۱- بهبود شرایط تحویل کالا به مشتری
۲- بهبود سطح موجودی کالا
۳- بهبود هزینه های تولید
به دنبال اینگونه اقدامات در دهه ۸۰ میلادی،مفاهیم سیستم های ترکیبی لجستیکی گسترش یافت. در این دوره عملیات دیگری نظیر مدیریت حمل و نقل و توزیع به مدیریت مواد اضافه شد. هدف از این حرکت این بود که شرکت های بزرگ با کثرت مراکز تولید و توزیع بتوانند عملکرد خود را در مجموعه عملیات شرکت بهبود بخشند. از دهه ۹۰ میلادی تدریجاٌ مدیریت زنجیره تأمین به عنوان حالت تکمیل شده مدیریت لجستیکی مطرح شد که در آن مدیریت جریان مواد و اطلاعات به منظور بالا بردن درجه پاسخگویی به مشتریان از اهمیت خاص برخوردار گردید.در این نظام،کاهش هزینه های کل مجموعه نیز از اولویت خاصی برخوردار است (فارازل[۳۰]،۲۰۰۲).
۲-۲-۲-۶-۲) نقش اطلاعات و سیستم اطلاعاتی در مدیریت زنجیره تأمین
مدیریت اطلاعات یعنی گردش و انتقال صحیح اطلاعات، باعث می شود تا فرآیندهای مؤثر در زنجیره هماهنگ و ارتباط بین شرکای در زنجیره تأمین کاراتر شود و تسهیل یابد. مدیریت اطلاعات و مجموعه سیستم های اطلاعاتی زنجیره تأمین میتوانند بر روی بسیاری از تصمیم گیری های داخلی بخش های مختلف زنجیره تأمین مؤثر باشد که این موضوع ناشی از اهمیت بالای این مؤلفه در مدیریت زنجیره تأمین میباشد (سلطانی،۱۳۸۴).
۲-۲-۲-۶-۳) نقش رابطه و مدیریت روابط در مدیریت زنجیره تأمین
مدیریت روابط،تأثیر شگرفی بر همه زمینههای زنجیره تأمین و همچنین سطح عملکرد آن دارد. در بسیاری از موارد، سیستم های اطلاعاتی و فناوری مورد نیاز برای فعالیت های مدیریت زنجیره تأمین به سهولت در دسترسی بوده و میتوانند در یک دوره زمانی نسبتاٌ کوتاه تکمیل شده و به کار گمارده شوند. اما بسیاری از شکست های آغازین در زنجیره تأمین، معلول انتقال ضعیف انتظارات و توقعات و نتیجه رفتارهایی است که بین طرفین درگیر در زنجیره به وقوع می پیوندند (سلطانی،۱۳۸۴).
لازمه داشتن یک جریان مواد روان با نظم مناسب و درخور توجه، بهره گیری از یک سیستم جریان اطلاعات دقیق و کامل،در زمان و مکان های مناسب،و همچنین برخورداری از از روابط هماهنگ و سازمان یافته با سایر اعضای زنجیره تامین است.اگر هر گونه آسیبی به این مؤلفه وارد آید قطعاٌ آثار آن بر روی دو مؤلفه دیگر(جریان مواد و جریان اطلاعات)نمایان خواهد شد. بنابرین برقرار نمودن رابطه ای مشخص و تعریف شده با سایر اعضای زنجیره بسیار مهم و ضروری است و همچنین آگاهی یافتن از خواست ها و نیازهای مشتریان داشتن رابطه ای مناسب با آنان را می طلبد. بنابرین داشتن رابطه ای خوب با توزیع، انبارها، خرده فروش ها و همچنین با تأمین کنندگان مواد اولیه و مواد خام امری ضروری است. بنابرین اهداف اصلی این توافقات و روابط، ارضای نیازهای مشتریان و جلب رضایت آن ها است. در حقیقت هدف زنجیره، تعیین کننده حد و اندازه روابط داخل زنجیره خواهد بود و هدف گذاری گروهی و پایبندی به آن از رموز موفقیت هر زنجیره و اعضای آن است.از سوی دیگر همان طور که برقراری ارتباط و توافق های بلند مدت در دنیای رقابتی امروز مهم و ضروری است حفظ و ارتقاء آن نیز نکته جالب توجهی است. به دنبال این بحث اشاره ای به دیدگاه مشارکتی و دیدگاه مجزا خواهد شد و به طور خلاصه از چند بعد مهم مورد بررسی قرار خواهند گرفت. دیدگاه مجزا همان روابطی است که سابقاٌ بین طرفین (فروشنده و خریدار) وجود داشته است. ولی دیدگاه مشارکتی چیزی است که از آن تعبیر به روابط مناسب و تعریف شده در جهت قابل اطمینان و اتکاء بودن خدمات و محصولات تبادل شده بین طرفین شد (سلطانی،۱۳۸۴).
