▪ نرخ مالیات تناسبی:
نرخی که بدون توجه به تغییرات مبنای مالیات، همیشه ثابت است.
▪ نرخ مالیات تصاعدی:
برعکس نرخ تناسبی با افزایش مالیات مقدارش افزایش مییابد که لزوماًً متناسب با افزایش مبنای مالیات نیست.
▪ نرخ مالیات تنازلی:
هرچه مبنای مالیات وسیعتر میشود، ازنرخ مالیات کاسته میشود.
۳) مبلغ مالیات:
مبلغی که برمبناهای مختلف تعلق میگیرد و از مؤدیان وصول میگردد. بهطورمعمول در هر کشور تعیین میزان مالیاتها با توجه به نیازها و هزینه های بخش عمومی و فواید حاصل از اجرای برنامه های دولت صورت میگیرد.
ازعوامل دیگر تعیین میزان و حد مالیاتها، مقایسه هزینه آن با هزینه های منابع غیرمالیاتی ازقبیل وامها اعم از داخلی و خارجی است. اغلب کشورهای درحال توسعه با کسری بودجههای سالانه و مشکلات مالی در زیر ساختهای اقتصادی و اجتماعی مواجهند، افزایش درآمدهای مالیاتی یکی از راههای طبیعی و بدیهی مقابله با این مشکل است(شهسواریان و شعبانی ۱۳۹۳)
هر گونه افزایش در درآمدهای مالیاتی به یکی از صور زیر قابل حصول است:
▪ افزایش نرخ مالیاتهای موجود و جاری؛
▪ افزایش مبنای مالیاتهای موجود و جاری ازطریق حذف معافیتها و بخشودگیها
▪ برقراری مالیات جدید
درآمد مشمول مالیات PRE TAX INCOME:
جمع درآمد شرکتها و درآمد ناشی از فعالیتهای انتفاعی سایر اشخاص حقوقی که از منابع مختلف در ایران یا خارج از ایران تحصیل می شود پس از وضع زیانهای حاصل از منابع مختلف در ایران یا خارج از ایران تحصیل می شود و پس از وضع زیانهای حاصل از منابع غیر معاف و کسر معافیتهای مقرر مشمول مالیات به نرخ ۲۵% خواهند بود. (ماده ۱۰۵ و ۱۰۶ قانون مالیاتهای مستقیم)
ﺗﻌﺎرﯾﻒ ﺑﺪﻫﯽ
ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺑﺪﻫﯽ از ﺟﺎﻧﺐ ﺟﺎن ﮐﻨﯿﻨﮓ:
ﯾﮏ ﺧﺪﻣﺖ ﮐﻪ ارزش آن ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﭘﻮل ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﻮد و ﻣﺎﻟﮏ آن ﻃﺒﻖ وﻇﯿﻔﻪ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﺑﻪ ﺷﺨﺺ ﺛﺎﻟﺚ ﯾﺎ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪاﯾﯽ از اﺷﺨﺎص ﺑﻪ ﺻﻮرت ﯾﮑﺴﺎن اراﺋﻪ ﻧﻤﺎﯾﺪ.
ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺑﺪﻫﯽ ﻃﺒﻖ ﺑﯿﺎﻧﯿﻪ ﺷﻤﺎره ۴ ﻫﯿﺌﺖ اﺻﻮل ﺣﺴﺎﺑﺪاری:
ﺗﻌﻬﺪات اﻗﺘﺼﺎدی ﯾﮏ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﻪ ﻃﺒﻖ اﺻﻮل ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه ﺣﺴﺎﺑﺪاری ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ و اﻧﺪاره ﮔﯿﺮی و ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺷﻮﻧﺪ.دﻟﯿﻞ اﯾﻦ ﺗﻌﺮﯾﻒ از ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎ ﺑﺮ اﺳﺎس دﯾﺪﮔﺎه رﻓﺘﺎری اﯾﻦ ﺑﻮد ﮐﻪ در اﻟﮕﻮی ﺳﻨﺘﯽ ﺣﺴﺎﺑﺪاری ﻣﻘﺎدﯾﺮ ﺑﺴﺘﺎﻧﮑﺎر ﭘﺲاز ﻣﻘﺎدﯾﺮ ﺑﺪﻫﮑﺎر ﺛﺒﺖ ﻣﯽ ﺷﺪﻧﺪ ﮔﺰارش ﮐﺮدن ﯾﮏ ﺑﺪﻫﯽ ﺑﻪ ﻋﻮاﻣﻞ زﯾﺮ ﺑﺴﺘﮕﯽ داﺷﺖ:
۱-اﻫﻤﯿﺖ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﯾﺎ ﺛﺒﺖ ﻃﺮف دﯾﮕﺮ روﯾﺪاد ﻣﺎﻟﯽ(ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺗﻌﻠﻖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﮐﻪ ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ روﯾﺪاد ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽ ﮔﺮدد).
