نمودار ۲-۴ مسائل کلیدی ارزشیابی……………………………………………………………………………………………………………………..۴۴
نمودار ۲-۵ نردبان مشارکت کشاورزان در ارزشیابی ترویج…………………………………………………………………………………..۵۳
نمودار ۲-۶ عناصر مدل منطقی……………………………………………………………………………………………………………………………..۶۹
نمودار ۲-۷ اجزای کلیدی مدل ارزشیابی سیپ و روابط مرتبط با برنامه……………………………………………………………..۷۶
نمودار ۲-۸ چارچوب نظری تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………….۸۹
فصل اول
طرح تحقیق
۱-۱) مقدمه
اشاعهی فناوری یا انتقال دانش عبارت است از یک فرایند نظامدار آگاهسازی زارعین از نظام یا عناصر فناوریهای جدید و سپس ایجاد علاقه در زارع نسبت به فناوری جدید، تا آنها بتوانند آن را در ارتباط با نظام زراعی و تحت شرایط اقتصادی خود ارزیابی کنند. در این مرحله، کشاورزان تشویق و گاهی کمک میشوند تا فناوری جدید را روی قطعهی کوچکی از مزرعهی خود آزمایش نموده و همینطور در مرحلهی نهایی نیز آنها را در تصمیمگیری برای پذیرش، تعدیل یا ردکردن فناوری راهنمایی کنند. امروزه برای حصول اطمینان از تناسب فناوری با شرایط کشاورزان، وجود پیوندهای محکم بین تحقیق و ترویج در نظام کشاورزی، امری ضروری است (حسینی و چیذری، ۱۳۷۶؛ علیپور، چیذری و فرج ا… حسینی، ۱۳۸۴).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مسئلهی ارتباط تحقیق و ترویج در اغلب نظامهای تحقیقی و ترویجی ملی عمومیت دارد. بهعنوان یک قانون کلی میتوان گفت که هرچقدر از نظر سازمانی مروجان صحرایی از محققان بیشتر جدا شوند، به همان اندازه پیوند دوطرفه ضعیفتر خواهد شد و همچنین پیامها و توصیههای ترویجی بیشتر جنبهی عمومی پیدا کرده و با شرایط خاص محیطی که زارع در آن کشت و کار میکند، مناسبت کمتری خواهد داشت (حسینی و چیذری، ۱۳۷۶).
به منظور برقراری ارتباط کاری نزدیکتر بین مروجان صحرایی و محققان و انتقال مؤثر پیامها و توصیههای ترویجی به بهرهبرداران، شیوه های ارتباطی مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد که یکی از این شیوه ها مزارع نمایشی میباشد. استفاده از مزارع نمایشی به عنوان یک روش آموزشی ترویجی و مؤثر در تغییر روش های تولیدی بهرهبرداران در سال ۱۹۰۳ توسط دکتر سیمان ناپ[۱] ابداع شد. به اعتقاد ایشان، مشاهدهی واحدهای بهرهبرداری که توسط ایستگاههای تحقیقاتی و دانشکدههای کشاورزی با هزینه دولتی ایجاد شده، نمیتواند انگیزهی کافی برای پذیرش شیوه های نوین و مدیرت تولید پیشرفته برای بهرهبرداران داشته باشد. پذیرش و نشر پدیده های نوین در کشاورزی، به وسیلهی واحدهای بهرهبرداری نمایشی که با مشارکت خود بهرهبرداران تهیه و تحت شرایط محیطی موجود، تدارک دیده شده باشد امکان پذیر است. سالهاست که در ایران از مزارع نمایشی برای آموزش و انتقال یافتهها به بهرهبرداران استفاده میشود. ولی بررسیها نشان میدهد گستردگی و پراکنش و نحوهی اجرای این واحدها، نتوانستهاند حدود انتظارات را برآورده سازند. از طرفی بسیاری از یافته های تحقیقاتی به صورت گزارشهای پژوهشی و تحقیقی – ترویجی منتشر شده ولی فقط تعدادی از بهرهبرداران از آنها استفاده کردهاند (نوروزی، صعودی و میر گوهر، ۱۳۸۵؛ زمانی پور،۱۳۸۰).
