اطلاعات حسابداری (شامل افشا حسابداری) نقش با اهمیت در بازارهای سرمایه توسعه یافته ایفا میکند. اول؛ اطلاعات حسابداری به فراهم کنندگان سرمایه شرکت (شامل سهامداران و اعتباردهندگان) این امکان را میدهد تا بازده بالقوه فرصتهای سرمایه گذاری را ارزیابی نمایند(نقش ارزشیابی یا قبل از وقوع[۱۲] اطلاعات حسابداری). دوم؛ اطلاعات حسابداری به فراهم کنندگان سرمایه اجازه میدهد تا بر نحوه استفاده از سرمایه اعطاء شده نظارت نمایند(نقش مباشرتی یا بعد از وقوع[۱۳] اطلاعات حسابداری). به طور کلی مسئله نمایندگی و اطلاعاتی[۱۴] مانع از تخصیص بهینه منابع در بازار سرمایه میگردد(بیر و همکاران،۲۰۱۰). افشا حسابداری و نهادهایی که ایجاد شدهاند تا انتقال اطلاعات با اطمینان را بین مدیریت و سرمایه گذاران تسهیل نمایند، نقش با اهمیتی در کاهش این دو مسئله بازی مینمایند(هیلی و پالپو،۲۰۰۱).
کیفیت افشا و عدم تقارن اطلاعاتی
دیاموند و ورکچیا[۱۵] (۱۹۹۱) کیفیت افشا را “میزان صحت در باور سرمایه گذاران بیزین[۱۶] درباره اوراق بهادار پس از دریافت اطلاعات افشا شده” تعریف نمودند. به عبارت دیگر افشا حسابداری از کیفیت بالاتر برخوردار میباشد که برای سرمایه گذاران توزیع پیوستهتری از احتمالات پسین برای یک مجموعه احتمالات پیشین ایجاد نماید. هاپکینز[۱۷](۱۹۹۶) کیفیت افشا را سهولت مطالعه و تفسیر صورتهای مالی توسط سرمایه گذاران تعریف نموده است. براون و هلیجست[۱۸](۲۰۰۶) کیفیت افشا را به میزان آگاهی دهندگی کلی افشا شرکتی، حجم افشا، به موقع بودن و دقت آن تعریف نمودهاند. بوتوسان[۱۹](۱۹۹۷) به واسطه مشکل بودن ارزیابی مستقیم کیفیت افشا، حجم و مقدار اطلاعات افشا شده را نشان دهنده کیفیت افشا دانست. او فرض نمود که مقدار و کیفیت افشا با یکدیگر رابطه دارد. حسینی(۱۳۸۷) به نقل از لوبو و ژو[۲۰](۲۰۰۱) مطرح نمود که کیفیت افشا شرکتی را میتوان با ارزیابی میزان آگاهی دهندگی آن سنجید. این آگاهی دهندگی تا حد زیادی به جزئیات، به موقع بودن و شفافیت افشا شرکتی بستگی دارد. همچنین در دسترس بودن مدیریت جهت پاسخگویی به پرسشهای تحلیلگران میتواند به ارتقای کیفیت افشا بینجامد.
فرانسیس[۲۱] و همکاران (۲۰۰۵) این مسئله را بررسی و اثبات نمودند که سیاست وسیع افشا شرکتی ساز و کاری است که عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران را از بین میبرد. در برخی پژوهشها بر کیفیت سود گزارش شده به عنوان تفسیری از کیفیت اطلاعات و افشا شرکتی اشاره شده است(فرانسیس و همکاران به نقل از کوهن، ۲۰۰۲). در برخی تحقیقات رابطه بین کیفیت سود و افشا[به عنوان دو معیار اصلی از عدم تقارن اطلاعاتی(موسلی[۲۲]و همکاران،۲۰۱۲) سنجیده شده و تاثیر همزمان آن ها بر روی هزینه سرمایه سنجیده شده است. در تحقیق موسلی و همکاران(۲۰۱۲) بین کیفیت اقلام تعهدی و کیفیت افشا رابطه مثبتی یافته شد. در تحقیق فرانسیس و همکاران(۲۰۰۸) رابطه مکملی میان کیفیت سود و کیفیت افشا یافت شد. بدین صورت که هرچه کیفیت گزارشات مالی(کیفیت سود) افزایش یابد، مدیران انگیزه بیشتری برای افشا دارند. هرچه احتمال اطلاعات محرمانه افزایش یابد، به دنبال آن احتمال افشا باکیفیت تر و بیشتر گسترش مییابد. دلیل این امر را میتوان بدین صورت ابراز کرد که بازار احتمالاً عدم افشا اطلاعات را به عنوان خبر بد تلقی نموده