اصلاح نظام اداری و حکمرانی شهر
دکتر صرافی در مقالهای دیگر در سال ۱۳۸۰ با عنوان “بنیادهای توسعه پایدار کلانشهر تهران"معتقد است که موضوع پایداری تهران از دیدگاه کل گرا و همه سو نگر باید در تمام سطوح محلی، منطقهای، ملی و جهانی بهصورت همزمان پیگیری شود. او ضمن معرفی روشهای سنجش پیامدهای زیستمحیطی توسعه شهری و روش ردپای بومشناختی به پیروی از روش تدوینشده توسط کمیسیون جهانی شهرنشینی در قرن ۲۱ که در کنفرانس بینالمللی برلین در جولای ۲۰۰۲ ارائه شد. بنیانهای پایداری شهر تهران را در هفت محور به شرح زیر موردبررسی قرارداد :
اقتصاد شهری پایدار: کار و درآمد مناسب
جامعه شهری پایدار: همبستگی و یکپارچگی اجتماعی
سرپناه شهری پایدار: خانهسازی شایسته در استطاعت همه مردم
محیطزیست شهری پایدار: اکوسیستمهای باثبات
دسترسی شهری پایدار: تحرک همراه حفاظت منابع
ایجاد شهر زیست پذیر: ایجاد شهر زیست پذیر
مردمسالاری شهری پایدار: قدرتمند سازی شهروندان
صرافی در این نوشتار پایداری کلانشهرها را درگرو تنظیم و کنترل جریانهای ورودی (مواد و انرژی) و خروجی (زباله و آلایندههای محیطی) در حد ظرفیت محیط پشتیبانی بقای آنها میداند زیرا از این طریق است که توسعه پایدار می تواند فراگیر شود.
دکتر ارجمندنیا در سال ۱۳۸۰ در مقالهای با عنوان"بهکارگیری مفهوم جایپای بومشناختی بهعنوان رهیافتی نو در ارزیابی تأثیر انسان بر محیطزیست” خاطرنشان میسازد که محیط و منابع موجود در آن در معرض تهدیدهای جدی قرار دارد و بهره برداری بیشازحد اندازه از منابع زیستی و ضایعات فراوان مواد، بوم کره را با خطرهای جدی مواجه میسازد. او با مقایسه جهانی اندازه ردپای بومشناختی، یادآوری می کند که ردپای بومشناختی شهروندان متوسط در کشورهای ثروتمند از متوسط یا سرانه سهم زمین به ۲تا۳ هکتار افزایش مییابد. ازاینرو اگر هر نفر درروی کره زمین از همان استاندارد بومشناختی مانند آمریکای شمالی بهرهمند شود ما نیاز به ۳ کره دیگر برای تأمین نیازهای خودداریم. ایشان دوام و بقای سالم محیطزیست را درگرو حفظ تعادلهای آن میداند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
دکتر ارجمندنیا در مقالهای دیگر در سال ۱۳۸۱ با عنوان “جایپای بومشناختی؛ مبانی مفاهیم و راهبردها” تضاد بالقوه بین حفظ کیفیت زندگی و تضمین ثبات بومشناختی، عنصر اساسی در فرایند تصمیم گیری برای پایداری میداند و معتقد است شهرها باید در تمام جنبهها و عرصه ها قابل زیست باشند، چنین وضعی مستلزم تدارک زیرساختهای کالبدی و ساماندهی نهادهای اجتماعی متناسب با ملاحظات و همسازیهای محیطی است، بهگونهای که نسلهای آینده نیز از تأثیرات آن بهرهمند شوند.
خانم فرزانه ساسانپور در رساله دکترای خود با عنوان “بررسی کلانشهر تهران با بهره گرفتن از روش جایپای اکولوژیک” در سال ۱۳۸۵ به بررسی وضعیت پایداری شهر تهران پرداختهاند. ایشان سرانه ردپای کل تهران را ۷۹/۳ هکتار محاسبه نموده و بیان نموده اند که با این مقدار ردپا، کلانشهر تهران در شرایط پایدار سر نمیبرد. وی معتقد است ازآنجاکه این مشکل روزبهروز جدیتر می شود، به شیوه های جدید مدیریتی از پایین به بالا برای کلانشهر تهران نیاز است.
