“
۲-۲-۱۱-۴ مشاوره مستمر برای افراد دچار HIV
ماهیت مزمن و پیشروندهی عفونت HIV موجب میشود فرد مبتلا، بستگان و آشنایان وی، با مشکلات روانشناختی گوناگون و متغیری مواجه شوند. بسیاری از این افراد پیش از ابتلا به HIV، مشکلات روانشناختی متعددی داشتهاند. ابتلا به HIV، موجب فعالسازی مجدد مشکلات حل نشده پیشین، مانند تمایل به ارتباط با جنس موافق، مشکلات مربوط به حوادث تروماتیک، مانند تجاوز جنسی و یا مشکلات حل نشده در روابط بین فردی میگردد. در مراحل پیشرفتهتر ممکن است فرد نیاز به ارجاع به مراکز بهزیستی، آماده نمودن وصیتنامه و یا پیدا کردن مراکز جایگزین برای مراقبت از فرزند خود داشته باشد (شادلو و همکاران، ۱۳۹۲).
۲-۲-۱۱-۵ مشاوره برای پایبندی به درمان
دریافت دارو، بیمار را با مشکلات و موانع روانشناختی، فیزیکی و عملی زیادی رو به رو میکند. عدم پایبندی به درمان، مانعی در برابر سرکوب موفق ویروس توسط دارو خواهد بود. مشاوره برای پایبندی به درمان، دانش بیمار در مورد بیماری، دارو و عوارض درمان را ارتقاء بخشیده و به بیمار کمک میکند تا دیدگاه مثبتی پیدا کند و باور کند که میتواند در روند بهبود خود اثرگذار باشد (شادلو و همکاران، ۱۳۹۲).
۲-۲-۱۲ سلامت روان و عفونت HIV
اختلالات روانی، انواع اضطرابها و روانپریشیها، اعتیاد و عفونت HIV ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشته و عوامل خطرناک مشترکی مانند بیخانمانی، فقر، بیمبالاتی جنسی، خشونت و پیامدهای مشترکی چون انگ و تبعیض دارند. در مقایسه با جمعیت عمومی، اختلالات روانی در افراد مبتلا به عفونت با ویروس HIV به طور شایعتری دیده میشود. بر اساس مرور منابع غیر ایرانی، بیش از ۵۰ درصد بیماران HIV/AIDS حداقل یک اختلال روانی همراه نیز دارند (بایر و پاهریا، ۲۰۰۸؛ نقل از شادلو و همکاران).
مطالعهای در ایران که به بررسی وضعیت روانی بیماران مبتلا به HIV مثبت مراجعه کننده به یک مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری پرداخته، اختلالات وابسته به مواد را در ۹۳ درصد، اختلالات خلقی را در ۴۳ درصد و اختلالات اضطرابی را در ۱۹ درصد مبتلایان به HIV گزارش کردهاست. نتایج تحقیقی که بر مراجعین مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری بیمارستان امام خمینی در سال ۸۶-۱۳۸۵ صورت گرفت، نشان داد که ۴۲ درصد از بیماران مبتلا به HIV مثبت، بر اساس پرسشنامه بک افسردگی شدید داشتهاند. برخی از این اختلالات پیش از ابتلا به این عفونت وجود دارند و فرد را در معرض خطر ابتلا به آن قرار میدهند، در حالی که برخی از مشکلات روانی به طور مستقیم و یا غیرمستقیم پیامد HIV/AIDS میباشند؛ بنابرین میتوان ارتباط متقابل اختلالات روانی با HIV/AIDS را در سه دسته زیر تشریح کرد (شادلو و همکاران، ۱۳۹۲):
دسته اول: برخی از بیماریهای روانی افراد را در معرض خطر بیشتری برای ابتلا یا انتقال HIV/AIDS قرار میدهند. سه گروه از این بیماریها شامل اختلالات مصرف مواد، اختلالات خلقی شامل افسردگی و اختلال دوقطبی و اختلالات روانی مزمن است. به عنوان مثال مصرفکنندگان تزریقی مواد که تزریق مشترک دارند یا از وسایل مشترکی برای تزریق استفاده میکنند، در معرض خطر بالاتری برای ابتلا یا انتقال این عفونت هستند، ولی حتی افرادی که از روش تزریق برای مصرف استفاده نمیکنند نیز، به دلیل تماس جنسی غیر ایمن، زمانی که تحت تأثیر موادی همچون محرکها و الکل هستند و یا وقتی از رابطه جنسی برای به دست آوردن پول یا مواد استفاده میکنند، در معرض خطر خواهند بود. به عنوان مثالی دیگر، افراد مبتلا به اختلال شیدایی مهار لازم برای کنترل رفتارهای پرخطر لذتبخش را ندارند و یا افراد مبتلا به اختلالات مزمن روانی و عقبماندگی ذهنی به دلیل شرایط زندگی و بیخانمانی ممکن است در معرض سوءاستفادهی جسمی و جنسی قرار بگیرند.
