همان گونه که در انتهای تعریف نقل بیان شد فک و نقل در صدمه واحدی با تفاوت در شدت به کار میروند یعنی نقل همان دررفتگی است که اتصالی بین مفاصل جدا شده میباشد لکن در فک دو مفصل به طور کامل از یکدیگر جدا شده اند.
کلماتی که معانی لغوی آن ها بررسی شد صدمات وارده بر استخوان با توجه به متون روائی و فقهی میباشد که به طور مفصل تعریف شد. لزوم تعریف دقیق با توجه به تعیین دیه جداگانه برای هر یک از صدمات ضروری بوده بنابرین سعی شد که تعریف دقیقی از هر صدمه بیان شود تا بتوان صدمات وارد شده بر استخوان را با یکی از تعاریف انطباق و دیه آن را تعیین یا حکم به ارش نمود.
مبحث دوم: پیشینه
گفتار اول: قبل از اسلام
بشر از زمانهای قدیم درگیر شکستگی ها و بیماری های گوناگون استخوان و مفاصل بوده است. اسکلت های به دست آمده از قرن ها قبل از میلاد در نقاط مختلف دنیا و آثار موجود در اجساد مومیایی شده مصری مؤید وجود ضایعات مختلف استخوان و مفاصل نظیر سل، استئومیلیت و پولیونمیلیت و غیره بوده است.
اسکلت بیمارانی که از زمانهای قدیم به دست آمده که شکستگی آن ها به طور اصولی و صحیح درمان شده و استخوان در محوری درست جوش خورده است. این موضوع مؤید درمان صحیح این بیماران بوده است. [۶۶]
گفتار دوم: بعد از اسلام
ارتوپدی از ترکیب دو لغت یونانی ارتو[۶۷] یعنی راست و مستقیم و پدوس[۶۸] یعنی کودک به وجود آمده است. این اصطلاح برای اولین بار در سال ۱۷۴۱ به وسیله آقای نیکلاس آندره[۶۹] متدوال شد. وی کتابی را که مطالبش مربوط به چگونگی جلوگیری و اصلاح تغییر شکل اندامها و ستون فقرات نوشته شده بود به نام L’Orthopeadi نامید. روی جلد این کتاب تصویر درخت کجی کشیده شده بود که برای صاف کردنش آن را با طناب به چوب راستی که در کنارش گذاشته شده بود بسته بودند. از آن زمان این تصویر به عنوان سمبل ارتوپدی شناخته شده است.
اولین بیمارستان ارتوپدی در شهر اوربه [۷۰]در سوئیس به وسیله آقای وانل[۷۱] در سال ۱۷۹۰ میلادی تأسیس شد. در این بیمارستان فقط بیماران مبتلا به سل و ناهنجاری های مادرزادی درمان می شدند. به تدریج بیمارستان های دیگر شبیه به آن در نقاط دیگر اروپا تأسیس شدند. اولین بیمارستان ارتوپدی امریکا در شهر بوستون به نام بیمارستان Good Samaritan به وسیله آقای براون[۷۲] تأسیس شد. اکنون در اکثر نقاط دنیا بیمارستان های ارتوپدی بالغین و اطفال که صرفاً به درمان بیماری های گوناگون ارتوپدی می پردازند تأسیس شده است.
زکریای رازی در ۱۲ قرن قبل در کتاب الحاوی به ذکر سل ستون فقرات و درمان آن پرداخته است. او اولین کسی است که از گچ برای ثابت نمودن شکستگی ها استفاده نموده است.
در اوایل قرن گذشته جراحان ارتوپد فقط بیماران مبتلا به سل استخوان و مفاصل، پولیومیلیت، استئومیلیت و عوارض ناشی از شکستگی ها و در رفتگی ها را درمان میکردند. پس از جنگ جهانی اول تعداد زیادی از مجروحینی که دچار عوارض اندام ها ناشی از جنگ شده بودند به آن ها مراجعه کردند، با توجه به اینکه نحوه درمان ضایعات و تغییر شکل های به وجود آمده ناشی از ضربات گوناگون با ضایعات دیگر ارتوپدی تفاوت چندانی نداشتند، متخصصین ارتوپدی به تدریج شروع به درمان ضایعات با فیزیوتراپی پیشرفته که ناشی از ضربات وارده به استخوان ها و مفاصل نموده و بدین ترتیب دامنه فعالیت خود را افزایش دادند، به طوری که به تدریج درمان شکستگیها و در رفتگیها از جراحان عمومی به متخصصین ارتوپدی واگذار شد.