۲-۲-۲-۷) الگوی بومی نظام جامع مدیریت زنجیره تأمین کنندگان
مدیریت مؤثر زنجیره تـأمین منافع بی شماری دارد ، عموما منافع مدیریت مؤثر زنجیره تـأمین شامل موجودی های پایین تر ، هزینه های کمتر ، بهره وری بالاتر ، توانایی بهبود یافته برای پاسخ به نوسانات تقـاضا ، زمانهای تحویل کوتاه تر ، سود بیشتر و وفاداری بیشتر مشتری است . بنابرین بایستی به مدیریت زنجیره تأمین اهمیت خاصی داد و درنظام مدیریت سازمان جایگاه مناسبی برای آن در نظر گرفت . عناصر و اجزای مدیریت زنجیره تـأمین را می توان مشتمل بر مشتریان ، پیشبینی ، طراحی کردن ، پردازش کردن ، موجودی ، خرید ، مکـان یابی و پشتیبانی دانست . برای این که یک شرکت به اهداف استراتژیک خود دست یابد بایستی عامل نابودی مدیریت زنجیره تأمین یعنی عدم اطمینان را کنترل کند . این امرمستلزم شناسایی ودرک علل عدم اطمینان ، تعیین این که عدم اطمینان چطور بر سایر فعالیتها در بالا و پایین زنجیره تـأمین اثر میگذارد و سپس تنظیم رویه ها و روش هایی برای کاهش و یا حذف آن است . مدیریت زنجیره تـأمین از آنجا اهمیت پیدا میکند که تـأمین منابع از خارج سازمـان به دلیل واگذاری بخش هایی از فعالیت های سازمـان به بیرون اهمیت یافته است . سازمـانها به دلایل مختلفی سعی میکنند فعالیت های داخلی سازمان را به بیرون واگذار کرده و در حد امکـان بدنه خود را کوچک کنند . دلایل اصلی و عمده برای واگذاری فعالیتها به بیرون از سازمـان که مدیریت شبکه و زنجیره تـأمین را شکل میدهد را می توان به شرح زیر بیان نمود :
-
- منابع آزاد برای سرمایه گذاری
-
- بهبود تمرکز سازمان
-
- بالا بردن امکان دسترسی به وجوه سرمایه
-
- کاهش هزینه های عملیاتی
-
- کاهش مخاطره
- رهایی از کمبود منابع داخلی و غیر قابل دسترس
با توجه به مطالب گفته شده برای مدیریت زنجیره تأمین با درنظرگرفتن شرایط فرهنگی ، انسانی ، ساختاری ، قانونی و صنعتی سازمان های تولیدی و خدماتی لازم است الگوی بومی برای این کارطراحی ، تدوین و به کارگرفته شود (مهرمنش،۱۳۹۱).
۲-۲-۲-۸) مراحل مدیریت زنجیره تأمین
به طور کلی مؤلفه ها و مراحل مدیریت زنجیره تأمین کنندگان را می توان به شرح زیر بیان نمود :
۱ ) تدوین نظام نامه برای مدیریت زنجیره تأمین کنندگان :
مدیریت زنجیره تـأمین کنندگان نیازمند اصول و چهارچوب ادراکی است که بر اساس آن بتوان حرکت نمود . رسالت نظام نامه این است که مشخص کند چرا و چگونه بایستی به زنجیره تـأمین توجه نمود و آن ها را به صورت یک شبکه یکپـارچه و همکـار مدیریت نمود ، به طور کلی در نظام نامه مربوط به مدیریت زنجیره تأمین بایستی عناصر زیر مشخص شود :
-
- حدود کار
-
- محدوده تصمیم گیری
- نحوه سیاست گذاری
۲ ) استراتژی گذاری برای مدیریت زنجیره تأمین :
مدیریت زنجیره تأمین نیازمند راهبردهایی است که بتوان بر اساس آن ها حرکت نمود . بخشی از مدیریت زنجیره تأمین در سطح استراتـژیک بایستی انجام شود ، یک مزیت رقـابتی بدون توجه استراتژیک به تـأمین کنندگان امکان پذیر نمی باشد . بنابرین ارزش راهبردهای کلی سازمان درقبال تأمین کنندگان بایستی مشخص شود ، در این زمینه نیز لازم است برای مدیریت زنجیره تأمین کنندگان اقدامات زیر صورت پذیرد:
-
- تدوین استراتژی جامع سازمان در مورد تأمین کنندگان
-
- تدوین استراتژی جامع در مورد نحوه ی تأمین منابع از خارج سازمان
-
- تدوین استراتژی جامع در مورد ارزش گذاری به تأمین کنندگان
-
- تدوین استراتژی ارتباط سه جانبه مشتریان ، سازمان و تأمین کنندگان