واژه دیسلکسیا مشتق از الکسیا و آن را به عنوان از دست دادن توانایی خواندن به سبب ضایعات مغز نظیر ضربه مغزی تعبیر کردهاند. الکسیا که آن را کوری کلمات اکتسابی نیز میگویند نزد بزرگسالانی دیده می شود که قبلا خواندن را فرا گرفته اند.
در مورد کودکانی هم که نتوانسته اند به طور طبیعی خواندن را فرا گیرند این احتمال هست که دارای صدمات مغزی باشند. صدماتی شبیه به آنچه که در انواع الکسیای بزرگسالان دیده می شود.با این تفاوت که در مورد بزرگسالانی که توانایی خود را در خواندن از دست میدهند بیشتر الکسیای اکتسابی و در مورد اکتسابی هم که یادگیری خواندن شکست میخورند بیشتر اصطلاح الکسیای رشدی یا نارساخوانی(دیسلکسیا) به کار برده می شود.
۲-۶- مدل های فهم خواندن:
خواندن غالبا به منزله یک فراگرد تفکر تعریف می شود(استافر۱۹۶۹). بهدلیل ارتباط نزدیک بین فراگرد شناختی و فهم خواندن، تلاش هایی که اخیراً برای توسعه تئوریها و مدلهای فهم خواندن بهعمل میآید تنگاتنگ با فعالیت هایی است که در زمینه ی تئوری های هوش انجام میگیرد.
مهارت های زیادی فهم خواندن را در بر میگیرد. مثلا اسمیت(۱۹۶۳)تأکید میکند که: آموزش ((فهم مطلب))به صورتی که اکنون وجود دارد مقدور نیست، در حال حاضر اصطلاح((فهم مطلب)) آمیخته با ابهام است، چراکه ترکیب تامی از فراگردهای به اندیشه کشیدن مطلب را در امر خواندن شامل می شود. از این رو لازم است که در حیطه ی ((فهم مطلب)) مهارتهای خاصی با تمییز یکی از دیگری، تعیین شوند، به طوریکه هر کدام از این مهارتها کارکردهای مختلفی از تفکر را شامل گردد.
بسیاری از کارشناسان خواندن، مقولهی فهم خواندن را درون مدل های شناخت جای دادهاند.گیلفورد(۱۹۶۰) پیشنهاد کردهاست که خواندن یکی از پیچیدهترین فعالیتهای شناختی است و با کارهای هوشی بسیاری درگیر میباشد.
گیلفورد خواندن را بر حسب مدل سه بعدی ساخت هوش مورد مطالعه قرار میدهد. با اینکه واحدهایی از مدل سه بعدی به خواندن مربوط نمیشوند، با این حال اسپیچ(۱۹۶۳) با کاربرد مدل گیلفورد در خواندن، خرده مهارتهای زیادی را در حیطه فهم خواندن کشف نموده است.
در جدول صفهی بعد اسپیچ در واقع توصیف فرضی عملیات اساسی فراگردهای هوش را برای خواندن به دست میدهد.در این جدول منظور از واحد((کلمه یا واژه)) ، منظور از رده یا مجموعه((جمله)) و منظور از روابط ((مناسبات متقابل)) جمله هاست، ونظام ها به ((انتظام)) جمله ها اطلاق شده است که ما به آن ها پاراگراف می گوییم.
بالاخره گشتارها یا تبدلات ((دخل و تصرف هایی)) است که بههنگام خواندن در پاراگرافها اعمال میشوند و تلویحات نیز((بازتاب های استنباطی)) حاصل از خواندن یک پاراگراف از یک مطلب است.
