دیدگاه های گوناگون در زمینه حل مسئله
نظریه گشتالت[۴۲] :
از میان اولین آزمایشگران علاقه مند به مسئله گشایی می توان از روان شناسی گشتالت در آلمان نام برد.
بنا به باور گشتالتی ها ، مسائل به ویژه مسائل ادراکی ، وقتی پدید میآیند که تنش یا فشاری به عنوان نتیجه برخی تعاملات بین ادراک و عوامل حافظه رخ دهد. به وسیله تفکر در باب یک مسئله ، یا از طریق بررسی آن از زوایای مختلف ، دیدگاه درست میتواند در لحظه بینش پدید آید.( سولسو۱۹۹۱/ ماهر ۱۳۸۱) از نظر کهلر[۴۳] ( یکی از سردمداران مکتب گشتالت) فرایند دستیابی به یک راه حل واقعی حتما” باید شامل مفهوم کلیدی بینش باشد یعنی یک تجدید ساختار شناختی که باعث می شود و یک مسیر غیر مستقیم ، به عنوان راهی که به هدف کاهش دهنده تنش منتهی می شود ادراک میگردد .تأکید کهلر به شکل بندی ادراکی برای رسیدن به حل مسئله ، شاید مهمترین اصل در فرایند حل مسئله محسوب شود. حصول بینش همیشه تحت شرایط دیداری وهندسی و مطلوب که از نظر کهلر ضرورت مطلق دارند، به وقوع می پیوندد.( نایک لند ۲۰۰۳ به نقل از غنایی ۱۳۸۳)
دیدگاه رفتار گرایی[۴۴] و شناختگرایی:
از نظر یک روانشناس شناخت گرا، مسئله به دلیل ماهیت خاص خود تعادل ارگانیسم را بر هم می زند.ارگانیسم با دستیابی به بینش ، مسئله را حل نموده و در نتیجه تعادل پیشین را به دست می آورد .در صورتی که رفتار گرایان چه در گذشته و چه در حال یکی از دو تبیین زیر را مورد حل مسئله میپذیرند:
-
- ممکن است شخص تجربیاتی را که قبلا” کسب کرده به موقعیت جدید انتقال دهد .
- و یا همانند سایر موقعیتهای یادگیری وسیله ای ممکن است از طریق کوشش و خطا پیش برود.
به هر حال ، از این مکتب حل مسئله آموختنی است.( نایک لند ۲۰۰۳٫ به نقل از غنایی ۱۳۸۳)
دیدگاه پردازش اطلاعات[۴۵] :
دیدگاه پردازش اطلاعات نیز در تبیین پدیدههای شناختی ، مانند حل مسئله ، فرضیه هایی را پیشنهاد میکند. در این دیدگاه واژه اطلاعات جهت اشاره به موضوعات ذهنی مختلفی که عملیاتی بر روی آن ها انجام می شود به کار می رود.
خصیصه مهم تحلیل فرایند حل مسئله بر اساس دیدگاه پردازش اطلاعات آن است که در چنین تحلیل زنجیره ای از عملیات ذهنی و تولیدات آن ها( اطلاعات ) رد گیری می شود . (نایک لند ۲۰۰۳٫ به نقل از غنایی ۱۳۸۳)
مراحل حل مسئله :
حل مسئله از ۵ مرحله تشکیل شده است:
-
- تشخیص مسئله
-
- تعریف ، معرفی و درک ماهیت مسئله
-
- کشف راه حلهای احتمالی
-
- عمل کردن بر روی راه حل کشف شده
- نگاه به عقب و ارزشیابی نتایج فعالیتهای انجام شده
( وولفولک ۱۹۹۵ به نقل از سیف ۱۳۸۳)
هم چنین با توجه به سن کودکان یا نوجوانان نوع مشکلات ، زمان برنامه ریزی می توان مراحل حل مسئله را در ۳ تا ۶ مرحله انجام داد.
-
- آموزش روش توقف و تفکر
-
- تفکر برای یافتن راه حلهای متعدد و گوناگون
-
- تفکر برای سنجش پیامد ها و نتیجه رفتارها
-
- تفکر برای علیت
- درک ارتباطات میان فردی+توانایی درک و فهم دیدگاه های دیگری( نوری آقا قاسم آبادی ۱۳۷۷)
حل مسئله در دیدگاه روان پویایی[۴۶]:
هنگامی که اضطراب وجود خطر را به “خود”[۴۷] علامت میدهد، به عقیده “فروید”[۴۸] “خود” به دو شکل با این خطر مواجه می شود . یا ” خود” مشکل را به صورت واقعی حل میکند و یا به روش های غیر معقول و ناهشیار پناه میبرد تا واقعیت را تحریف یا انکار کند.