خانم صمدپور در سال ۱۳۸۷در ناحیه الهیه تهران به ارزیابی آثار زیستمحیطی افزایش تراکم جمعیتی و ساختوسازهای شهری، به خصوص بلندمرتبهسازی در نواحی و محلههای شهری با بهره گرفتن از روش ردپای بومشناختی پرداخته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داده است با افزایش ساختوسازهای محله الهیه طی ۲۶ سال دوره مطالعه، میزان فضای سبز و باز، بهمنزله یکی از اصلیترین شاخص های کیفیت محیطزیست شهری، به طرز چشمگیری کاهشیافته. بر اساس نتایج این پژوهش ردپای بومشناختی ناحیه الهیه ۳۳/۶ در هر هکتار محاسبهشده که ۲۷۲ برابر سهم قابل اختصاص به آن و ۱۰۵۵ برابر سهم متوسط شهروندان تهرانی است و این محله طی دهههای گذشته بخش زیادی از منابع زیست پیرامونی را تخریب و آثار زیا نبار فراوانی بر شهر تحمیل کرده است.
آقای رحیمی در سال ۱۳۸۷ در رساله دکترای خود با عنوان “توسعه پایداری با تأکید بر توانهای محیط در شهر کاشمر” پایداری شهر کاشمر را درگرو ایجاد رابطه بهینه این شهر با حوزه پیرامونیاش دانسته و چنین نتیجهگیری نموده که بدون توجه به حوزه پیرامون حیات شهر کاشمر ناپایدار خواهد بود. وی خاطرنشان میسازد که روند کنونی توسعه کاشمر ناپایدار میباشد و چاره کار را در شناسایی دقیق توانهای محیطی و بهکارگیری تکنولوژی و سازمان مناسب میداند.
خانم شهرزاد فریادی و پریماه صمدپور در سال ۱۳۸۹ در مقالهای تحت عنوان"تعیین تناسب بهینه استفاده از انواع شیوه های حملونقل باهدف کاهش جای پای اکولوژیک در شهر تهران"بهمنظور تعیین نحوه استفاده بهینه و مطلوب از انواع وسایل سیستم حملونقل درونشهری برای کاهش مصرف سوخت و کاهش تخریب و غارت محیطزیست با بهره گرفتن از روش ردپای بومشناختی به محاسبه مقدار مصرف سوخت انواع وسایل نقلیه به ازای هر مسافر و سپس مقدار زمین معادل که تأمینکننده میزان سوخت برای هر فرد است، پرداخته. نتیجه آنکه بررسیها نشان میدهد که از میان انواع وسایل سیستم حملونقل درونشهری مترو با کسب ۰۰۳/۰ مترمربع زمین به ازای هر مسافر کمترین مقدار مصرف را که معادل مقدار مصرف۱۴۰۰ مسافر خودروی شخصی که بیشترین مقدار مصرف را دارا است به خود اختصاص داده. فریادی خاطرنشان میسازد که هدف از ارائه و کاربرد روش ردپای بومشناختی در این تحقیق ایجاد یک شاخص کمی بهمنظور نشان دادن اهمیت تخریبهای ناشی از روشهای حملونقل شهری بر محیطزیست است. همچنین نتایج این مطالعه نشان میدهد که روش ردپای بومشناختی می تواند بهعنوان روشی مناسب به ارزیابی کمی آثار محیطزیستی برای تعیین نوع و اندازه پایدار استفاده از انواع روشهای حملونقل درونشهری به کار رود .
خانم سارا شهانواز در سال۱۳۹۱در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان"بررسی وضعیت توسعه پایدار شهرستان رشت با بهره گرفتن از روش جای پای اکولوژیک” به بررسی پایداری شهرستان رشت پرداخته. بر اساس محاسبات ایشان ردپای بومشناختی مصرف در شهرستان رشت ۹۷۹/۱ هکتار به ازای هر نفر برآورد شده. همچنین ظرفیت زیستی ۴۱۴/۰ هکتار به ازای هر نفر محاسبهشده و مشخصشده است که شهرستان رشت از کسری بومشناختی رنجبرده و این شهر از دیدگاه بومشناختی ناپایدار است. از دلایل آن میتوان به برداشت غیر بهینه منابع موجود در منطقه، بازده در هکتار پایین برای محصولات تولیدی کشاورزی و دریایی و ورود هرساله گردشگران به این شهرستان و اثرات عمده زیستمحیطی که به منطقه وارد می شود اشاره کرد.
