با تمام این احوال «مواد» مشخصی هستند که به وسیله اقشاری از مردم بقصد غیر درمانی مصرف میشوند. بدیهی است که انواع متفاوت «مواد» اثرات متفاوتی روی سلسله اعصاب انسانی میگذارند: برخی برانگیزنده هیجان میباشند و پاره ای آرام بخش درد، غم و نگرانی و بعضی دیگر دگرگونگر حواس درکی … البته بدن هر شخصی درجه تحمل خاصی دارد و با مقدار و دفعات متفاوتی در مصرف اعتیاد و وابستگی پدیدار می شود. بسیاری از «مواد» در آغاز کار اثرات شدیدی دارند ولی بهتدریج با تکرار این اثرات تضعیف میشوند و در نتیجه باید به مقدار ماده افزود تا اثرات اولیه را پدید آورد.الکل، مواد خواب و خلسه آورها، آمفتامین ها و مکیف ها هم از جمله موادی هستند که درجه تحمل بدن را بالا میبرند و با گذشت زمان و تکرار مقدار فزاینده ای میطلبند . در پی چنین فراشدی بعد از مدتی بدن بمواد فوق عادت میکند و برای انجام کار معمولی بیکی از مواد فوق وابسته می شود. اگر شخص معتاد بموقع مواد مورد نیاز خود را مصرف نکند بدن از نظر فیزیولوژیکی عکس العمل نشان میدهد که اصطلاحاً آن را «بروز علائم فقدان» (abstinence syndrome) (مثلاً «هزیان گوئی» (delirium tremens) یا D.T در مورد الکلی ها ) مینامند. بنابرین اعتیاد عبارت است از وابستگی بدن (فیزیولوژیک) به ماده ای که مصرف آن سبب «کیف» و «لذت» می شود.[۵]
انواع اعتیاد :
با توجه به تعریف اعتیاد که در بالا به آن اشاره شد، انواع اعتیاد را می توان به دو گروه تقسیم کرد :
اعتیاد مجاز :
به وابستگی و تداوم در مصرف موادی که به عنوان دارو شناخته شده و به طور طبیعی یا مصنوعی به دست میآید، اعتیاد مجاز میگویند و معمولاً شامل بسیاری از مواد دارویی به ویژه آرام بخشها و خواب آورها می شود. این مواد با تجویز پزشک یا اغلب خودسرانه مصرف می شود. اعتیادهای مجاز به نوبه خود به دو دسته تقسیم می شود :
– اعتیاد به مواد مخدر طبیعی و مصنوعی که به عنوان دارو شناخته میشوند.
– اعتیاد به موادی مانند تنباکو، سیگار و نظایر آن که تنها از دیدگاه روانی عادت آور است و تداوم مصرف را ایجاب میکند.
اعتیاد غیر مجاز :
به وابستگی فرد به مصرف همیشگی مواد مخدر و بهره گیری از عواملی که بنا بر قوانین کشوری یا بینالمللی (شرعی و مدنی) غیر مجاز شناخته می شود، اعتیاد غیر مجاز میگویند. این امر در نتیجه ناپسند بودن مظاهر اعتیاد از دیدگاه پزشکی، بهداشتی، روانی و اجتماعی غیر مجاز تلقی می شود.
فرایند اعتیاد :
اعتیاد به هر شکلی که باشد معمولاً طی یک فرایند سه مرحله ای انجام میگیرد این مراحل عبارتند از :
۱- مرحله آشنایی: در این مرحله شخص در اثر مسامحه یا تشویق دیگران یا میل به انجام یک کار تفریحی یا کنجکاوی یا علل دیگر مانند کسب لذت، به مصرف مواد مخدر آشنا می شود.
۲- مرحله میل به افزایش مواد : در این مرحله، بدن هر روز به مواد بیشتری نیاز پیدا میکند بعد از مدتها استفاده نامرتب از مواد مخدر، شخص دچار شک و تردید شده، برای رهایی از آن با امیال خود دست به مبارزه می زند.
۳- مرحله اعتیاد (بیماری) : در این مرحله، بعد از شک و تردید و شاید مدتی ترک اعتیاد، شخص سرانجام به مرحله اعتیاد واقعی میرسد اگر مواد مخدر کم یا بدون رعایت ترتیبات لازم ناگهان قطع شود نشانه های سندروم محرومیت بروز میکند.
