پاریک[۴۹] در سوال به اینکه چه عاملی باعث فرسودگی شغلی میگردد میگوید.
– سطح فشار روانی
– نوع فشار روانی
– شخصیت فرد ماهیت شغل یا نقش فرد نوع زندگی فرد در خارج از محیط کار
– سبک زندگی فرد
– سبک هایی که فرد برای مقابله با فشار روانی به کار میبرد
– جو یا اقلیم سازمانی (شولتز،وشولتز[۵۰] ۱۹۹۸،ترجمه: سید محمدی ،۱۳۸۲)
از بین متغیرهای دیگری که با فرسودگی شغلی دخیل هستند. می توان به وضعیت تاهل افراد اشاره کرد.تحقیقات حکایت از این دارند که موارد کمتری از فرسودگی شغلی دربین اشخاص متاهل نسبت به افراد مجرد گزارش شده است (بارون ،گرینبرگ[۵۱]۱۹۹۰،نقل از سلطانی،۱۳۷۹).دلیل احتمالی این امر نیز شاید به وجود روابط عاطفی گرم،حمایت اجتماعی و مواردی از این قبیل با شد، تحقیق روی فرسودگی شغلی معطوف به تبیین علل و آرای طرق عملی مقابله با آن است ،یک یافته جدید حاکی از آن است که افسردگی میباشد (شولتز،وشولتز[۵۲] ۱۹۹۸،ترجمه: سید محمدی ،۱۳۸۲).
هنگامی که افراد افسردگی و فرسودگی شغلی را تجربه میکنند احساس بدی دارند به علاوه بسیاری از افراد بدون کمک دیگران در تشخیص دقیق احساسات خود ناتوان هستند(طلایی،۱۹۸۶).
طبق تحقیقات صاحبنظران علوم رفتاری،یکی از مهمترین عوامل مولد فرسودگی شغلی در سازمان، سبک رهبری خاصی است که توسط سرپرستان سازمان اتخاذ می شود در این زمینه در مجموع تحقیقات حکایت از این دارند،کارکنانی که با سرپرستان دارای ملاحظه کاری کم،کار میکنند برای مثال،پایین بودن رفاه و آسایش کارکنان و پایین بودن روابط دوستانه وگرم بین سرپرستان خود دارند، بیشتر در معرض ابتلا به فرسودگی شغلی قرار دارند.بر اساس دیدگاه های کارشناسان رفتار سازمانی، رفتار ملاحظه کارانه شامل کارهایی از قبیل مشاوره،گوش داده، و پیشنهادهای یاری دهنده، به اعضای سازمان می شود، به هر حال وجود سبک ملاحظه کارانه معقول در سازمان در کاهش فرسودگی شغلی میتواند مؤثر واقع شوند (طلایی،۱۳۸۶).
افرادی که در مشاغل سطوح بالاتر قرار دارند و احساس خشنودی در مورد کارشان می نمایند، کمتر احتمال می رود فرسودگی شغلی را تجربه کنند. کارکنانی که روابط خوبی با همکاران خود دارند و پسخوراندی نیز از دیگران در یافت میکنند و همینطور کسانی که احساس میکنند، میتوانند محیط کار خود را راحت تر تحت تاثیر قرار دهند. نیز کمتر احتمال می رود از پای در آیند (محمدی،۱۹۸۶).
همان طور که بیان شد علل و عوامل جسمی و روانی متعددی در ایجاد فرسودگی شغلی مؤثر هستند که مهم ترین آن ها عبارتند از:
– درماندگی آموخته شده
– فقدان کنترل
– عدم هماهنگی
– عدم تعادل در ارزشها
– فعالیت افراطی
– بی علاقه بودن به محیط کار ،همکاران ،کار فرمایان
– کار یکنواخت
– کم بودن یا زیاد بودن کار نسبت به توانایی افراد
– مسائل و مشکلات خانوادگی و مالی
– بیماری های جسمی و روحی
– مسائل اجتماعی و سیاسی
– فقدان پاداش
– احساس ضعف
– نا مناسب بودن نظام ارزیابی عملکرد شغلی افراد و جایگزین شدن رابطه به جای ضابطه در سازمان
– هماهنگ نبودن میزان پرداخت حقوق و مزایا و میزان کاری که انتظار می رود فرد در سازمان انجام دهد .
– نا آشنا بودن افراد با اهداف سازمان یا قابل درک نبودن این اهداف برای آنان
– عدم بهره گیری از همه توان و استعدادهای بالقوه افراد در انجام دادن وظایف شغلی
در معرض پدیده فرسودگی شغلی قرار داشتن
شکل شماره ۲-۲برخی از علل اصلی فرسودگی شغلی
۲-۲۳مراحل پنج گانه فرسودگی شغلی:
الف) مرحله ماه عسل :در این مرحله فرد احساسات شادمانی سرخوشی ناشی از برخورد با شغل جدید را تجربه میکند. این احساسات عبارتند از تهییج، اشتیاق، غرور و چالش وجوه نامطلوب به دو طریق ظهور پیدا میکند و بعد از مدتی نیروی ذخیره شده برای مقابله با نیازهای یک محیط چالش آور به تدریج به اتمام میرسد .در این مرحله و در جهت مقابله با چالش های بعدی، مفید نیستند.
ب) مرحله کمبود سوخت :در این مرحله فرد، نوعی احساس مبهم زوال، خستگی وگیجی را تجربه میکند نشانه های این مرحله عبارتند از: نارضایتی شغلی، عدم کارایی، اختلال در خواب و احساس خستگی، نتایج چنین احساساتی نیز واکنش فرار (پر خوری و اعتیاد )است.
ج) مرحله نشانه مزمن: در این مرحله نشانه های مرضی فیزیولوژیکی بیشتر آشکار می شود و فرد نیازمند توجه و کمک می شود. نشانه های عادی این مرحله عبارتند از: فرسودگی مزمن، بیماری های جسمی، خشم و افسردگی که بر فرد مستولی می شود.
د)مرحله بحران: اگر احساست و نشانه ها ی مرضی مرحله سوم برای مدتی طولانی ادامه پیدا کند. فرد وارد مرحله بحرانی می شود .در این مرحله فرد احساس میکند که بر او ستم رفته و تمایلات مربوط به بد بینی، شک و تردید نسبت به خود در او افزایش مییابد.در این مرحله، ممکن است زخم معده، سردرد مزمن پشت، فشارخون بالا، و کم خوابی شود در ضمن ممکن است این دردها به صورت حاد نیز جلوه گر شود.