کارآفرینی کیفیتی است که افراد را قادر میسازد یک فعالیت جدید را شروع کنند یا با قدرت و به طور ناباورانه فعالیت موجود را توسعه دهند.
کارآفرینی موتور تحول و توسعه اقتصاد، فرهنگ و جامعه است. رشد و فراگیری این پدیده میتواند به تحول و دگرگونی اساسی در اقتصاد ملی منجر شود. کارآفرینی فرآیندی است که طی ان فرد کارآفرین با ارائه ایده و فکر جدید ایجاد کسب و کار با قبول مخاطره و تحمل ریسک، محصول و خدمت جدید را ارائه میکند.
اگرچه تعاریف گوناگونی از کارآفرینی ارائه شده است، لیکن بیشتر نویسندگان و صاحب نظران در مجموع کارآفرینی را ” فرایند شناسایی فرصتهای اقتصادی، ایجاد کسب و کار و شرکتهای جدید، نوآور و رشد یابنده برای بهره برداری از فرصتهای شناسایی شده می دانند که در نتیجه آن کالا ها و خدمات جدیدی عرضه می شود.”
۲- ۲-۲-تعاریف کارآفرین
ریچارد کانتیلون (۱۷۳۰) اولین کسی بود که این واژه را در علم اقتصاد ابداع نمود و آن را اینچنین تعریف نمود : کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ترکیب به صورت محصولاتی قابل عرضه به بازار خریداری میکند. کارآفرین در هنگام خرید از قیمت نهایی محصولات اطلاع ندارد .
جان باپتیست (۱۸۰۳) کار آفرین را فردی میداند که مسئولیت تولید و توزیع فعالیت اقتصادی خود را بر عهده دارد.
فرانک نایت (۱۹۲۱) کار آفرینان را کسانی می شناسد که در شرایط عدم قطعیت۴ به اتخاذ تصمیم می پردازند و پیامدهای کامل آن تصمیمات را نیز شخصاً می پذ یرند.
طبق نظر کاسون (۱۹۸۲) کار آفرین فردی است که تخصص وی “تصمیم گیری عقلایی و منطقی در مورد ایجاد هماهنگی در منابع کمیاب” میباشد. وی “داشتن توان داوری و قضاوت۶” را عنصری مشترک در تمامی کار آفرینان تشخیص داده است . از دیدگاه کارلند (۱۹۸۴) کار آفرین فردی است که شرکتی را به منظور سود و رشد تأسيس می کند و آن را مدیریت کرده و از آن برای پیشبرد اهداف شخصی استفاده میکند .(مرکز کارآفرینی دانشگاه تبریز ، ۱۳۸۸)
همچنین به تعاریف زیر نیز می توان اشاره کرد: کارآفرین کسی است که توانایی آن را دارد تا فرصتهای کسب و کار را ببیند و آن ها را ارزیابی کند، منابع لازم را جمع آوری و از آن ها بهره برداری نماید، و سپس عملیات مناسبی را برای رسیدن به موفقیت پی ریزی نماید .
کارآفرینان کسانی هستند که با ایجاد محصولات وخدمات نوین مورد نسیاز مردم، درآمد خوبی کسب میکنند. معمولاً گمان می رود که کارآفرینان در راه اندازی شرکتها تبهر دارند در هر حال، آن ها، از هیچ، کسب و کارجدید خلق میکنند. آن ها به رغم مخاطرات بسیار، پیشگام کارهای جدید میشوند.
۲-۲-۳-کارآفرین کیست
به طور خلاصه کارآفرین فردی است عملگرا و خلاق که قدرت ریسکپذیری بالائی دارد. حاصل جمع شدن این ویژگیها در یک شخص، زمینهای است برای ایجاد کسبو کارهای جدید مبتنی بر نوآوری. کارآفرین منتظر فرصت نمیماند بلکه فرصتهای موردنیاز را با خلاقیت ایجاد میکند، یعنی کارآفرینی، مقدمهای است بر فرصتآفرینی. کارآفرین به هدف و به آنچه میبایست انجام گیرد توجه میکند نه به امکانات موجود. نیاز رشد و توسعه کارآفرینی است و نیاز نگهداری از دستآوردهای کارآفرینی، پشتیبانی از جانب سیستمهای مدیریتی. کارآفرین حوزه های جدید کسبوکار را ایجاد میکند و حفظ آن ها نیازمند مدیریت است تا کارآفرین همچنان به دنبال کارآفرینی و فرصتآفرینی باشد. کارآفرین با نمایش افقهای جدید، انگیزه لازم و با ابداع روشهای جدید، حداکثر بهرهوری لازم را در پرسنل ایجاد میکند. کارآفرین موتور توسعه اقتصادی، پایهگذار کسبو کارهای جدید، و بسترساز آیندهای پربار است.
