تا کنون تحقیق کمی بر روی بازیهای کامپیوتری و ویدئویی خشن و تاثیر آن ها برکودکان و نوجوانان صورت گرفته است ، اما اگر به طبیعت کنش و واکنشهای داخلی در این بازیها توجه شود می توان یک ارتباط در آن ها یافت .
مسئله دیگر در رابطه با بازیهای کامپیوتری و ویدئویی خشن ” گمراهی بازیکن ” به وسیله این بازیهاست به همین خاطر در سال ۱۹۹۶ ، Bander و Degaetano به نتایجی دست یافتند که حاکی از این است که این بازیها پیامهای غلط ذیل را به بازیکنان خود می رسانند .
۱- مشکلات را می توان به سرعت و با سرمایه گذاری شخص کم حل کرد .
۲- بهترین راه حل یک مسئله ، حذف منبع مسئله است .
۳- مسائل درست ، یا غلط ، سیاه یا سفید هستند .
۴- این امر قابل قبول است که فرد خود را در قانون بازی ویدئویی غرق کند و در واقعیت بپندارد ” بدون ” آنکه درباره آن ها تحقیق کند .
۵- در واکنش به مشکلات از رفتارهای غریزی استفاده کند نه رفتارهای فکری .
۶- تصور فردی مهارت با اهمیتی در حل مسئله نیست .
این پیامهای غلط به علت ویژگی متمایز بازیهای ویدئویی یعنی واکنشهای متقابل کاراکترهای بازی ، استحکام مییابند .
هرچه صنعت کامپیوتر پیشرفته تر می شود ، بازیها نمود واقعی تری از حوتدث و ماجراها نشان میدهند . بنابرین متون بازیها در انتقال حس کامل موجود در ماجراها ارتقاء مییابند . ( Alloway & Gilbert 1998 : 107 )
انجمن روانشناسی آمریکا آکادمی طب کودکان و نوجوانان ، آمریکا علایم هشدار دهنده ای در مورد بازیهای کامپیوتری و ویدئویی خشن در سه گروه سنی طبقه بندی کردهاست :
-
- کودکان پیش دبستانی
-
- کودکان به سن مدرسه رسیده
-
- کودکان و نوجوانان ۱۳ تا ۱۹ سال
- علائم هشدار دهنده در مورد کودکان پیش دبستانی :
– بد خلقی های زیاد در یک روز منفرد دارند .
– طغیانهای پرخاشجویانه زیاد و بدون دلیل دارند .
– فعالیت بسیار زیاد ، به صورت ناگهانی و بدون ترس دارند .
– هیچ وقت به حرف بزرگترها گوش نمی کنند و ابتدایی آن ها را رد میکنند .
– وابسته به والدین به نظر نمی رسند .
– مکررا ً خشونت را در تلویزیون ، و در بازیهای کامپیوتری و ویدئویی تماشا کرده و بازیهایشان را با موضوعات خشن بروز میدهند ، یا در مورد دیگر کودکان بیرحم هستند .
- علائم هشدار دهنده در مورد کودکان به سن مدرسه رسیده .
– در عطف توجه و تمرکز مشکل دارند .
– فعالیتهای کلاس را بهم می ریزند .
– در درس ضعیف هستند .
– اغلب در مدرسه دعوا میکنند .
– فیلم ها یا نمایش های تلویزیونی خشن زیاد نگاه نمی کنند یا خیلی به بازیهای ویدئویی و کامپیوتری خشن می پردازند .
– گروه هایی تشکیل میدهند و به عنوان یاقی و متجاوز شناخته میشوند .
– با حیوانات خانگی و دیگر حیوانات بیرحم و خشن هستند .
– براحتی نا امید میشوند .
- علائم هشدار دهنده به کودکان و نوجوانان سنین ۱۳ تا ۱۹ سال
– هیچ وقت به مسئولین گوش نمی دهند .
– با مردم بد رفتاری میکنند و برای حل مسائل به خشونت فیزیکی یا تهدید به خشونت تکیه میکنند.
– در درس ضعیف هستند و اغلب از کلاس ها فرار میکنند .
– از مدرسه اخراج میشوند .
– طبیعت و اثرات خشونت بازیهای کامپیوتری و ویدئویی بر کودکان و نوجوانان .
