“
سؤمصرف مواد در کارهای سنگین گسترش بیشتری دارد . حدود ۳۰ درصد از کارگرانی که تمام وقت کار میکنند . از افرادی که در سال ۱۹۹۱ داروهای غیر مجاز مصرف میکردند ۵۵ درصد تمام وقت کار میکردند و ۱۳ درصد کار نیمه وقت داشتند . بسیاری از افراد جوان ارتشی از خانواده دور هستند و تحت فشار قرار دارند در مورد این افراد یک مطالعه جهانی در سال ۱۹۸۵،۴۷ درصد سیگار مصرف میکردند .
به طور کلی از ۸/۱۱ میلیون مصرف کننده داروهای غیر مجاز در سال ۲۰۰۰ در آمریکا ،۱/۹ میلیون (۷۷ درصد)شاغل تمام وقت یا نیمه وقت بوده اند . میزان مصرف الکل در کسانی که تمام وقت کار میکردند ۳/۵۷ درصد و کسانی که بیکار بودند ۱/۴۹ درصد بود .
همه گیری و شیوع اعتیاد در خلال دوره های بیکاری ، مشکلات شغلی و امور سخت و پر زحمت بیشتر دیده می شود.
می توان با بهبود وضعیت اقتصادی ،کار و مسکن و ایجاد شغل های مناسب جلوی بسیاری از اختلالات مصرف مواد را گرفت . نداشتن شغل مناسب و بیکاری در بسیاری از مواقع سبب کشیده شدن جوانان و نوجوانان به مواد اعتیاد آور ی گردد .
اعتیاد کارکنان
هر چند بخشی از مشکلات مدیران سازمان ها در رابطه با کارکنان معتاد است ، اما در کتاب ها و منابع موجود در زمینه مدیریت منابع انسانی در سازمان ها، کمتر به این مشکل بزرگ اشاره شده است . در این موارد ،مدیران غالباً از خود سوال میکنند : چرا بعضی از افراد تحت نظارتشان نسبت به مواد مخدر، گرایش پیدا میکنند؟ میزان خساراتی که کارکنان معتاد به سازمان وارد می آورند چه میزان است ؟ چگونه می توان افراد معتاد را شناخت ؟ آیا مدیرران باید وظایف دیگری را عهده دار گردند تا کارکنان کمتر گرفتار اعتیاد شوند.
پیشینه پژوهش
پیشینه داخلی
مطالعات نشان داده است که اصلاح نگرش افراد درباره اعتیاد از نگرش مثبت به نگرش منفی میتواند از گرایش و ابتلای آن ها به اعتیاد جلوگیری کند .(جزایری۱۳۸۲)
فراتحلیلات مداخلات روان شناختی بر کاهش گرایش به مواد مخدر (محمد رضا مرادی – شیما قلمزده ،فرنوش کاویان پور۱۳۹۱)
یکی از روش های پیشگیران در برابر مصرف مواد مخدر ،آگاه سازی افراد در مورد خطرها و مضرات مواد مخدر و اصلاح نگرش افراد از نگرش مثبت به نگرش منفی به اعتیاد معتاد و مواد مخدر است . (رحیمی موقر،۱۳۷۵)
به عنوان مثال، نظریه تلقیح اجتماعی ریچارد ایوانس به معرض برخی از عوامل اجتماعی می پردازد . که با تأثیر بر عقاید و نگرشهای شخص، وی را مجبور به استفاده از مواد میکند.