جدول۲-۳: جدول اسپیچ
معقولات
واحدها
مجموعه یا رده
روابط
نظام ها
گشتارها یا تبدلات
تلویحات
شناخت(بازشناسی اطلاعات)
بازشناسی کلمه معنی دار
بازشناسی جمله به عنوان اندیشه کامل
بازشناسی معنی پاراگراف(اندیشه واقعی پاراگراف)
بازشناسی انواع روابط موجود در ساخت پاراگراف
تشخیص کلمات کلیدی در پاراگراف
بازشناسی تلویحاتی که در فکر اصلی مؤلف وجود دارد
حافظه(حفظ اطلاعات)
یادآوری معانی خاص کلمه
بازخوانی اندیشههای جمله(فراخوانی)
ادراک فکر اصلی در جمع بندی جمله ها(با استفاده ازحافظه)
تلخیص واقعیات پاراگراف با بهره گرفتن از کلمات خودی با توجه کامل به ساخت
ترکیب یادآوری با هم خوانی های خود
انتخاب تلویحات ممکن از میان شقوق مختلف
تفکر واگرا(افکار منطقی و خلاق)
معنی کردن متن از راه استنباط
گزینش معنی ضمنی جمله
گزینش فکر اصلی مضمون
تجزیه و تحلیل دلایل مؤلف برای ساخت پاراگراف
تبدیل پاراگراف به معمای تصویری.پیشنهاد عناوین تازه ای برای پاراگراف
تفصیل افکار ضمنی مؤلف به صورت هم خوانی یا تداعی آزاد
تفکر همگرا(تفکر استنتاجی،قیاسی)
معنی کردن از راه ساخت متن(مثلا با توجه به جملات عطفی یا بدلی)
ترکیب افکار به صورت معانی واقعی جمله
بسط عنوان جمله و بیرون کشیدن فکر اصلی
به دست آوردن رئوس از راه مقوله بندی ساخت پاراگراف
برگزیدن فکر اصلی از میان عبارات و عناوین مختلف
پیشنهادهای کاربردهای آتی افکار مؤلف
ارزیابی(تفکر نقادانه)
پذیرش یا رد لغات مؤلف
پذیرش یا رد معنی جمله و اظهار نظر شخصی
پذیرش یا رد فکر اصلی به عنوان یک واقعیت بررسی ماخذ مؤلف و مقایسه ی آن با تجربه ها و باورهای خویش
جویا بودن نادرستی های منطقی،تعمیم های افراطی،مسامحه ها و تحریفات
تشخیص منظور و دیدگاه مؤلف از طریق مقایسه ی آن با دیگر نظرات و کشف ماحصل و نتیجه ی قبول این دیدگاه ها
وارسی دیدگاه مؤلف بر اساس سوابق ذهنی او و واکنش در برابر استنباط و ارزیابی مفروضات اساسی وی
۲-۶-۱- اختلال در خواندن:
خواندن یکی از مهارتهای اساسی است که ما را در دریافت و درک اطلاعات و مفاهیم جدید یاری میدهد. دستخط، بیان نوشتاری، هجی کردن و ریاضی نیز از مهارتهای اساسی بهشمار میآیند. اکثر دانشآموزان، مقدمات مهارتهای اساسی را در دبستان میآموزند، ولی دانشآموزان با نیازهای ویژه برای اکتساب آن به برنامه های آموزش ویژه نیاز دارند.
این برنامه ها به شکلهای گوناگون ارائه میشوند. گروهی از دانشآموزان این مهارتها را در کلاس عادی و زیر نظر معلم عادی فرا میگیرند و گروهی دیگر در کلاسهای ویژه و زیر نظر معلم ویژه به یادگیری مهارتهای اساسی میپردازند.[۷]
سایر روشها مانند آموزش در کلاس عادی با نظارت معلم ویژه و استفاده از کلاس مرجع۱ نیز کاربرد دارند.گاهی دانشآموزان با نیازهای ویژه بعضی از مهارتها را در کلاسهای عادی و بعضی دیگر را در کلاسهای ویژه میآموزند. به هر حال آموزش این مهارتها در زندگی تمامی دانشآموزان نقش بسیار اساسی ایفا میکند.
اغلب دانشآموزان با ناتوانی یادگیری در یک یا چند سطح از مهارتهای اساسی مشکل دارند. اختلال در خواندن یکی از مشکلات رایج در میان آنهاست. در حدود ۹۰ در صد دانشآموزان با ناتوانی یادگیری در خواندن مشکل دارند. در سالهای اخیر، شواهد نشان دادهاند که اختلال در خواندن قبل از ورود به مدرسه و شروع آموزش رسمی شکل میگیرد (موآتس و لیون،۱۹۹۳؛ پاگت۲،۱۹۹۸).
ناتوانی خردسالان در بهکارگیری درست بازشناسی و تولید مجدد واجهای مجزا میتواند پیشبینی کننده مشکلات خواندن باشد. این مشکل ممکن است با مشکلات تحصیلی کودکان هنگام ورود به مدرسه نمود پیدا کند.