به منظور رفع این مشکل و وسیعتر کردن گسترهی افراد تحت پوشش و واحدهای بهرهبرداری، به منظور انتقال یافته های تحقیقاتی و کاربردی، با هدف ارتقاء تولید متوسط کشوری و کاهش فاصله آن با تولیدکنندگان برتر، در شهریور ۱۳۸۰ سازمان تحقیقات و آموزش، مؤسسه تحقیقات کشاورزی دیم، معاونت زراعت، معاونت ترویج و نظام بهرهبرداری و مؤسسهی تحقیقات اصلاح و تهیهی نهال و بذر و معاونان و مدیران سازمانهای جهاد کشاورزی استانهای آذربایجان شرقی، کردستان، کرمانشاه و کهکیلویه تصمیم گرفتند تا پیش طرحی که مؤسسهی تحقیقات دیم کشور، تحت عنوان طرح «تسریع انتقال یافتهها» تهیه کرده بود را به صورت الگویی در چهار استان فوق اجرا کنند. با تعیین محقق معین (دیم) برای هر منطقهی اقلیمی، اقدام به تهیهی دستورالعمل فنی[۲] گردید و با تشکیل کمیتههای هماهنگی، با دبیری ترویج و مشارکت مردمی، برنامه ریزی و تقسیم کار انجام شد و طرح در سطح ۴۰۰۰ هکتار به اجرا درآمد (نوروزی و همکاران، ۱۳۸۵).
اهمیت و ضرورت اجرای طرح ترویجی «تسریع انتقال یافتهها»، افزایش تولید در واحدهای بهرهبرداری با بکارگیری همهجانبهی توصیههای فنی و ارتباط هرچه بیشتر تحقیقات، ترویج، اجرا و بهره بردار میباشد. بر اساس طرح ترویجی «تسریع انتقال یافتهها»، یافته های تحقیقاتی و تجارب برتر موجود جمعآوری و به صورت دستورالعمل کاربردی آماده میشود. بخشهای تخصصی، موانع اجرایی موجود را برطرف نموده و انتقال و بکارگیری یافتهها با شیوه های مناسب ترویجی انجام میشود (عزیزی و عظیمی، ۱۳۸۶).
بنابراین، ارزشیابی جنبه های مختلف طرح ترویجی «تسریع انتقال یافتهها» به ویژه از دیدگاه کشاورزان که مجریان این طرح در سطح مزارع خود میباشند، امر مهمی به نظر میرسد تا بتوان با ویژگیهای این طرح از زوایای مختلف (زمینه، درونداد، فرایند و برونداد) و نقاط قوت و نقاط ضعف طرح و همچنین نگرش کشاورزان نسبت به طرح اجرا شده، آشنا شد و درصدد تقویت نقاط قوت و رفع کاستیها و کمبودهای طرح برآمد و با ارائه راهکارهایی برای بهبود اجرای طرح، زمینهای برای گسترش این طرح به سایر بهرهبرداران، سایر محصولات و واحدهای بهرهبرداری و حتی به شهرستانها و استانهای دیگر کشور نیز فراهم گردد.
۱-۲) بیان مسأله
یافته های تحقیقاتی غالباً با روش های مختلف ترویجی به بهرهبرداران معرفی میگردد. پروژه های تحقیقی – ترویجی، تحقیقی – تطبیقی (آنفارم[۳])، روز مزرعه، هفته انتقال یافتهها و مشارکت کارشناسان ترویج در طرحهای تحقیقاتی، از روشها و پروژه های جدیدتر مورد استفاده در این فرایند میباشد. همچنین در سالهای گذشته شاهد رشد چشمگیر دانش مربوط به مدیریت محصولات بر اساس اصل بوم شناسی بودیم اما بخش اعظم این اطلاعات و یافتهها در حد تحقیقات باقی مانده و به سطح مزرعه که به شدت نیازمند استفاده و بکارگیری چنین دانش و یافتههایی بوده، نرسیده است. این در حالی بود که فعالیتهای تحقیقاتی روز به روز از نیازهای واقعی کشاورزان فاصله میگرفت و نتایج بهدست آمدهی تحقیقات قبلی بدون در نظر گرفتن اصل بوم شناسی بهصورت کمرنگ در اختیار کشاورزان قرار میگرفت. اما مشکل اصلی این است که غالباً یافته های تحقیقاتی در مراکز تحقیقاتی باقی میمانند و به کشاورزان که نیازمند استفاده از این یافتهها در مزارع خود میباشند، نمیرسد. بررسی آمارهای رسمی موجود نشان میدهد که از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۳ (۱۶ سال)، بهطور متوسط ۷/۹ درصد توصیهها و یافته های حاصل از اجرای طرحهای تحقیقاتی پایان یافته از طریق اجرای پروژه های تحقیقی – ترویجی در اختیار بهرهبرداران قرار گرفته است. در همین سالها به ازای هر ۲۸۳۶۸ نفر بهره بردار فقط یک فقره طرح تحقیقی – ترویجی اجرا شده است و همچنین به ازای هر ۱۰۲۸۳۶ هکتار زمین زراعی و باغی نیز یک فقره از طرح مذکور اجرا شده است. به عبارت دیگر از ۴ میلیون نفر بهره بردار بخش کشاورزی، ۹/۰ درصد آنان (کمتر از یک درصد) تحت پوشش فعالیتهای انتقال یافته های تحقیقاتی قرار گرفتهاند (نوروزی و همکاران، ۱۳۸۵).