شکل ۲-۱: اجزای تشکیل دهنده کارآفرینی
کارآفرین
فردی تصمیم آگاهانه میگیرد تا کار جدیدی را آغاز کند
فرصت
فرصتهای بازار را شناسائی و مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد
ساختار
کار آفرین تصمیم میگیرد به طور فردی یا تضامنی یا شرکت سهامی کار را آغاز کند
منابع
منابع مورد شناسائی قرار میگیرد و حمایت سرمایه گذاران جلب می شود
استراتژی
هدفهای کلی کار ، استراتژیها و برنامه های تفصیلی اجرا و معین می شود
۲-۲-۴- کارآفرینی سازمانی
به دلیل ایجاد عمده موفقیتها توسط انسانهای کارآفرین، امروزه کارآفرینی به عنوان یکی از ابزارهای توسعه محسوب میشود. در سازمان ها با توجه به افزایش سریع رقبای جدید و عدم پاسخگویی شیوه های مدیریت سنتی، ضرورت کارآفرینی مشهود است. کارآفرینی سازمانی فرآیندی است که در آن محصولات یا فرایند های نوآوری شده از طریق ایجاد فرهنگ کارآفرینانه در یک سازمان به ظهـور میرسند. در این ارتباط وظیفه سازمانهای پویا کشف و پرورش افراد خلاق و کارآفرین است. سازمانی که استعدادهای نهفته در خود را نتواند به عرصه ظهور برساند در اندک زمانی مغلوب سازمانهای دیگری خواهد شد که در به کارگیری استعدادها و ارائه محصول جدید با هزینه اندک قدرت داشته و از مدیریتی لایق با افق دید وسیع برخوردار هستند.
برای دستیابی به کارآفرینی سازمانی نیاز به ابزار است. یکی از ابزارهایی که برای رشد و توسعه کارآفرینی سازمانی مفید میباشد، نظام پیشنهادات است. نظام پیشنهادات، تکنیکی است که میتوان از فکر و اندیشههای کارکنان برای مسئله یابی، چارهجویی و حل مسائل و مشکلات سازمانی بهره جست. بر اساس نظام پیشنهادات کلیه کارکنان از عالی ترین رده سازمانی تا پایین ترین سطح آن میتوانند پیشنهادات ، ایده ها ، ابتکارات و نظرات خود را برای رفع نارساییهای موجود در روند کاری و یا بهبود روش های انجام کار و یا افزایش کیفیت تولید ارائه دهند.( اخوان صراف ، ۱۳۸۷)
۲-۲-۵- چارچوب کارآفرینی سازمانی
علاوه بر افرادی که مایلند کارآفرین شوند و سرمایه گذارانی که مایلند آن ها را حمایت کنند، افراد زیادی به آنچه که به عنوان کارآفرینی درون سازمانی یا کارآفرینی در بستر یک شرکت سهامی بزرگ از آن یاد میشود تمایل دارند. از اوایل دهه ۱۹۸۰ با اهمیت یافتن کارآفرینی و تأکید شرکتها بر نوآوری برای بقا و رقابت با کارآفرینانی که بیش از پیش در صحنه بازار ظاهر می شدند، موجب هدایت فعالیتهای کارآفرینانه به درون شرکتها شدند (وانکن و دیگران[۷]، ۱۹۸۸، ص ۱۶).
همراه با رسوخ فرآیندهای اداری و دیوان سالاری در فرهنگ شرکتها، در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، کارآفرینی در سازمانهای بزرگ به طور فزایندهای مورد توجه مدیران ارشد شرکتها قرار گرفت تا آن ها نیز بتوانند به فرایند اختراع، نوآوری و تجاری کردن محصولات و خدمات جدید خود بپردازند.
با آغاز دهه ۱۹۸۰، و پیشرفت ناگهانی صنایع در عرصه رقابتهای جهانی اهمیت تفکر و فرآیندهای کارآفرینانه در شرکتهای بزرگ، بیش از گذشته موردتاکید قرار گرفت و محققان کانون توجه خود را به چگونگی القای کارآفرینی در ساختار اداری شرکتهای بزرگ معطوف ساختند (استیونسون و گامپرت[۸]، ۱۹۸۵). البته لازم به توضیح است که فعالیتهای مخاطره آمیز در کارآفرینی مستقل و فردی به معنای سازماندهی یک سازمان جدید یا تأسيس یک شرکت بوده، و فعالیت مخاطره آمیز در مفهوم کارآفرینی شرکتی به معنای توسعه فعالیتی جدید در چارچوب شرکت است.