خانم فاطمه سالاروندیان در سال ۱۳۹۳ در مقالهای با عنوان"ردﭘﺎی بومشناختی گاز دیاکسید کربن سوختهای ﻓﺴﯿﻠﯽ ﺷﻬﺮ ﺷﯿﺮاز"ﺑـه ردپای بومشناختی ﮔﺎز CO2 و ﻣﯿﺰان اﻧﺘﺸﺎر اﯾﻦ ﮔﺎز ﻃﯽ سالهای ۱۳۸۵ ﺗﺎ۱۳۸۷ در ﺳﻄﺢ کلانشهر ﺷﯿﺮاز پرداخته است. در ﻃﻮل ﭘﮋوﻫﺶ روشنشده است که ﺳـﺮاﻧﻪ ﻣﻮﺟـﻮد ﻓﻀـﺎی ﺳﺒﺰ در ﺳﻄﺢ ﺷﻬﺮ ﺷﯿﺮاز ﺑﺮای ﮐـﺎﻫﺶ ردپای بومشناختی ﮔـﺎز CO2ﻣﻨﺘﺸﺮﺷـﺪه از ﺳـﻮﺧﺖ اﻧـﺮژیﻫـﺎی ﻓﺴـﯿﻠﯽ در شهر ﺟﻮاﺑﮕﻮ ﻧﯿﺴﺖ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ حجم گاز CO2 منتشرشده از ﺳﻮﺧﺖﻫﺎی ﻧﻔﺖ و ﮔﺎزوﺋﯿﻞ ﻃﯽ ﺳﺎلﻫﺎی ۱۳۸۵ﺗﺎ۱۳۸۷ﺑﻪ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﺎ ۵۲۱۰۵۸ ؛ ۴۷۶۷۶۷ ؛ ۴۹۰۱۰۶ ﺗﻦ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ردﭘﺎی بومشناختی اﯾـﻦ ﻣﻘـﺪار ﮔـﺎز ﻣﻨﺘﺸﺮﺷـﺪه ﻧﯿـﺰ ﻧﺸﺎن داد، ﮐﻞ اراﺿﯽ ﺟﻨﮕﻠﯽ موردنیاز ﺑﺮای ﺟﺬب ﮔﺎز دیاکسید ﺣﺎﺻﻞ از ﺳﻮﺧﺘﻦ سوختهای ﻓﺴـﯿﻠﯽ ﺑﻨـﺰﯾﻦ و ﮔﺎزوﺋﯿﻞ ﺑﺮای ﺳـﺎلﻫـﺎی ۱۳۸۵،۱۳۸۶و۱۳۸۷ﺑـﻪ ﺗﺮﺗﯿـﺐ ۷۸۱۶ ﻫﮑﺘـﺎر؛ ۷۱۲۵ ﻫﮑﺘـﺎر و۷۳۵۲ ﻫﮑﺘـﺎر اﺳـﺖ؛ حالآنکه ﻣﺴﺎﺣﺖ فضای سبز ﺷﯿﺮاز در ﺳﺎل۱۳۸۷؛ ۱۸۶۹ ﻫﮑﺘﺎر ﺑﻮده اﺳﺖ، که به معنای اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﮔـﺎز دیاکسید کربن تولیدشده ﺗﻨﻬﺎ از اﯾﻦ دو ﺳﻮﺧﺖ ۳/۹ ﺑﺮاﺑﺮ ﻇﺮﻓﯿﺖ زﯾﺴﺘﯽ ﺷﯿﺮاز اﺳﺖ. درواقع، ﻫﺮ ﺷﻬﺮوﻧﺪ ﺷﯿﺮازی ﺑـﻪ ۵۱/۷۸ مترمربع ﺳـﺮاﻧﻪ فضای سبز بهمنظور ﺟﺬب ﮔﺎز CO2 ﻧﯿﺎز دارد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، ﺷﻬﺮداری ﻣﻮﻇﻒ اﺳـﺖ ﺑـﺎ ﺗﻮﺳـﻌﻪ فضای سبز ﻣﻮﺟـﻮد، ﺣﺠـﻢ ﺳﺮاﻧﻪ اﯾﻦ ﮐﺎرﺑﺮی را ﺑﺮای ﮐﺎﻫﺶ ردﭘﺎی ﮔﺎز دیاکسید کربن اﻓﺰاﯾﺶ دﻫﺪ.
