نیازمند اقدام فوری
بسیار زیاد
زیاد
متوسط
کم
نا محتمل
فاجعه شدید متوسط کم بی اثر
شکل ۲‑۱۲- نمودار ریسک
اما درکسب و کار، این روش فرایند ذهنی[۴۵] متکی به قضاوتهای متخصصان است. نتایج این اقدام می تواند برای اولویت بندی اقدامات مدیریت ریسک بکار رود. (Norrman, A., Lindroth, R., 2004) نقشه ریسک یا ماتریس/ دیاگرام ریسک یعنی استفاده از رویکرد ساختاریافته و ترسیم منابع ریسک، ابزاری مهم است که بدان وسیله نتایج بالقوه ریسک و همچنین بزرگی احتمالش فهمیده می شود.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۴-۲-۳- اقدامات مدیریت ریسک زنجیره تأمین
اکنون نوبت به فاز کنترل ریسک میرسد. البته بعضی محققان نظیر نورمن و لیندرا(۲۰۰۴) از این فاز به نام مدیریت ریسک یاد کردند. لذا دراین پژوهش نیز از این فاز به عنوان فاز مدیریت ریسک نام برده می شود. اقدامات رایج برای مدیریت ریسک عبارتند از اجتناب[۴۶]، کاهش[۴۷]، انتقال[۴۸]، تقسیم[۴۹] و یا حتی پذیرش ریسک[۵۰].
اتخاذ یا پذیرش بر این دلالت دارد که هیچ اقدامی دربرابر ریسکهای زنجیره تأمین بکارگرفته نشود. اجتناب و کاهش وقوع منبع ریسک، با علت و عامل ریسک در زنجیره تأمین برخورد می کند اجتناب، حذف منبع ریسک یعنی حذف گونه هایی از رخداد است که می تواند ریسک را برانگیزاند و کاهش، هم در زمینه کم کردن احتمال و هم در کاهش نتیجه استفاده می شود. اقدامات کاهش دهنده وقوع احتمال یا وقوع گرا براساس نقشه ریسک فوق انتقال موقعیت منبع ریسک به قسمت پایین در نقشه ریسک است و برعکس، اقدامات کاهش دهنده نتیجه یا اثرگرا براساس نقشه ریسک با انتقال موقعیت ریسک به سمت چپ در نقشه ریسک توصیف میگردد. مثالهایی از نحوه کاهش اثر می تواند به داشتن موجودی اضافی، داشتن چندین منبع و مثالهایی از اقدامات کاهش دهنده احتمال وقوع می تواند افزایش انعطاف پذیری در زنجیره تأمین، بهبود فرآیندهای ریسکی عملیاتی درونی باشد. ریسک می تواند به کمپانیهای بیمه، به اعضاء زنجیره تأمین با انتقال مسئولیت موجودی، تغییر زمان تحویل تأمین کنندگان (تحویل دقیقاً سرموقع) و به سازمان انتقال یابد. به علاوه قراردادها می تواند برای انتقال ریسکهای بازرگانی استفاده شود. درآخر ریسکها میتوانند هم ازطریق مکانیزم های قراردادی و هم همکاری بهبودیافته تقسیم شوند. بر طبق نظرات لمبارت و کوپر[۵۱] در سال ۲۰۰۰ و منتزر[۵۲] در سال ۲۰۰۱ جزء کلیدی مدیریت زنجیره تأمین تقسیم ریسکها و پاداشها بین اعضاء زنجیرهتأمین میباشد. (Norrman, A., Lindroth, R., 2004)
جوتنر و کریستوفر[۵۳] (۲۰۰۳) در مقالهای از پنج استراتژی برای کاهش ریسک در زنجیره تأمین استفاده کردند که در جدول بعد چند مثال ذکر شده است. (Jüttner, U.,Christopher, M., 2003)
جدول ۲‑۱۰- استراتژی های کاهش ریسک در زنجیره تأمین
عنوان استراتژی | مثالهای مربوطه |