گرایش حالت درونی است که در آن احتمال وقوع رفتارهایی خاص بالا است یا به آسانی آموخته می شود . (پورافکاری ،۱۳۷۶)
رواج دهندگان اعتیاد به خوبی به این نکته پی برده اند ه با ایجاد نگرش مثبت نسبت به مواد مخدر و شیوع باورهای غلط در میان افراد جامعه میتوانند بازار مصرف خوب و سودآوری را به دست آوردند . متاسفانه به نظر میرسد در حال حاضر در برخی از گروههای جمعیتی کشور، نگرش منفی قوی به مواد مخدر وجود ندارد و از بار ارزشی منفی آن کاسته نشده است . (جزایری و همکاران ،۲۱۹:۱۳۸۲)
با توجه به آنکه عناصر کالبدی و ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی در شهرها زمینههای مهم تسهیل کننده یا باز دارنده اعتیاد هستند؛ از این رو با شناسایی موقعیت شغلی ساکنان مناطق مختلف شهر به عنوان یکی از معیارهای مهم منزلت اقتصادی و اجتماعی، می توان نسبت به پدیده اعتیاد اقدامهای پیشگیرانه به عمل آورد . (معصومه نصیری،۱۳۸۵)
در علت شناسی اختلال وابستگی به مواد ،نظریه های گوناگون به عوامل مختلف ، از جمله عوامل بین فردی، عوامل رفتاری – روانی و عوامل زیستی – ژنتیکی تأکید دارند . (زکریای ،۱۳۸۲)
عوامل مؤثر در پیشگیری و حفظ جوانان از مصرف مواد و رفتارهای پرخطر و به کارگیری روش آموزشی مؤثر برای افزایش آگاهی و بهبود نگرش و مهارتهای زندگی درنوجوانان و جوانان از اهمیت بسیاری برخوردار است . خلج آبادی فراهانی و عبادی فردآذر،۱۳۸۳)
پژوهشی دیگر با عنوان ((تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان افراد))توسط خدابخش منصوری (۱۳۸۹) انجام شد . نتایج در این تحقیق که بر روی ۱۰۰ نفر شرکت کننده که به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شده بودند اجرا گردید ، نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان افراد تأثیر داشته و باعث افزایش سلامت روان در افراد می شود(خدابخش و منصوری ،۱۳۸۹)
طارمیان (۱۳۸۰) پژوهشی درباره اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی به منظور پیشگیری در نوجوانان را با گروه کنترل نابرابر و با بهره گرفتن از پیش آزمون و سپس آزمون انجام داد .
یکی از فرضیه های اصلی این پژوهش ، تأثیر برنامه آموزش مهارت های زندگی بر تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به مواد مخدر بود. نتایج حاکی از اثبات تأثیر مهارت های زندگی بود.
به این معنی که دانش آموزان شرکت کننده در کلاس های آموزش مهارت های زندگی نسبت به گروه کنترل نگرش منفی تری نسبت به مواد مخدر پیدا کرده بودند .
در تحقیقی که عبدا…پور (۱۳۷۸) درباره اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی بر تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به سؤمصرف مواد انجام داد به این نتیجه رسید که مداخله آموزشی بر تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به مواد مخدر مؤثر بوده است .
امروزه علیرغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوه های زندگی ،بسیاری از افراد در رویارویی با مسائلی زندگی و مشکلات زندگی روزمره آسیب پذیر کردهاست . تواناییهای روانی اجتماعی عبارت است از گروهی از تواناییها که فرد را برای مقابله مؤثر و پرداختن به کشمکشها و موقعیتهای زندگی یاری میکند . همه ما در زندگی با چالشها و مشکلاتی مواجه میشویم و هر کس به شیوه خاص خود به مسائل پاسخ میدهد . امروزه با بررسی راهبردهای مقابله ای افراد موفق و ناموفق تفاوت بسیار مهمی را روشن کردهاند این مطالعات نشان دادهاند کسانی که خود را به طور موفقیت آمیز با مشکلات مقابله میکنند افرادی هستند که خود را به مجموعه ای از مهارتها مجهز کردهاند که این مهارتها قابل فراگیری هستند و می توان با صرف وقت و تلاش آن ها را خزانه مهارتها خود افزود. ( محمد خانی ،۱۳۸۶)
بیشتر پژوهش های انجام شده در داخل کشور نشان دهنده آن بوده است که آموزش مهارتهای زندگی بر بهبود مهارتهای ارتباطی و اجتماعی تأثیر مثبا داشته اند (آقامحمدیان و نیکخواه،۱۳۸۳).
یونیسف در سال ۲۰۰۳ در آخرین تقسیم بندی خود از مهارت های زندگی ،سه طبقه کلی :
۱)ارتباط در روابط میان فردی ۲)مهارت تصمیم گیری و تفکر انتقادی ۳)مهارت های مقابله و مدیریت شخصی را با زیر گروههای آن ها ارائه کردهاست . در برنامه آموزش مهارت های زندگی که بونیسف طراحی کردهاست ، مهارتهایی مانند شناخت ویژگی ها و تواناییهای خود ،توجه به ارزش های شخصی ،خانوادگی و اجتماعی ،به کار گرفتن روش های صحیح برقراری ارتباط و تصمیم گیری ،پرهیز از خشونت و حفظ سلامت ،آموزش داده می شود. فعالیت های تجربی این طرح شامل اجرای فنونی مانند : نمایش ویدیویی ،ایفای نقش، مشکل گشایی گروهی، کار در گروهههای کوچک، برنامه های هنری ،سخنرانی مهمان ، سناریوهای حل مشکل، پرسش و آزمون ، بحث و مناظره و غیره است . (پورنیر و همکاران ۱۳۸۹).
“