از طرف دیگر، در ایران اگر چه ارزشیابی برنامهها و فعالیتهای ترویجی به صورت ابتدائی از بدو تأسیس تشکیلات رسمی ترویج انجام شده است و بعضاً هم نتایج آن در تصمیمگیریها مورد استفاده قرار گرفته است، لیکن مطالعات مدون و نظامیافته از ارزشیابی برنامههای ترویجی بسیار اندک است. به عنوان مثال در مطالعهای که در سال ۱۳۵۱ و به منظور بررسی عملکرد سازمان ترویج کشاورزی از سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۵ انجام شده است، فقط به ذکر آمار و ارقام فعالیتهای سازمان مربوطه بدون هیچگونه تحلیلی اکتفا شده است. در مطالعهی دیگری، ارزشیابی فعالیتهای ترویجی در سال ۱۳۶۴ از طریق دفتر نظارت و ارزشیابی وزارت کشاورزی، با توجه بیشتری به مبانی ترویج کشاورزی اما با تنگناهای فنی بسیاری انجام شده است. قابل ذکر است که در هیچیک از این موارد، روش ارزشیابی عجین با برنامهها و فعالیتهای ترویجی مطرح و اعمال نگردیده است (محسنی، ملک محمدی، چیذری، ابیلی و قاضی طباطبایی، ۱۳۸۳).
همچنین نمونههایی از مطالعات ارزشیابی در کشور وجود دارد که بهصورت گزارشهای عملکرد و ارزیابی وضع موجود منتشر شده و جزء مطالعات شبهارزشیابی بهحساب میآیند؛ مانند مطالعهای که حجازی در سال ۱۳۷۳ با عنوان درآمدی بر ارزشیابی فعالیتهای آموزشی و ترویجی انجام داده است. بعضی از مطالعات ارزشیابی نیز به منظور تعیین اثرات برنامههای ترویجی و تعیین هزینه فایدهی آنها انجام شدهاند؛ از جمله مطالعهای که با عنوان بررسی تأثیر آموزشهای ترویجی در استفادهی صحیح از مراتع توسط دادآفرید در سال ۱۳۷۸ انجام گرفت و یا ارزشیابی دوره های آموزشی – ترویجی پرورش گوسفند که در سال ۱۳۷۸ توسط زوار و فرجادنیا انجام پذیرفت. بسیاری از مطالعات ارزشیابی نیز وجود دارند که صرفاً به نیازسنجی پرداختهاند؛ مانند تحقیقی با عنوان بررسی کیفیت دوره های آموزشی امور دام از دیدگاه فراگیران، آموزشگران و مسئولان که در سال ۱۳۷۸ توسط دشتی انجام شد. بعضی از مطالعات نیز تنها به علل عدم موفقیت برنامهها اشاره کردهاند؛ مانند مطالعهای که دورابینژاد تحت عنوان بررسی علل عدم موفقیت ترویج طرح مبارزه با انگلهای دامی در استان گیلان در سال ۱۳۷۸ انجام داد. به عبارت دیگر، قریب به اتفاق مطالعات ارزشیابی انجام شده، مدل خاصی برای ارزشیابی معرفی نکردهاند، هرچند که بسیاری از آنها مراحل ارزشیابی را به طور معمول طی کردهاند (محسنی و همکاران، ۱۳۸۳).
