-
- تخیلی هیجانی[۲۰۹]: فرایندی که با آن موضوع واپس زده، تجربه یا تعارضی دردناک به خودآگاه آورده می شود.
-
- احساس مقبولیت[۲۱۰]: احساس پذیرفته شدن از سوی سایر اعضای گروه، تفاوت دیدگاه ها تاب آورده می شود و ممیزی در کار نیست.
-
- نوع دوستی[۲۱۱]: کمک کردن یکی ازاعضا به دیگری
-
- پالایش[۲۱۲]: ابراز افکار و موضوع های سرکوب شده همراه با پاسخ های هیجانی که سبب تسکین در بیماری می شود.
-
- تأیید همگانی[۲۱۴]: تأیید واقعیت از طریق مقایسه مفهوم پردازی های خود با مفهوم پردازی های سایر اعضای گروه
-
- سرایت[۲۱۵]: فرایندی که طی آن ابراز احساسات از طرف یکی از اعضا باعث آگاه شدن عضو دیگری از وجود آن احساس در خود می شود.
-
- تجربه خانوادگی اصلاحگر[۲۱۶]: گروه خانواده اصلی برخی اعضا را باز می آفریند و باعث حل برخی تعارض ها می شود.
-
- همدلی[۲۱۷]: توانایی عضوی از گروه برای قرار دادن خود در چارچوب ارجاع روان شناختی عضو دیگر گروه و از این گذر پی بردن به افکار، احساس ها و یا رفتار او
-
- همانند سازی[۲۱۸]: مکانیسم دفاعی ناخودآگاهی که طی آن فرد مشخصه ها و کیفیات فرد را در دستگاه ایگوی خودش وارد میکند.
-
- تقلید[۲۱۹]: الگوگیری یا پیروی خود آگاهنه از رفتار فرد دیگر.
-
- بصیرت[۲۲۰]: فهمیدن و با خبر شدن خودآگاه از وضعیت روان شناختی خود و از علائم رفتاری غیر انطباقی خود.
-
- الهام بخشی[۲۲۱]: فرایند ایجاد احساس خوش بینی در اعضای گروه.
-
- تعامل[۲۲۲]: تبادل آزاد اندیشه ها و احساس ها در میان اعضای گروه، تعاملی مؤثر که بار هیجانی دارد
-
- تفسیر[۲۲۳]: فرایندی که طی آن رهبر گروه معنا یا اهمیت مقاومت، دفاعها یا نمادهای بیماری راجمع بندی میکند و بیمار میتواند درقالب آن به علت رفتارهای خود پی ببرد.
-
- یادگیری[۲۲۴]: بیماران در باره مسائل جدی مثل مهارت های اجتماعی یا رفتار جنسی اطلاعاتی به دست می آورند.
-
- واقعیت سنجی[۲۲۵]: توانایی فرد برای ارزیابی عینی جهان خارج از خود، شامل قابلیت ادراک صحیح خود و سایر اعضای گروه.
-
- انتقال[۲۲۶]: برون فکنی احساسها، افکار و آرزوها بر درمانگر به طوری که باز نمودی از یک ابژه در گذشته بیمار می شود.
-
- همگانی پنداری[۲۲۷]: آگاه شدن بیمار از اینکه فقط او نیست که چنان مشکلی دارد.
- برون ریزی[۲۲۸]: بیان کردن احساس ها، اندیشها، و وقایع سرکوب شده برای سایر اعضای گروه که سبب تخفیف احساس گناه می شود(سادوک و سادوک ۲۰۰۷، ترجمع رضایی ۱۳۸۷).
۲-۱۱- درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی
۲-۱۱-۱-تعریف و شرح ذهن آگاهی
اساس ذهن آگاهی از تمرینهای مراقبه بودائسم گرفته شده است، که ظرفیت توجه وآگاهی پیگیر و هوشمندانه را(که فراتراز فکر است )افزایش میدهد. تمرینهای مراقبه و ذهن آگاهی به افزایش توانایی خود آگاهی و پذیرش خود در بیماران منجر می شود.
