های پیشگیری وضعی به شمار می رود.