لذا بهمنظور کمرنگ کردن مشکلات موجود در ارزشیابی برنامههای ترویجی و استفاده از یک مدل مناسب برای این کار، در تحقیق حاضر به منظور ارزشیابی طرح ترویجی «تسریع انتقال یافتهها» از دیدگاه کشاورزان مجری طرح در استان کرمانشاه از مدل سیپ استفاده شده است که به عقیدهی صاحبنظران ترویجی میتواند بیشترین کاربرد را در ترویج داشته باشد. به طور مثال ملک محمدی (۱۳۷۷) در جلد دوم کتاب ترویج و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی، از مدل سیپ بهعنوان مدلی یاد میکند که میتوان برنامههای ترویجی را با آن ارزشیابی نمود. نیستانی (۱۳۸۳)، در معرفی محاسن مدل سیپ بیان میکند که این الگو به مدیران و مسئولان برنامهها کمک میکند تا با دریافت بازخوردی نظامدار از جریان امور، نیازهای مهم را در اولویت قرار داده و منابع موجود را در خدمت بهترین نوع فعالیت قرار دهند؛ همچنین این مدل از طریق تدارک اطلاعات به وسیلهی ارزشیابی زمینه، درونداد، فرایند و برونداد، زنجیرهای از داده های قبلی را برای درک و تفسیر بازده فراهم میسازد. پروژه های ارزیابی در واقع آخرین حلقه از فرایند برنامه ریزی را تشکیل میدهند. هنگام ارزیابی یک طرح، ابعاد مختلفی از جمله برنامهی اولیه (اهداف کمی و کیفی)، چگونگی اجرا و میزان تحقق برنامهها باید مورد نظر قرار گیرد. ارزیابی طرح ترویجی «تسریع انتقال یافتهها» با این هدف انجام میشود که مشخص شود تا چه حد تغییرات مطلوب بهدست آمده است (تغییر در نگرش کشاورزان و وضعیت اقتصادی و اجتماعی آنها) و تا چه حد طرح مورد نظر نسبت به منابع مصرف شده مفید و سودمند بوده است.
۱-۳) اهداف
هدف کلی این پژوهش ارزیابی طرح ترویجی «تسریع انتقال یافتهها» از دیدگاه کشاورزان استان کرمانشاه با بهره گرفتن از الگوی «سیپ» است. دستیابی به هدف کلی مذکور مستلزم حصول به اهداف اختصاصی زیر است:
بررسی ویژگیهای فردی و حرفهای کشاورزان مجری طرح ترویجی «تسریع انتقال یافتهها»
بررسی ویژگیهای طرح ترویجی «تسریع انتقال یافتهها» در استان کرمانشاه
ارزیابی طرح ترویجی «تسریع انتقال یافتهها» از نظر زمینه، درونداد، فرایند و برونداد
ارزیابی نگرش کشاورزان نسبت به طرح ترویجی «تسریع انتقال یافتهها»
تعیین نقاط قوت، نقاط ضعف و راهکارهای بهبود اجرای طرح ترویجی «تسریع انتقال یافتهها» از دیدگاه کشاورزان
۱-۴) اهمیت و ضرورت پژوهش
هدف کلی طرح ترویجی «تسریع انتقال یافتهها»، افزایش کمی و کیفی و تولید پایدار محصولات کشاورزی از طریق تسریع در انتقال یافتهها و نکات فنی، ارتقاء بهره وری منابع تولید و حفظ و حمایت از منابع طبیعی به منظور تولید محصولات سالم و پاک میباشد. محتوای فعالیتهای مورد نظر در طرح «تسریع انتقال یافتهها»، شامل نتایج تحقیقات کاربردی و یا تجربه های فنی و یا دانش بومی سازگار و آزمونشده میباشد. در طرح ترویجی «تسریع انتقال یافتهها»، مجموعهای از یافتهها و توصیههای فنی در زمینهی یک موضوع یا محصول مورد نظر بر اساس اولویتهای نیاز واحدهای بهرهبرداران هر منطقه دستهبندی و در واحد بهرهبرداری هدف مورد عمل قرار میگیرد. بدیهی است که اثربخشی چند عامل یا توصیهی فنی و یافتهی تحقیقاتی در افزایش کمی و بهبود کیفی محصول و افزایش بهره وری و راندمان، بیشتر از یک عامل میباشد و این یکی از مهمترین شاخصهای این طرح نسبت به روش های پیشین و معمول انتقال یافتهها میباشد (نوروزی و همکاران، ۱۳۸۵).