ذهن آگاهی یک روش یا فن نیست، اگر چه در انجام دادن آن روشها و فنون مختلف و زیادی به کار رفته است. ذهن آگاهی را می توان به عنوان یک شیوه ” بودن ” یا ” فهمیدن ” توصیف کرد که مستلزم درک کردن احساسات شخصی است(بائر[۲۲۹]، ۲۰۰۳).
ذهن آگاهی شیوهای از توجه مستقیم میباشد که منشا آن ازسنتهایمراقبه شرقیبوده است، و امروزه به طور فزایندهای در فرهنگ غرب بحث و تمرین می شود. ذهن آگاهی متمرکز کردن توجه تعمدانه شخص به تجربه ای که در حال حاضر رخ میدهد به صورت غیر قضاوتی و همراه با پذیرش است(کابات – زین، ۱۹۹۰).
ذهن آگاهی با وضعیتهای ذهنی که توجه به جاهای دیگر معطوف است مانند اشتغال ذهنی با خاطرات، خیالپردازیها، برنامه ها، نگرانیها و یا رفتارهای خودکار بدون هشیاری از اعمال در تضاد میباشد(برون و ریان، ۲۰۰۳).
معلمان سنتهای مختلف اهمیت هشیاری لحظه حاضر را نشان کردهاند(کریشنامورتی، ۱۹۶۹؛ میچل و لزی، ۱۹۸۸؛ رامانا و ونکاتارامیا، ۲۰۰۰؛ تولی، ۱۹۹۹). وطی ۲۵۰۰ سال بودایی ها به طور نظامداری روش های مراقبه را با تأکید بر ذهن آگاهی گسترش دادند(برنتلی[۲۳۰]، ۲۰۰۵).
بودا ذهن آگاهی را به پیروانش تعلیم میداد در خلال آموزشهای اولیه اش، وی دستور العمل های مراقبه برای ذهن آگاهی را به تفضیل بیان کرد. ایجاد ذهن آگاهی از طریق تمرین مراقبه تاریخ طولانی در سنتهای معنوی غربی مخصوصا بودایی دارد. این سنتها، مراقبه ذهن آگاهی را به عنوان شیوه در دسترس برای کاهش رنج کشیدن و گسترس کیفیتهای ثبت مانند هشیاری، بینش، خرد، همدردی توصیف کردهاند(بائر، ۲۰۰۳).
در سنت بودایی، ذهن آگاهی بخش جدایی ناپذیر راهی بسوی فهمیدن منشا و پایان رنج کشیدن است؛ و این به معنی رها کردن خویش از الگوی رنج کشیدن بیشتر برای مشکلات و درد موجود میباشد. بنابرین، ذهن آگاهی ما را برای دیدن و کارکردن با چالشها و آسیب پذیریهای همگانی و عمومی که بخش ذاتی انسان بودن هستند توانمند میسازد. ذهن آگاهی به مذهبهای خاصی ارتباط ندارد و برای همگی انسانها قابل دسترس و قابل اجرا میباشد(گروسمن و همکاران[۲۳۱]، ۲۰۰۴؛ کابات زین، ۲۰۰۳ ).
ذهن آگاهی، هشیارای است که وقتی ما به شیوه خاصی به تجربه مان توجه میکنیم پدیدار می شود: هدف(توجه ای که عمدا به جنبههای خاص توجه داده می شود)، در لحظه حاضر(وقتی ذهن به گذشته و آینده می لغزد ما آن را به زمان حال می آوریم )؛ وغیر قضاوتی(فرایندی که ننفس پذیرش هر آنچه را که رخ میدهد القائ میکند(کرین، ۲۰۰۹).
ذهن آگاهی موضوع جدیدی نیست، بلکه جزیی از چیزی است که ما را به عنوان انسان متمایز میکند؛ یعنی توانایی کامل آگاهی و هشیار بودن.