پرهیز | رها کردن یک محصول خاص/بازار جغرافیایی خاص/تأمین کننده خاص/مشتری خاص، ارزیابی مبتنی بر ریسک عملیات تجاری جدید، ممیزیهای مستقل خارجی، خود ارزیابی |
کنترل و تحمل | یکپارچه سازی عمودی، افزایش ذخیره سازی و استفاده از موجودی اطمینان، حفظ ظرفیت اضافی در تولید، انبارش، جابه جایی و حمل و نقل، وضع تعهدات قراردادی برای تأمین کننده، حفاظت داده ها و فرابندها، برنامه ریزی پایدار |
همکاری | مشارکت برای افزایش شفافیت و درک زنجیره تأمین، مشارکت برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات مرتبط با ریسک، مشارکت به منظور فراهم نمودن طرحهای مستمر در زنجیره تأمین |
انعطافپذیری | به تعویق اندازی، استفاده از چندین منبع، بومیسازی منابع |
انتقال ریسک | اقدامات بیمه ای و مصونیتی |
۲-۴-۲-۴- ردیابی ریسک در زنجیره تأمین
فاز ردیابی ریسک زنجیره تأمین، پیاده سازی و تأثیر اقدامات انتخاب شده را بررسی می کند و شرکت را قادر به داشتن دیدگاه شفاف نسبت به وضعیت ریسکهای زنجیره تأمین در تمام لحظهها می کند. به هیچ عنوان نباید از اجرای این مرحله غفلت ورزید چرا که با توجه به دنیای پویای امروز در کسب وکار ریسکهایی که امکان دارد در فاز ارزیابی بیخطر ارزیابی شدهباشند، بعد از گذشت مدتی و با تغییر شرایط کاملاً اختلالزا شوند لذا به طور دائم باید مدیران ریسک شرایط درونی و بیرونی زنجیره تأمین خود را ردیابی و زیر نظر داشتهباشند.
۲-۵- عوامل انتخاب تأمین کننده برتر
با توجه به استراتژی های ارائه شده به منظور کاهش ریسک در زنجیره تأمین، چک لیستی برای انتخاب تأمینکننده بدست می آید. در نظر گرفتن این عوامل، منجر به انتخاب تأمینکننده بهتر و به تبع آن کاهش ریسک انتخاب تأمینکنندگان در زنجیره تأمین می شود که هدف نهایی این پژوهش است.
لی[۵۴] (۲۰۰۹) چک لیستی ارائه دادهاست که در آن عوامل به ۴ دسته منفعت، فرصت، هزینه و ریسک تقسیم شدهاست. زیر شاخه های منفعت عبارتند از کیفیت، انعطاف پذیری و تحویل. برای فرصت نیز تکنولوژی تأمینکننده، رشد مشترک و ساختار ارتباطی بیان شدهاست. هزینه محصول و هزینه ارتباطات در قسمت هزینهها قرار دارد و ریسکهای انتخاب تأمین کننده مربوط به محدودیتهای تأمین، محدودیتهای خریدار و سابقه تأمینکننده در نظر گرفته شده است. لی در مقاله خود تمامی این عوامل را تا سطح پایینتری شرح دادهاست. بطور مثال کیفیت به نرخ بازده، قابلیت اطمینان محصول، کیفیت سیستم پشتیبانی و سیستمهای کیفیت اشاره دارد. (Lee, 2009)
یکی دیگر از این دستهبندیها مربوط به چان و کومار[۵۵] (۲۰۰۷) است. آنها عوامل اصلی را به پنج حوزه قیمت نهایی محصول، کیفیت محصول، عملکرد خدمترسانی تأمین کننده و پروفایل تأمین کننده و عوامل ریسک محیطی تقسیم کردند، که به صورت شماتیک در نمودار دیده می شود. (Chan, F., Kumar, N., 2007)
شکل ۲‑۱۳- عوامل انتخاب تأمین کننده