همچنین نتیجه داد که رفتارهای نابهنجار در نزد نوجوانان دختر پسر متفاوت است . بنابرین این نتایج آماری تحقیق می توان گفت که طلاق در بروز رفتارهای نابهنجار تاثیر دارد و طلاق والدین در نوع رفتارهای نوجوانان پسر و دختر نیز تاثیر دارد .
- تحقیق در زمینه « بررسی صفات شخصیتی ورزشکاران مرد رشتههای انفرادی و گروهی و مقایسه آن ها با یکدیگر » ( امیر منصوری ۱۳۷۳[۶۹])
اختلاف و تفاوت احتمالی بین صفات شخصیتی ورزشکاران رشتههای انفرادی و گروهی مورد توجه محققان بوده است . در یک تحقیق توصیفی ، تحلیلی ، صفات شخصیتی درونگرایی ، اعتماد به نفس و پرخاشگری ورزشکاران رشتههای انفرادی ( کشتی و دو میدانی ) و گروهی ( بسکتبال و فوتبال ) بررسی و مورد مقایسه قرار گرفتند . این تحقیق بر روی دویست نفر ورزشکاران منتخب رشتههای بستکبال ، فوتبال ، دو میدانی ، کشتی لیک استان خوزستان در سال ۷۱-۷۲ انجام گرفته است . صفات شخصیتی مذکور به وسیله پرسشنامه شخصیتی آیزنگ حاوی چهل و پنج سوال سه گزینه ای بود . اندازه گیری گردید ، تجزیه تحلیل توصیفی واستباطی اطلاعات با بهره گرفتن از برنامه های کامپیوتری (QTRQ),(PCTAB) و همچنین آزمون کای اسکور X2 و آزمون Zانجام گرفته است ، نتایج حاصل به طور خلاصه عبارتند از : اختلاف معنی دا رو صفت شخصیتی درونگرایی بین ورزشکاران رشتههای انفرادی و گروهی با اطمینان (۹۵ درصد ) مشاهده گردد . اختلاف معنی دار در صفت شخصیتی اعتماد به نفس و پرخاشگری بین ورزشکاران رشتههای انفرادی و گروهی با اطمینان ( ۹۵ درصد ) مشاهده نگردید . اختلاف معنی دار در صفت پرخاشگری بین ورزشکاران رشتههای کشتی و دو میدانی با اطمینان (۹۵ درصد ) مشاهده گردید . اختلاف معنی دار در صفات شخصیتی پرخاشگری و اعتماد به نفس بین ورزشکاران رشتههای کشتی و فوتبال مشاهده نگردید . نتایج نشان داد که ورزشکاران رشتههای گروهی نسبت به ورزشکاران رشتههای انفرادی برونگران میباشند . ورزشکاران رشتههای انفرادی نسبت به ورزشکاران رشتههای گروهی دورنگرامی باشند . همچنین نتیجه گرفته شد که اعتماد به نفس و پرخاشگری ورزشکاران درحد بالایی است .
در این تحقیق نشان داده شد که ورزشکاران رشتههای گروهی پرخاشگر تر از ورزشکاران رشتههای انفرادی میباشند ، و با نتایج اطلاعات حاصل می توان گفت به احتمال زیاد نوع ورزش در شکل گیری شخصیت ورزشکاران مؤثر میباشد .
- تحقیق در زمینه « پدید آیی تفاوتهای جنسی در پرخاشگری » ( شمالی[۷۰] مهر ، آبان ۱۳۷۳)
بنابر شواهد به دست آمده از مطالعات پژوهشگران ، پرخاشگری رفتاری است که به قصد آزار دیگران انجام می شود و در جنس مذکر بیش از جنس مونث قابل رویت است .