۲-ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﯾﺎ ﺛﺒﺖ ﯾﮏ زﯾﺎن و ﯾﺎ درﯾﺎﻓﺖ دارﯾﯽ ﻫﺎی ﺧﺎص ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ ﺷﺮﮐﺖ.
ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺑﺪﻫﯽ از دﯾﺪﮔﺎه ﻫﯿﺌﺖ ﺗﺪوﯾﻦ اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎی ﺣﺴﺎﺑﺪاری ﻣﺎﻟﯽ(ﺑﯿﺎﻧﯿﻪ ﺷﻤﺎره ۶)
از دﺳﺖ دادن ﻣﻨﺎﻓﻊ اﻗﺘﺼﺎدی آﺗﯽ ﻧﺎﺷﯽ از ﺗﻌﻬﺪات ﻓﻌﻠﯽ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ اﻧﺘﻘﺎل داراﯾﯽ ﻫﺎ ﯾﺎ اراﺋﻪ ﺧﺪﻣﺎت ﺑﻪ ﺳﺎﯾﺮ واﺣﺪﻫﺎی ﺗﺠﺎری در آﺗﯽ ﮐﻪ در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﺒﺎدﻻت ﯾﺎ روﯾﺪاد ﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ اﯾﺠﺎد ﺷﺪه را ﺑﺪﻫﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ.
در ﺟﺪﯾﺪ ﺗﺮﯾﻦ ﺗﻌﺮﯾﻒ از ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎ ﻫﻤﻮاره ﺑﺮ ﺗﻌﻬﺪات اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﻪ ﺟﺎی ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎی ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﺗﺎﮐﯿﺪ ﺷﺪه و در اﯾﻦﺗﻌﺮﯾﻒ درآﻣﺪ اﻧﺘﻘﺎﻟﯽ ﺑﻪ دوره آﺗﯽ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ اﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺗﻌﻬﺪات اﻗﺘﺼﺎدی واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﻣﺤﺴﻮب ﻧﻤﯽ ﮔﺮددﺟﺰء ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﻧﻤﯽ ﺷﻮد.
ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺑﺪﻫﯽ ﺑﺮ ﻃﺒﻖ اﺳﺘﺎﻧﺪارد اﯾﺮان(ﺑﯿﺎﻧﯿﻪ ﺷﻤﺎره ۴)
ﺗﻌﻬﺪ اﻧﺘﻘﺎل ﻣﻨﺎﻓﻊ اﻗﺘﺼﺎدی ﺗﻮﺳﻂ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﻧﺎﺷﯽ از ﻣﻌﺎﻣﻼت ﯾﺎ ﺳﺎﯾﺮ روﯾﺪاد ﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ را ﺑﺪﻫﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ.
ﺳﺎﯾﺮ ﺗﻌﺎرﯾﻒ:
۱- اﻗﻼﻣﯽ ﺑﺎ ﻣﺎﻧﺪه ﺑﺴﺘﺎﻧﮑﺎر ﮐﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﺑﺴﺘﻦ ﺣﺴﺎب ﻫﺎ ﺑﺮ اﺳﺎس ﻗﻮاﻋﺪ ﯾﺎ اﺻﻮل ﺣﺴﺎﺑﺪاری ﺑﻪ دوره ﺑﻌﺪ اﻧﺘﻘﺎل ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ ﻣﺸﺮوط ﺑﺮ اﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﺎﻧﺪه ﺑﺴﺘﺎﻧﮑﺎر ﻣﻌﺮف ﻣﺎﻧﺪه ﻣﻨﻔﯽ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ داراﯾﯽ ﻫﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ اﯾﻦ اﺻﻄﻼح ﺑﻪ ﻧﺤﻮی ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮد ﮐﻪ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺷﺎﻣﻞ ﻗﺮوض و ﺗﻌﻬﺪات ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺎﻧﺪه ﻫﺎی ﺑﺴﺘﺎﻧﮑﺎری را ﮐﻪ ﻣﺘﻀﻤﻦ ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﻃﻠﺐ ﮐﺎر و ﺑﺪﻫﮑﺎر ﻧﯿﺴﺖ ﻧﯿﺰ در ﺑﺮ ﮔﯿﺮد.(دﯾﺪﮔﺎه ﺗﺌﻮری ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺣﺴﺎﺑﺪاری)
