شهروندی فعال و سرمایه اجتماعی
مفهوم سرمایه اجتماعی و شهروندی فعال هر دو مفاهیمی هستند که با هم ارتباطات زیادی دارند. با این حال، برخی از تفاوتهای مهم وجود دارد. با توجه به این واقعیت که سرمایه اجتماعی مفهومی با تعاریف متعدد و تاکیدات مختلف است در واقع مقایسه دقیق و کامل آن دشوار است، با این حال، به طور کلی سرمایه اجتماعی به قدرت و یا امتیازات اجتماعی اشاره دارد که منافع فردی از طریق شبکه های اجتماعی و به ویژه روابط متقابل در این شبکه های اجتماعی توسعه یافته است. بنابرین پژوهش های سرمایه اجتماعی به طور معمول بر شبکه هایی متمرکز است که از طریق مشارکتها ایجاد شده و در این مورد است که چگونه این شبکه ها را می توان مورد استفاده قرار داد. اما شهروندی فعال صرفا به معنای شبکه ایجاد شده از طریق مشارکت نیست، بلکه اشاره به تعامل واقعی و خیر اجتماعی دارد که از طریق این کنش به وجود میآید (مثل مدیریت مطلوب). بنابرین شهروندی فعال بسیار به آنچه که (پاتنام، ۱۹۹۳: ۱۷۷) به عنوان “اجتماع مدنی” اشاره کرده، نزدیک است. بر اساس این استدلال در مورد شهروندی فعال (پاتنام،۲۰۰۷: ۹ )، می توان گفت تفاوت بین شهروندی فعال و سرمایه اجتماعی مربوط به شیوه های عملی است که در آن برخی از اشکال توسعه اجتماعی رخ می دهدکه شامل این موارد است: الف) فعال بودن، (ب) دموکراتیک بودن و (ج) شهروندی / داشتن احساس تعلق اجتماعی (نیروی رزمی ایرلند ،۲۰۰۷ ، ۹). بنابرین نیروی کنش های مربوط به ارزش های شهروندی فعال،در منابع سرمایه اجتماعی به سمت “خیر عمومی” جامعه در حرکت میباشد در حالی که در سرمایه اجتماعی هیچ پیش شرطی وجودندارد و در آن نسبت به ارزش های شهروندی فعال در دموکراسی و حقوق بشر هیچ تضمینی وجود ندارد. منابع سرمایه اجتماعی دارای هیچ ارزش خاصی نسبت به دموکراسی و حقوق بشر نیست و هنجارها در روابط چنین جوامعی حتی ممکن است مضر باشدوبه ” سمت تاریک” سرمایه اجتماعی نیل کند (بارون[۶۸]، ۲۰۰۰: ۳۱) مثلا، مافیا و سازمان های نژادپرستانه و افراطی از این دست گروه ها هستند. به طور خلاصه برخی از جنبههای شهروندی فعال و سرمایه اجتماعی شبیه هم هستند،اما به همان اندازه برخی تفاوتهای مهم نیز وجود دارد. تا حدودی سرمایه اجتماعی مفهومی گسترده تر از شهروندی فعال است. در شهروندی فعال تنها به یک جنبه از تعامل اشاره می شود، که مبتنی بر ارزش ها است.این پدیده در هدف متفاوت از سرمایه اجتماعی است، به همین دلیل این پدیده ترویج دموکراسی، حقوق بشر و «خیر جمعی» در سطح کشور را تضمین میکند. مفهوم شهروندی فعال بسیار کمتر بر نفع شخصی تمرکز دارد. بنابرین می توان این فرضیه را پذیرفت که در جوامع دموکراتیک هر چه سطح سرمایه اجتماعی بالاتر باشد، سطح شهروندی فعال نیز بالاتر است، اما برای درک بهتر این رابطه تحقیقات بیشتری مورد نیاز است (هوسکینز و ماسچرسنی، ۲۰۰۸: ۴۶۳).
همچنین در این زمینه یک فرضیه وجود داردکه عبارتند از اینکه مشارکت در حیات ارتباطی باعث می شود روح جمعی در میان شهروندان بیشتر شده و قادر به فعالیت و درگیر شدن در امورمربوط به سیاست عمومی شوند. مطالعات نشان میدهد که انجمن های خیریه و مددکاری اجتماعی افراد را به ارزش های مدنی، عادت های دموکراتیک، و آموزش مهارت های شهروندی سوق می دهند که بخشی از زندگی عمومی دموکراتیک هستند (هوتزاگر و آچاریا[۶۹]، ۲۰۱۱: ۸).