نکته بحث انگیز در اکثر این تحقیقات این است که کدامیک از عوامل زیستی با محیطی عمدتاً چنین تفاوتی را موجب میگردند . بنابر نتایج به دست آمده از مطالعات طولی پنج کشور ، فراتر از هر گونه زمینه زیستی ، سرشتی ، و یا ژنتیکی که احتمالا تفاوت هایی رویت شده در رفتار پرخاشگرانه جنس مونث و مذکر را موجب میشوند ، نحوه اجتماعی شدن و انتظارات بسیاری از جوامع از دختران و پسران در تفاوت میان واکنشهای پرخاشگرانه ضد اجتماعی آ”نها نقش مهمی را ایفاء میکند ، مکوبی و ژاکلین [۷۱]، اینگونه نتیجه گرفتند که باوجود مشاهده موارد بسیاری مبنی بر یکسان بودن واکنشهای پرخاشگرانه در میان زنان ومردان و بستگی پرخاشگری و یا عدم پرخاشگری به وقوع رویدادهای که موجبات بروز این واکنشها را فراهم میسازند ، آگاهی اشخاص برای نشان دادن واکنشهای پرخاشگرانه در قبال این رویداد ها با توجه به جنسیت آنها متفاوت است . آنان به رغم مطالعات گسترده خود نتوانستند هیچ گونه شواهد قانع کننده ای را مبنی بر آنکه تجارب مختلف طی فرآیندهای اجتماعی شدن بیانگر تفاوت در پرخاشگری است ، به دست آورند .
ژاکلین و وایت [۷۲]به هنگام نقد آثار دیگر پژوهشگران نتیجه گرفتند با وجود یکه جنس مذکر ظاهراً از نظر سرشتی آمادگی بیشتری برای نشان دادن واکنشهای پرخاشگرانه دارد ، تنوع در پرخاشگری که بواسطه عوامل زیست شناختی ایجاد می شود ، نسبتا ناچیز است وبرای درک دلایل پرخاشگری در انسان و یافتن راهی برای کنترل آن عوامل روانی – اجتماعی را باید در نظر گرفت .
هاید –[۷۳] از تمام یافته های مکوبی و ژاکلین به انضمام صد و چهل و سه مورد فعالیت های پژوهشی معاصر ، استفاده کرد ، وی بر اساس پژوهشهای تحلیلی تأکید می ورزد ، با آنکه تفاوت در پرخاشگری میان مردان و زنان از پایایی بالایی برخوردار است . اما حقیقتا این تفاوت چندان زیاد نیست .
مضافا اینکه این تفاوت در آزمایشگاه کمتر از محیط های طبیعی قابل رویت است و با سن همبستگی منفی داشته و در سالهای اخیر به حداقل رسیده است .
تحقیقی که در زمینه اجتناب از پرخاشگری ( یا اضطراب پرخاشگری ) انجام شد نشان داد که تفاوت جنسیتی در جهت عکس پرخاشگری عمل میکند . نمرات متوسط دختران در این زمینه بالاتر وبه لحاظ آماری معنادار است . تحقیقی که در زمینه دو سو گرایی در اجتماع شدن پسران به واسطه تاثیر متفاوت حضور والدین در مراسم مذهبی بر پرخاشگری پسران و دختران نشان داد که : هر چه بیشتر والدی دختران هشت ساله رابه کلیسا میبرند ، ده سال بعد از شدت پرخاشگری آنان کاسته می شود . درمورد پسران چنین ارتباطی دیده نشد ، چون عدم پرخاشگری صفتی است زنانه و چنین تعالیمی به آئین کلیسا مطابقت میکند .
- تحقیق در زمینه « الویتهای نقش جنسیتی و پایائی رفتار پرخاشگرانه » (شمالی ۱۳۷۳)
فرض بر این است که تمایل شخصی به بازیهای دخترانه یا پسرانه از عوامل همانند سازی با نقش جنسیتی آن ها به شمار می رود . بنابر شواهد به دست آمده ، عدم پرخاشگری در مدرسه میان پسرانی مشاهده شده که به بازیهای دخترانه بیشتر تمایل داشتند . ده سال بعد بین انتخاب همسالان برای پرخاشگری و تمایل به بازی و فعالیتهای دخترانه در کلاس سوم ، این همبستگی کاملا بر عکس شد . تمایل پسرانی که به بازیهای و فعالیتهای پسرانه می پرداختند با انتخاب همسالان برای پرخاشگری ، همبستگی مثبت داشت که البته چندان معنا دار نبود .
برای دختران هیچگونه روابط معنا دار آماری وجود نداشت .به هر حال یکی از مهمترین عوامل پیشبینی آسیب های روانی دختران در اوایل نوجوانی ، اولویت دادن آن ها به بازیهای دخترانه [۷۴]است .
تمایل پسران به انتخاب بازیهای دخترانه عامل باز دارنده پرخاشگری در سنین کودکی و آینده محسوب می شود .