-
- اثر تجاوزگری : تشویق به انجام دادن رفتارهای خشن .
-
- اثر قربانی : افزایش ترسو بودن و وحشت .
-
- اثر تماشاچی : منجر شدن به سنگدلی و قبول خشونت به عنوان امری عادی .
-
- اثر اشتیاق : ایجاد میل به بازیهای خشن تر .
-
- افزایش تجاوزگری و رفتارهای ضد اجتماعی .
-
- افزایش وحشت آن ها از قربانی شدن .
-
- کمتر حساس شدن نسبت به خشونت و قربانیان خشونت .
- افزایش میل آن ها برای خشونت بیشتر در سرگرمیها و زندگی واقعی .
عوامل فوق را می توان با هم ترکیب کرده و دو اثر برجسته زیر را نتیجه گرفت :
-
- یادگیری رفتارهای تجاوزگرانه
- بی احساس شدن
یادگیری ( فراگیری ) رفتارهای تجاوزگرانه
با توجه به تئوری فراگیری اجتماعی بچه ها میتوانند اعمال تجاوزگرانه را با مشاهده در رسانه های الکترونیکی از قبیل : ( تلویزیون ، بازیهای کامپیوتری و ویدئویی و اینترنتی ) تقلید کنند .
بچه های توانمند یاد بگیرند که خشونت راه مفید و مناسبی در حل مشکلات انسان است . در مجموعه های آزمایشگاهی ویژه محققین در یافتند که بچه ها میتوانند با مواجهه با رفتارهای خشن در فیلم یا تلویزیون تشویق شوند که متجاوزانه تر رفتار کنند .
از این رو رابطه بین دیدن خشونت رسانه و رفتارهای تجاوزگرانه در طی زمان باعث افزایش وابستگی به تلویزیون و بازیهای کامپیوتری و ویدئویی در کودکان و نوجوانان میشوند . بعلاوه افراد دارای تحصیلات کمتر که مهارتهای اجتماعی کمتری دارند و کسانی که تمایل به خشونت دارند تمایل به بروز تجاوزگری بیشتر دارند . این کودکان و نوجوانان میل به صرف زمان بیشتری پای تماشای تلویزیون و بازی ، بازیهای کامپیوتری و ویدئویی دارند .
علاوه بر این کودکان و نوجوانانی که خود را مشابه کاراکترهای تجاوزگر تخیل میکنند و خشونت را به عنوان واقعیت قلمداد میکنند نیز مایل به بروز تمایلات تجاوزگری بیشتری هستند . در این باب می توان چنین نتیجه گرفت که واکنشهای مشابهی را می توان از کودکان و نوجوانان بازیگر بازیهای خشن ویدئویی انتظار داشت و این به علت طبیعت تقابل در این بازیهاست .
بعلاوه تعدادهشدار دهنده ای کودکان و نوجوانانی وجود دارند که لذت را در رسانه ها در مواجهه با تفریحات خشن تجربه میکنند ، و تقاضای سیری ناپذیری برای محتوای خشن دارند . بدین ترتیب بچه ها به تدریج از بازیهایی که مکررا ً بازی کنند خسته میشوند و آنچه آن ها را در ابتدا به هیجان می آورد طولی نمی کشد که آن ها را خسته میکند و بنابرین تولید کننده ها بازیهایی میسازند که تحرک و خشونت بیشتری داشته باشد .
محققین همچنین اثرات اشکال گرافیک تر خشونت را بخصوص برمردان جوان سن حدود ۲۰ سال تحقیق کردهاند .
به این قرار که مواجهه مکرر با فیلم های تصور کننده خشونت بخصوص در یک زمینه سکسی که زنان قربانی میشوند ، باعث تغییر گرایشات مردان جوان به حالت کم دلسوزتر نسبت به هتک قربانیان و بی تفاوت تر نسبت به داوری درباره قبول معرف تجاوز به عنف میشوند .
مواجهه مکرر به نمایش گرافیکی خشونت میتواند منجر شود تماشاگر یا بازیگر واکنشهای هیجانی خود را با آن وفق دهد .
این داوریهای تغییر یافته و واکنشهای هیجانی میتواند به داوری آن ها درباره ی قربانیان خشونت در محیطهای واقعی تر انتقال داده شود.