مصرف به هروئین به سرعت موجب اعتیاد می شود، تریاک پس از مصرف دارو و حدود یکماه متوالی به چنین مرحله ای میرسد. اما اعتیاد به الکل مستلزم مصرف آن به مدت طولانی تر است.
شخصیت معتاد
شخصیت فرد به ساختار روانی او وابستگی دارد. شخصیت با توجه به برخی عوامل ساختاری ثابت که با پایان بحران بلوغ برای همیشه شکل میگیرد، تعریف می شود و فرد خواه بیمار باشد خواه سالم، ساختار بنیادی شخصیتی اش هرگز تغییر نمی کند.
بین شخصیت و اعتیاد رابطه ای متقابل وجود دارد یعنی فرد به علت وضع خاص شخصیتی و نیازها و شکستها، ناتوانی در برخورد با مسایل و ناکامی در زندگی، عدم ثبات عاطفی و ناملایمات دیگر به اعتیاد رو می آورد و اعتیاد نیز به نوبه خود موجب از بین رفتن انسجام روانی و هیجانی شخص می شود. بدین ترتیب، بین اعتیاد و شخصیت دور باطلی ایجاد میگردد که مبارزه با آن مستلزم تغییر شرایط بیرونی و درونی، یعنی ایجاد اراده ای و روحیه ای قوی و آسیب ناپذیر است و بالاخره، به دلیل فساد بافتهای مغزی که از مصرف مواد مخدر به وجود میآید شخص کنترل حرکات خود را از دست داده، آمادگی آسیب رسانی به خود و دیگران را پیدا میکند. از این رو، به موازات افزایش معتادان، سرقتها و انحرافات اجتماعی و اخلاقی نیز روزافزون می شود. بسیاری از محققان مسایل مربوط به اعتیاد ( و حتی برخی از افراد عادی) بر این باورند که ساختار شخصیت برخی افراد برای پذیرش اعتیاد مساعدتر از دیگران است. اینان می پندارند که زمینه مساعد ذهنی افراد مذبور شرط اولیه برای ابتلاست و بدین ترتیب مسأله را بیش از حد ساده میکنند. تنها مزیت این کار آن است که به قضیه ظاهری روشن و آشکار میدهد.
شناخت شخصیت و ویژگیهای رفتاری معتادان به منظور مبارزه با اعتیاد و نیز پیشگیری و درمان آن، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اعتیاد، دگرگونیهایی در خلق و خوی معتاد به وجود می آورد که از احوال ظاهریش می توان بدانها پی برد.
تشخیص معتاد
معمولاً خود معتاد اعتراف میکند که معتاد است و نیاز به ماده مخدر دارد با این حال، برخی تغییرات روانی و اجتماعی و خلق و خوی او میتواند ما را در شناخت معتاد یاری دهد. در زیر به چند مورد از این تغییرات اشاره می شود :
-
-
- معتا دارای ظاهری ضعیف، فرتوت و پژمرده رنگ، چهره تیره و کدر، دندانهای پوسیده و زردرنگ است؛
-
- تنگ بودن مردمک چشم، احتمال اعتیاد را می رساند؛ ولی نشانه ای قطعی نیست؛
-
- وجود دوره های بی قراری، تحریک پذیری و عصبانیت و اضطراب که تقریباً به طور ناگهانی جای خود را به سرخوشی و رضایت آشکار و آرامش میدهد؛
-
- تمایل به کناره گیری از بستگان به ویژه والدین، برادر و خواهر و اشتیاق به افزایش معاشرت با دوستان مشکوک و جدید؛
-
- تغییر ساعات خواب، دیر خوابیدن در شب و دیر بیدار شدن در صبح؛
-
- بالا رفتن هزینه های شخصی و درخواست مکرر پول از والدین و دیگران؛
-
- بستن در اتاق به روی خود برای مدت طولانی تا آنکه تغییر احوالش بر دیگران معلوم نشود؛
-
- بی توجهی به ظاهر خود و داشتن موهای ژولیده و لباسهای کثیف و افزایش رفت و آمدهای ظاهراًً بی مقصد و مشکوک؛
-
- خواب آلوده و افسرده بودن همراه با شادابی بسیار زودگذر؛
-
- در توالت ماندن بیش از حد معمول؛
-
- پرگو و یاوه گو شدن، دروغ گویی و دادن وعده های بی اساس؛
-
- استعمال داروهای ویژه اعصاب یا نیروبخش و خواب آور و پیدا شدن وسایل مشکوک استعمال مواد مخدر در محیط زندگی معتاد؛
-