با توجه به مطالب فوق باید به این نکته اشارهکنم ازآنجاکه پایداری شهری شاخهای مهم در زمینه رسیدن به توسعه پایدار است و ازآنجاکه الگوی ردپای بومشناختی بهعنوان ابزاری برای ارزیابی آثار بومشناختی شهری، رهیافت جدیدی است که می تواند روشن سازد رشد اقتصادی، هزینه های درازمدت را پنهان کرده و مصرفگرایی فزاینده شهرها را روبه ناپایداری و ناتوانی بومشناختی روزافزون سوق داده است و به برنامه ریزان و تحلیلگران برای درک فرصتهای مناسب از رویکردهای جدید و واقعی یاری رسانده و امکان ارزیابی چشماندازها را برای زندگی انسان در درازمدت در کره زمین فراهم کرده است. در پژوهش حاضر نیز تلاش خواهد شد تا به بررسی وضعیت پایداری شهرستان اصفهان از دیدگاه ردپای بومشناختی پرداخته شود. در این پژوهش برای اولین بار پایداری شهرستان اصفهان از دیدگاه ردپای بومشناختی موردبررسی قرار میگیرد. تاکنون این روش در پایداری بعضی از کلانشهرهای دنیا مانند لندن، سانتیاگو، توکیو، لیورپول بررسی و ارزیابیشده است در این پژوهش نیز ردپای بومشناختی و میزان ناپایداری شهرستان اصفهان محاسبه می شود. این امر از آن لحاظ مهم می کند که تأمین آسایش همگانی و رفاه شهروندی را شدنی میگرداند که بایستی درروند توسعه پایدار شهری مورد ارزیابی قرار گیرد.
فرضیه های تحقیق:
به نظر میرسد در حال حاضر فضای بومشناختی شهرستان اصفهان در سطح متوسطی از پایداری قرار دارد.
به نظر میرسد در حال حاضر شهرستان اصفهان توان بومشناختی لازم را جهت برآورد نیاز ساکنین خود ندارد.
چارچوب نظری :
شهرها پس از انقلاب صنعتی بهسرعت توسعه یافتند و این رشد و توسعه پیامدهای بسیاری با خود به همراه داشت. عمده آثار این پیامدها بر محیطزیست و کیفیت زندگی مردم این جوامع واردشده است. با بروز و تشدید این آثار، رهیافت توسعه پایدار از سوی سازمان ملل متحد مطرح شد و در دستور کار دولتها و برنامه ریزان قرار گرفت. یکی از عناصر اساسی توسعه پایدار این است که انسانها در چارچوب ظرفیت زیستی طبیعت زندگی کنند از آن زمان، روشهای مختلفی برای اندازه گیری توسعه پایدار جوامع ابداع شد (شهانواز، ۱۹۱:۱۳۹۱) که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
نظریه شهر فشرده[۱۳] :
یکی از این الگوها، الگوی شهر فشرده است. مدافعان این نظریه بر این عقیدهاند که متراکم کردن شهرها، راهی است برای کاهش میزان رفتوآمد و کوتاه کردن مسافتها و متعاقب آن کاهش آلودگی و گازهای گلخانهای. یعنی همان عواملی که سبب افزایش گرمای زمین شده اند. آنها معتقدند که زندگی در تراکمهای بالا تأثیراتی بر شیوه زندگی انسانها دارد که لزوماً منفی نمیباشند، بلکه این سبک زندگی، علاوه بر سایر مزایایش، کاهش سوختهای فسیلی هزینه های حملونقل، هزینه های گرمایش و آلودگی را دربر دارد(زیاری،۱۳۸۸ :۴۲۸).
نظریه تدبیر پایداری اویکدروم[۱۴] :
یکی از تئوریها با فرایندی نسبتاً کامل که برای ایجاد و اداره یک شهر پایدار پیشنهادشده است بر این اساس تدبیر پایداری اویکدروم و منشورآلبرگ[۱۵] بوده است. بر اساس این نظریه پایداری فرآیندی محلی، آگاهانه، مشارکتی و تعادل جو است که در درون یک موازنه اکولوژیکی عمل می کند و هیچ مشکلی را به بیرون از قلمرو خود منتقل نمیکند و یا به آینده واگذار نمینماید (زیاری،۱۳۸۸ :۴۳۰ ).
نظریه روستا – شهر[۱۶] :
حرکت روستا – شهر در سال ۱۹۹۲ آغازشده و راهحل اساسی این جنبش پیاده کردن طرح روستا – شهر در محیطهای مصنوع بود که شکلی از توسعه بر اساس پایداری اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی است (همان).