در بیان اهمیت ارزشیابی طرح ترویجی «تسریع انتقال یافتهها» میتوان گفت که در واقع آخرین حلقه از فرایند برنامه ریزی را ارزشیابی تشکیل میدهد. ارزشیابی نقش بسیار مهم و مؤثری را در تصحیح حرکتها و فعالیتها دارد. نقاط ضعف و قوت برنامهها و طرحهای انجام شده و یا در دست اجرا را نشان میدهد. لذا مناسبترین روشها و راهحلها را در جهت پیشبرد اهداف تعیین میکند. همچنین وجود ارزشیابی، بازنگری مناسبی جهت اصلاح و تداوم برنامه محسوب میشود. بهعبارتی دیگر، ارزیابی طرح ترویجی «تسریع انتقال یافتهها» با این هدف انجام میشود که مشخص شود تا چه حد تغییرات مطلوب بهدست آمده است (تغییر در نگرش کشاورزان و وضعیت اقتصادی و اجتماعی آنها) و تا چه حد طرح مورد نظر نسبت به منابع مصرف شده مفید و سودمند بوده است.
نتایج این تحقیق مشخص خواهد کرد که میزان موفقیت طرح ترویجی «تسریع انتقال یافتهها» از دیدگاه کشاورزان استان کرمانشاه تا چه اندازه میباشد. بهعبارتی دیگر، پس از ارزشیابی طرح مورد نظر از نظر زمینه، درونداد، فرایند و برونداد مشخص خواهد شد که طرح مورد نظر تا چه حد در نزدیکتر کردن ارتباط محققان و مروجان با یکدیگر و با کشاورزان و انتقال مؤثر و مطلوب مشکلات مزرعه به محققان و گرفتن بازخورد مناسب برای کشاورزان، مفید و مناسب بوده است و تا چه میزان میتوان از روشها و شیوه های بکار برده شده در این طرح برای اجرای طرحهای مشابه در آینده استفاده نمود. نتایج حاصل از این تحقیق به مسئولان اجرایی این طرح در ادارهی ترویج کمک میکند تا با شناسایی نواقص و کاستیها و نقاط ضعف طرح و آشنایی با نگرش کشاورزان نسبت به طرح، درصدد رفع این کمبودها برآمده و برای اجرای طرح در سالهای آینده و یا طرحهای مشابه، شرایطی را فراهم آورند که باعث نزدیکتر شدن ارتباط بین تحقیق، ترویج و کشاورز گردد. بخش تحقیقات هم با بهره گرفتن از نتایج این تحقیق میتواند به این نتیجه برسد که آیا تحقیقات آنها با شرایط مزرعهی بهره بردار مناسبت دارد یا خیر. در واقع انعکاس نظرات کشاورزان و دیدگاه آنها نسبت به طرح ترویجی اجرا شده به بخش تحقیقات، ضمن تقویت فرهنگ مشارکت و تقویت توان مسألهیابی و شناسایی راهحلها و حل مسأله در کشاورزان، باعث میشود که محققان یافته های تحقیقاتی کاربردیتر و اجراییتری را که بیشتر مورد نیاز کشاورزان و واحدهای بهرهبرداریشان باشد، از طریق ترویج به مزارع کشاورزان تزریق کنند. همچنین نتایج این طرح به دانشگاهیان کمک میکند تا با شناسایی نقاط ضعف ترویج در اجرای این طرح و ارتباط با کشاورزان، این کاستیها را شناسایی و در دانشجویان این رشته برای ورود به بازار کار و ارتباط مؤثرتر با کشاورزان و محققان، تقویت کنند. امید است بر مبنای نتایج بهدست آمده، برنامهریزیهایی برای ادامهی روند اجرایی این طرح در آینده انجام گرفته و سیاستهایی اتخاذ گردد که به موفقیت هر چه بیشتر این طرح در آینده و در سایر استانها نیز بیانجامد.
۱-۵) محدودهی پژوهش
این تحقیق به جهات زیر محدود میشود:
الف) موضوعی: این تحقیق از نظر موضوعی در حوزه مطالعات ارزیابی انجام شده و به ارزیابی میزان موفقیت طرح ترویجی «تسریع انتقال یافتهها» از دیدگاه کشاورزان استان کرمانشاه پرداخته است.
ب) جغرافیایی: محدودهی جفرافیایی تحقیق ۲۴ سایت در سطح استان کرمانشاه میباشد که طرح ترویجی «تسریع انتقال یافتهها» در آنها بهاجرا درآمده است. منظور از سایت، مکانهایی میباشد که انواع طرحهای آنفارم (تحقیقی – تطبیقی)، تحقیقی – ترویجی، مزارع نمایشی و الگویی با مشارکت کشاورزان ذیربط در آنها به اجرا در میآید. این سایتها با توجه به نوع طرحها و پروژه ها، شرایط آب و هوایی و جغرافیایی منطقه و همچنین زمین کشاورزانی که تمایل به مشارکت داشتند، انتخاب شدند. سایتها بر اساس شرایط منطقه و دسترسی به آب، به دو نوع آبی و دیم تقسیم شدهاند. این سایتها در ۵۹ روستا پراکنده میباشند.
