ابزارها و فرآیندها (قوانین روشمند به منظور ارائه خدمات مؤثر و مطلوب)
گروهها و جوامع هم کارکرد (به منظور به روز شدن دانش افراد و تسهیم دانش)
اورلاندو (۲۰۰۶) نیز چهار عنصر را برای نظام مدیریت دانش بر می شمارد:
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
رهبری
سازمان
فنآوری
آموزش و یادگیری
۲-۱-۱۵ مدلها و نگرشهای مدیریت دانش
۲-۱-۱۵-۱ مدل عمومی دانش در سازمان
این مدل در سال ۱۹۹۹ توسط نیومن و کنارد ارائه گردید.
نمودار ۲-۱-۳ مدل عمومی دانش را نشان میدهد. همان گونه که مشاهده میشود این مدل از چهار فعالیت اصلی تشکیل شده است:
نمودار ۲-۱-۳: مدل عمومی دانش در سازمان (نیومن و کنارد، ۱۹۹۳، ۳)
۱- ایجاد دانش: این مرحله شامل تمام فعالیتهایی است که دانش یا دانشهای جدید را به سیستم واردمیکند. در اینجا فعالیتهایی نظیر کشف، ایجاد و یا توسعه دانش، حائز اهمیت است. چنان که دانپورت و پروساک نیز گفتهاند، به هنگام صحبت درباره دانش آفرینی، همان اندازه که منظورمان «دانش کسب شده» به وسیله سازمان است، «دانش خلق شده» دردرون آن نیز مورد نظر است. در حقیقت، همه سازمانهای سالم، دانش را خلق و از آن استفاده میکنند. آنها بدوندانشهای جدید نمیتوانند پویایی خود را حفظ کنند (دانپورت و پروساک، ۱۳۷۹، ۹۰-۸۸).
۲-حفظ و نگهداری دانش: در اینجا فعالیتهایی مورد نظر است که دانش را در سازمان ماندگار میکند. در این راستا میتوان به حافظه سازمانی اشاره کرد. مهمترین وظیفه حافظه سازمانی، نگهداری از دانش سازمانی است. اما باید توجه داشت که حافظه سازمانی، صرفاً توانایی نگهداری دانشهای صریح را دارد. در کنار حافظه سازمانی باید حافظه فردی را که محل نگهداری دانشهای نهفته است، مورد توجه قرار داد. برای اثر بخشی برنامههای مدیریت دانش، باید میان این دو نوع حافظه پیوند تنگاتنگ برقرار کرد (نیومن و کنارد، ۱۹۹۳، ۴).
۳- تبدیل و انتقال دانش:یکی از مشکلات و چالشهای اصلی مدیریت دانش، تبدیل و انتقال دانش نهفته به دانش صریح است. در اینجا فعالیتهایی مطرح میشود که با جریان دانش از شکلی به شکل دیگر و یا از فردی یا گروهی به فرد یا گروه دیگر، در ارتباط است. فعالیتهایی نظیر کدگذاری دانش و تشکیل تیمهای تبادل دانش در این مرحله حائز اهمیت است. نکته قابل توجه در انتقال دانش در این است که انتقال باید با جذب دانش همراه باشد (نیومن و کنارد، ۱۹۹۳، ۴).
۴- بکارگیری دانش: دانش، زمانی ارزشمند است که به کار گرفته شود. فعالیتهای مدیریت دانش باید طوری باشد که نه تنها اقدامات و برنامههای کلان سازمان را تحت تأثیر قرار دهد بلکه آثار آن در فعالیتهای روزمره سازمان مشاهده شود (باهات، ۲۰۰۱، ۱۶).
۲-۱-۱۵-۲ مدل ادل و گراسیون
ادل و گراسیون (۱۹۹۸)، مدلی را برای مدیریت دانش ارائه دادهاند این مدل مبتنی بر دو رکن اساسی است.
فرآیندهای مدیریت دانش
ایجاد دانش که به روشهای مختلف میتواند ایجاد شود.