نوشهر گرایی[۱۷] :
مشابه این اقدام در آمریکا عنوان شهرسازی به خود گرفته است. مبانی فضایی و اجتماعی این دیدگاه واحد همسایگی است که در صورت مستقل بودن، یک شهر یا روستا خواهد بود. تراکم جمعیتی آن متغیر و وابسته به شرایط محلی است اما باید تعادلی بین تنوع خانوارها، کارگاهها، مغازهها، ساختمانهای شهری و پارکها وجود داشته باشد (همان :۴۳۱).
دیدگاه توسعه پایدار[۱۸] :
با مطرحشدن مفهوم پایداری و توسعه پایدار، این مبحث در میان دولتها و برنامه ریزان سراسر جهان گسترش یافت و تلاش های زیادی برای مشخص کردن مفهوم پایداری انجام گرفت. یکی از عناصر اساسی توسعه پایدار این است که انسانها در چارچوب ظرفیت زیستی طبیعت زندگی کنند. دیدگاه توسعه پایدار که دست آورد کنفرانس ریو است به معنای ” پیشرفت کیفیت زندگی در ظرفیت تحمل اکوسیستمهای پایدار است” این نظریه، نیازهای کنونی را بدون کاهش توانایی نسلهای آتی در برآوردن نیازهایشان، تعریفشده است. در این تعریف حق هر نسل در برخورداری از همان مقدار سرمایه طبیعی که در اختیار نسلها به رسمیت شناختهشده و با بهره گرفتن از سرمایه طبیعی در حد بهره آن ( و نه اصل آنکه موجب نابودی سرمایه طبیعی است) مجاز شمرده است. به بیانی دیگر توسعه پایدار در بهرهبرداری از دادههای طبیعی محدود به حد بازتولید و جبران طبیعی آنها است. در غیر این صورت موازنه منفی در بهرهبرداری از سرمایه طبیعی و کاهش تدریجی آن می انجامد و توسعه را ناپایدار میکند. این همان وضعیتی است که بهاصطلاح توسعه کنونی با تکیهبر رشد اقتصادی به وجود آورده است.(همان:۴۲۳). از راهبردهای کلان توسعه پایدار میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
کاهش مصرف منابع طبیعی و کارایی بیشتر در استفاده از آنها
کاهش تولید آلایندهها و بازیافت بیشتر ضایعات
حفاظت از نظامهای حامی حیات و تولید بیشتر “زیستتوده[۱۹]“
الویت دادن به نیازهای پایه انسانی و اجتماعات محلی[۲۰]
حفاظت و ترویج گوناگونی در عین عدالت بین انسانها، اجتماعات، کشورها و فرهنگها و نیز تضمین نمودن عدالت بین نسلها(همان)
سیاستهای اصولی توسعه پایدار در چهار مقوله زیر قابلتقسیم است:
به حداقل رساندن مصرف منابع طبیعی تجدید ناپذیر(مانند سوختهای فسیلی و منابع کانی).
پایدار ساختن مصرف منابع طبیعی تجدید ناپذیر (مانند آبهای زیرزمینی، خاک و گیاهان).
نگهداشتن حد تولید ضایعات و آلودگیها در میزان ظرفیت جذب محلی و جهانی(مانند گازهای گلخانهای، مواد شیمیایی نابودکننده ازون و زبالههای سمی).
تأمین نیازهای پایه انسانی و اجتماعی( مانند دسترسی به ابزار معیشت، داشتن حق انتخاب، مشارکت در تعیین سرنوشت اجتماعی و دسترسی به محیط سالم و خدمات پایه)(همان:۴۲۵).