دسته دوم: عفونت HIV به دلیل فشار روانی شدیدی که بر فرد وارد میکند، میتواند فرد را در معرض ابتلا به اختلالات روانی قرار دهد. فشار روانیهای مختلفی همچون مشکلات جاری همراه با مصرف مواد، اطلاع یافتن از وضعیت آزمایش HIV، فشار روانی مطلع کردن افراد خانواده و دوستان از وضعیت عفونت، بیمعنا شدن زندگی، عدم هدف و لذت در زندگی، آغاز درمان ضدرتروویروس، زمانهایی که قصد ترک مواد را دارد و باید علائم ترک را تحمل کند، بروز هر گونه بیماری طبی همراه، مطلع شدن از هر گونه پیشرفت سیر بیماری به عنوان مثال افت میزان CD4 و یا افزایش بار ویروس در بدن، نیاز به بستری به ویژه در اولین بستری، مرگ یکی از افراد مهم در زندگی، ایجاد اضطراب مرگ در خود، تشخیص استقرار بیماری ایدز، تغییرات مهم در زندگی مانند از دست دادن شغل، شکست در یک رابطه عاطفی و یا نقلمکان کردن به محل جدید و زمانی که مشخص میشود فرد مدت زیادی زنده نمیماند و باید تصمیمات مهمی در پایان عمرش بگیرد، از جمله فشار روانیهایی هستند که فرد ناگزیر، در سیر بیماری با آن رو به رو میشود.
دسته سوم: عفونت با HIV/AIDS و یا درمانهای ضد ویروسی ممکن است سیستم عصبی را تحت تأثیر قرار دهند و تظاهرات روانپزشکی ایجاد نمایند و یا بیماریهای زمینهای روانپزشکی فرد را تشدید کنند. اگرچه اختلالات روانپزشکی به طور شایعتری در افراد مبتلا به عفونت HIV دیده میشود و به دلایل مختلفی تعامل دوطرفهای بین این دو موضوع وجود دارد، ولی متأسفانه ارتباط HIV/AIDS و بیماریها و مشکلات روانپزشکی فراتر از تسهیل دوسویهی بروز آنهاست. شاید مهمترین وجه عملی این ارتباط، تداخل در روند پذیرش درمان ضدرتروویروسی باشد. عدم پذیرش درمان مشکل شایعی در بیماران HIV مثبت است و بیش از ۷۰ درصد بیماران تحت درمان ART دوزهای درمانی خود را از قلم میاندازند و مصرف نمیکنند (شادلو و همکاران، ۱۳۹۲).
نگهداری از یک بیمار مبتلا به HIV/AIDS، مراقبین و افراد خانواده وی را متحمل فشار روانی طاقتفرسایی میکند که میتواند به زنجیرهای از مشکلات روانشناختی و رنج قابلتوجه و یا افت عملکرد آنان منجر شود و از این طریق نیز بر پذیرش درمان و حمایت از بیمار برای ادامه مراقبت تأثیر بگذارد؛ بنابرین میتوان گفت، حمایتهای روانی اجتماعی، مداخلات روانشناختی و روانپزشکی میبایست به عنوان جزء لاینفک برنامه های درمان و مراقبت از بیماران مبتلا به عفونت HIV مثبت محسوب گردند. در هر صورت، ابتلای به اختلالات روانپزشکی که در بیش از نیمی از مبتلایان به HIV مثبت وجود دارد، نباید موجب گردد که این افراد، از دریافت درمان و مراقبت لازم برای عفونت HIV، محروم گردند (رحیمیان بوگر، ۱۳۸۸). این اختلالات عبارت است از:
۲-۲-۱۲-۱ افسردگی
افسردگی شایعترین اختلال روانپزشکی در بیماران مبتلا به HIV مثبت محسوب میشود و شیوع افسردگی در این بیماران دست کم دو برابر جمعیت عمومی گزارش شده است. در صورت هم بودی این اختلال با اختلالات مصرف مواد، شیوع آن بیش از این مقدار افزایش مییابد. مطالعات نشان داده است که از هر ۳ فرد مبتلا به HIV، یک نفر به اختلال افسردگی اساسی مبتلا است. علائم افسردگی با بروز رفتارهای پرخطر، عدم تبعیت از درمان و کوتاه شدن مدت بقاء یا زنده ماندن فرد مبتلا همراه است. البته اندوه و سوگ، پاسخهای معمول و طبیعی به بسیاری از پیامدهای عفونت با HIV بوده و افسردگی بالینی محسوب نمیشود، اگرچه ممکن است نیاز به مراقبت و مداخله داشته باشد (یان و همکاران، ۲۰۰۵؛ نقل از سلگی، هاشمیان و سعیدیپور، ۱۳۸۶).
۲-۲-۱۲-۲ اضطراب
“