فروید این شیوه های غیر معقول را ” مکانیسم های دفاعی “[۴۹] نامیده است. این مکانیسم ها در مراحل اولیه رشد “خود” به وجود میآیند. در واقع آن ها واسطه ای بین فشارهای نهاد و مقتضیات عالم بیرون هستند . وظیفه اساسی این مکانیسم ها فقط حفظ موجودیت و هنجار فرد است.( شکینگ[۵۰] /آرین۱۳۸۸)
به این ترتیب می توان گفت که از دید فروید افراد برای حل تعارض ها به مکانیسم های دفاعی پناه میبرند.
مکانیسم های دفاعی فنونی هستند که به وسیله بخش میانجی شخصیت ، یعنی “خود” به کار گرفته میشوند و بدین وسیله شخص اضطرابی را که در موقعیتها و احساس های تهدید آمیز تجربه میکند ، کاهش میدهد.این احساس های تهدید آمیز به وسیله خواسته های غریزی “نهاد”[۵۱] ونیز توسط خواسته های بخش دیگر شخصیت یعنی “فراخود “[۵۲] ایجاد می شود. این مکانیسم ها نوعی طرح حمایتی هستند که به وسیله اکثر مردم به کار گرفته میشوند.( ساعتچی ۱۳۷۴)
کوششهای نا خود آگاه فرد برای حفظ ” خود ” از تهدید فروپاشی “من ” یا ” خود” و نیز رهایی از اضطراب و تنش ناشی از ناکاهی ها و تعارض های حل نشده است . تمام افراد تا حدودی از این ابراز خود فریبی استفاده میکنند تا به این طریق احترام به نفس خود را حفظ کرده و اثر شکست ، محرومیت یا احساس کهتری را تقلیل دهند.
نباید تصور شود که مکانیزم های دفاعی بدون استثنا حاکی از ساختمان شخصیتی نابهنجار هستند .چنین واکنشهایی میتوانند شکل سازنده ای از انطباق باشند.(کاتسلوو [۵۳]کاتسلو/پورافکار ۱۳۷۳)
مفهوم حل مسئله در دیدگاه انسان گرایانه:
اگر چه در دیدگاه فروید و راجرز[۵۴] مشخصا” درباره مهارت حل مسئله سخنی به میان نیامده است ، اما با کمی موشکافی و بررسی میتوان به نقطه نظرات اودر این مورد پی برد.
اولا” : راجرز معتقد است که چنانچه مشاور بتواند محیطی امن و صمیمی بر اسا س سه شرط لازم ( اصالت – توجه مثبت غیر شرطی و درک همدلانه ) برای مراجع در جلسات روان درمانی فراهم آورد، مراجع به خودی خود به حل مسائل و مشکلاتش در سایه احترام و توجه مثبت نائل میآید و مسیر رشد و کمال را طی خواهد کرد .(شفیع آبادی ۱۳۶۵)
ثانیاً”: باید گفت که بر جنبه خلاقانه دیدگاه مراجع محوری تأکید شده است.
هدف مشاوران این دیدگاه آزاد کردن و ممکن ساختن خلاقیت مراجعان است.
مراجعان در این دیدگاه راه حلهای جدیدی برای مسائل خود می یا بند . راه حلهایی که پیش از آن نه درمانگر به آن ها فکر کردهاست ونه خود مراجع . مشاوران مراجع محور معتقدند کسانی که در زندگی خویش مشکلاتی دارند، در شرایط درمانی مناسب میتوانند به ترکیبها و تلفیق خلاقانه ، جدید و منسجم تری دست یابند و از آن ها برای یافتن راه های جدید حل مسائلشان مدد بگیرند.(شکینگ/آرین ۱۳۷۴)
حل مسئله در دیدگاه یادگیری اجتماعی [۵۵]:
فرایند شناختی معیوب میتواند از ادراکات نادرست ، تعمیم بیش از حد یا اطلاعات ناکافی یا غلط ناشی شوند. احتمالا” اکثر فوبیها از تعمیم بیش از حد تجارب مستقیم یا غیر مستقیم دردناک سرچشمه می گیرند.
علاوه بر کاهش دادن بازداریها یا ترسها ، الگو برداری یا سرمشق گیری ، همچنین در آموزش خلاقیت و آموزش قواعد واصول کلی میتواند مورد استفاده قرار گیرد. (هرگنهان ، السون ۱۳۷۹)