۱-۷-۶ دیدگاه توسعه پایدار شهری
نظریه توسعه پایدار شهری، حاصل بحثهای طرفداران محیطزیست درباره مسائل زیستمحیطی بهخصوص محیطزیست شهری است که به دنبال نظریه “توسعه پایدار” برای حمایت از منابع محیطی ارائه شد. در شهرها، مفاهیم پایداری و توسعه پایداری شهری بر پایه طرفداری از منطق و ابعاد اکولوژیکی، اقتصادی و سیاسی- اجتماعی، فرهنگی و فضایی و نیز تقابل این ابعاد است ( آزاد، افتخاری، ۱۳۷۹ : ۲۸ - ۲۹). توسعه پایدار شهری یعنی توسعهای که شهر را ازنظر تغییرات کالبدی قابل سکونت، ازنظر اقتصادی بادوام و ازنظر اجتماعی همبسته نگه دارد.این نظریه موضوعهای جلوگیری از آلودگیهای محیط شهری و ناحیهای، کاهش ظرفیتهای تولید محیط محلی،ناحیهای و ملی حمایت از بازیافتها ،عدمحمایت از توسعه زیانآور و از بین بردن شکاف میان غنی و فقیر را مطرح میکند. همچنین راه رسیدن به این اهداف را از طریق برنامهریزیهای شهری، روستایی ناحیهای و ملی که برابر با قانون، کنترل کاربریها و کنترل بیشتر در شهر و روستاست میداند. این نظریه بهعنوان دیدگاهی استراتژیک به نقش دولت در این برنامه ریزیها اهمیت زیادی قائل است و معتقد است، دولت باید از محیطزیست شهری حمایت گستردهای نماید (همان : ۴۲۶).از اصول اساسی توسعه پایدار شهری میتوان به محیط، وقایع آینده، عدالت و مشارکت در توسعه شهری اشاره کرد، این چهاراصل راهبردی برای توسعه شهری و ساماندهی محیط تأثیر مهمی خواهد داشت.
روششناسی :
مقدمه:
با توجه به موضوع تحقیق و روش مورد مطالعه، ابتدا زمین های مورد بهره برداری برای تامین انرژی مصرفی ساکنین شهرستان اصفهان از جمله زمین های کشاورزی، مرتع، جنگل، دریا و…مورد بررسی و شاخص هایی مانند مصرف مواد غذایی، مسکن و کالا وخدمات با مدل ردپای بوم شناختی تجزیه و تحلیل میگردد
روش این پژوهش ازنظر نوع توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای محاسباتی ردپای بومشناختی استفاده می شود و سپس از نرمافزار GIS برای نمایش نتایج استفادهشده است. داده ها این پژوهش عمدتاً از نوع کمی میباشند. انجام این پژوهش در چند مرحله به شرح زیر صورت میگیرد :
مرحله اول :
گردآوری داده ها و اطلاعات : در مرحله اول با بهره گرفتن از دادهای اسنادی و کتابخانهای و سایتهای اینترنتی و به روش توصیفی و همچنین مراجعه به سازمانهای ذیربط نسبت به گردآوری و استخراج داده های موردنیاز اقدام خواهد شد.
مرحله دوم :
تجزیهوتحلیل اطلاعات: در این مرحله با بهره گرفتن از روش تلفیقی ردپای بومشناختی که از ترکیب کاربرد دو روش استقرایی (تفصیلی) و قیاسی (ترکیبی) تشکیلشده میباشد، برای محاسبه EF شهرستان اصفهان اقدام خواهد شد. لازمه بهکارگیری این روش، پردازش اطلاعات و ارزیابی توان بومشناختی شهرستان اصفهان در محدودهای به وسعت ۱۵۷۰۶ کیلومترمربع است که دارای ۶بخش ۱۴شهر و ۱۹دهستان باشد (سالنامه آماری استان اصفهان ۱۳۹۱). شاید مهمترین مرحله انجام تحقیق به دست آوردن داده های لازم برای اندازهگیری EF باشد. داده های لازم برای اندازه گیری اولیه از طریق جداول آماری کشور به دست خواهد آمد که توان به داده های آماری مصرف انرژی، غذا و… اشاره کرد. بر اساس روش کلی ابداعشده توسط واکرناگل و ریز[۲۱] در سال ۱۹۹۶ این محاسبات مراحل زیر را شامل می شود :
تخمین سرانه مصرف سالانه مواد مصرفی اصلی بر اساس مجموعه داده های منطقهای و تقسیم مصرف کل به میزان جمعیت
تخمین زمین اختصاصی دادهشده به هر نفر برای تولید هر مورد مصرفی از طریق تقسیم متوسط مصرف سالانه هر مورد بر متوسط سالانه تولید یا بازده زمین
محاسبه متوسط کل ردپای بومشناختی هر نفر از طریق جمع تمامی مناطق اکوسیستم که به هر نفر اختصاص دادهشده است
به دست آوردن ردپای بومشناختی ( ( برای جمعیت منطقه موردنظر (N) با محاسبه حاصلضرب متوسط ردپای هر نفر در اندازه جمعیت