۲-۱-۳ دیدگاه فقیهان در باب حضانت در ۷ سال اول
شهید ثانی، و صاحب جواهر گفته اند: در مسأله اولویت مادر بر حضانت کودک در دو سال اول تولد، بین فقیهان اختلافی نیست و صاحب ریاض بر آن ادعای اجماع کردهاست. مرحوم خونساری میگوید: بنابر مشهور بین اصحاب، مادر در دوران رضاع، سزاوارتر به کودک است، پسر باشد یا دختر (قدیمی فر، ۱۳۸۹).
بنابرین، همه فقیهان مادر را در دو سال اول به نگهداری کودک بدون تفاوت در پسر و دختر، شایسته تر دانسته اند. هم چنین در اولویت مادر، بر نگهداری دختر پس از دو سالگی تا هفت سال، اختلافی نیست. می توان گفت که قریب به اتفاق فقیهان مادر را به نگهداری دختر تا هفت سالگی سزاوارتر دانسته اند (قدیمی فر، ۱۳۸۹).
اختلاف فقیهان در حضانت فرزند پسر، پس از دو سالگی است؛ مشهور فقیهان شیعه از دو سالگی به بعد، میان حضانت پسر و دختر تفاوت گذاشته و نگهداری پسر را بعد از دو سالگی با پدر دانسته اند. اکنون این سؤال مطرح است که منشأ پیدایش این تفاوت چیست؟ فقیهان به کدام دلیل میان حضانت دختر و پسر تفصیل دادهاند؟ برخی، اختلاف روایات را منشأ پیدایش این تفصیل دانسته و بر این باورند که فقیهان و آگاهان به روایات ائمه(ع) برای جمع میان روایات متعارضی که در این مسئله وجود داشته، چنین تدبیری اندیشیده اند (قدیمی فر، ۱۳۸۹).
۲-۱-۴ تساوی در حضانت تا هفت سالگی
جمع فراوانی از فقیهان، راه دوم را برگزیده اند و روایاتی که مادر را تا هفت سال برای نگاهداری کودک شایسته تر میداند، ترجیح دادهاند و به صورت فتوی یا از باب احتیاط و اولویت، مادر را تا هفت سال، به طور مطلق برای نگاهداری کودک (اعم از دختر و پسر) شایسته تر دانسته اند. این دیدگاه را بزرگانی، چون صاحب مدارک و مقدس اردبیلی و محقق سبزواری برگزیده اند. همچنین صاحب کتاب التحفه السنیه این قول را از وافی نقل کرده و نقدی بر آن وارد نکرده است (قدیمی فر، ۱۳۸۹).
برخی از فقیهان معاصر نیز بر این باورند که کودک به طور مطلق، حتی اگر پسر باشد، بهتر است تا هفت سال نزد مادر باشد (قدیمی فر، ۱۳۸۹).
۲-۱-۵ حضانت در هفت سال دوم
همگام و همراه با رشد جسمانی کودک و بالا رفتن سنّ وی، تواناییهای او دامنه درک و آگاهی طفل گسترش مییابد. کودکانی که در هفت سالگی هستند تا حدودی مفاهیم خوب و بد و زشت و زیبا را می فهمند و برخی از مصادیق آن را درک میکنند. بر اساس صریح روایات، هفت سالِ دوم، سال های تأدیب کودک است. در فرهنگ اسلامی، مقررات تربیتی ویژه ای متناسب با سطح درک و آگاهی کودکانی که در این سنین هستند، پیشبینی شده است؛ برای نمونه، به برخی از دستورهای تربیتی کودکان که در سخنان مربیان حقیقی بشر آمده، اشاره میکنیم (قدیمی فر، ۱۳۸۹):
۱٫ آموزش قرآن: از امام صادق(ع) روایت شده که کودک هفت سال بازی میکند و هفت سال کتاب (قرآن) می آموزد و سپس هفت سال حلال و حرام را می آموزد.
۲٫تمرین و آمادگی برای انجام واجبات: امام صادق(ع) فرمود: ما فرزندان خود را وقتی به هفت سالگی رسیدند، به نماز و روزه به مقداری که توانایی دارند، امر میکنیم. هم چنین از رسول الله(ص) نقل شده است: فرزندان خود را در هفت سالگی به نماز امر کنید و وقتی بالغ شدند، بر ترک نماز تنبیه بدنی شان کنید. در سخنان ائمه(ع) آمده است: وقتی کودکان شما به مقداری از فهم و تشخیص رسیدند، آن ها را به نماز خواندن امر کنید و وقتی توان روزه گرفتن یافتند، آنان را به روزه گرفتن وادار کنید. از حضرت پرسیدند: این دستورها در کدام مقطع سنّی باید اعمال شود؟ حضرت فرمود وقتی شش ساله شوند.
۳٫ اهتمام به تربیت کودکان: امام صادق(ع) فرمود: به کودک تا شش سالگی مهلت بده، آن گاه او را زیر نظر بگیر و به او ادب بیاموز. در اهمیت تأدیب فرزندان روایت شده است: هرگاه یکی از شما فرزند خود را تأدیب کند، از این که هر روز نصف صاع (یک و نیم کیلو) صدقه بدهد، بهتر است. و روایت دیگر، تربیت فرزندان را سبب آمرزش پدر و مادر بیان میکند.
۴٫ دفع زمینههای انحراف: در روایات آمده است: وقتی دختر به شش یا هفت سالگی رسید، پسر او را نبوسد و پسربچه هرگاه از هفت سالگی گذشت، زنان را نبوسد. از پیامبر گرامی اسلام روایت است: وقتی فرزندانتان به هفت سالگی رسیدند، خواب گاه آنان را جدا کنید. و در روایت دیگر آمده است: کودکان وقتی به ده سالگی رسیدند، خواب گاه آنان را از زنان جدا کنید.
۵٫ تنبیه بدنی، راهی برای پیش گیری از انحراف: از امام باقر(ع) درباره کودکی که دزدی کرده بود، پرسیدند. حضرت فرمود: اگر هفت سال یا کمتر دارد، بر او باکی نیست. اگر بعد از هفت سالگی تکرار کرد، سر انگشتان او قطع یا ساییده می شود تا خون جاری شود، پس اگر باز هم به این عمل زشت دست زد، پایین تر از سر انگشت او قطع می شود و اگر به این کار تا ۹سالگی ادامه داد، باید دستش قطع شود، زیرا حدود الهی نباید ضایع گردد.
آداب و دستورهای تربیتی ویژه ای که در آموزه های دینی برای خردسالان پیشبینی شده، حاکی از آن است که کودک در این سنین، وارد مرحله جدیدی می شود. نیازهای او نیز نو میگردد و با نیازهای دوره پیش تفاوت خواهد داشت.
بدین سبب، لازم است که در برنامه های تربیتی او نیز تجدیدنظر شود و متناسب با رشد عقلی و فکری او برای تربیت وی برنامه ریزی کنند. مربی و سرپرست کودک نیز در این مقطع باید فردی باشد که بتواند به بهترین گونه پاسخ گوی نیازهای روحی و مادّی و معنوی خردسال باشد. اکنون با توجه به ویژگی های کودک در این مرحله از رشد، و دستورهای تأدیبی که برای آن ها بیان شده، باید ببینیم چه کسی برای نگهداری و تأدیب کودک در این مقطع سنی شایسته تر است.
۲-۱-۶ روایات بیان کننده شایستگی پدر در هفت سال دوم
با استناد به سه گروه از روایات، می توان ادعا کرد پدر برای نگهداری کودک بعد از هفت سالگی شایسته تر است(قدیمی فر، ۱۳۸۹):