این ایده برآن مبتنی است که تعامل و مشارکت شهروندان، کیفیت نهادهای دموکراتیک را بهبود میدهد. در این زمینه،پاتنام (۲۰۰۰ : فصل ۲۱)، به روشنی کیفیت نهادهای دموکراتیک برای مشارکت مدنی شهروندان را تشریح میکند. اول آنکه، شهروندان حس نمایندگی فردی، روح جمعی خویش، عادات مهم دموکراتیک، و مهارت های اساسی ارتباط مدنی را که از آن ها انتظار می رود و تقاضای شکل خاصی از چاره جویی خوب،را به طور کلی به دست آورند.بموازاتی که مقامات عمومی به مطالبات مربوط به انتظارات و خواسته ها پاسخگوهستند، شهروندی فعال نیز دارای کیفیت بالاتری است ( پاتنام ۲۰۰۰ : ۳۳۸- ۳۴۶ ). دوم زمانی است که شهروندان به انجمن های مختلف می پیوندند و … اعتراض به آرامی تقویت شود (پاتنام ۲۰۰۰ : ۳۳۸ ).تا حدی که انجمن های درگیر در ساختارهای سیاسی کثرت گرا متقاضی میگردند که مقامات دولتی با شهروندان به عنوان حاملان حقوق وبرابربا قانون، رفتار کنند و با هر گونه تعصب سیستمی در ارائه کالاها و خدمات عمومی مقابله کنند، که این پدیده خود نشان دهنده بهبود کیفیت شهروندی فعال است (هوتزاگر و آچاریا، ۲۰۱۱: ۸).
همچنین بایدبر پیوند قوی بین وضعیت اجتماعی و اقتصادی به طور کلی از نظر طبقه (درآمد / تحصیل و وضعیت بازار کار)، جنس، و قومیت / نژاد و اشکال مختلف مشارکت مدنی تأکید کرد (هوتزاگر و آچاریا، ۲۰۱۱: ۹).
در این میان، پژوهش ها نشان میدهد که آن دسته از افرادی که آموزش و درآمد کمتری دارند، در بازار کار با مخاطرات و ریسک بیشتری رو به رویند، و یا بیشتردرگروه زنان هستند تا مردان، و کمتر احتمال دارد که در حیات ارتباطی اجتماعی شرکت کنند و همچنین کمتر احتمال دارد که به شهروندانی فعال تبدیل شوند. مطالعات اقتصاد سیاسی دموکراسی آمریکای لاتین، در ادبیات جداگانه ای، نشان میدهد که افرادی که در کار رسمی تجربه رکوداقتصادی و بیکاری را دارند، کمتر احتمال دارد شهروندانی فعال باشند.
-
- .مطالعات پیشین
-داخلی
در رابطه با عنوان سرمایه اجتماعی و شهروندی فعال هیچ مقاله ای به طور مستقل تدوین نشده است، اما موضوعاتی نزدیک به این عنوان یا مشابه با یکی از متغیرهای مستقل یا وابسته انجام شده که به شرح زیر است:
-
- میرزا بیگی در سال ۱۳۸۹ پایان نامه ای با عنوان «بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و اخلاق شهروندی در میان جوانان ۱۸ تا ۲۹ ساله شهر تهران» انجام داد. هدف این پژوهش بررسی رابطه ی میان سرمایه اجتماعی به عنوان متغیر مستقل و ادغام اجتماعی به عنوان متغیر واسط با اخلاق شهروندی در میان جوانان ۱۸ تا ۲۹ ساله شهر تهران میباشد. یافته ها حاکی از آن است که میان سرمایه اجتماعی و اخلاق شهروندی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و ادغام اجتماعی نیز به عنوان متغیر واسط با اخلاق شهروندی رابطه ی معنادار داشته است. همچنین نتایج رگرسیونی نشان میدهند که بعد نگرشی شهروندی اندکی بیش از بعد عملی متوسط متغیرهای مستقل تعریف شده، در تحقیق تبیین گردیده است. ۹/۲۶ درصد از تغییرات بعد نگرشی و ۱/۲۶ درصد از تغییرات بعد عملی متوسط متغیرهای مستقل تبیین گردید. همچنین در بعد نگرشی متغیر کارکرد شبکه یا همان حمایت های اجتماعی و در بعد عملی متغیر اعتماد نهادی بیشترین تاثیر را داشته اند.