ج) زمانی: این تحقیق در اردیبهشت ۱۳۸۸ شروع و در اسفند ۱۳۸۸ به پایان رسید.
۱-۶) محدودیتهای پژوهش
محدودیت عدم همکاری مطلوب مسئولان: با توجه به اینکه در عنوان این تحقیق کلمهی ارزیابی عنوان شده است، این امر مشکلاتی را در رابطه با عدم همکاری مسئولان برای دستیابی به اطلاعات واقعی و سنجش پیشرفت پروژه از لحاظ میزان دستیابی به اهداف به دنبال داشت. زیرا هرجا که پروژه در دستیابی به اهداف موفق عمل نکرده بود، یکی از گزینههای این عدم موفقیت کوتاهی مسئولان در انجام وظایف محوله به آنها بوده است.
محدودیت عدم دستیابی به پاسخهای صحیح: این امکان وجود داشت که کشاورزان مجری طرح که جامعه آماری این تحقیق را تشکیل میدادند برای بهدست آوردن حمایت بیشتر از طرف مسئولان، محدودیتها و کاستیهای اجرای پروژه را بزرگ جلوه دهند که این امر در مواردی ما را از دستیابی به پاسخهای صحیح باز داشت.
محدودیت پراکندگی جامعهی آماری: جامعهی آماری این تحقیق را ۷۲ نفر از کشاورزان مجری طرح تشکیل داد که در ۵۹ روستا در سطح استان پراکنده بودند و این پراکندگی دستیابی به جامعهی آماری به منظور بهدست آوردن اطلاعات و تکمیل پرسشنامه ها را با مشکلاتی روبهرو کرد و زمان زیادی برای این امر صرف شد.
۱-۷) تعاریف و مفاهیم
اشاعهی فناوری: اشاعهی فناوری عبارت است از یک فرایند نظامدار آگاهسازی زارعین از نظام یا عناصر فناوری جدید و سپس ایجاد علاقه در زارع نسبت به فناوری جدید، تا آنها بتوانند آن را در ارتباط با نظام زراعی و تحت شرایط محیطی خود ارزیابی کنند (حسینی و چیذری، ۱۳۷۶).
ارزشیابی: ارزشیابی سنجشی ذهنی، متکی بر معیارهای کمی و یا کیفی قابل حصول برای برنامهریز و یا برنامهریزان میباشد تا بر اساس آن بتوانند به کارها ارزش عینی و کمی داده و در خصوص اجرا و نحوهی اجرای عملیات قضاوت نمایند (باباجانی، ۱۳۸۳).
ارزشیابی زمینه: بررسی محیطی است که برنامهی ایجاد تغییرات در آن اجرا میشود و به منظور تصمیمگیریهای مربوط به برنامه ریزی، از جمله تعیین هدفها، مورد استفاده قرار میگیرد (قلینیا، ۱۳۷۶).
ارزشیابی درونداد: ارزشیابی عوامل تشکیلدهندهی یک برنامه و ایجاد تغییرات به منظور تصمیمگیریهای مربوط به طراحی برنامه است (قلینیا، ۱۳۷۶).
ارزشیابی فرایند: جهت تصمیمگیریهای اجرایی میباشد و زمینه مناسبی برای سنجش نارساییها و نواقص احتمالی برنامهها خواهد بود (قلینیا، ۱۳۷۶).
ارزشیابی برونداد: این نوع ارزشیابی به منظور قضاوت دربارهی مطلوبیت بازدهی فعالیتها انجام میشود. بهعبارت دیگر، ارزشیابی برون داد جهت مرتبط کردن برونداد و پیامدها (برنامه) با عوامل مربوط به زمینه، درونداد و فرایند است تا از این طریق بتوان به ارزش و مطلوبیت آنها پی برد. ارزشیابی برونداد به منظور ادامهی فعالیتها، قطع آنها، تعدیل یا تغییر برخی از جنبه های مورد نظر انجام میشود. علاوه بر آن، بهوسیلهی ارزشیابی برونداد میتوان آثار اجرای فعالیتها را اعم از منتظره و غیر منتظره فراهم آورد (بازرگان، ۱۳۸۰).