در سالهای اخیر جراحی میکروسکوپی جای خود را در جراحی ارتوپدی باز کردهاست. از طرفی ترمیم اعصاب محیطی به وسیله میکروسکوپ و از طرف دیگر پیوند اعضای قطع شده و همچنین پیوند استخوان همراه با پیوند عروق آن از اعمالی هستند که امروزه به وسیله میکروسکوپ با موفقیت انجام می گیرند. با پیشرفتهایی که در جراحی با میکروسکوپ به وجود آمد جراحان به پیوند زدن اندام قطع شده قادر گشته اند.[۷۳]
الف. کتب فقهی
در این قسمت با توجه به تقسیم بندی فقهاء به قدما، متاخرین و معاصرین به توجه ایشان به صدمات وارده بر استخوان می پردازیم.
شیخ مفید[۷۴] اولین فقیهی است که به بیان دیه برخی صدمات استخوان در قالب قاعده یا نظریه فقهی پرداخته است. پس از ایشان سایر قدما از فقها[۷۵] به بیان این قواعد و نظریه ها پرداختند. شیخ صدوق در کتب فقهی خود به بیان این قواعد و نظریه ها نپرداخته و تنها به بیان اصل ظریف پرداخته است. مستند این قواعد در برخی موارد به طور کلی بیان شده بود و به روایت خاص و مطابق با قاعده اشاره ای نشده بود. به تعبیری فقها برخی از این قواعد را از متون روائی اصطیاد کرده بودند و به تبع ایشان، فقیهان بعدی نیز از ایشان متابعت کرده و این قواعد یا نظریه ها را بیان کردند.
مرحوم محقق حلی[۷۶] اولین فقیهی است که به مستند اصطیاد این قواعد ایراد گرفته است و ابن حمزه[۷۷] اولین فقیهی است که در برخی موارد، دیه را با توجه به روایات خاص خود بیان کرده و از قواعد و نظریه های مطرح شده قدما تبعیت نکرده است. بیان خواهد شد که اکثر متاخرین از قواعد و نظریه های قدما تبعیت و آن را در کتب فقهی خود بیان کردهاند لکن برخی با ایراد به کلیت این قواعد، دیه صدمات هر استخوان را به طور خاص بررسی کردهاند. معاصرین از فقها نیز به دو دسته مذکور در متاخرین تقسیم و به بیان نظرات خود پرداختهاند. تمامی فقها به بیان دیه این صدمات توجه داشته لکن برخی تنها به بیان نقل قول قدما بسنده کردهاند که در فصل سوم به طور مبسوط به این مسئله می پردازیم.
ب. دوران قانون نویسی
۱٫ قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۰۴
قانون مجازات عمومی مصوب ۷/۱۱/۱۳۰۴ بدون هیچگونه اشاره ای به دیه در هر گونه صدمه یا جرمی، در ماده ۱۷۲[۷۸] جرح یا ضرب عمدی که موجب قطع یا نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضاء گردد را محکوم به حبس مجرد از دو تا ده سال کردهاست. و مطابق ماده ۱۷۳[۷۹] همان قانون هر گاه صدمه وارده موجب مرض یا سلب قدرت کار کردن از کسی که صدمه خورده در مدتی زاید بر بیست روز گردد مرتکب بهشش ماه تا یک سال حبس تأدیبی محکوم خواهد شد اگر صدمه وارده موجب مرض یا سلب قدرت کارکردن از کسی که صدمه خورده است نباشد یا فقط در مدتی که کمتر از بیست روز باشد مرتکب به هشت روز الی پنج ماه حبس تأدیبی محکوم خواهد شد و تبصره[۸۰] ماده ۱۷۳ در صورتی که صدمات وارده با چاقو یا هر نوع اسلحه باشد مجازات بیشتری را قرار داده است. ماده ۱۷۴[۸۱] در مورد مجازات ضرب غیر عمدی آورده بود:
«هر گاه کسی به غیر عمد جرح یا ضربی وارد آورد یا سبب وقوع آن گردد به هشت روز الی یک ماه حبس تأدیبی و به تأدیه شش الی سیتومان غرامت یا فقط به یکی از این دو مجازات محکوم خواهد شد مگر این که جرح یا ضرب غیر عمدی ناشی از بیاحتیاطی یا مخالفت با نظاماتدولتی باشد در این صورت مرتکب به هر دو مجازات محکوم میشود.»