شناسایی دانشهای مفیدی که در فرآیندها، رویههای کاری و اقدامات سازمان وجود دارد.
جمع آوری بعد از اینکه دانشهای مفید، مورد شناسایی قرار گرفتند، کار بعدی جمعآوری این دانشهامیباشد.
سازماندهی دانش بیشتر در بر گیرندهفعالیتهای پردازش دانش است. در این مرحله، دانش به شکل مناسبی تبدیل میگردد.
توزیع بعد از سازماندهی دانش، آن بایستی به روشهای مختلف بین افراد توزیع شود. در این مرحله با بهره گرفتن از ابزار و سازوکارهای مناسب باید دانش ذخیره شده در دسترس افرادی که به آن نیاز دارند قرار بگیرد.
ارزیابی و تطبیق این مدل قبل از به کار گیری دانش توصیه میکند که آن از لحاظ صحت و سقم مورد ارزیابی و تطبیق قرار گیرد و این کار باید توسط افراد حرفهای در یک سازمان صورت بگیرد.
به کار گیری دانش زیرا تا زمانی که دانش مورد استفاده قرار نگیرد افزایش پیدا نمیکند. در این مرحله دانش در فرایند کاری و تصمیمات سازمان جاری میشود.
فراهم کنندههای مدیریت دانش
دومین رکن این مدل را عواملی تشکیل میدهند که نقش اساسی در شکل گیری مدیریت دانش در یک سازمان ایفا نماید این عوامل به چهار دسته تقسیم میشوند:
حمایت مدیریت یا رهبری در سازمان از فعالیتهای مدیریت دانش، از مهمترین و مؤثرترین عوامل در شکل گیری مدیریت دانش است.
مدیریت دانش بدون وجود یک بستر فرهنگی مناسب و مبتنی بر اعتماد نمیتواند به طور موفق اجرا شود.
تکنولوژی به شکل ابزار و سازوکارهای مناسب میتواند مخصوصاً در ذخیره دانش سازمان نقش مهمی را ایفا نماید.
اندازه گیری دانش که از این طریق میتوانیم دریابیم تا چه حد به سمت اهداف مدیریت دانش گام برداشتهایم. همچنین میتوان، دانشهای کهنه و قدیمی را نیز از سازمان دور کرد (ابطحی و صلواتی، ۱۳۸۵، ۵۸-۵۶).
رهبری
فراهم کنندههای مدیریت دانش
بکارگیری مدیریت دانش
ایجاد شناسایی
سنجش
فرهنگ
تطبیق
توزیع
جمع آوری
فرایند مدیریت دانش
سازماندهی
تکنولوژی
شکل ۲-۱-۴: مدل مبتنی بر فرآیندها و فراهم کنندههای مدیریت دانش: (ابطحی و صلواتی، ۱۳۸۵، ۵۸ – ۵۶).
۲-۱-۱۵-۳ مدل بویسوت
مدل بویسوت از جمله مدلهایی است که روابط میان داده، اطلاعات و دانش را به خوبی ترسیم کرده است. این مدل توسط ماکس بویسوت ارائه شده است. مدل از سه قسمت تشکیل شده است. دادهها نقش مواد خام و یا ورودیهای این مدل را ایفا میکنند. در این مدل، اطلاعات الگوهایی هستند که ما آنها را از دل داده بیرون میکنیمو بر آنها وضع میکنیم و نهایتاً دانش، مدل ذهنی را در این مدل بر عهده دارد. بویسوت معتقد است که مدلهای ذهنی ما تعیین میکنندکه ما چگونه به دادهها و اطلاعات واکنش نشان دهیم و از طرفی چون هر کدام از ما دانشهای متفاوتی داریم پس میتوان نتیجه گرفت که مدلهای ذهنی متفاوتی نیز خواهیم داشت (ابطحی و صلواتی، ۱۳۸۵، ۴۵).
فیلتر مفهومی