۲-ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از ﻣﻨﺎﻓﻊ اﻗﺘﺼﺎدی ﮐﻪ در آﯾﻨﺪه اﺣﺘﻤﺎﻻ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﺗﻌﻬﺪات ﻓﻌﻠﯽ واﺣﺪ اﻧﺘﻔﺎﻋﯽ از دﺳﺖ ﺧﻮاﻫﺪرﻓﺖ.(دﯾﺪﮔﺎه ﺗﺌﻮری ﻣﺎﻟﮑﺎﻧﻪ)
ﺳﻪ ِوﯾﮋﮔﯽ اﺻﻠﯽ ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎ
از دﯾﺪﮔﺎه ﻫﯿﺌﺖ اﺳﺘﺎﻧﺪارد ﻫﺎی ﺣﺴﺎﺑﺪاری ﻣﺎﻟﯽ ﯾﮏ ﺑﺪﻫﯽ دارای ﺳﻪ وﯾﮋﮔﯽ اﺻﻠﯽ ﺑﻪ ﺷﺮح زﯾﺮ اﺳﺖ:
۱)آن ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه ﯾﮏ ﺗﮑﻠﯿﻒ ﯾﺎ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ اﺳﺖ ﮐﻪ در زﻣﺎن ﮐﻨﻮﻧﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﯾﮏ ﯾﺎ ﭼﻨﺪ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری وﺟﻮد داردﮐﻪ ﺑﺎ اﻧﺘﻘﺎل داراﯾﯽ ﻫﺎ ﯾﮏ اﺳﺘﻔﺎده از آ ن ﻫﺎ در ﺗﺎرﯾﺦ ﻣﺸﺨﺺ ﯾﺎ ﺗﺎرﯾﺨﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺑﺎ ﯾﮏ روﯾﺪاد ﺧﺎص ﯾﺎ ﻃﺒﻖﺗﻘﺎﺿﺎ ﺑﺎﯾﺪ دﯾﻦ ﯾﺎ ﺗﮑﻠﯿﻒ ادا ﺷﻮد.
۲)ﺗﮑﻠﯿﻒ ﯾﺎ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﯾﮏ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﺧﺎص ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ آن ﻣﺘﻌﻬﺪ ﻣﯽ ﺷﻮد و ﺑﻪ ﻫﯿﭻ وﺟﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ادای آ ن ﺷﺎﻧﻪ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﺪ.
۳)ﯾﮏ روﯾﺪاد ﻣﺎﻟﯽ ﯾﺎ روﯾﺪاد دﯾﮕﺮی ﮐﻪ در ﮔﺬﺷﺘﻪ رخ داده و واﺣﺪ ﺗﺠﺎری را ﻣﺘﻌﻬﺪ ﮐﺮده اﺳﺖ.
ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪیﺑﺎﯾﺪ داراﯾﯽ ﻫﺎ و ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎ را ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﮐﺮد ﺗﺎ ﮔﺰارش ﻣﺎﻟﯽ ﻣﻌﻨﺎداری اراﺋﻪ ﺷﻮد ﻫﺮ ﻧﻮع ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﺑﺎﻋﺚ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺧﯽ از رواﺑﻂ ﺗﯿﺮه و ﺗﺎر و ﺑﺮﺧﯽ دﯾﮕﺮ ﺑﺴﯿﺎر روﺷﻦ و ﭼﺸﻤﮕﯿﺮ ﺷﻮد.
ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎی ﺟﺎری
ﻫﺮ ﺗﻌﻬﺪ ﺑﺮای اﯾﻨﮑﻪ ﺣﺎﺋﺰ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی در ﻗﺎﻟﺐ ﺑﺪﻫﯽ ﺟﺎری ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺎﯾﺪ:
۱)ﻇﺮف ﯾﮏ ﺳﺎل ﯾﺎ ﯾﮏ ﭼﺮﺧﻪ ﻋﻤﻠﯿﺎت ﻫﺮ ﮐﺪام ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺗﺮ اﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﺮرﺳﯿﺪ ﺧﻮد ﺑﺮﺳﺪ.
۲)ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﺼﺪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از داراﯾﯽ ﻫﺎی ﺟﺎری و ﯾﺎ اﯾﺠﺎد ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎی ﺟﺎری دﯾﮕﺮ آن را ﺗﺴﻮﯾﻪ ﮐﻨﺪ.
ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎی ﻏﯿﺮ ﺟﺎری
ﺗﻌﻬﺪاﺗﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ اﻧﺘﻈﺎر ﻣﯽ روﻧﺪ ﺑﻌﺪ ﭼﺮﺧﻪ ﻋﻤﻠﯿﺎت ﯾﺎ ﯾﮏ ﺳﺎل ﻫﺮ ﮐﺪام ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺗﺮ اﺳﺖ ﺗﺴﻮﯾﻪ ﺷﻮد ﻋﻤﻮﻣﺎاﯾﻦ ﺗﻌﻬﺪات ﺑﻪ ارزش ﻓﻌﻠﯽ ﺗﻌﻬﺪات آﺗﯽ(ﻣﺒﺎﻟﻎ ﭘﺮداﺧﺘﻨﯽ ﺗﻨﺰﯾﻞ ﺷﺪه) ارزﺷﮕﺬاری و ﺛﺒﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ.
۲/۲)وام ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت ﭘﺮداﺧﺘﻨﯽ
اﺳﺘﻘﺮاض از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺑﺎﻧﮑﯽ ﯾﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺑﺎ ﺳﺮرﺳﯿﺪی ﻓﺮاﺗﺮ از ﯾﮏ دوره ﻣﺎﻟﯽ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان وام ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت ﭘﺮداﺧﺘﻨﯽﺛﺒﺖ ﻣﯽ ﺷﻮد.ﻣﺒﻠﻎ اﻗﺴﺎط وام درﯾﺎﻓﺘﯽ از ﺣﺴﺎب ﺗﺴﻬﯿﻼت ﺧﺎرج و ﺗﺤﺖ ﺳﺮﻓﺼﻞ ﺣﺼﻪ ﺟﺎری ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت ﻣﻨﻈﻮرﻣﯽ ﺷﻮد اﺳﺎﺳﺎ اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ارزش ﻓﻌﻠﯽ در ﺻﻮرت ﻫﺎی ﻣﺎﻟﯽ ﮔﺰارش ﻣﯽ ﺷﻮد.
(۲/۳اوراق ﻗﺮﺿﻪ ﭘﺮداﺧﺘﻨﯽ
.نسبت بدهی:
نسبت بدهی که از نسبتهای مالی است، نشاندهنده این است، که چه نسبتی از کل بدهیهای شرکت (مجموع بدهیهای جاری، بدهیهای بلندمدت) مربوط به بدهی های بلند مدت نظیر وام میباشد.
نسبت بدهی در ترکیب با سایر روشها، سلامت مالی شرکت را محاسبه میکند. نسبت بدهی میتواند به سرمایهگذار کمک کند تا درجه ریسک شرکتهای مختلف را تعیین کند
اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺻﻮرت درﺻﺪ ﺑﻴﺎن ﻣـﻲ ﺷـﻮد. اﻳـﻦ ﻧﺴـﺒﺖ ﻧﺸـﺎن دﻫﻨـﺪه اﻫﻤﻴﺖ و ﻧﻘﺶ ﺑﺪﻫﻲ ﻫﺎی ﺟﺎری و ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت در ﺗﺎﻣﻴﻦ و ﺗﺤﺼﻴﻞ ﺟﻤـﻊداراﺋﻲ ﻫﺎی ﺷﺮﻛﺖ اﺳﺖ. ﻫﺮ ﭼﻪ اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑـﺎﻻﺗﺮ ﺑﺎﺷـﺪ ﻧﺸـﺎن دﻫﻨـﺪه ﮔﺮاﻳﺶ ﺷﺮﻛﺖ در ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺎﻟﻲ آن از ﺧﺎرج از ﺷﺮﻛﺖ اﺳـﺖ. ﺑـﺎﻻﺗﺮﺑﻮدن اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﻧﺸﺎن دﻫﻨـﺪه ﻣﺨـﺎﻃﺮه آﻣﻴـﺰ ﺑـﻮدن ﺷـﺮﻛﺖ از دﻳـﺪﮔﺎه ﺑﺴﺘﺎﻧﻜﺎران و ﺑﺎﻧﻜﻬﺎﺋﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﺮﻛﺖ وام ﻣﻲ دﻫﻨﺪ.
که در این پژوهش نسبت بدهی DEBTMAT)) به عنوان متغیر وابسته و برابر است با نسبت بدهی بلند مدت به کل بدهی ها