و در نتیجه ارزش شرکت را کاهش میدهد. شرکتها به منظور کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه خود، انگیزه دارند تا بالاترین سطح افشا را انجام دهند و این در شرایطی است که هزینه های افشا اطلاعات عبارتند از: تسهیم ریسک، هزینه نمایندگی و هزینه های مالکانه. این هزینه ها مزیت کاهش هزینه سرمایه ناشی از افشا اطلاعات را از بین برده و در نتیجه موجب عدم افشا کامل توسط شرکتها میگردد. همچنین آن ها در تحقیق خود یافتند که در صورت وجود همزمان معیارهای کیفیت افشا و کیفیت سود در یک مدل و تاثیر همزمان آن ها بر روی هزینه سرمایه، متغیر کیفیت افشا معناداری خود را از دست داده و در نتیجه کیفیت سود به عنوان متغیر اصلی و مؤثر تاثیر گذار بر روی هزینه سرمایه میباشد. یک بخش بسیار مهم از ادبیات در مورد افشا، این مسئله را مورد بررسی قرار میدهد که افشا داوطلبانه و با کیفیت در واکنش به عدم تقارن اطلاعاتی وجود دارد. درون زایی[۲۳] افشا داوطلبانه به وسیله گیتزمان و ترومبتا[۲۴](۲۰۰۳) بررسی گردید. آن ها دریافتند که شرکتها توسط افشا داوطلبانه با کیفیت و انتخاب سیاستهای حسابداری، اطلاعاتی را در مورد وضعیت خود به بازار مخابره مینمایند. در نتیجه افشا داوطلبانه، برای شرکتهایی با سیاستهای حسابداری متهورانه[۲۵]، بر روی هزینه سرمایه شرکت تاثیر میگذارد. مدلهای مربوطه بدون توجه به جهت رابطه بین کیفیت افشا و کیفیت سود، افشا داوطلبانه و با کیفیت بالا را در واکنش به میزان کیفیت اطلاعاتی مالی در نظر گرفتهاند.
تعریف اقلام تعهدی
اقلام تعهدی تفاوت بین سود حسابداری و جریان وجوه نقد حاصل از عملیات را بیان می کند. بدین معنی که اقلام تعهدی بزرگ نشان دهنده فزونی سود گزارش شده نسبت به جریان وجوه نقد تولید شده توسط شرکت میباشد. این تفاوت، نتیجه قیود حسابداری میباشد که چه زمانی درآمد و هزینه باید شناسایی شوند (اصل تحقق درآمد و اصل تطابق). اقلام تعهدی را میتوان به اجزای اختیاری و غیراختیاری تفکیک کرد. اجزای اختیاری اقلام تعهدی عبارت از اقلامی است که مدیریت می تواند کنترلهایی بر روی آنها اعمال کند. اجزای غیراختیاری اقلام تعهدی عبارت از اقلام تعهدی است که مدیریت نمیتواند بر روی آنها کنترلی اعمال نماید.
زای (۲۰۰۱) اقلام تعهدی را در قالب فاصله بین جریان های نقدی عملیاتی و سود حسابداری تعریف کردهاست. جونز (۱۹۹۱) تفاوت بین سود و جریان وجه نقد حاصل از عملیات را به عنوان اقلام تعهدی شناسایی کردهاست. اسلوان (۱۹۹۶) اقلام تعهدی را به عنوان تغییر در سرمایه در گردش غیر نقدی منهای هزینه های استهلاک تعریف نمود. تعریف اسلوان از تعریف هلی (۱۹۸۵) نشأت گرفته است که دقیقاً با تعریف اقلام تعهدی عملیاتی استفاده شده در بیانیه استانداردهای مالی شماره ۹۵ (FASB 95، صورت جریانات نقدی) مطابقت دارد. برای دستیابی به یک اندازه گیری جامع از اقلام تعهدی، عنوان می شود که در صورت عدم استفاده از حسابداری تعهدی (استفاده از حسابداری نقدی)، تنها حسابهای نقدی در ترازنامه منعکس میشوند، لذا گزارش سایر حسابهای دارایی و بدهی در ترازنامه نتیجه به کارگیری حسابداری تعهدی است (ریچاردسون و دیگران، ۲۰۰۵). بنابرین، اقلام تعهدی بیانگر تغییر در تمام دارایی های غیر نقدی منهای تغییر در تمام بدهیهای غیر نقدی میباشد (ریچاردسون و دیگران، ۲۰۰۵).